اگر این کلمه افغان قومی نداشته باشد چرا اینقدر این موضوع را پیگیری می کنند در حالیکه بقیه اقوام خودشان مخالف این کلمه هستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۱ ۱۳۹۶/۱۰/۲۲ | کد خبر: 144689 | منبع: | پرینت |
با گذشت هر روز چگونگی توزیع شناسنامه های الکترونیکی بحث برانگیز می شود چنانکه اکنون اعضای مجلس نمایندگان در دو گروه مقابل در برابر شناسنامه های الترونیکی موضع گرفته اند. گروهی از نمایندگان تایید فرمان رییس جمهور را در کمیته مختلط تایید می کنند اما گروه دیگر این فرمان را مخالف قانون و بر ضد هویت شان تعریف می کنند. و در برابر توزیع شناسنامه های الکترونیکی اعتراض دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، عبدالرووف انعامی عضو مجلس نمایندگان در برنامه «فراخبر» گفت: کلمه افغان از نظر ریشه های فرهنگی و ادبیاتی منسوب به قوم پشتون افغانستان می شود. قانون اساسی هفده سال پیش تصویب شده است و هر دلیلی بوده در قانون اساسی هم مشکلاتی وجود داشته است.
وی ، در خصوص اینکه چرا با قانونی که تصویب شده است مخالفت می کنند بیان داشت: سی و شش مورد در قانون اساسی بعدا آمده است که جرگه اساسی آن را تصویب نکرده و این اسناد در نزد نه نفر از کسانی است که سرشناس هستند وجود دارد. کلمه افغان هم مورد توافق نبوده است. اما معلوم نیست چرا باوجودیکه مورد اختلاف بوده است تصویب شده است. مشکل اساسی اقوام افغانستان در این است که کلمه افغان همه را شامل نمی شود. این کلمه به حدی بر سرش جنجال است که اگر یک تعداد احیاناً بگویند این کلمه شامل نمی شود آنها به جاسوسی و به ده ها حرف دیگر اتهام وارد می کنند اما در زمان محمود غزنوی تاریخ طبری قصه می کند و داستان را به اینگونه پیش می برد که محمود غزنوی وقتی که به هند حمله می کرد و از آن طرف برمی گشت در نواحی کوه های سلیمان لشکرش توس افغان ها شبیخون زده می شود از این گوشه های تاریخ می فهمیم که این کلمه با کلمات مختلف به قوم پشتون اطلاق می شده است.
انعامی، معتقد است ارگ قومیت گرایی می کند و افزود: این یکی از موهبت های خلقت خداوند است که انسان را با اقوام مختلف خلق کرده است و به قانون گذاری هیچ ربطی ندارد. ضرورتی برای درج واژه افغان برای شناسنامه های الکترونیکی وجود ندارد.در این مورد از قاعده تا راس برخورد قومی صورت می گیرد. ما وقتی قانون را تصویب کردیم به رییس جمهور روان کردیم، رییس جمهور گفته است که بنا به ملاحظات اجتماعی من نمی توانم این شناسنامه ها را توزیع کنم حالا نیم بند یک فرمان در حد سی درصد هم مشروعیت ندارد اما حالا رییس جمهور آماده است که تذکره بگیرد. آیا رییس جمهور، رییس جمهور کل افغانستان است یا رییس جمهور یک قوم است؟
این نماینده مجس ادامه داد: اگر این کلمه جنبه قومی نداشته باشد چرا اینقدر این موضوع را پیگیری می کنند در حالیکه بقیه اقوام خودشان مخالف این کلمه هستند. ما با افغانستانی بودن این مشکلی نداریم افغانستانی هستیم. اما افغان نیستیم بخاطر اینکه خداوند ما را از یک قوم دیگر خلق کرده است و این قوم را افغان خلق کرده است. به همین دلیل ما افغان نیستیم و این هم گناه ما نیست.
کد (30)
>>> مانع بیتابی آزادگان فولاد نیست
ناله در وحشت گریبان می درد زنجیر را
بیدل
>>> غير پشتون ها ( Non-Pashtuns) هميش از روش و شيوه "مدارا" (صبر Toreation) ٬تحمل (burden = آلمانى و انگليسى بردن بار کسى) و بُرده بارى (toleranz) رفتار نموده اند.
