تاریخ انتشار: ۱۱:۲۰ ۱۳۹۶/۱۲/۲ | کد خبر: 147105 | منبع: | پرینت |
وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا (نساء: ۹۳).
در یکی از شبکه های تلویزیون تاجیکستان خبر جالبی دیدم و آن اینکه برای زنده ماندن حیوانات وحشی و پرندگان در کوه ها و دشت های که پوشیده از برف است مواد غذایی جابجا می نمایند تا پرندگان و حیوانات وحشی از شدت گرسنگی هلاک نگردند.
اما اینجا (افغانستان) شاهد به خون کشانیده هموطنان مان در سرمای سرد زمستان بودیم وخداوند بهتر میداند که چه ستم های را در آینده شاهد خواهیم بود، راه حل را نمی دانم که چگونه از کشتن انسان های بی گناه در شرایط کنونی جلوگیری نمود اما از دیدگاه اسلام جان هر انسان، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، محترم است و گرفتن جان فقط حق جانآفرین است و بس، بجز جاندهنده و جانآفرین كسی دیگر حق جانستانی را ندارد.
واقعاً چه قدر سنگین و غیرقابل تحمل است كه یك انسان بیگناه كه این همه مورد لطف و مهربانی خالقش است، توسط یك انسان دیگر با سنگدلی و قساوت در یك لحظه كشته شود و طعمه ظلم و جور گردد.
آیا قاتل سنگدل و بیرحم هیچ فكر كرده كه مرتكب چه جنایتی شده و چه مخلوق با ارزشی را بدون اجازه صاحبش نابود نموده است؟
آیا قاتل ستمگر و جنایتكار میداند كه چه شاهكاری از شاهكارهای قدرت الهی را تخریب نموده و چه گلی از گلستان انسانیت و چه نهالی از باغ بشریت را پر پر و ویران كرده است؟
قطعاً آفریدگار توانا از این قاتلان سنگدل انتقام خون کشته شدگان را خواهد گرفت. قتل هر انسان به هر حال جرمی سنگین و خطرناك است، اما قتل یك مسلمان با توجه به ایمان و اسلامش سنگینتر و خطرناكتر است، به همین دلیل مجازات آن بسیار سختتر و هولناكتر است.
خداوند ما را به راه نیک هدایت کند.
مصباح الدین صدیق
>>> شما این پرسش را نخست از کرزی کنید که چرا انتخابات شوراهای ولسوالی ها را برگزار نکرد تا زمینه برای برگزاری لویه جرگه به خاطر اصلاح قانون اساسی فراهم گردد؟ اکنون هم باید این پرسش را متوجه اشرف غنی بسازید که چرا او انتخابات شوراهای ولسوالی ها را برگزار نمی کند؟ روشن است در صورتی که همه درها را برای اصلاح قانون اساسی بسته اند و هیچ امکانی برای اصلاح آن نمانده اند، برای مردم چاره دیگری جز راه اندازی راهپیمایی هاو گردهمایی های مدنی اعتراض آمیز نمی ماند. پس چه کنند؟ آیا می توانید راه دیگری نشان دهید؟ هیچ مرجعی جز لویه جرگه صلاحیت اصلاح قانون اساسی را ندارد. اما بنا به اغراض خاص عمدا جلو برگزاری لویه جرگه را گرفته اند. این به آن می ماند که پاهای کسی را ببندبد و بگویید بدو یا دست های کسی را ببندید، و بگویید بنویس یا بخور! چگونه می شود قانون اساسی را بدون برگزاری لویه جرگه اصلاح کرد؟ مرجعی هم معلوم نیست که مواد قانون را تفسیر و توجیه کند. از این رو هرکس می تواند مطابق میل خودش تفسیر کند. از همین رو است که باید هرچه زودتر لویه جرگه فوق العاده ویرایش و اصلاح قانون اساسی برگزار شود. کسی مخالف کلمه افغان نیست. اما افغان نام دیگر پشتون ها است و نباید بر سر سایر اقوام تحمیل شود. افغان معنای دیگری جز پشتون ندارد. نام کشور افغانستان است. از این رو، ما همه افغانستانی هستیم. هر کس از افغانستان است، افغانستانی است، نه افغان. در گذشته نادرست می گفتند که هر کس از افغانستان است افغان است. حالا وقت آن رسیده که اشتباه اصلاح شود.
