وقتی جمعیت اسلامی نیم قرن پیش برای نخستین بار در عرصه سیاست افغانستان ظهور کرد یک حزب اسلام گرای پیرو خط اخوان المسلمین مصر بود و مثل سایر احزاب جهادی نه کدام برنامه سیاسی داشت و نه خط و مشی روشن.

تمام هست و بود تیوریک و نظری این حزب به قول عبدالحفیظ منصور عضو سابقه دار جمعیت فقط در چند شعاری خلاصه می شد که از جزوه های اخوان المسلمین به فارسی برگردان کرده بودند و از آن در مبارزه علیه حزب دموکراتیک خلق افغانستان استفاده می کردند. شعارهای عقیدتی که جمعیت اسلامی سر می داد اگر در دوره جنگ سرد و جهاد برای این سازمان پایگاه و بستر اجتماعی و برای اقشار سنتی جامعه خوراک ایدیولوژیک فراهم کرده بود اما در 16 سال اخیر رهبران این حزب را دچار ناهمزبانی با نسل نو کرده است.

نسل نو در افغانستان نسلی است که در 16 سال اخیر دانشگاه رفته، درس خوانده و با مفاهیم، مکاتب و تیوری های مدرن سیاسی آشنا شده است. دغدغه هایی که امروزه برای این نسل مطرح است، شعارهای ایدیولوژیک عصر جنگ سرد نه، بلکه مفاهیمی مثل دولت سازی، حکومتداری خوب، توسعه، حقوق بشر و حل عادلانه مساله اقوام و قبایل در افغانستان می باشد.

اگر بخواهیم به صورت بسیار موجز شکاف نسلی را که امروز اتفاق افتاده است بیان کنیم گفته می توانیم که نسل رهبران جمعیت اسلامی به آسمان ها نظر داشتند اما نسل امروزی در سیاست به مسایل زمینی بیشتر علاقه نشان می دهند. مساله امروزی این نسل این است که چه کنیم که بتوانیم افغانستان را از جنگ به صلح، از استبداد به مردم سالاری، از فقر به توسعه رهنمود کنیم و یک زندگی آبرومندانه برای شهروندان رقم بزنیم.

برای این نسل اگر بیاییم شعارهای ایدیولوژیک دوره جنگ سرد را زمزمه کنیم با همان تمسخری مواجه می شویم که کنیزک تراکیایی بر تالس ملطی انجام داد. می گویند باری تالس ملطی از راهی می گذشت و در حالی مصروف اندیشیدن درباره ستارگان بود به چاه افتاد. در همین حال کنیزک تراکیایی زیرک و تیز زبان که از کنار او می گذشت با خنده و تمسخر گفت: "این مرد می خواهد بر اسرار آسمان واقف شود حال آنکه آنچه در نزدیکی و زیر پای او است بر او پنهان است".

به نظر می رسد به تازگی رهبران جمعیت اسلامی به این شکاف نسلی واقف شده باشند و به همین خاطر در این اواخر بیشتر به برنامه هایی تمرکز می کنند که مورد علاقه نسل نو است و معطوف به مسایل حاد ملی می باشد. در مذاکراتى که امروزه میان جمعیت اسلامی و ارگ ریاست جمهوری در پیوند به تنش های اخیر ناشی از معضل بلخ جریان دارد جمعیت خواست هایی را مطرح کرده که خواست نسل نو افغانستان نیز می باشد.

از جمله این خواست ها می توان به توزیع شناسنامه های برقی مطابق قانون توشیح شده توسط رییس جمهوری، تدویر مجلس بزرگان (لوی جرگه) قانون اساسی به منظور تمرکز زدایی از نظام و حزبی شدن پارلمان اشاره کرد. آگاهان می گویند اگر جمعیت اسلامی همینگونه به همصدایی خود با نسل نو ادامه دهد و در یک رابطه دیالیکتیکی با آنها داد و ستد داشته و از همدیگر تغذیه کنند بر این شکاف نسلی فایق آمده و می تواند پایگاه های اجتماعی خود را بیشتر از پیش احیا کند.

به باور آگاهان در عصری که در افغانستان تفکرهای انحصارطلبانه و برتری جویانه بیداد می کند جمعیت باید تلاش کند در قامت یک حزب سیاسی دارای برنامه مترقی و پیشرو ظهور کند و خود را یک حزب چند فرهنگ گرا و باورمند به دموکراسی و مردم سالاری بداند. بازسازی جمعیت بر مبنای اصل چند فرهنگ گرایی و پلورالیسم اگر از یک سو باعث همزبانی اش با نسل نو می شود از سوی دیگر از این حزب را در انظار جهانیان یک حزب مترقی و پیشرو ترسیم می کند.

نشانه هایی از یک دگردیسی بزرگ در اهداف و برنامه های جمعیت دیده می شود. شواهد قوی وجود دارد که جمعیت در آستانه تبدیل به یک حزب سیاسی دارای اهداف و برنامه های مترقی است.

عبدالشهید ثاقب
جمهوری اعتماد

>>>   خود شان وبرنامه های شانرا دردهه 70 دیدیم برای عیان حاجت به بیان نیست

>>>   تازمانیکه شروفساد یا پنشیری ها درجمعیت باشند مردم ازان متنفر هستند

>>>   من بارها گفته ام که در جمعیت ظرفیت های بسیار کلان وجوددارد اما مشکل در مدیریت آن بود و است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است