مشکل نه حذف و نه درج نام "افغان" در شناسنامه است بلکه خریدن زمان در جهت جابجایی های قومیت های رانده شده پاکستان و ناامنی کامل مناطق غیرپشتون در افغانستان می باشد تا تنها یک قومیت باقی بماند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۶ ۱۳۹۶/۱۰/۱۵ | کد خبر: 144288 | منبع: | پرینت |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، مصلحت نظام حاکم در مقابل با منافع اقوام جز پشتون تعریف و اجرا می شود و هر دو رییس جمهور که با تقلب و معامله به قدرت رسیدند با آلوده کردن دولت و قانون به قوم گرایی و هرآنچه به حکومت معنا می بخشد، سبب ایجاد هرج و مرج شدند و نشان دادند، درس های تلخ گذشته هیچ گاه عبرتی برای سیاستمدران نیست.
شناسنامه های الکترونیک یک امری حیاتی برای هویت شهروندان افغانستان است که جدای از مسایل قومی و سیاسی باید اجرا می شد اما نه تنها کرزی به آن پشت کرد بلکه اوج قومگرایی و سلطه طلبی را در دوره اشرف غنی شاهد بوده ایم به طوری که پس از کشمکش های فراوان، قانون ثبت احوال نفوس، توشیع اما بنا به خواست عده ای قوم گرایِ متعصب، فرمان تقنینی صادر و در آن واژه های ملت، دین و قوم افزوده خواهد شد.
اسماعیل یون، شوونیست های شناخته شده قومی که سرمایه سیاسی ارگ است دلیل تغییر مسیر توشیع این قانون می باشد، متعصبانی که افغانستان را از آن یک قومیت دانسته و با شناسنامه های الکترونیک به عنوان ابزاری برای به حاشیه راندن دیگر اقوام استفاده می کنند تا مانع کم رنگ شدن قومیت پشتون شوند.
و در مقابل این گروه، دیگر سیاستمداران که "افغان" را قومیت پشتون می دانند به هیچ عنوان در برابر درج این نام در شناسنامه ها عقب نشینی نمی کنند و به دنبال خارج شدن از زیر سایه برتری جویی های قومی حکومت هستند.
این در حالی می باشد که براساس قانون اساسی، نام "افغان" نه معرف قومیت پشتون بلکه به تمامی مردم افغانستان اطلاق می شود و حکومت نیز که در قانون شکنی ها، یَد طولانی دارد اینبار با توسل به قانون اساسی، مخالفت ها را غیرقانونی می داند اما سوال این است که در تدوین قانون اساسی افغانستان چه کسانی نقش داشته اند؟
زمانیکه رهبران پشتون با دور زدن رهبران جهادی که با کنارگذاشتن شاخه نظامی خود وارد دوران جدید شده بودند و خواهان اشتراک تمامی اقوام در قدرت، حکومت را بنا به خواست های یک قومیت بنا نهاده و با سیاست قوم گرایانه از قانون گرفته تا جبهه جنگ را آلوده با سلطه گری کرده اند از ایفا گران اصلی تدوین قانون اساسی بوده اند.
هرچند کشمکش های هر دو سو برای حذف و یا درج کلمه افغان در دوره ای که باید امنیت و مقابله با نفوذ و گسترش گروه های تروریستی در اولویت قرار گیرد سبب تشنج و ایجاد ناامنی ها می شود اما کوتاه آمدن ها در برابر قوم گرایی نیز سبب از میان رفتن قدرت و اعتبار دیگر اقوام خواهد شد.
اشرف غنی برای ماندن در قدرت، محتاج حمایت های همچون اسماعیل یون و گلبدین حکمتیار می باشد و در این راه، باید هزینه های بسیاری را صرف راضی نگاه داشتن کانال های پشتیبان کند به مانند تزریق اختیار به حزب اسلامی و تحقق خواست اسماعیل یون.
برتری جویی قومی نه تنها معطوف به رهبران پشتون نمی شود بلکه تمامی قومیت های افغانستان در رسیدن به قدرت از این مجرا عمل می کند، عبدالله که باید رهبری برای اقوام دیگر می بود در امتیازطلبی، پشتون تر از هر پشتون قوم گرایی در حکومت عمل کرد و نمونه بارز آن زد و بندهای سیاسی در روند توزیع شناسنامه های الکترونیک می باشد.
اینکه این شناسنامه ها با درج و یا حذف نام "افغان" توزیع شود تنها برای سیاستمداران وابسته به منافع دارای چنان اهمیتی است که با آن برخورد حیثیتی می کنند اما برای مردمی که در فقر گسترده هر روز در هراس مردن به سر می برند آیا شناسنامه و نام افغان اهمیتی دارد؟
کد (18)
>>> اوغان (افغان) فقط قوم پشتون افغانستان را میگفتهاند؛ حتا خود پشتونهای ما نیز خطاب به خود شان اوغان و به دیگران تاجیکان، هزارهگان، اوزبیکان و... خطاب میکردند و میکنند.