>>> Soraya Baha
شبیخون معامله گران جمعیت با سفیرامریکا در نیمه شب دورازچشم استادعطای نورکه مصروف تدارک نیروهای کمکی ازشورای ولایتی بغلان و پلخمری به سوی سمنگان برای کریم خدام والی سمنگان بود بازتاب گسترده می یابد. جمعیت اسلامی این خیانت تاریخی خود را به عطای نور و کریم خدام وآرمانهای نسل امروز و فردای کشو درمعامله با سه پست ناچیزچگونه توجیه می کنند، سه پست با یک آرمان بزرگ آزادیخواهی چگونه معامله می شود؟ خون هایی که دیروز و خون هایی که امروز روی خیابانهای شهر کابل در یک انفجار نا بهنگام می ریزد و خون هایی که طالب و داعش فردا در شمال خواهد ریخت آیا می شود با یک پست سفارت و وزارت و ولایت معامله شود ؟
عبدالله عبدالله اين نامرد تاریخ سفير امريكا را تحریک می کند که استاد عطا والي های صفحات شمال را به نافرمانی علیه حکومت وحدت ملی وامیدارد. سفير أمريكا به ديدار صلاح الدين رباني رفته و به وسیله وی والي سمنگان، کریم خدم را عاجل برکنار و والی جدید ابراهیمی گلبدینی را به جای یک والی با کفایت ترکمن به سمنگان می گمارند و چه نامردانه عطای نور را غافلگیر و در مقابل یک عمل انجام شده قرار می دهند. صلام الدین ربانی با شحاعت و محبوبیت روز افزون عطای نور خود را رانده شده در حاشیه می پندارد و در تبانی با عبدالله و سفیر امریکا غرور پایمال شده خود را گویا اعاده می کند؛ اما تاریخ فرزندی را که با قاتلان پدرشمی هواست صلح کند هرگز نمی بخشد.
>>> شما تمام قضاوت های خویش را از روی تعلیمات قرآن خویش مینمایید که در آن حیوان منحیث یک موجود کثیف ذکر شده است و حیوان فقط برای خوردن گوشت آن خلق شده است و آنهم یک تعداد معدود آن.
در قرون وسطی یی نه پروبلم محیط زیستی وجود داشته است و نه هم ارتباطات جهان زنده جانها را در حفظ محیط زیست درک میکردند و نه هم انقراض نوعیت های موجودات زنده در آن زمان، در اثر پروبلم های محیط زیستی وجود داشته است.
این که در تاجکستان برای حیوانات وحشی غذا آماده میکنند، بخاطر جلوگیری از انقراض نسل آنها است، نه کدام چیز دیگر.
شما اصلآ تمام توجه تان به قرآن و گفته های قرآن، منحیث کلام خدا است، با وجودی که دانشمندان علوم طبیعی تا بحال نه خدایی را کشف کردند و نه هم کلام او را.
بنآ از تمام علوم دیگر بیخبر مانده اید و ازتاریخ چهار و نیم ملیارد ساله کره زمین و این که درین مدت چهار و نیم ملیارد سال، حدود صد ملیارد نوع زنده جانها بوجود آمده اند و در اثر عوامل مختلف طبیعی دوباره انقراض پیدا نموده و از بین رفته اند، خبر ندارید.
شما باید متیقن باشید که شما از جمله این صد ملیارد نوع زنده جانهایی که در روی زمین وجود داشته بودند و از بین رفتند و فعلآ سی میلیون نوع آن در روی زمین وجود دارد، فقط یک نوع آن هستید و همان سرنوشتی را دارید که دیگر زنده جانها بعد از مرگ دارند، یعنی از بین رفتن حجرات بدن تان و تبدیل شدن آن به خاک و از خاک آن زنده جان جدید بمیان آمدن.
بنآ طبیعت هیچ جایگاه خاصی نظر به دیگر زنده جانها بعد از مرگ برای شما در نظر نگرفته است.
شما عامل تحرک انسانها و زنده جانها را موجودیت روح فکر میکنید، در حالی که چنین نیست، بلکه این تحرک توسط مغز زنده جانها بالای وجود شان رهبری میشود.
در کشور آلمان که اولین مرتبه موتر اختراع شد و در سرک شروع به حرکت کرد، خانم ها اولاد های خود را محکم گرفته بودند که این دیگر چه نوع حیوان و یا جن است، نشود که بالای آنها و یا اولاد هایشان حمله کند.
این موضوع یکصد و پنجاه سال پیش است که در آن زمان مردم اروپا نیز مثل مردم افغانستان مذهبی و خرافاتی بودند.
اما شما؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است