تاریخ انتشار: ۱۲:۳۰ ۱۳۹۶/۱۰/۱۳ | کد خبر: 144182 | منبع: | پرینت |
عدم توزیع شناسنامه های برقی و مشوش کردن افکار عمومی با درج کردن کلمه افغان برای همه اقوام صدای والی بلخ را نیز بلند کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، عطامحمدنور والی بلخ روز سه شنبه 12 جدی 96 در یک نشست خبری در میان هوادارن اش از سه ولایت کاپیسا، پروان و بدخشان در مزار شریف در خصوص توزیع شناسنامه های برقی گفت: قانون ثبت احوال نفوس از سوی ریاست جمهوری و هر دو مجلس نمایندگان توشیح و تصویب شده است، چرا توزیع آن آغاز نمی گردد؟
گفتنی است که بر اساس قانون پیشین ثبت احوال نفوس، درج کلمه افغان، قومیت و دین در شناسنامه ها نیاز نیست و فقط نام افغانستان درج می شود.
کد (26)
>>> کلیمه افغان کفایت میکند قوم هیچ نیاز نیست که نوشت شود دین اگر نوشته شود خوب است
امید فراهی
مقیم تهران
>>> نورنورنور بس است دیگرخسته شدیم
اگرنوراست برای تونوراست
>>> برگردان اول بفارسى کتاب سید جمال الدین حسينی سه لقبه
نام کتاب به عربى: "تتمة البیان فی تاریخ الافغان"
نویسنده: سید جمال الدین حسينی مشهور با سه لقب "اسدآبادی"٬ "الکابلى" و "الافغانى"
تاريخ نگارش:
چاب اول کتاب: 1901 مصر
نام کتاب به فارسى: "بيانات واپسين تاريخ افغان"
مترجم: محمدامین خوگيانى
نام کتاب: "حیات سید جمال الدین افغانی" زبان فارسى این کتاب در سه قسمت است:
نویسنده : محمدامین خوگيانى 1900-1985
نام کتاب به فارسى: سوانح سید علی ترمذی جد اعلایَ سید جمال الدین
نویسنده محمدامین خوگيانى
تاریخ افغان به قلم سید جمال الدین افغان به عربی نوشته شده و بعداً در سال ۱۹۰۱ پنج سال بعد از مرگ او علي يوسف الكريدلي, صاحب و محرر جريدة العلم العثماني در استانبول ترکیه انرا طور هدیه برای امیر عبدالرحمان خان پادشاه افغانستان چاپ نمود و بعداً انرا محمدامین خان خوگيانى مدیر جریده انیس به فارسی ترجمه نمود
چاپ کتاب به فارسى کابل افغانستان 1940
تتمة البیان فی تاریخ الافغان
محمدامین خان خوگيانى پسر اسراييل خان خوگيانى بود
که از سوى امان اله خان موظف شد وظيفه آموزش خوگيانى را بدوش گيرد. پدر اش اسراييل خان جان خود رابراى استقلال سرزمين عليه انگليس ازدست داد. پدر کلان امان اله خان امنيت زندگى يکى از منورين پشتون را بدست گرفته نتوانست.
محمدامین خان خوگيانى در "فصل اول در وجه تسميهٔ افغان" در برگ 62 کتاب مى نگارد: آغاز نقل قول
فصل اول در وجه تسميهٔ افغان
فارسى زبانها اين قوم را به لفظ "افغان" مى شناسند و وجه تسميهٔ اين اسم را چنين نگاشته اند. هنگاميکه بخت نصر ملت موصوف را زير فشاراسارت گرفت از درد و اندو زياد آه و فغان مى کردند. بجهت همين فرياد و فغان بفارسى ايشان را افغان مى گفتند و ازهمان آوان به همين نام ناميده شده اند.[٢]
پاورقى برگ 62 از سوى مترجم
[١]تشريعات اين موضوع ....
[٢]نقل قول تاريخ فرشته ...
در برگ 63
ورأى مؤرخين ديگر بر اين قرارگرفته که نام نوادهء شاوول پدرکلان افغانها "افغان" بوده اولاده او نيز بنام همين پدرکلان خويش مى شوند.
عوام فارس ايشان را را "اوغان" مى گويند که قريب لفظ افغان تلفظ ميشود و اهالى هند ايشان راپتهان خطاب کرده اند.
برخى از قبائل افغان که در قندهار و غزنين
زيست دارند خود را به اسم پشتون (پښتون) و يا پشتانه (پښتانه) معرفى مى نمايند. و اهالى خوست و كرم و باجور خود را پختون و پختانه مى شناسانند.[١]
اکنون به دقت نظر از تفاوت اين الفاظ معلوم مى گردد که تمام اين آسامى از يک اصل پيدا شده اند لفظ "افغان" ٬"اوغان"و پتهان" همه محرف پختانه (پښتانه) مى باشند. پشتانه (پښتانه) و پاشتانه (پاښتانه)غالباً امکان دارد که از کلمه "باشتان" گرفته شده باشد که نام قريه ايست در نيشاپور [٢] يا هر دو از بست مأخوذ اند که نام شهر يست از شهرهاى خراسان [٣]
پاورقى برگ 63
در برگ 64
الف و نونكه درزبان فارسى براى جمع زياد ميشودبه مفرد آن افزوده اند [١] باحتمال اينكه در مواضع فوق الذكز اقامت نموده باشند ويس أزان كه ازان جا كوچيده اند همان نام را باخود به جاى ديگرى برده وتا حال اسم مذكور جارى و پائدار مانده است.