از آنجایی که توافق عمومی بر این نامگذاری وجود نداشته، اعتراضها نسبت به این نام وجود داشته، وجود دارد و بیشتر هم شده است؛ حتا تعدادی نام خراسان را به عنوان هویت سیاسی و ملی پیشنهاد میکنند. دلیل شان برای این نامگذاری این است، جغرافیای سیاسی که امروز بنام افغانستان یاد میشود، پیش از اسلام و بعد از اسلام بنام خراسان یاد میشده است. خراسان بهصورت واضح، مصداق قومی ندارد و نام قوم نیست بلکه نام محل است؛ از این نگاه میتواند شامل هویت همهکسانی شود که در محلی بنام افغانستان زندگی میکنند.
>>> Noor
یک واقعیت انکارناپذیر در سراسر کشور اینکه :
اگر از هر هزاره ای بپرسی که اوغان استی ؟ چه تصور می کنید که چه خواهد گفت ؟
بی گمان میگوید :
نه !
همچنان از یک ازبک
از یک نورستانی
از یک پشه ای
از یک تاجیک
از هر یک غیرپشتون که بپرسی، جواب منفی است
>>> Osman
اگر اوغان= به پتان/افغان نیست پس چرا تنها پتان ها تنها از این نام دفاع میکنند
>>> مشروعيت و قانونى بودنده گانه يک دولت حکومت و کشور از نگاه فلسفه و فلسفه سياست
1- Autarci خودگردانی سیاسی و خود دولت توسط شهروندان آزاد و نه غلامان و يا وابسته گان.
2- (Isonomia)برابر بودن همه شهروندان باقانون کانون که ابن سينا قانون طبابت cannon of medecus .
3- پیگیری استقلال داخلی از طریق قوانین خودمختارى (Autonomía) و نهادهای سیاسی. ادارات با انتخاب ادارات اعطا نمى شوند
4- اصول استقلال خارجی از طریق اقدام نظامی بر اساس یک سرویس عمومی و اجرائیات نظامی (Eleuthería = freedom) ونه خلق وپرچم (شوروى) طالبان ( امريکا پاکستان امارات عربستان) و کرزى وغنى (امريکا )
يعنى امنيت داخلى عليه تجاوز حمله و قطع مداخلات بيگانه گان
5- استقلال اقتصادی . خانوار شهروندان (Autarkia)
6- Poleis ( مانند گروه هاى اجتماعى امروز احزاب سياسى) ساختمان های عمومی (به عنوان مثال ساختمان های شورا) و یک محل ملاقات مرکزی (agora) بود. در تمام سطح ها سراسر کشورى شهرى و روستايى و اجتماعى حتى محله اى و همسايه گانى
7- گاهنامه و برنامه کارى سياستمداران
8- پاسدار فرهنگ ها و ارزشها جشنواره ها و حرمت های خود؛ برای هر پلیس نیز یک جامعه مذهبی با یک "خدای نگهبان" (به عنوان مثال آتنا پولیااس برای آتن) بود.
9- سکه خودى ارتش خودى نه پول گرفتن از خارجيان بلکه ماليه از روزه شهروندان پس از حاصلات و درجشن ميزان يا مهرگان وشکرگذارى درزمان درو وکشت وکاشت نوروز
10 در فرایند تصمیم گیری سیاسی یک پلیس بالغ (سياسيتمدار) ، شهروند و گاهی اوقات با مهارت های خاص دارایی (دفاتر اغلب بدون افتخار پست های افتخاری) بخشی از جمعیت درگیر بود. گرچه زنان در انتخابات و اشغال موقعیتی نداشتند، همانطور که در دوران پیش از مدرن معمول بود، زن در افغانستان در اجتماع نيست در زير چادر وجود دارد. فقط عده غرب ديده و از عرب آمده در اجتماع داخل است.
در اينجا ميتوان دريابيد که ده از مشروعيت دولتى يک امنيت حياتي امنيت خارجى است و 9 بار ديگر در مورد مشروعيت دولتى امنيت داخلى را در بر دارد
راى گيرى کردن تنها قانونيت و مشروعيت دادن منطق عقلانيت سياسى نيست
ازاين جهت جان باختن انسان نابودى حيات انسان چه ازطريق تفنگ بيگانه خارجى و چه ازنيروهاى دولتى وغيردولتى وچه از بيکارى و گرسنگى حفاظت و حمايت از هر شهروند و شهروندان و کرامت انسانى در قانون اساسى به اصطلاح کشور افغانستان فقط روى کاغذ و کاغذ صبور است.
اگر يک شخص آزاد (با مسووليت) امنيت ده گانه هسته خانواده خود را (کوچکترين بخش فاميل = پدرومادرو فرزندان) گرفته نتواند خود را شرمنده حس مى کند بزرگان خانواده و مردم به او چه خطاب مى کنند???
امکان دارد اين لقب ها شايد بکار برده شود: عدم غيرت ننگ و ناموس
>>> Salam
وزير مخابرات غنى يك پته خزانه يى ديگر را كشف كرده است ، مى گويد ؛
خدمات پُستى را امير شير على خان يك و نيم مليون قرن بيش اساس گذاشت . همين نواسه خدا و همين وزيرش . بيا و اوغان شو !!
>>> Salehi
فرزند فرزانه بلخ اسماعیل سامانی هزار سال پیش برای ما آموخت که بخاطر فرهنگ تمدن و هویت خود چطور بجنگیم
و تسلیم زور و خشونت هیچ ابر قدرتی به هیچ وجه نشویم .
