تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ ۱۳۹۶/۱۱/۱۲ | کد خبر: 145932 | منبع: | پرینت |
بعد از حادثه یازدهم سپتامبر سال 2001 حضور نیروهای بین المللی تحت رهبری آمریکا برای حصول یک هدف صورت گرفت. شکست طالبان، تامین صلح و ثبات و نهادینه شدن ارزش های دموکراتیک در آن کشور.
اما امروز که ۱۷ سال از آغاز آن جنگ می گذرد، بیشتر از یکصد وپنج هزار شهروند افغانستان شهید شدند، هزارها تن مجروح و آواره شدند، چندین هزار تن از نیروی های بین المللی کشته شدند و حدودأ ۸۵۰ بیلیون دالر هم به مصرف رسید، هنوز هم نه صلح وجود دارد و نه ثبات.
عدم دسترسی به صلح و ثبات، دو عامل بزرگ داشته است. عدم قاطعیت و موضع مشخص افغانستان در قبال تروریزم و موقف متزلزل و راهبرد غلط و نامؤثر آمریکا برای شکست تروریزم. به این معنی که از یک طرف با افزایش قتل و کشتار ملت افغانستان شورای صلح ایجاد شد و با مصرف نمودن بیشتر از 800 میلیون دالر کوچکترین دستاوردی هم نداشته است.
از طرف دیگر دشمنی مقطعی آمریکا با طالبان که حتی جوبایدن معاون اسبق ریاست جمهوری آمریکا در سال 2011 اعلان کرد که طالبان دشمنان آنها نیستند همچنان موقف امروزی ترامپ دو تشویش را نیز به دنبال دارد. اول اینکه چه زمانی این شعار عملی خواهد شد. دوم اینکه چرا داعش و سایر نیروهای دهشت افکن مطرح بحث ترامپ نیستند. با آن هم موقف جدید آمریکا یک اقدام نیک و ضروری است به شرطی که در اسرع وقت تطبیق و عملی شود.
در عین حال آمریکا به جای هشدارهای تکراری باید از مرحله شعار بیرون شود و علیه پاکستان که لانه امن برای تولید، تمویل و تجهیز تروریزم شناخته شده است اقدامات عملی را روی دست گیرد، هواپیماهای B52 برای نابودی لانه های امن تروریزم در پاکستان استفاده شود، نیروهای خاص آمریکا به پاکستان اعزام شوند و در عین حال تحریم های اقتصادی علیه پاکستان نیز وضع کنند.
نهایتا رهبران دولت افغانستان باید دست از اختلافات درونی بردارند، در همکاری با آمریکا علیه دهشت افکنان به شکل جدی دست به کار شوند، دروازه شورای نام نهاد صلح را بسته کنند و از آمریکا به شکل جدی بخواهند که مکلفیت های ایشان را در قبال افغانستان عملی سازد در غیر آن مبارزه با تروریزم و دست یافتن به صلح و ثبات به مثابه یک خواب و خیال باقی خواهد ماند.
محمدجواد رحیمی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است