تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ ۱۳۹۶/۱۰/۲۴ | کد خبر: 144761 | منبع: | پرینت |
داکتر عبدالله از نظر هویتی در میان ولایت های قندهار و پنجشیر که هر دو نقش مهم سیاسی در افغانستان دارند قرار گرفته است او تا هنوز نمی داند که خود را پنجشیری بگوید و یا قندهاری. به همین لحاظ گاهی در سخنرانی ها دیده شده که وی خود را متعلق به قندهار خوانده درحالیکه وابستگی سیاسی و مردمی با پنجشیر دارد. بنابراین وی یک قندهاری- پنجشیری است و این خاصیت هویتی برای او شرایط شبیه آدمیان نیمه مرد و نیمه زن را خلق کرده که در یک جنس تعریف نمی شوند. به همین لحاظ است که در تصمیم گیری های سیاسی او یک آدم دلهره و دلواپس است او نه از هویت تاجیک ها و تمدن فارسی زبانان دفاع می تواند و نه هم پشتون خالص شده می تواند در میان این دو هویت قومی تلفیق شده است.
نقش حکومتی
عبدالله عبدالله با اتکای به آرای و حمایت مردم پس از کشمکش های انتخاباتی سرانجام به ریاست اجرایی تن داد هر چند او پیروز انتخابات پنداشته می شد درحالیکه نهاد ریاست اجرایی در قانون اساسی افغانستان جایگاهی حقوقی ندارد. از همین رو نقش وی در ساختار دولتی تعریف نشده باقی مانده است او در سیاست و ساختار کشور نیز همانند یک ترنس جندر است نه اپوزسیون و مخالف دولتی است که با نقد نهادهای حکومتی طرح و برنامه ارایه بدهد و نه هم از صلاحیت لازم برخودار است که اعمال قدرت نماید. او در میان طیف سیاستمداران افغانستان نمی داند که نقش او در کجا است گاهی از خود نقش اپوزسیون را به نمایش می گذارد و گاهی هم اکت یک مقام صلاحیت دار می نماید. درحالیکه با سپری شدن سه سال حکومت وحدت ملی بوضوح دیده شده که او در میان اپوزسیون و مقام صلاحیت قرار دارد.
نوعیت لباس و علایق مفرط به آرایش
انتخاب لباس و علایق افراطی عبدالله به آرایش او را در میان خاصیت های مردانه و زنانه قرار داده است که این نگرش در جامعه مرد سالار همه رقم افغانستان معمول نیست که مردها به پیمانه او دنبال آرایش و زیبایی ظاهری باشند. علاقمندی به آرایش و زیبایی از نظر روانشاسان بیشتر جزو خصلت های زن ها پنداشته می شود تا مردها چون زن ها موجود پر عاطفه هستند که به زیبایی شان می بالند. دیده می شود با همه انتقادهای که متوجه او است او وابستگی عاطفی به آرایش دارد بنابراین از نظر روانی در انتخاب لباس او با خاصیت های زنانه و مردانه و یا بهتر بگویم همان ترنس جندر می باشد.
نکته ی اخیر
در شرایطی که افغانستان به پارچه ها و قطب های متخلف تقسیم شده انتظار نمی رود که او به یکی از سمت ها لنگر کند او شیبه یک ترنس جندر در میان همه جناح ها باقی می ماند. از نظرهویتی او نه از پشتون های قندهار می شود و نه هم از تاجیک های شمالی و پنجشیر و از نظر سیاسی او نه مدافع سنگر و ارزش های احمدشاه مسعود شده می تواند و نه هم جرات رفتن به پایگاه افغان ملتی ها را دارد. عبدالله مثل سالیان پیش شیبه یک ترنس جندر (دو جنسه) در میان سیاستگران افغانستان باقی خواهد ماند چون این خاصیت او ریشه در هویت، روان و شخصیت او دارد که او را به تمام معنی به یک ترنس جندر مبدل ساخته است.
هوشنگ سامانیان
>>> بی شک کاملا درست است
>>> داکتر صاحب عبدالله یگانه انسان است که در مقابل هرنوع تعصبات قومی و منطقوی مقاوت از خود نشان داده و خود را تسلیم منافع شخصی نمی نماید همیشه منافع ملی را بر منافع گروهی و گروپی ترجیع میدهد از همین رو وی یکی از موفق ترین چهره های عصر حاضر است. برایشان کامیابی بیشتر در عرصه انجام وظایف خطیر شان از الله ج استدعا مینمایم. وسلام
>>> ذبيح فطرت در مورد تبليغات سوء عليه استاد عطا توسط مأموران فيس بوكى قصر سپيدار مى نويسد :
درحذف مجاهدین از حکومت، داکتر عبدالله کمتر از غنی عمل نکرده است
امروز دسته هایی از ماموران سپیدار ( قصر بی حاصل) نوشته اند که عطامحمدنور برای جلب توجه مردم، از حذف مجاهدین از قدرت، استفاده ابزاری میکند. اما حافظه این جماعت را گند زده است وفراموش کرده اند که استاد همیشه با وجود حضور در حکومت، نقد هایی به نشانی حکومت داشته است. اگر این ماموران «فراموش کار» اند ، مردم هرگز موضع گیری های عدالت خواهانه آقای نور را از یاد نمی برند.