هرچه دار ندار ایران و ایرانی خراسان و خراسانیست حاصل شاهکار اوست اگر مبارزه این ابر مرد نبود امروز هیچ اثر از فرهنگ تمدن زبان اجداد ما نبود
>>> اگر ریگ در کشف طرفداران فرمان غیر قانونی اشرف غنی در ارتباط درج کلمه افغان در شناسنامه های برقی بنام ملیت بتمام شهروندان نیست پس چرا افغانستانی را قبول ندارند و بالی کلمه افغان فشار وارد میکنند که همه مردم انرا بپذیرد وقتیکه نوشته شده جمهوری اسلامی افغانستان همه را در بر گرفت چون همیشه انها با چنین نیرنگ ها پلانهای شوم شانرا عملی کرده اند و اکنون میخواهند که هویت مردم دیگر خارج از قوم خودشانرا بگیرند اما کور خوانده اند این خط سرخ مردم بزرگ خارج از قوم کوچ خود شان است به هیچ وجه برای ما قابل قبول نمیباشد .
>>> رستگار دهگان
هموطنان هزاره و ازبک ما چرا در مورد سرنوشت و حذف هویت شان کمتر حساس هستند؟
از بدو ایجاد کشوری بنام افغانستان؛ جعل تاریخ، جعل و تحمیل هویت، حذف و انحلال اقوام غیر افغان سیاست داخلی حکومت های قبیله ای را تشکیل میداده است. اما در برابر آن عمدتا تاجیکها به دفاع مشروع پرداخته و بیشترین رویارویی و مقاومت را از خود نشان داده اند؛ اما دیگر ملیت ها واکنش چندانی از خود نشان نداده اند.
عده ای از هموطنان هزاره و ازبک ما شکوه دارند که هزاره ها و ازبک ها فقط در کمپاین های انتخاباتی منحیث بانک های رای استفاده میشوند و بعد فراموش میگردند. این اعتراض و نارضایتی ایشان یک واقعیت است. برای برونرفت از این وضعیت؛ این هموطنان ما باید حالت محافظه کاری را ترک گفته و در خصوص مسائل ملی فعال و حساس گردند؛ منتظر تعیین سرنوشت توسط دیگران نمانند.
این را نیز باید بپذیرند که همیشه رفقای نیمه راه تاجیکان بوده اند و با دریافت امتیازات اندک از جانب فاشیست ها اتحاد شان با تاجیک ها را شکسته و زیر پرچم فاشیسم و علیه تاجیک ها ایستاده اند.
این یک واقعیت انکار ناپذیر است که بدون اتحاد و همبستگی این سه قوم بزرگ کمر فاشیسم نخواهد شکست و استبداد پایان نخواهد یافت.
>>> دوکتور پدرام:
آقای حکمتیار از پاسداری ما از هویت مان خشمگین شدند. امروز حتا پسوند ستان را از نام افغانستان حذف کرده و همه را افغان خواند، ملک افغان، رییس جمهور افغان، نظام افغان و...
غنی با فرمانش در مورد شناسنامه بحران ایجاد کردند. او و تبارش در برابر ما و هویت مان ظلم روا داشتند، اما ما می ایستیم و مبارزه می کنیم.
سرود ملی، پول، بیرق، اصطلاحات ملی و... همه اش ستم قومی است.
>>> بدون شک ،کلمه (افغان)هویت یک قوم است
نه هویت اقوام ساکن درافغانستان،ولذااین(افغان) کلمه نمیتواند،هویت همه اقوام باشد!ولی سوال اینجاست که، چرااین کلمه،درقانون
اساسی کشور آورده شده،!؟ بدون شک برخی از برادران پشتون،ازاول هدفشان،همان اهداف طالبان بوده !در دوره سیاه حکومت
فاشیستی طالبان،بارها اعلان شد،که افغانستان مال افغانهاست ،!وبقیه اقوام
مهاجر هستند !!؟ اماحقایق هیجگاه،پنهان
نمیماند !ازین برادران پشتون بپرسید،قبل ازینکه کشوری بنام افغانستان،درخراسان بزرگ ایجاد شود شما
درکجابودید!؟ تاریخ نشان میدهد که ،پشتونها،ازهندوستان،به خراسان مهاجرت کرده است ،!درزمان جنگ داخلی بین هندوهاومسلمانان ،!درآن زمان پاکستانی وجود نداشتند،ومردم ما به این مهاجرین پناه دادند !اما آنها وقتیکه به کمک انگلیس ،قدرت رادرافغانستان بدست گرفتند،ساکنین اصلی وبومی این منطقه را قتل عام کردند !وتنها ازقوم هزاره ها65فی صد قتل عام شدند وبقیه هم آواره به پاکستان ،ایران ،و... ویاازمناطق شان،مثل ننگرهار کنر وقندهارو...کوچانده شدند،!این مساله بر اساس مستنداد تاریخی ثبت شده!!!
