رهبری یک جامعه فراتر از این حرف ها است
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۰۳    ۱۳۹۶/۱۱/۳۰ کد خبر: 146920 منبع: پرینت

ما مردم افغانستان عجیب عادتی داریم هرکس که قدرتی داشت آن را رهبر خطاب می کنیم و از اینکه از فن رهبری چیزی در مغز خود دارد یا ندارد پروایی نداریم در این یادداشت می خواهم خصلت عملکرد و رهبری یک رهبر را به شما تعریف کنم.

موجوديت رهبر در جامعه انسانی يک امر ضروری و حياتی پنداشته می شود. ضرورت رهبر نه تنها در جوامع انسانی بلکه حتی در ميان جانورانی كه زندگی دسته جمعي دارند نيز كاملا روشن است. رهبر در حقيقت عضو فعال گروه يا جامعه خود می باشد، رهبر از لحاظ جسمی و از لحاظ ذهنی بر ساير افراد جامعه خود برتری دارد و بر همين برتری و قابليت است كه بر جامعه ی خود اثر می گذارد، در اذهان و قلوب شان براي خود جا باز می كند، مشغوليت هایشان را كنترل و آنها را در راه اهداف مشترک آماده کار و عمل می سازد.

رهبران دارای قابليت های متفاوت رهبری می باشند بعضی از آنها می توانند يک گروه كوچک را رهبری كنند مگر وقتیكه ساختار تشكيلاتی گروه حزب به حد قابل ملاحظه توسعه و افزايش می يابد از عهده اداره و كنترل آن بر نمی آيند. در عده ای از رهبران اين قابليت تا حد زياد به امانت گذاشته شده است چنانكه با رشد و انكشاف تشكيلات گروه قابليت او نيز افزايش می يابد اما در هر حال هيچ رهبری در تمام حالات و اوقات قابليت رهبري را ندارد و خواه ناخواه در پاره ای از امور دچار مشكلات و موانع می شود.

اوضاع و احوال متفاوت به شخصيت های متفاوت ضرورت دارد اما رهبرانی كه معمولا دارای سطح ادعای خودخواهی، جاه طلبی و بلند پروازی های بی مورد دارند هيچوقت بر ناتوانی خود اعتراف نمی كنند مانند رهبران حکومت وحدت ملی از سوی دیگر در هر کشوری خواسته های جامعه از رهبر روزبروز افزايش می یابد اگر به همان تناسب قابليت رهبر در بر آوردن اهداف و مقاصد او بالای جامعه افزايش نيابد بين رهبر و گروه مربوط او اصطكاک به وجود می آيد چنانچه وضعیت موجود در افغانستان گویای این حقیقت است.

از سوی دیگر رهبری یک کشور یا یک جامعه کار ساده ای هم نیست شخصیت های صادق دانشمند و با تجربه با درنظرداشت موفقیت هایی را که بدست می آورند می توان آنها را رهبر خطاب کرد بعضی اوقات همه چیز اینطور نیست بلكه در هر طبقه ای از جامعه افرادی دارای قابليت و استعداد رهبری وجود دارد. در تاريخ مثال های زيادی وجود دارد كه از خانواده بسيار فقير رهبران بلند پايه تبارز كرده اند البته استعداد ارثی به كار است تا بعدا عوامل موثر محيطی آن را شکوفا سازد يعنی داشتن استعداد ارثی و موجوديت عوامل محيطی هر دو در تبارز خصلت رهبری لازم و ملزوم اند.

رهبر در ساختن تاريخ و تحولات تاريخی می تواند نقش مثبت یا نقش منفی را داشته باشد به عقیده من تا زمانيكه در بين گروه رهبر وجود نداشته باشد نه آن گروه به طور منظم با هم همكاري كرده می توانند و نه هم به هدف مشترک خود دسترسی پيدا می کنند. هدف گروه صرف، در تحت راهنمايی رهبر به دست آمده می تواند بنابراین به اساس اين نظريه برای رهبر شخصيت تاريخ ساز داده می شود زيرا رهبر است كه افراد گروه خود را تنظيم، عملكرد آنها را نظارت و ايشان را به سوی هدف راهنمايی می كند و هم او است كه وسايل رسيدن به هدف را تهيه می کند که متاسفانه ما تاکنون از این نعمت بهره مند نشده ایم.

احمد سعیدی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبر
قدرت
نظرات بینندگان:

>>>   خوخی توهم هستی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است