شوربختانه هفت نيکوى اويستايى زبان ما را حاکمان پشتون غلط فهميده و بُرده بارى را "بَرده دارى" ( اسیر، بنده، خادم، زرخرید، عبد، عبید، غلام، کنیز) خوانده اند.
صبر و تحمل و بُرده بارى اينگونه تعريف شده که يک شخص و يا اجتماع حالت ٬ شرایط٬ رفتار ٬ گفتار و کردار يک شخص و اجتماع را تحمل کند با وجود ايکه همين پديده ها را در اصل موافق نیست و در واقع یک همين شخص یا گروهی و يا اجتماع توانایی تغییر وضعیت یا پیشگیری، یا ممنوعیت آن را دارندیا قادر به توقف یا پایان دادن به چنين
رفتارهاى خودى و بيگانه گان داشته باشد و يا بگويد نه و يا حتى به نه گفتن اين رفتار راو يا حتى احد اقل توان گفتن بس است را داشته باشد.
* باداران پشتون فرمان داد نام ايران و خراسان پاک و افغان نام خاک شود مردم مدارا گفت خير است
*حاکمان پشتون فرمان داد ند فارسى حذف و درى حرف شود مردم مدارا گفت خير است
*حاکمان پشتون دينار و سينار تنگه و قران کسيره و روپيه و پول پس کردند
افغانى و افغانيگى پيش کردند. مردم مدارا گفت خير است
حاکمان پشتون شهرها با نام هاى هندوايرانى و تورانى برداشتند به افغانى نام گذاشتند. مردم مدارا گفت خير است
هويت غير پشتون سر زدند هويت افغان سر کردند مردم مدارا گفت خير است
* مصلحات ملى افغان از برکردند واژگان پارسى و تورانى از ايران و ترکستان کردند مردم مدارا گفت خير است
رحمان و غلامان و خوشحال هاى هندو پاکستان افغان کردند ناصرخسرو و بيدل امير خسرو سنايى و منوچرى و فردوسى و نوايى ايرانى و هندى و تيمورى.
مردم مدارا گفت خير است
دانشگويان سرزنش و هم چم افغانى نوازش . مردم مدارا گفت خير است
هزاران بار افغان غلط کردند
سر ريشه غير پشتونان لگد زدند
مردم مدارا گفت خير است
اکنون که هويت افغان به معنى اصل ريشه کند درج در شناس نامه
هويت هندو آريا ورتى و تورانى التايى کند بر وزن ناله و ناره
مى کنيم اين برگ هويت پاره
مى کنيم سر اين برگ خالى آفتابه
يا يک واژه ديگر با شين بر وزن ناوه
>>> اشرف غنی احمدزی نه تنها که دچار مشکل روحی و روانی است بلکه با ارزش های اسلامی نیز با مشکل روبرو است چون مومن واقعی هیچگاهی امام حسین را نواسه خدا نمی گوید، رهبر واقعی هیچگاهی چادر سرکردن را نقص و عیب نمی داند و شخصیت علمی هیچگاهی بجای دعا کردن دست هایش را برای نیت نماز بالا نمی کند.
دانشمند واقعی هیچگاهی شخصیت های علمی را بچه خر نمی گوید، رییس جمهور واقعی هیچگاهی حسن روحانی را رییس جمهور افغانستان خطاب نمی کند، شخصیت واقعی هیچگاهی باد برآمدن را وظیفه مطبوعات نمی داند، متفکر واقعی هیچگاهی نمی گوید که "اگر بندش نکردم بچه آدم نباشم".
نتیجه این است که ملت افغانستان دردمند هستند، به صلح و ثبات نیاز دارند، به وحدت و یکپارچگی نیاز دارند و به رهبری، سالم، خردمند، موثر و کارآ نیازمند هستند و توقع برآورده شدن این نیازمندی ها از اشرف غنی احمدزی، خواب و خیال محال است چون او خود گاهی بیمار است و گاهی مجنون.
اشرف غنی یک شخص بیمارجسمی روانی و مجنون است در افغانستان کثرل اقلیت های قومی ادامه حکومت آن هر روز فاجعه بار است.
بخاطریکه :
بیماری های جسمی و روانی پیامد های اثرات متعددی دارد. هیچ عضو یا ارگانی از بدن از اثرات آن مصون نیست.