>>> وقتیکه در باره یک طرف سخن میګوید باید متوجه خود هم باشید و پنجه انتقاد را به یکطرف میګرد چهار انها متوجه خود شما میباشد اګر اسمعیل یون شیونست است. پدرام شونیست دو اتشه و در ضمن ...هم است که این نوع اشخاص هیچ جایی در جامعه افغانستان ندارد و انسان ....رانده شده خداوند میباشد
>>> افغان پشتون است مردم عوام پشتون ا اوغان میگویند سید جمالاادین افغانی هم افغان ا مساوی به پشتون وپشتون را مساوی افغان گفته بود محمود طزی هم افغانی را پشتو گفته بود.پس کلمه افغان هویت همه مردم راارایه کرده نمیتواند.صرف هویت یک قوم خاصیرا ارایه میکند.دحالیکه ازبکها,هزارهگان,تاجیکان,پشه یی ها,نوستانی ها,ایماق ها,بیاتها,قغز ها,پامیریها شغنانی ها ترکمنها بلوچها ..وغیره.باید کتمان نشوند اگر کتمان میشوند بیلدالتی است ظالمانه است استبدا فاشیستی استوبااحتام نجرابی.
>>> بهروز جلال آبادی
عاقلانه فکر کنید !
وقتیکه خانه مشترک تمام اقوام بنام یک قوم نامیده شد بنام قوم افغان یعنی سرزمین افغانها ! پس طبعا افغان ها خوده باشندگان اصیل و میراث دار قدرت و دیگران را مهاجر و شهروند درجه دو و سه فکر میکنند اگر نام کشور هزاره استان میبود شاید هزاره ها هم چنین میکردن!
حال سوال اینجاست : وقتیکه در افغانستان یعنی سرزمین افغانها زندگی میکنید چطور گفته میتوانید که من افغان نیستم !؟ اگر افغان نیستید در افغانستان چی میکنید!؟
این سوال ها را بارها شنیده اید !
راه حل : اگر صادقانه میخواهید تعصب از بین برود ، برابری و برادری بوجود بیاید ، هیج قوم درجه یک نباشد و هم هیچ کدام قومی درجه دو و سوم ، حقوق تمام شهروندان مساوی باشد پس بیاید برای تغیر نام کشور از نام قومی دست بکار شویم شاید اینکار هموطنان افغان مارا ناراحت کند لیکن راه جز تغیر نام خانه مشترک ما از افغانستان به خراسان وجود ندارد !
تعداد شاید در فکر آریانا باشد لیکن همانطور که افغانستان نام قومی است آریانا هم نام نژادی است و در این سرزمین اقوام غیر آریای نژاد هم زندگی میکنند مثلا ازبیک ها و ترکمن ها و هزاره ها ، پس نام آریانا هم مربوط یک نژاد میشود !
عامل تعصب و برتری جوی را باید از بین برد در آن زمان هیچ کس شما را نخواهد گفت : اگر افغان نیستی پس ...شوید از افغانستان !
>>> Ayar
درقرن بیست ویک برای ازبین تعصبات قومی وقبیلوی، یگانه راه حل در افغانستان کنونی، تغیر نام قومی افغانستان است که اساس تعصب های قومی پنداشته میشود.
>>> ايران مانندِ خراسان نامِ تبارى نيست مگر نامِ حوزه ى تمدنى. ايرانى ميتواند به همه باشندگانِ حوزه ى تمدنى خطاب شود،
>>> حفيظ منصور :
تلویزیون طلوع دروغ میگوید
از چندی بدینسو تلویزیون طلوع گزارشهای را در پیوند به قانون ثبت احوال نفوس به صورت جانبدارانه و غیر دقیق پخش میکند.
در گزرشهاي منتشر شده تلویزیون طلوع مسایل ملت، قوم و دین از موضوعات اختلافی وانمود شده است ، در حالی که موضوع دین از زمرۀ مسایل اتفاقی بوده و در قانون ثبت احوال نفوس درج و ثبت گردیده است. آن چه در مورد قوم، قابل بحث است جای ثبت آن میباشد نه اصل آن ، عدۀ طرفدار آن در ذخیره خانه (دیتابس) است و شماری هم در خود شناسنامه ، موضوع مورد اختلاف درج کلمۀ ملت است که در برابر آن بر هر شهروند میخواهند هویت "افغان" را درج کنند ، همگان میدانند "افغان" معادل "پشتون" میباشد و تحمیل هویت پشتون بر همه باشدگان افغانستان هم خلاف شرع است و هم مغایر عقل، لذا درج کلمۀ افغان را بر همه باشندگان افغانستان یک اقدام سیاسی پنداشته میشود که در آن برتری جوئی قومی و حذف هویت سایر اقوام دیده میشود.
نشر گزارشهای غیر دقیق آن هم در مسالۀ "دین" یک امر حساب شده و به نفع جناح تمامیت خواه به حساب میرود و این گونه سیاستها به وجهه و اعتبار یک رسانۀ معتبر همچون طلوع لطمۀ شدیدی وارد کرده است.
>>> چرا همیشه ناراحتی پشتون مد نظر گرفته شود؟
مگراین همه اوزبیک، تاجیک، هزاره آدم نیستند که ناراحتی اینها مدنظر گرفته نمیشود؟
اگر شما تذکره گفتید همین سران تاجیک که از بن تا امروز خیانت کردند گفتند: پشتون ناراحت میشود، اگر شما دیورند گفتید گفتند: پشتون ناراحت میشود، وقتی زبان فارسی گفتید گفتند: که پشتون ناراحت میشود، سرود ملی گفتید گفتند: پشتون ناراحت میشود، اگر گفتید قهرمان ملی به جای ظاهر شاه گفتند: پشتون ناراحت میشود.
ناراحت شود؛ به درک که ناراحت میشوند.
مگر این همه اوزبیک، تاجیک و هزاره آدم نیستند که ناراحتی اینها مدنظر گرفته نشود؟!
