نام اش اشرف غنی احمدزی بود اما هنگاميكه به كرسی رياست جمهوري تكيه زد پسوند را از كنار نام اش برداشت تا از خود شخصيت ملی به نمايش بگذارد نه قومی.

او همچنان شعار داد كه "هيچ افغان كمتر از افغان ديگر نيست" تا خود را مبرا از تبعيض و تعصب بخواند. سه سال از عمر حكومتداری اش گذشت اما در عمل نشان داد كه قومگراتر از او در تاريخ افغانستان نبوده است به گونه اي كه مخكشيزم در دوره همين آدم وارد ادبيات سياسی شد، نفرت قومی در همين دوره اوج گرفت و حتی يكبار ديگر ميان برادران پشتون تفرقه انداخته و آنها را به نام غلجايی و درانی تقسيم كرد.

بنابراين خوب است كه ما ميان لفاظی و واقعيت تفكيک كرده و دوباره پسوند احمدزی را كنار اسم اش قرار بدهيم. او به تمام معنا رييس جمهور احمدزی ها است حتی رييس جمهور درانی ها هم نيست. اين به تعبيری می تواند نوع اعتراض مدنی در برابر قبيله گرايی رييس جمهور هم محسوب شود. خوب است رسانه های محترم و كاربران شبكه های اجتماعی دوباره همان لقب اش را در كنار نام اش ذكر كنند تا غنی ملتفت شود كه مردم فريب لفاظی های او را نخورده اند.

عبدالشهید ثاقب

>>>   کسی نمیتواند که با دور کردن پسوند نامش انهم در حرف نه در قلب و فکر و ضمیراش شخصیت ملی را بخود کسب کند اشخاصی که چنین کار را با هیله و نیرنگ میکنند ان شخص جز فریبکار عوام فریب چیزی دیگری نیست فلهذا نوشته اقای ثاقب کاملا بجا و مستند با ثبوت و دلایل انکار ناپذیر که از خورد تا کلان مردمان کشور ما حتا جهانیان از ان بی خبر نبوده ونیستند بدین اساس باید در خطابه ها و نوشته جات پسوند احمدزی را به اصل نام جناب محمد اشرف غنی احمدزی را یاد کنیم و بنویسیم .

>>>   بسیار خوب نظر است .ازین بعد نام اصلی و قبل از تکیه ای نا مشروع وی
به ریاست جمهوری را یعنی ( اشرف غنی احمدزی ) میگویم و مینویسیم .
محمد شاکر بابری کابل

>>>   کسانی که نام خود را تغییر می دهند، حتماْ در صدد آنند تا چیزی را که در مورد خود کریه می پندارند از انظار دیگران پنهان کنند. در این شکی نسیت که این اصل در مورد غنی احمدزی صادق است. باوجود این، او نمی تواند از احمدزی بودن انکار نماید. ولی سوال در این جاست که آیا او می تواند با تغییر نام، نطفه های تعصب قومی را که از پدر به میراث برده است در خود از بین ببرد؟

کابلی

>>>   ...........، اين غني براي پشتون ها چه كرده است؟ اين غني به اصطلاح عوام شيخ فاني است، از عقل بيگانه است، در جواني پرچمي بود، در افغانستان تنها چند ماه معاون استاد بوده، در أمريكا هم قبل از جهاد هيچ كاره بوده، و بعد از آن ، با رفتن مهاجرين به أمريكا كار هاي ترجماني و خدمات اجتماعي ميكرده و يك مدت كم در بنگله ديش با ملل متحد و بأنك جهاني خدماتي نا چيزي نموده، ديگرش همه و همه لاف است، در رستوران ، تكسي ، و كار هاي رائج ديگر براي مهاجرين نموده است.
اولين كار رسمي اش در افغانستان مانند ساير ماشيني ها ، وزارت و حالا هم رياست دولت است، خلاصه ملا نصرالدين است، اما ما ملت از اين غني مداري كرده هم بيعقل بوديم ، بدون مطالعه سابقه اش گفتيم كه زن خارجي دارد، در أمريكا بوده فلهذا ميتواند وطن را گلزار نمايد، حالا خودش و تيم معيوب دزدش أصلاً بغير از دزدي هيچ وقت كار كردن ندارند.