بیماری جسمی و روانی و مجنون پیامدهای نظیر درگیری های لفظی غیر ادبی شخصیت های علمی را بچه خر ، اگر بندش نکردم بچه آدم نباشم".
،عصبانیت ها ، پرخاشگری ها رفتار ناساز گارانه در جامعه ، اختلاف با همسایه یا همکار ان یا همسر ، کینه و نفرت به متنفذین یا صاحب نفوذ دیگر اقوام جامعه همگی ناشی از عدم ،رعایت موارد فوق است ؛ پیامد خطرناک بیماری جسمی و روانی دروغ گویی و گذاف گوی با صدای ناخوشایند چغزدن است که مشکلات بسیاری را برای افراد جامعه و دیگران فراهم می سازد. سرشت انسان دروغ گویی بیمار روحی با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی خود وخرابی جامعه را در پی دارد.
آگا هان قلم بدست می دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى می کشاند دروغ و خیانت و تقلب عمل فتنه وشیطانی است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است. انسان دروغ گوی گذافه گو بد ترین بیماری است که اشرف غنی مبتلا به آن است و دارای عمل فتنه آب زییر گاه است و غنی دروغ گو زشت ترین فرد بیمار در چامعه ما است که نفاق را در بین اقوام مسلمان جامعه فراهم ساخت است مانند فرمان تقنینی در مورد تعدیل ماده ششم قانون ثبت احوال نفس را پرخاشگیر ی و بد نامی جامعه 99 در صد مسلمان افغانستان را تو شیح کرد و از عمل تبهکارانه نفقا بین متنفذین اقوام و به همین سبب وضیعت افغانستان عزیز کشور یک پارچه اسلامی ما را به سوی آتش جهنم برده است . ولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری عدالت است.
آقاى اشرف غنى به یک نویسنده فقط به این خاطر لقب «بچه خر» مىدهد که با نظر علمى و فکرى او موافق نیست. این رفتار، نه تنها از روان فوقالعاده عصبى، نابردبار، پرخاشگر و ناآرام او پرده برمىدارد، بلکه دلیل روشنى بر بىاعتقادى او به حقوق دیگرى و همزیستى مسالمت آمیز نظرات متفاوت و متضاد نیز مىباشد. کسى که قاطعانه، دارندهى نظر متفاوت را «بچه خر» مىخواند، حتما خود را آگاهانه و یا ناآگاهانه صاحب تمامیت حق و درستى مىپندارد. چنین شخصیت و ذهنیت از دیرباز یکى از عواملِ خشونت سیاسى بوده و تمام دیکتاتورىها بر همین نوع ذهنیت و روان استوار است و شکل مىگیرد.
«بچه خر» فراتر از یک دشنام، زنگ خطرى است که از آن بوى خطر و تباهى مىآید. زنگ خطرى است که از قدرت گرفتن یک دیکتاتور خبر مىدهد. دشنام «بچه خر» از زبان اشرف غنى بوى حفیظ الله امین و ملا عمر مىدهد. به همین خاطر باید آن را جدى گرفت و از کنار این دشنام ظاهرا سبکسرانه نباید با خنده و شوخى گذشت.
غنی که مخالف فکریاش را «بچه خر» مىداند، نه یک انسان صاحب حق و حیثیت چون او، راى ندهیم. افغانستان از این نوع دیکتاتورهاى خودپرست، خودراى و خودخواه بسیار دیده و از این جهت مردم بی دفاغ آن بسیار رنج کشیده. دیگر بس است. آنانى را که عصبى، خشونت پیشه، بدزبان، بدکردار، پرازنفرت و کینهتوز متعصب هستند، بیشتر از این در مسند قدرت جا معه 99 در صد مسلمان جاى ندهیم. این آدمها در مسند قدرت فقط خلق جنایت و تکثیر وحشت و تباهى در جامعه مىکنند.
ملت افغانستان دردمند هستند، به صلح و ثبات نیاز دارند، به وحدت و یکپارچگی نیاز دارند و به رهبری، سالم، خردمند، موثر و کارآ نیازمند هستند و توقع برآورده شدن این نیازمندی ها از اشرف غنی احمدزی، خواب و خیال محال است چون او خود گاهی بیمار است و گاهی مجنون.