بخشی از گفتگوی دکتر لطیف پدرام در برنامه اوج تلویزیون خورشید.
>>> طبق اطلاعات موثق؛ امروز شماری از اعضای هویتخواه مجلس نمایندگان از ولایتهای کابل، غور، بدخشان، هرات، کندز، دایکندی، بامیان، پنجشیر، غزنی، بغلان و پروان تشکیل جلسه دادند و تصمیم گرفتند که در زمینه دفاع از اصل هویت در شناسنامههای جدید، به هیچ عنوان و در برابر هیچ قدرتی گذشت نخواهند کرد.
قابل ذکر است که در این جلسه آقای نجرابی که متهم به خیانت در کمیسیون مختلط است از اشتراک خود داری کرده است.
-عاصم اسفزاری
>>> يم الله همسخن
...یک دزد و غارتگر بود. همان احمدشاه درانی را می گویم. از جنایات بشری اش در هند تاریخ شرم دارد. از رذالت فرزندان او تاریخ خجالت می کشد.
تو با این تاریخ مسخره برای من تعیین تکلیف می کنی؟ کمی بسرم. فاشیسم همین است
>>> Ahmadi
یک عده از دوستان عزیز مان هنوز هم به این فکر اند که گویا افغان و افغانیت، پشتون و پشتونیت نیست ومربوط به همه اقوام می باشد ، سوالی دارم از ین دوستان :
که اگر افغانیت پشو نیت نیست پس چرا زبان ملی ، سرود ملی ، اصطلاحات ملی ، نام های ملی، با با ها ، قهرمان ها و در کل همه مسایل ملی به زبان پشتو و به برادران قوم پشتون ما تعلق دارد و می گیرد ؟
و آیا دوستان ازین انکار می کنند که گروه های شیونیستی مزدور از قوم با عزت پشتون حاکم در قدرت سیاسی به خاطر تحقق هویت افغانی و این همه افغانیزه ویا پشتونیزه سازی با لجاجت کامل کشور را به نابودی و لبه تجزیه کشانیده و می کشانند ؟
>>> مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
اگر متعصب نيستيد ملت را خراسانى بنويسيد!
خراسان نه از تاجيك است نه از هزاره و نه از پشتون يا ازبيك.
معنى ان سرزمين طلوع خورشيد است.
اگر مى گوييد واژه فارسى است ، افغانستان و افغان هم واژه هاى فارسى اند.
متحد و يكپارچه ميرويم كه كشور خود را مترقى در حد اروپا بسازيم!
>>> Khorame
بخدا بجای پشتون ها هر کسی دیگر می بود تا حالا هزار بار خودش را دار می زد. وای خدای من شما مردم چرا اینقدر جاهل و نادان هستید ؟؟؟؟ چرا خودت تان را انتحاری می کنید؟؟ چرا کشور تان را خراب می کنید؟؟؟ چرا بینی و گوش زن های تان را می برید؟؟ چرا از علم و دانش اینقدر نفرت دارید؟؟؟ چرا همیشه باداری انگلیس آمریکا و کشور های عربی را می کنید؟؟؟ آخی چرا چرا چرا؟؟؟
>>> ما با آنهائیکه به انتحاری بنابر هر دلیلی که باشد جنتی میگویند با چنین کثافت های وحشی و بیفرهنگ چگونه میتوانیم مملکت مشترک و سرنوشت داشته باشیم؟
تجزیه در مسیر اوغان در یک سو و اتحاد اقوام غیر اوغان در سوی دیگر یگانه راه حل است.
>>> در واژه ها یا کلمات یا لغات یا نامهای ملی باید توازن قومی در نظر گرفته شود.
توازن فومی بسیار مهم است.رییس جمهور حتی در زندان ها توازن قومی را خواستار است.
اگر 100 اصطلاح ملی به زبان پشتو است حد اقل 10 تا به زبان بلوچی باشد.
و گپ مهم تعریف رسمی از ملتو ملیت و قوم و قبیله است.
به من بگویید جه وقت یک مجموعه را به نام قوم خطاب میکنیم؟
مثلن احمدزی آیا یک قوم است یا یک قبیله است یا یک ملیت
مشخصات یک ملت چی است
از یک ملیت چی است
از یک قوم ی است
از یک قبیله چی است
اول تعریف کنید وبعد به اساس آن تعریف نامگذاری کنید.
من لسیار شنیده ام و خوانده ام که گفته شده قوم افغان
آیا بین قوم و ملت و ملیت و قبیله کدام تفاوت وجود دارد.
ما یک وزارت داریم به نام اقوام و قبایل
من میخواهم که این وزارت معلومات رسمی به شورای ملی و مردم جامعه ارایه کند که اقوام ثبت شده در این وزارت کدام ها اند و قبایل ثبت شده کدام ها و معیار تشخیص و ثبت چیست؟
البته وکلای محترم در این زمینه توجه کنند.
هر قدر شفاف سازی شود مشکلات کمتر میشود.