>>>   Tajik
کسی به مرتضوی بگوید قاعده بازی را کسانی نمیدانند که هم معاش خور حکومت هستند هم عملا به منافع طالبان شپشی کار میکنند و‌ هم صریحا مدافع طالبان و افکار طالبانی هستند این گونه اشخاص با وجودیکه سرکوب نمیشوند برعکس از طرف غنی و دارو دسته اش به ضد رقیبان سیاسی شان حمایت میشوند

>>>   Saboor Raheel
تجربه دردآور تاجیکان پاکستان که زبان و هویت قومی خود را از دست دادندو با پذیرفتن عنوان پشتون به یکی از گروههای قومی پشتون جذب شدند پیش چشم ماست. پذیرفتن عنوان افغان به مثابه هویت ملی غیر افغانها تکرار همین مصیبت است. یک تجاوز آشکار به حقوق انسانهاست و یک جنایت ضد بشری است.

کسانی که می خواهند در شناسنامه های شان افغان گفته شوند،‌ حق شان است. باید افغان باشند. اما آنهایی که افغان نیستند،‌ هرگز نباید از خود و عزت و هویت خود بگذرند و خود را چیزی بنامند که نیستند.

مساله همانند روز روشن است که شماری از پشتونها در پارلمان بدون هیج شرمی خواهان تحمیل هویت خود بر دیگران اند. تنها شماری از نماینده های پشتون این طرفدار این تحمیل اند و این خود می رساند که افغان به غیر پشتونها پیوندی و تعلقی ندارد. این یک هویت پشتونی است.

این که هزاران خانواده تاجیک در مناطق جنوب و شرق کشور نیز در مسیر افغان ساخته شدن توسط قبایل زورگوی پشتون شده و یا مجبور به ترک مناطق شده و خانه و کاشانه و زمینهای شان با زور توسط قبایل پشتون اشغال شده است، داستان پر آب چشم دیگریست که باید به وقت و زمانش گفته و به آن پرداخته شود..

اما حالا که موضوع شناسنامه ها مطرح است، هرگز نباید گذاشت که هویت مان مسخ و یا نابود شود. تاجیک، افغان، هزاره و ازبک نامهای مشخص و هویتهای مشخص اند. اگر همه را ازبک و تاجیک و هزاره خوانده نمی توانید،‌ همه را افغان هم خوانده نمی توانید.

>>>   محمد اشرف غنی احمدزی
حال پیشوند وپسوند را برداشته
اینکه چرا
مرتضوی باید جواب بدهد.

>>>   "هيچ افغان كمتر از افغان ديگر نيست"
در جستجوگر گوگل انترت اين جملات را نوشتم تا تعداد اين جملات را شمار و نمايان نمايد

1- من افغانم: 79.500 بار
2- من افغان نیستم 7.110.000 بار
3- من افغان استم 439.000 بار
4- من افغان هستم 2.160.000 بار
5- من غير افغان ام 2.470.000 بار
6- من افغان نیستم ولی افغانستانی ام 2.690.000 بار
7- من افغانستانى ام 725.000 بار

این آمار از لحاظ علمی ثابت نشده است زیرا دقت و قابلیت اطمینان در جستجو گرها واژه ها هر بار تغير پذير اند.

>>>   اشرف غنی احمد زی پادشاه قوم احمدزی است درچوکی های مهم آنها اند شخصیت پرعقده قومگرا ومتعصب وکین توز است.مثلیکه تکلیف روانی دارد بر علیه تاجیک ها عقده خاصی داردعقدهمند است.درحقری ها هم همیشه به یک قوم تکیه دارد دیگران را حذف شده میداند یا بیگانه.

>>>   غنی این .......ها را از هر کنج دنیا پیدا میکند و می آورد در قدرت نصب میکند جهت پیشبرد اهداف قومی شئونیستی خودش و تیمک فاشیستش.
وزیر مخابرات اصلن در کشور ما بزرگ نشده و من یقین دارم زبان اردو پاکستان را به مراتب بهتر از زبانهای ملی کشور ما میداند.
هدف غنی از آوردن، ترینینگ دادن، و بقدرت نصب کردن این مهره های مشکوک فقط آنست که در صورتی که غنی کوچی بتواند در دور دوم قدرت را بذست آورد، از این مهره ها برای پیشبرد اهداف شئونیستی، قومی، فاشیستی، و تمامیت خواهی خود استفاده کند.

>>>   اگر غنی کوچی یک انسان صادق میبود و زیر سایه تطبیق پلانهای امریکا در تطبیق پلانهای افراطی فاشیستی قومی و سمتی خودش مبادرت نمیکرد مردم کشور به این حالت بحرانی و بی سرنوشتی نمیرسیدند.

>>>   بخاطریکه احمدزی است قومش معلوم است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است