پښتو
حرف "واو" در كلمه پښتو نام زبان ملت افغان است علامة نسبت است مانند حرف يا، كه در لغت عرب براى نسبت زياد ميشود و در حالت جمع حذف ميگردد[١] اين هم احتمال دارد كه كلمة پښتو را از لفظ بشيت گرفته باشند و بشيت، نام قريه ايست از قريه جات فلسطين و اين توجيه وقتى درست مى افتد که ايشان از نژاد بنى اسراٸيل به حساب آينده چون مسله نژاد ايشان در سامى بودن مسلم آيد.
برگردان دوم بفارسى کتاب سید جمال الدین حسينی سه لقبه
مهندس داودعطایی قندهاری
چاب اول کتاب: 1901 مصر
نام کتاب به فارسى: "بيانات واپسين تاريخ افغان"
فارسها اين مردم را افغان ناميدهاند؛ به اين علت كه هنگامیکه آنان در زمانهای قديم توسط بختالنصر اسير شده بودند بسيار آه و ناله و فرياد و شيون میکردند. از اينرو نام "افغان" كه در زبان فارسی معنای ناله و فرياد میدهد آز آن زمانها (يعنی از زمان بخت النصر شاهنشاه بابل باستان؛ حدود سه هزار سال قبل) بر آنان اطلاق میشده است.
همچنين گفته میشود كه "افغان" نام يكی از نوادگان "شاؤول"[۱] جد افغانها؛ بوده از اينرو آنان به نام جد اول خودشان خوانده شدهاند.
عوام فارسی به زبان عاميانه اين مردم را "اوغان" مینامند كه مشابه نام "پتان" است كه از طرف هندوان بر آنان اطلاق میشده. اما بعضی از طوايف افغانی مثل ساكنين قندهار و غزنی خود را پشتون و يا پشتانه میخوانند. و بعضی هم مثل ساكنين نواحی خوست؛ كورم و باجور خود را پختون و پختانه ناميدهاند.
از دقت در همخوانی و همگونی اين الفاظ در میيابيم كه همهٔ اين كلمات دارای ريشهٔ واحدی هستند كه عبارت از همان كلمه افغان (اوغان و يا پتان) است. گفته میشود كه اصل اين كلمه از ريشهٔ "پختان" و "پشتان" است كه بطور صحيح از كلمه باشتان (باشتين) اخذ شده كه نام قريهٔ از قرات نيشابور است. و يا ممكنست از كلمهٔ "بشت" نام يكی از شهرهای خراسان قديم اخذ شده باشد. و با حروف الف و نون كه علامت جمع در زبان فارسی است تركيب شده است. احتمال ميرود كه افغانها در اصل در اين شهر سكونت داشتهاند وبعد آنجا را ترك كرده به نواحی ديگر منتشر شدهاند. از طرفی حرف واو در كلمات پشتو و يا پختو مثل يای عربی علامت نسبت مكانی است. كه در اين حالت گويا علامت جمع (ون) به هدف اختصار حذف شده است.
و همچنين احتمال میرود كه اصل اين كلمات از كلمه (بشيت) گرفته شده باشد. كه نام يكی از قصبات يا شهرهای فلسطين است. اين احتمال از آنجا مطرح شده كه گفته میشود كه افغانها اصلاً از جمله اسباط بنیاسرائيل بودهاند. كه دراين مورد درفصل بعد بيشتر بحث خواهيم كرد.
برگردان سوم پشتو کتاب سید جمال الدین حسينی سه لقبه
ترجمه پشتو کتاب سید جمال الدین حسينی سه لقبه بعد توسط "فرهنگستان پشتو" در کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد.
>>> عطا چور یک کولی است و این کولی بی نصب هیچ حق ګفتن در باره مردم افغانۍتان ندارد. عطا چور دیګر در افغانستان جایګاه ندارد و دارایی های که از مردم افغانستان دزدیده است باید واپس ګرداند.
>>> برادران روشنفكر وروشن نگر و حقيقت بين پشتون مخاطب من است نه افغانملتي ها
ايا شما نمي دانيد كه افغان نام قديمي ومعمول اوغان وبه قوم شريف پشتون تعلق دارد ، شما چرا با شوونستت هاي افغانملتي همنوا وهم صدا ارزو داريد نام قوم خود رابالاي اقوام ديگر خلاف خواست شان به زور تحميل كنيد
ايا به فرموده جناب فكور صاحب همينكه برادران اقوام ديگر فبول كرده اند كه نام وطن خود را تحت نام افغانستان قبول كرده اند كافي نيست كه ميخواهيد نام قوم خود را بالاي شان بقبولانيد وبا اين كار واقعا ديگران افغان خواهند شد ؟
>>> از نظر من کلمه افغان ودین کفایت مکند برای شناسنامه نیاز به قومیت نیست مثلا جمهوری افغانستان هویت افغان دین اسلام دیگه نیاز نیست چون اگر یکی را تاجک یکی ازبک یکی هزاره باشد نفاق بین جامعه زیاد خواهد شد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است