>>> بهروز جلال آبادی
با شما موافقم لیکن اگر همین حالا شعار تغیر نام افغانستان به خراسان را بدهیم مطمئن باشید بزودی نتیجه مثبت خواهد داد
اقوام غیر افغان از جهالت و تعصب اوغانیزم به بینی آمده اند
>>> Kakar
آنچه ناسيوناليستان قومي پشتون از واژهء افغان وافغانيت آرزو دارند، ايجاد كشور يك زباني ويك قومي است كه بايد از شاه تا گدا به لسان افغاني صحبت كنند واين سر آغاز فاجعهء بس بزرگ در منطقه ميشود. اينچنين تعريف از كلمهء افغان وافغانيت در طول حاكميتهاي پادشاهان افغان به منصهء ظهور نرسبده است. پادشاهان افغان؛ از نظر نسبي افغان بودند ولي زبان افغاني نداشتند، بدان جهت مورد احترام غير افغانان نيز قرار داشتند. بعد از تقسيمات كشورهاي آسياي ميانه و ايجاد كشور تركيهء سيكولار؛ بازهم افغان وافغانستان به مفهوم كشور تك قومي وتك زباني استفاده نشده است، بلكه اين غير افغانها بودند كه با حفظ زبان وفرهنگ فارسي، خودشان را افغان گفته اند ويا هم حساسيت در برابر آن نشان نداده اند. اما نظر به تعريف امروزي ناسيوناليستان پشتون از افغان وتعميم بخشيدن اجباري اين نام بالاي غير افغانها؛ اقوام غير افغان حق دارند تا اين نام را زير سوال ببرند وحتي اينكه براي نام كشور افغانستان نيز صداي شانرا بلند نمايند. اين جنجال تنها در افغانستان ني بلكه در اكثر كشورهاي ديگر نظير سريلانكا، برما وغيره نيز صورت گرفته است. كشور تك قومي وتك زباني ؛ تنها آرزوي چند نفر بيمار رواني چون اصولي، طاقت ويون است وهيچ ربط به پشتونها ندارد
>>> این کشور مربوط افغانها است هرکس که میگه من افغان نیسستم پس بروید اجنت های کشور های خارجی به کشور تان برگردین این جا شما همه تان مهاجر هستین تا دیروز کسی در دولت جای نمیداد حالی میخواهید به به غیرت افغان ها لکه بگذارید و از کشور پشتون ها بروید بااحترام
>>> اى پشتونهاى عزيز اگر زبان تان هندوايرانى مى ناميد وآريانى استيد و از اوستا مى دانيد و "سممه" گو (نيک گفتار) استيد پس ببين که لقب هاى زيبا داريد
1- "پشتون" معنى دارد سوار پشت تخت اسپ
2- پټهان به سانسکریت معنى دارد: مردمان که به سرشان اعتماد کرد!
3- روه، روهيله ،روهيلکهند از
گرفته شده معنى دارد به سانسکريت اشخاصيکه "داراى زبان که در قله هاى بلند بکاربرده مى شود
4- "افغان" از عبرى و عربى آمده در عربى فغ و فغان وجمع اش افغان است و در عبرى يا زبان سامى يهودى به فرزند ساوول و يا شاوول باوجود اينکه زبان تان يهودى نيست . اگر يهودى استيد پروا ندارد سر چشم من پارسيوان ايد. شاه شاهان پارسي من کوروش بزرگ شما را از دست بخت نصر (نبوکد ناصر) نجات داد.
اگر "افغان" را سرور خود ميدانيد و اکنون يهودگرايى مى کنيد و اکنون مانند دولت اسراييل تحت عنوان يهوديت سرزمين کوروش که آريانا نام داشت را کشور ابن شاوولى مى کنيد ما کتى تان نيستيم.
پشتون هويت صادق است!
پټهان هويت اعتبار است
روهيله هويت والا و بلند است
افغان هويت کاذب است!
>>> به همين دليل ما اين حکومت را "حکومت وحشت مولى" ناميديم. "ملت" و "ملى" در افغان ستان وجود ندارد. بلکه در اين جا چندين ملت ها وجود دارند. در واقعيت تعريف از ملت وجود ندارد. گذشته از آن در زبانهاى رايج و گويشهاى مردمى چه فارسى (از زمان ظاهرخان دولت اش فارسى را حذف کرد وصفت اش را قانونا رسمى- دولتى کرد) و چه پشتو و زبانهاى تورانى واژه هاى "ملت" و "ميليت" و "ملى" ريشيه زبانى هندواروپايى و هندوايرانى ندارند. بلکه ريشه سامى عبرى وعربى دارد که از " لوقا انجيل" (Evangelium Lucas) يعنى "هفتاد و يا هفتاد و دو ملت عيسى بن مريم" ("الرسل السبعون" "أو اثنان وسبعين" لا يٌعطى عدد الأشخاص الذين بين تلاميذ المسيح في الاناجيل. ونرى ان جماعة أكبر من الناس والذين ممكن تعريفهم بالتلاميذ في موعظة الجبل (لوقا 6:17). إضافةً لذلك، هناك سبعين (أو اثنان وسبعين) من الأشخاص الذين أٌرسلوا اثنين اثنين لتهيئة الطريق للمسيح (لوقا 10). بزرگان ادبيات فارسى در آخر شاهنشاهى غزنويان از هفتاد ودوملت نامبرده اند. اين کلمات از طريق عيسويان (انجيل به زبان سامى = عبرى و عربى واروخوانه کاذب اند: ع ب ر ى ع ر ب ى يعنى
پالیندروم کاذب semi palindrome ب ر <=> ر ب است.
