تشریف آوری رییس جمهور اندونیزیا را به کشور خوش امد گفته و امدن او را در این مقطع از زمان که ملت عزیز ما به خاک و خون قلت می خورند به فال نیک می گیریم.

جالب اینجا است که پس از شصت سال چطور شده که رییس جمهور اندونیزیا در کشور بلا کشیده ما قدم رنجه می فرمایند!؟ ولی همتای او نه رییس جمهور است و نه شایستگی این مقام را دارد. او را بیگانه ها اورده اند و در تاج و تخت کابل نصب نموده و از طریق او به اغراض سیاسی و استراتژی خود پیش می روند.

در این دیدار نیز مغز متفکر جهان بیانات عجیبی داده و همه را حیران نمود. او گفت تروریست ها به فرمان ارباب های خود اعمال تروریستي را انجام می دهند!!! این نه یک بیان فلسفی است و نه منطقی و نه هم شایسته یک بزرگ کشور. با اظهار این بیان فقط بی دانشی و ضعیفی خود را نمایان ساخته است.

در پهلوی دیگر اشتباهات فاحش یک اشتباه دیگر اضافه گردید. مگر این اقا از یاد برده اند که همین تروریست ها را دسته دسته از زندان ها رها نموده در خدمت باداران انها فرستادند و در این اواخر یک گروپ فعال و خبره انها را به اسم محبوسین حکمتیار رها نمودند.

هرگاه اردوی ملی و پولیس ملی قبل از اطلاع اتمر و استانکزی چند نفر از تروریست ها را اسیر می نمایند انها را ارگ ریاست جمهوری به یک بهانه ای رها می نماید. از اینرو می توان گفت اینها نیز با ارباب های تروریست ها شریک و تحت یک برنامه کار می کنند و رهایی این مزدورها نیز به فرمان همان بادارها صورت می گیرد.

لالی

>>>   مغز .... و کرزی خان که عملا اعلام کردند که این ... خونخوار برادران ما هستند. بنابراین رفتار اینها با این وحشیها برادرانه تست اما مردم عادی کشور در اینجا بیگانه هستند و هرچقدر هم که توسط این وحشیها کشته شوند مشکلی نخواهد بود مهم این است که به برادران مغز .... آسیبی نرسد.

>>>   جناب عالی به ان پیمانه که کرزی طالبان را ازحبس رها کرد این انتقاد را چرا درآنوقت بالای کرزی نکردی وخاموش بودی وحالا بیدارشدی علت این گپ چی است ؟

>>>   معذرت ام را بپذيريد زنها
اشتباه کردم خطًاً درخطا
سالها تحصيل کردم بسوز
که سخن مى آموختم هنوز
چون آبله بوده ام از کودکى
آبلهان را هر سخن بيوده گى
اگر ابله کند هربار تحصيل
نيابد دانش بيکار تسهيل
که من از جمله ان آبلهان ام
همان .... که بودم من همان
عذر من بپذيريد بانوان
درسخن گفتن هم ناتوان
که مرا کردار و آن رفتار کج
در عمل و درسخن گفتار کج
لب خود را تا گشايم درسخن
بوى گند مى برايد از دهن
بچه ... من بگويم آن يکى
آن ديگر را تابنام ام يزيکى
به پيامبر من بگويم اين چنين
سلاى سلم امتان مسلمين
از قضا روزى کردم خطا
که حسين را گفته ام نحوه خدا
چرت و پرت بسيار در گفتار من
چون نباشد راست در کردار من
عذر من بپذيريد دختران
حرف بيوده گى پرانت مارا دهان
منظورم چادرى پوشان نبود
اين سخن توهين بر ايشان نبود
که بوبويم چادرى در سر داشت
شال کوچى در سر و بر داشت
چادرى زينت اين طالبان
انتحارى زير چادر شد نهان
چادرى بر سر بى بى گل ببين
زينت زن ها اندر کل بيبين
چادرى باشد نماد بانوان
زن بى چادر بى ايمان بدان
بپذيريد عذر اين خنزير را
چون نداند نکته تفسير را
معاف بداريد بانوان اين ناتوان
اشرف ما جمله از ان ابلهان
اگر ابله سخن سنجيده گويد
از آن بهتر سخن هرگز نگويد
سخن ابلهان چيخ است وفرياد
که حرف هايش بيوده گى باد
غنى جزءچيخ زدن ديگر نداند
سخن در شيوه بهتر نداند
ام بگفته من بگويم باز راهب
سخن را تا نمايم ساز راهب
سخن سنجيده و عريان گويم
نه مثل اشرف نادان گويم
که آشکار ها نمايم حقايق
سخن هايم پر ازبوى شقايق
شعر از شاعر جوان پارسى زبان رستم زمين

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است