>>> به افسون مدارا از کج اندیشان مشو ایمن
تواضع در کمین تیر می دارد کمانها را
بیدل
>>> ״پشتونوالى״ به گونه واژه سياسى فريب دهنده بعد از اين در شهرهاى خارج ازکشورساخته شد که سياستمردان پشتون درک کردند که آنها همه مليتها و مردمان غير پشتون را بدون همه پرسى و انتخابى و قانونى "افغان" ناميدند.
اين واژه هنوز هم درميان اقوام و خيل هاى پشتون ناآشناست زيرا که واژه افغانيت و يا پشتو براى قوايد قبيله هاى پشتون گفته مى شد.
خوانندگان گرامى ميتوانند خود اين پديده را پژوهش نمايند که درهيچ شعر و ادبيات نوشتارى بزرگان زبان پشتو واژه پشتونوالى را پيدا کرده نمى توانند.
عبدلرحمان پژواک که يک ديپلومات دولت پشتون به نام افغانستان بود. درسال١٩٣٩يک بخش از رواجها و قواعد پشتونها را درسالنامه کابل زير عنوان "افغانيت" شماريد
عبدلرحمان پژواک که يک ديپلومات دولت پشتون به نام افغانستان بود درسال١٩٣٩ يک بخش از رواجها و قواعد پشتونها را در سالنامه کابل زير عنوان ״افغانيت״ شماريد.
در بند اول چنين مى نگارد: ״گتلکه (پيغله ) در افغانى کلمه ايست که هر پشتو زبان با معنى آن آشناست و حتى اکثر فارسى زبانهاى افغانستان نيز در اثر اينکه خيلى رايج است...״
پژواک در اينجا از دو واژه ״ افغانى ״ و از زبان ״فارسى״ نام برده بود
آشکار است که افغانيت همان را بيان مى کند که در سالهاى چهل خورشيدى آرام آرام واژه ساختگى پشتونوالى را تحت عنوان اصطلاحات ملى و افغان ملتى در کانونهاى آموزشى و دولتى رواج دادند و اين در واقعيت امر بيان کننده اين راستي است که واژه "درى" هنوز مورد سؤ بکار برد دولت قلدر نشده بود.
درچارچوب ساختن اصطلاحات ملى افغان ملتى واژه هاى قلابى با پيشوند و پسوند واژگان پشتو انگار توليدات کارخانوى بيرون کشيده مى شد بدون درنظر داشت اينکه زبان يک پديده عاطفى۔فرهنگى۔روند تاريخى و تکاملى طبيعى توليدى اجتماعى انسانى در کنش و واکنش است است ونه پديده است که درفابريکه جور شود.
ازهمين سبب بود که "وال" و "والى" و "تون" از جمله توليدي ترين پيوندهاى زبانى شد ساختگى غير تکاملى روند زبانى شد که شهرها وقريه ها و بکلى مناطق بومى پشتون عارى از پسوند مکانى پشتو "تون" است
اگر پسوندان تون و وال قدامت زبان پشتو و يا افغانى دارد پس چرا يک نام شهرى
آيا والى از وادى آمده و يا از وال گونه شاروال و سمنوال و دگروال که در زبان فارسى دار مى باشد آوه د فارسى ب ل و ر پشتو تبديل شده مانند لس ده و لاس دست وادى به والى
״پشتونوالى״ اگر از والى آمده پس وادى پشتون معنى مى دهد و اگر از وال آمده پشتوندارى معنى مى دهد درهر رنگ همان افغانيت است
درهر رنگ همان افغانيت است واين قواعد تنها و تنها به پشتونها يعنى پشتون تون ندارد افغانها پيوند دارد و جايگاهاى ساختمانى را د ر يک مرحله
مخصوص تاريخى بويژه در سالهاى 1965 ميلادى قرن بيست (35+18=53 ) يعنى 53سال پيش اوج ساختمانها با تون نامگذارى شدند و يک باره کارخانه لغت سازى با تون تورم و ورشکست شد
واين قواعد تنها و تنها به پشتونها يعنى افغانها پيوند دارد واکثريت مردم اين سرزمين چنين قواعد و رسوم را پيروى نمى کنند
اين خود نشان دهنده آن است که زبانهاى کردى٬ بلوچى ٬فارسى پشتو و شمارى زيادى از زبانهاى سرزمين از جمله زبانهاى هندو ايرانى و هندوتورانى مى باشند
اکثريت مردم اين سرزمين چنين قواعد و رسوم را پيروى نمى کنند و از آن خود نمى دانند.
