شگفت آور بود. چند قوم، به نام های پت،جت، اوز، هز، حتی روایت هست تا 44 قوم که در یک جغرافیا با وجود هم‌خونى و اجداد مشترک، سال‌ها با هم، جنگ و خون‌ریزى داشتند و در این سالیان که از برکت نفاق شان که مثل سگ و گربه همدیگر را می دریدند؛ فقیر شده بودند کاپیتالیسم آمریکایی بر آنها فرود آمد و آنان را غلام و برده خود کرد و به آنها پول فراوان داد.

گدا های تازه به دوران رسیده که شکم شان سیر شده بود با دالر های باد آورده مست شدند و سران اقوام از پول دزدی و گدایی؛ ساعت های رولکس و کت و شلوار های مارک های کیتون (Kiton)، بریونی (Brioni)، جورجیو آرمانی (Giorgio Armani) خریدند و بر آخرین مدل های ماشین های ضد گلوله سوار و با صدها محافظ خود از کنار 30 میلیون طرفدار گدا و فقیر خود که از دالر های مفت چیزی نصیب شان نشده بود، هر روز رژه می رفتند و فخر می فروختند.

با این وجود باز هم قبایل و اقوام آنها، از هم بیزار بودند و براى کوچک‌ترین چیزى( دانشگاه و پهنتون) همدیگر را می جویدند و سرانجام کارشان جنگ و ستیز بود و این شامل جوانان تحصیل کرده و به اصطلاح گشاده فکر را نیز مى‌شد؛ بگونه‌اى که جوانان این اقوام، در دیدارهاى اتفاقى، به یکدیگر فخرفروشى مى‌کردند، امتیازهاى خود را برمى‌ شمردند و گاهى هم مفاخره‌ها، شکل رسمى به خود مى‌گرفت.

افرادى از هر قبیله که علم و بیان بهترى داشتند، مناظره مى‌کردند و افراد دیگر قبیله، به تشویق و ابراز احساسات مى‌پرداختند. آنان، دانشمندان، شاعران و بزرگان خود را نام مى‌بردند و اشراف، ریش سفیدان و حتى حیوانات را برمى‌شمردند.
اگر هم امتیاز کم مى‌آوردند، به سراغ تعداد جمعیت مى‌رفتند و هر قبیله به زیادى جمعیت خود مى‌نازیدند و به آن افتخار مى‌کردند.

در یکى از این مفاخره‌ها، معلوم شد که شمار نفرات قوم پت از قوم جت بیش‌تر است. سخنگوى قبیله جت ، پس از اندکى تأمل گفت: مردگان نیز حساب است، آنان را نیز بشماریم و آنگاه به قضاوت بنشینیم. پس از توافق به گورستان رفتند و به شمارش مردگان پرداختند و مشخص شد که مردگان قوم جت، از پت بیشتر است؛ چون در زمان جاهلیت، جت ها مورد تاخت و تاز و قتل و غارت قبیله پت ها قرار گرفته و عده بسیارى از آنان کشته شده بودند، جمعیت زیادى نداشت.
حالا نیز هر طرف از قبایل خود را مقدس و کار خود را نیک می شمارند و هر کدام از انها آماده می شوند تا دوباره همدیگر را بکشند.

یعقوب قریشی

>>>   حــــــــــرف آخـر تصمیم قاطع از بالا جای می اید

>>>   دربعضی ولایات ازجمله کنر قندهار خوست در زمان حمله بی 52 بالای عرب های جنایتکار ترورست تعدادی شان کشته شدند ومقبره های شان درین ولایات موجود است که مردم به قبور آنها مراجعه کرده واز خاک آنها گرفته بنام خاک خورده می خورند تا مشکل شان حل گردد یا تکه را بر سرقبرش می بندند تا این عرب قمار باز مفسد که برای خود کاری نتوانستند حالااستخوان های شان در زیر خاک مشکل مردم مارا حل سازد
حالا این مرده هارا هم حساب کنند یا نکنند
ر

>>>   مانند چوب خطی های دهه 70 که نفرچهارسال قبل فوت کرده به هزارها دیده شده ونامش درلست معاشات بود حالا آن بدبختی ها اصلاح میشود ویکتعداد جاسوسان ود.کانداران سمت قوم دین ولسان فریاد ها بلند کرده هرقسم تخریبات که ازدست شان پوره باشد دریغ نمیکنند ومردم شریف ونجیب ما فهمیده بعد ازین فریب هیچ تجار ودوکاندارسیاسی را نمیخورند

>>>   در کشور ما مانند دیگر کشور های جهانتا کنون معمول نیست که از فوت شدگان شان بدفتر احصاییهراپور دهند و اکنونکه ریاست ثبت احوال نفوس تمام همان دفاتر را ثبت کمپیوتر های شان میکنندواضح است که مرده ها در جمله زنده ها شمار میشوند و این کارشان سبب سر در گمی تعداد اصل واقعی نفوس کشور میگردد .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است