چرا جمعیت اسلامی در عرصه کارهای بنیادی از حریفان سیاسی جهادی خود پسمان است؟

استاد سیاف دانشگاه دعوت را ساخته و رهبری می کند حدود 10000 دانشجو دارد که بیشترشان از بستر سیاسی جمعیت اسلامی هستند علاوه بر این شبکه تلویزیونی دعوت را راه انداخته است‌. شیخ آصف محسنی دانشگاه خاتم النبیین و حوزه علمیه خاتم النبیین را ساخته و هزاران دانشجو دارد و یک نسل را مطابق باورهایشان دارند تربیه می کنند. تلویزیون تمدن و مکتب خاتم النبیین ازکارهای اساسی دیگر این جریان است.

حزب اسلامی در نظر دارد تا دانشگاه های زنجیره ای را در 34 ولایت افغانستان بسازد قبل از این نیز افراد وابسته به حزب اسلامی دانشگاه سلام را راه اندازی نموده بودند که بیشترین دانشجویان بخش زنان این دانشگاه از خیر خانه حوزه نفوذ جمعیت هستند همچنان اعضای حزب اسلامی در جریان هایی مانند جمعیت اصلاح، حزب تحریر و جماعت تبلیغ هم نفود قابل ملاحظه دارند. تیم اشرف غنی یک شبکه تعلیمی به نام مورا را راه انداخته که با پول های امدادی سیر سعودی خود را می پیماید.

اما جمعیت اسلامی و اعضای برجسته ی سیاسی و نظامی آن در طی 17 سال اخیر که بیشترین امکانات را در دست داشتند و سرمایه های زیادی اندوخته اند هیچ کار اساسی ای انجام نداده اند حتی برای دفتر مرکزی جمعیت اسلامی در پایتخت کشور یک ساختمان تاسیس نکرده اند در عوض سرمایه های اعضا و هواداران جمعیت اسلامی در ساختن خانه های مفشن، تعمیر ویلاهای لوکس، ساختن شهرک های تجارتی، خرید موترهای مدل سال و قطار محافظان و عیاشی خود و فرزندان شان در خارج از کشور به مصرف رسیده است.

بعنوان نمونه اگر شمال را بعنوان مهم ترین پایگاه جمعیت اسلامی مدنظر بگیرید در حال حاضر فرماندهان و اعضای سیاسی جمعیت بجای ایجاد دانشگاه ها و مراکز علمی صدها ویلای لوکس ساخته اند این در حالی است که تعمیر موزیم مقاومت نیمه کاره باقی مانده است به گفته ی دوست بزرگوار ما اشرافیت جهادی دارد کم کم بگونه ای پا می گیرد که جز ترویج مصرف گرایی و معامله گری هیچ ارزش دیگری را دربر ندارد.

بنیاد مسعود تنها نهاد باقی مانده از شورای نظار بهتر بود بجای اجندا و وفاق ملی در این دوره طلایی کارهای فکری فرهنگی زیادی از جمله تاسیس دانشگاه های خصوصی و رسانه های دیداری شنیداری در سراسر افعانستان مبادرت می ورزید که متاسفانه چنین نشد شاید یکی از دلایل پسمانی این باشد که تا حالا هیچ یک از کدرهای باسواد جمعیت از آدرس این حزب به قدرت نرسیده تا توانایی و فرصت کار و فکر بنیادی را خلق کند.

امیدوارم احمد مسعود با همکاری رهروان قهرمان ملی بنیاد مسعود را تبدیل به یک نهاد علمی فرهنگی نماید و صلاح الدین ربانی بعنوان رییس جمعیت با حمایت رهبری جدید این حزب سراسری را از روزمرگی و ارباب سالاری بیرون ساخته تبدیل به یک نهاد خدمتگذار به نسلی بسازد که اکثرشان قربانی حمایت از داعیه ای بوده اند که رهبران جمعیت دیروز علم کرده بودند.