چه با افغان سازى غير افغانها و چه با افغان گفتن غيرپشتونها!
ازهمين نگاه است که نام افغانستان نمى تواند مظهر شناسايى هويت شهروندى مردمان ايران و توران زمين اين سرزمين باشد.
سمنگان مرکز توران بود و و زادگاه مادر سهراب وى از قومهاى اوزبک وهزاره و ترک تباربود پيوند ناگسستنى با ايران داشت وهر دو شان هم تور و هم ايرج از يک پدر بودند.
زنده با تمام مردمان سرزمينم ولى نه با نام افغانستان تغيرنام و يا تقسيم
>>> هرکس مخالف واژه افغان است معلوم داراومهاجراست برود دروطن آبائی خود
ازپدرپدرافغان راقبول داشتی حالا به دستورکدام بادار مخالف واژه افغان شدی
>>> نخیر اشرف غنی رئیس جمهوریک قوم نیست بلکه رئیس جمهورافغانستان است
ومبارزه کسانیکه برضدپشتون ها اغاز گردیده به سرمنزل مقصود نمیرسد بیغم باشید
>>> هترين يار
مگر غنيگگ يك ماشين خريده كه تاجك هزاره اوزبك از يك طرف مياندازد از طرف ديگر اوغو خارج ميكند ميگوييم ما اوغو نيستيم وهرگز نميباشيم ميگه نى تمامن اوغو هستيم عجب است
>>> تاجیک های واقعی
————————
کسانی که جرات و شهامت این را دارند که خود را تاجیک می نامند (زیرا باور دارند که افغان هویت قوم عزیز پشتون است) و فعالانه بر علیه سیاست های فاشیستی، قومی - قبیلوی و «تحمیل» زبان، فرهنگ و هویت قومی بالای خود و دیگران مبارزه و مقاومت نموده و طرفدار دموکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی می باشند؛
>>> تاجیک های بی تفاوت (ترسو و بی خاصیت)
—-———————————————
کسانی اند که به علت عدم آگاهی یا ترس و جبن و یا بهانه های داشتن تفکر ملی، فراقومی وغیره، نه جرات و شهامت تاجیک نامیدن خود را دارند و نه حاضر به مبارزه و مقاومت در مقابل سیاست های فاشیستی و قومی - قبیلوی اند. این افراد اکثرا خود را «فراقومی» نامیده و مصروف زندگی بدون درد سر و شخصی خود می باشند؛
>>> هویت یک ملت، یک تاریخ و یک تمدن، امانت بزرگی ست به دوش ما هایی که، در زیر چتر وسایهء گوارای آن زیسته ایم و نفس کشیده ایم و افتخار کرده ایم...
>>> چهل سال که قوم خودت خورد و برد کرد تو صدایته نکشیدی. حالی چهل سال صبر کو که نوبت دیگر ها بگذره باز گپ زده میشه. شما و همثال تان واقعاً در رگ رگ تان تعصبات قومی بیداد میکنه. یک کمی شرم به کار است. تمام این حالات صرف از امروز و دیروز نیست این حالات ناشی از تهداب سیاه و فرسوده ده ها سالیست که گذشت. افسوس بر تو که در کرسی پارلمان تکیه کردی. افسوس بحال تو
>>> اگرحقیقت چشم پوشی نکنید درجغرافیه افغانستان زنده گی میکنید ودرخارج ازکشوربنام افغان یادمیشوید پس چه مشکل وجود دارد که درپهلوی قوم نام افغان درج تذکره الکترونیک شود بنامعلوم میشود که مشکل ایجادمیکنید ووطن رابه طرف قوم گرایی می برید ونام قوم گرارا به دیگران تاپه میزنید.
>>> ارباب غني در اين روز ها گندش بيخي دامنه شمال و جنوب را گرفته
انسان خيلي شومي است مخصوصآ از وقتي كه در كنار منحوس ترين و خونريز ترين چهره تاريخ يعني راكتيار قرار گرفته .
وقت آن رسيده كه مردم سرنوشت شان را خود شان تعين كنند .
و آنهم بناي مجدد چهار پايه اصلي خراسان است .
زنده باد خراسان .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است