اگر "زبان افغانى" (اين اطلاق تا سال 1964 به زبان پشتو مى شد. اسناد: جریده شمس النهارکابل در میانۀ سالهای ۱۸۷۰ میلادی، سراج التواريخ شماره يک "سراج الاخبار افغانستان" به مدیریت مسئول مولوی عبدالرووف کندهاری وجود ندارد! ولى به مدیریت محمود طرزی 1911 در رساله بزرگوار عبدالرحمان پژواک سالنامه کابل 1939 در ترجمه کتاب تاريخ افغان بزرگوار محمدامين خوگيانى 1940 افغان به پشتون و افغانى به زبان پشتون نگارش شده است . روپيه تا اکنون براى روپيه کابلى گفته مى شود.
"ملت" براى يک نفر بود مانند همصحبتان پيامبر مسیحیان. "صحابه" یا اصحاب ( بهمعنای لغوى همصحبتان> یاران)، مردانی هستند که شخصاً پیامبر محمد را دیدهاند و سخنش را شنیده و در زمان حیات پیامبر روى اسلام به آوردهاند. اصحاب که صحبت از اين واژه گردان شده است.
مولوى بلخى از واژه ملت در ارتباط هفتادودو ياران عيسى بن مريم شعر سراىيده اند. افغان ملت امکان دارد با آمدن انگليس در کابلستان آمده باشد. آيا لغت ملت در پشتو آمده در کتاب مرد بزرگ صوفى رحمان مومند (به نقل از پشتون رحمان پدربزرگ) و يا خوشحال آمده. پس افغانيت و پشتونوالى چيست?
فارسيت و تاجيکيت و اوزبيکيت و تورانيت و هندييت را ما غير پشتون ها ىايران و توران و خراسان در گودال تاريخ انداختيم.انسانيت و آدمييت را بر سر نهاديم.
>>> افغان سازی تدریجی ما به روایت اسناد معتبر رسمی از عصر امیرعبدالرحمن خان تا امروز
بررسىجعل هويت، جعل جغرافيا، تحريف تاريخ و تهاجم فرهنگى افغاغنه براساس كتب و نوشته هاى رسمى افغانستان.
بنا ندارم دراين سلسله نبشته ها تحليل خودم را ارائه نمايم، لاكن شما را به دقت و تأمل در چگونگى افغانيزه كردن تدريجى و انهدام تمام اضلاع هويت تاريخى،جغرافیایی و تمدنى خراسان دعوت مى نمايم .
اين نبشته هاى مستند تماماً با استناد از كتب رسمى و دولتى از عصر امير عبدالرحمن خان تا امروز مى باشد.
از باز نشر و كاپى آن در جهت تنوير افكار عمومى قبلاً سپاسگزارم .
امير عبدالرحمن خان در مقدمه پند نامه معروف خود که داستان احوال سپاه عثمانی را نقل می نماید، مردم افغانستان را اينگونه خطاب مى کند:
" من كه امير عبدالرحمن هستم بيان مى نمايم اى قوم افغانستان كه درانى و غلجاى و فارسى بان و هزاره و ترك هستيد..."
بقيه را در تصوير مشاهده بفرماييد.
اين جزوه در سال ١٣٠٤ هجرى قمرى به چاپ رسيده است.
نكات قابل توجه : هنوز واژه هاى مانند؛ ملت افغان و افغان به تمام باشندگان افغانستان اطلاق نمى شده است. زبان دربار زبان فارسی است.
ضمناً واژه فارسى بان را به خاطر بسپاريد.
ادامه دارد
Abdul Hai Khurasani
>>> Behnoosh
اقای خان یکی از آن افتخارات که از افغانیت برون آمده باشد را بیان کنید تا دیگران بدانند که براستی افتخار بوده ویا هر توهین وبدمعنیی را افتخار نامیدن جایگاه قوم پشتون را به کجا تقرب خواهد داد؟اگر منظورتان جنگها باشد ، هرگز افتخار حساب نمیشوند وجنگ را یا جاهل ویا آدمهای بد اهرمن خوی میکنند وافتخار نو آوری وترقی وتحول بسوی بهبودی وفرهنگ آفرینی است که برای خود ودنیای پیرامون مفید وسازنده باشید نه انتحار وانفجار وویرانی !
>>> زبان افغانی« پشتو» درکدام سال، با چه نام ، توسط که و چه وقت وارد نصاب رسمی معارف کشور شد؟
در زمان امیر عبدالرحمن خان به حکم اسناد موجود و کتب منتشره بفرمان او، کاملاً مشخص است که زبان ملی، رسمی و دربار عملاً زبان فارسی بوده و امیرعبدالرحمن خان شاید به حکم سالها زندگی در سپهرحکومت بخارا و پرورش در شمال افغانستان خود را بحق متعلق به این هویت فرهنگی می دانسته است.
اما زبان ایکه امروز ما آنرا بنام « پشتو» می شناسیم ، برای نخستین بار با نام و هویت رسمی زبان « افغانی» بر اساس فرمان رسمی امیر حبیب الله خان در سال ۱۳۳۳ هجری قمری(مطابق 1915ميلادى )وارد نصاب رسمی وزارت معارف گردید.
اين اثر در سال 1917 رسماً چاپ شده و در سراسر كشور جهت تدريس توزيع مى گردد.