اعضا و حامیان جمعیت اگر همینگونه رهبری حزب را اجازه بدهند که جمعیت اسلامی را میراث و ملکیت خود دانسته پول اندوزی و ماموریت پسندی کنند شاهد بدبختی های بیشتری خواهند بود.

بعد از سلام راه اندازی شبکه نور و میترا، تاسیس سازمان جوانان جمعیت و نفس ایجاد بنیاد اجتماعی قهرمان ملی و استاد شهید قابل ستایش است.

عمراحمد پروانی

>>>   جمعیت تیز از دیگران کم نیست جلال جان که محصول این حزب است در کانادا غر میرند وصلاح جان هم در کابل مصروف حفظ جاه و ومفامله گری با اتمر وغنی است ودیگر اعضای پر افتخار ان نیز ذر فکر سفارت ومعنیت به چانه زنی مشغول هستند پنجشیری ها همه ملیونر شذه امد هال جمعیت ملانده ونور انهم با هزار خون جگریو پریشانی خدا یتر جانش باد
(ان تنصر ااالله ینصر کم ویثبت اقدامکم*
یک جمعیتی سابقه دار

>>>   جمعیتی هارا بگذلارید به غصب اختلاس دزدی چوکی فروشی قانون شکنی

>>>   دزد های شمالی خیلی پیشرفت کردند همه پولدار شدند

>>>   بگذارید مردم با سواد شوند به نام احزاب و مراکز احزاب شما نوکران و بردگان الف تا یا به دستور پست ترین انسان ها این حرف ها را میزنید تا مردم به ماکز تعلیمی نروند من میگویم اگر مرکز یهودی هم ست بروند و با سواد شوند تا مقل تو کله خر نمانند

>>>   رهبران جمعيت اسلامي در فكر آخرت نيستند، همه جايدات منقول و نا منقول را مانند قروت ميخورند، يتيم خانه هاي پشاور كه صدقه جاريه مسلمانان خارج بود، همه اش را استاد رباني و معلم عماد خورد، و شايد بدانند كه آخرتي نيست، براي جمعيتي هاي جوان هنوذ هم سر شب است، برويد بدون كدام حساسيت قومي دور استاد سياف جمع شده و حزبش را تقويت نمائيد، معاون أصلي جمعيت هم استاد سياف بود، نفع تان شايد به جامعه برسد، در غير آن مثل ما بعد از پنجاه سال تجربه جمعيتي به اشتباي تان پي خواهيم برد، كه آنوقت دير ميباشد.
جمعيتي كهنه كار

>>>   من بحیث یک هزاره یا ازبک یا بعضی اقلیتهای دیگر رک و راست میگویم که جمعیت که هیچ ، حتی برادران تاجیک ما حداقل در جامعه افغانستان، ظرفیت یا فضای انجام یک کار اساسی را ندارند و به این زودیها نخواهند داشت؛ تا در سطح ملی یا بطور باثبات تر ، برنامه و آرمان فرهنگی-اجتماعی شان را به کرسی عمل بنشانند چون ذاتاً کم احساس تر و نامطمئن تر جلوه میکنند و فضا و محیط را برای خود ایجاد نمیتوانند! در صورتیکه تجربه کرده اند که دیگر اقلیتها هم حتی استعدادهای بالاتر دیگری هم دارند ولی تاجیکان ظرفیت پذیرش آنها را ندارند و نیاز است که ارزشها و ظرفیتهای فرهنگی خود را تقویت کنند و متناسب با جامعه افغانی از استعداد بالای اجتماعی و فرهنگی خود بطور مثبت آن استفاده نمایند!!!
ارادتمند

>>>   "حزب جمعیت از حریفان خود عقب مانده است"

گوشش از بریدن است!!!!!

>>>   بعداز مرگ استاد ربانی شهید اکثریت اعضای جمعیت اسلامی دچار یک نوع پراگندگی شدند چون همه ای آنان خواهان قدرت وچوکی شدند این حرکت باعث شد ازحریفان خود عقب مانده

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است