درضمن سهم عبدالله در حذف مجاهدین از قدرت، به هیچصورت کمتر از دکتر غنی نبوده است. حذف بسم الله خان از وزارت دفاع ملی، مخالفت با تقرر محمد یونس قانونی به عنوان رییس شورای عالی صلح و یا رییس دادگاه عالی، مخالفت و تعلل در معرفی عبدالشکور واقف حکیمی و فضل احمد معنوی به عنوان لوی سارنوال کشور، مخالفت با تقرر عتیق الله بریالی در وزارت داخله و لوی درستیز، عزل داکتر یاسین ضیا از معاونیت ریاست امنیت ملی، عبدالستار مراد از وزارت اقتصاد، تاج محمد جاهد از وزارت داخله و موارد مشابه دیگر در کنار تقویت چهره های غیر مجاهد و همسویی با رییس حکومت وحدت ملی در گماریدن چهره های بی پایه و مجاهد ستیز، نمونه های بارز از عملکرد های مجاهد ستیزانه عبدالله است که در صورت نیاز اسرار بیشتری نیز فاش میگردد.
پ ن : دوستانی که دعوت به سکوت و خویشتن داری میکردند، توجه فرمایند که صبر هم حدی دارد.
>>> نخست بايد واژه ״افغان״ را که مترادف و يا ״هم ڃم״ واژه پشتون و يا پتان مى باشد از ديدگاه ريشه شناسي مورد بررسى قرار داد که معني آن چيست و از کدام زبان آمده است.
دراين زمينه نزد زبانشناسان و انسانشاسان سه ويا چهار نظريه وجود دارد
اول ۔ واژه افغان از واژه ״فرشته״ آمده است ازاين نظريه پژوهشگر آلمان کونراد شتتر پيروى مى کند
سال چاپ کتاب ٢٠٠٣ برلين
دوم۔ واژه ״ افغان ״ و يا واژه ״فغان ״ زبان عربى و عبرى آمده است به معني ومفهوم ناره پشتو که نارى يک طرزسرود وادبيات پشتومى باشد. مولوى ازاين دو واژه افغان و فغان به مفهوم ناله استفاده کرده است .ناره وناله شبيه هم ديگراند اتن و دهل و شادمانى وخواندن نارى يکى از رسوم هاى باستاني مردمان آزاده و مفتخر پشتون بود وحتى پيش ازجنگ و بعد از جنگ از اتن و رقص و نارى براى تقويت روحيه استقلال و آزاد منشي بکارمي بردند ازهمين سبب به مردمان شريف پشتون افغان گفته مى شد.
سوم: افغان نام پسر ساوول وشاوول قوم يهود است
چهارم۔ به مردمان پشتون در ايران و توران زمين وبه زبان عربى وعبرى اوغان و يا افغان ودرهند پتهان گفته مى شد. نظريه ديگر اين است که اين نام از زبان سامى برآمده است و پشتونها ازجمله اقوام گمشده بنى اسرايل مى باشند و نام رهبرشان افغان بوده باشد
واما زبان پشتو از فاميل زبان ايرانى که درجمله زبانهاى هند و اروپايى مى باشد و نه سامى يعني عربى وعبرى
اسرايل يک سياست تعرضى اشغالى و تعاجمى و پيشروانه دارد ولى مردمان شريف پشتون با وفا آزاديخواه مي باشند
ولى نام افغان نمى تواند تصويربرجسته ازهويت رنگارنگ مردمان اين سرزمين را بازتاب کند.
آيا کلمه افغان توانايى وشايستگى وقابليت دارد که عزت و حثييت ملى بخود گرفته بوده باشد گرفته است و خواهد گرفت. قانون از خود مشروعيت مطنقى داشثه باشد. ولى قانون که خود منطق نداشته باشد.
>>> داکتر عبدالله شخصیتی است که لیاقت رهبری رادارد شخص صادق است وباهرنوع تعصب مخالف است موفقیتهای مزید شان را ازخداوند میخواهم.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است