مولف دانشمند نخستین کتاب زبان افغانی، صالح محمد قندهار ی که یکی از معلمان مدرسه حبیبیه بوده است ، در مقدمه مبسوط ۹ صفحه یی این اثر که به زبان فارسی نوشته شده است، ضمن تشریح وضعیت اسفبار زبان افغانی به ضرورت آموزش این زبان برای افغانان (که در اینجا منظور او از افغانان کسانی هستند که زبان مادری شان افغانی می باشد) اشاره نموده و فواید آموزش آن را توضیح داده است.
از مطالعه دقیق این اثر بدرستی درمیابید که هنوز واژگان لیسه و پشتو متداول نبوده و اصطلاح افغان و افغانی و افغانان همه برای تعریف هویت برادران پشتون ما استعمال می شده است.
من از جوانان عزیز تمنا دارم که تمام این صفحات را با دقت مطالعه بفرمایند.
Abdul Hai Khurasani
ادامه دارد
>>> ماده چهارم قانون اساسی با زور، تذویر، ریا، و دروغ بر مردم تحمیل شده است، و هیچ مورد قبول اکثریت قاطع مردم بجز خود اوغانها یا پشتونها نیست. این قانون هرچه زودتر باید اصلاح گردد.
اوغان افغان پتهان پشتون یا پختون همه یکی است و مترادف یکدیگر هستند، و اکثریت باشندگان کشور اوغان نیستند.
>>> هموطنان عزیز غیر اوغان،
اگر در کشور های دیگر دنیا شهروندان کشور ما را بنام افغان یا اوغان میشناسند این نه تقصیر آنها است نه گناه ما بلکه نتیجه خیانت، دروغ، حیله، و تقلب زمامداران پشتونست حکومت های قبلی است که در حق تمام شهروندان کشور ما انجام داده اند.
این بی عدالتی باید اصلاح گردد.
ماده چهارم قانون اساسی با زور، تذویر، ریا، و دروغ بر مردم تحمیل شده است، و هیچ مورد قبول اکثریت قاطع مردم بجز خود اوغانها یا پشتونها نیست. این قانون هرچه زودتر باید اصلاح گردد.
اوغان افغان پتهان پشتون یا پختون همه یکی است و مترادف یکدیگر هستند، و اکثریت باشندگان کشور اوغان نیستند.
ختم داستان.
>>> ما دربین مردم عام خود شکر تعصب نداریم ولی نبودن تعصب بین مردم عام به این معنی نیست که به تمامیت خواهان و شئونیست های قومی اجازه داده شود با هویت مردم هرچه دل شان خواست بکنند.
اوغان صرف نام یک قوم خاص است و بس.
>>> همه چیز را نابود کردن و به پای بادران خود ریختند واینک به جان هویت ما که کلمه مقدس افغان است افتاده اند، ولی این ارمان را به گور ببرند. افغان
>>> عوض کلمه افغان -افغانستان - تحریرشود
>>> هر کشور یک ملت دارد که بنام همان ملت خود یاد میشود و جهان بالای همان ملت اعتبار دارد و کسی که خود را ملت کشور نمیداند انها هیچ حیثیت ندارد و مردمی هستند که تا نسل ها ماند کولی زنده ګی میکند و به اعمال نامشروع پرداخته کوشش میکند که تمام مردم را بی ملت بسازد ...............
>>> اوغان یا افغان یعنی پشتون و این نام تنها برای خود پشتونها مقدس شده میتواند نه برای من که پشتون نیستم.
کشور ما یک کشور چندین قومی است و تحمیل نام یک قوم بالای تمام اقوام دیگر، آنهم بزور، خودش یک خیانت ملی است، و همچنان خاموشی در مقابل این عمل خود یک خیانت ملی میباشد و منتهای بزدلی و بی شهامتی را نشان میدهد.
ما با هموطنان اوغان یا پشتون خود هیچ مشکلی یا هیچ بی احترامی نداریم ولی در مقابل تمامیت خواهی و زورگوئی تسلیم نمیشویم.
وحدت ملی و یکسان سازی جبری باهم فرق دارند. وحدت ملی با احترام به ارزش های متقابل یکدیگر بدست می آید. ولی درینجا بعضی ها کوشش دارند همه را به جبر افغان نامگذاری کنند، و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند که کار نهایت غلط و خطرنک است. این غلطی ها را در سابق هم زمامداران که قدرت در دست شان بوده بالای مردم تحمیل کرده اند که نه تنها ما را ملت نساخت بلکه بیشتر هم متفرق ساخت.
اینکه درخارج از کشور ما را به این ویا آن نام میشناسند، آنهم نیجه خیانت ها و اشتباه های گذشته حکومتدار های خود ما بوده، و آنهم قابل اصلاح هستند، چنانچه ماده چهارم قانون اساسی کشور درینمورد ضرورت مبرم به اصلاح دارد.
>>> وقتی در بالای سند جمهوری اسلامی افغانستان ذکر است پس این همه اضافی خواهی ها و زورگوئی چه معنی دارد.
>>> اینست نتیجه ملت سازی بر بنیاد منافع تنها یک قوم در یک کشور چندین قومی. واژه افغان در سابق هم هویت ملی نشد و حالا هم ناکام ماند.
>>> تنها راه جهاد است زیرا جهاد خیلی خوب است - اگر جهاد کنید شهید میشویم و بهشت میریم
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است