احزاب سیاسی در افغانستان وجود دارد؟
آیا تعدد احزاب تا این حد که می توان گفت انفلاسیون احزاب است، نشانه سلامتی دمکراسی افغانستان است؟ می دانم که حتی طرح سوال به اینگونه برایتان قابل ریشخندی است 
تاریخ انتشار:   ۰۵:۱۸    ۱۳۹۶/۱۲/۶ کد خبر: 147349 منبع: پرینت

"احزاب سیاسی افغانستان خواهان تغییر نظام انتخاباتی شدند. رهبران و نمایندگان حدود 20 حزب و جریان سیاسی از جمله حزب جمعیت، حزب اسلامی (حکمتیار)، حزب جنبش و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان روز 5 حوت 96، خواستار تغییر نظام انتخاباتی شورای ملی به نظام تناسبی شده‌اند. هدف این خواسته احزاب،" تثبیت سهم و نقش احزاب در پارلمان" خوانده شده است و به منظور جلوگیری از هدر رفتن آرای مردم، برای احزاب سیاسی و ایتلاف‌ها آرای هر حوزه در درون فهرست‌ها قابل انتقال باشد."

احزاب سیاسی درافغانستان وجود دارد؟
حدود 20 حزب سیاسی که می توان آنها را "اپوزیسیون اشرف غنی" دانست، به اضافه حداقل 10 حزب که ممکن است از قانون فعلی انتخابات حمایت کنند به حداقل 30 حزب می رسد. آیا تعدد احزاب تا این حد که می توان گفت انفلاسیون احزاب است، نشانه سلامتی دمکراسی افغانستان است؟ می دانم که حتی طرح سوال به اینگونه برایتان قابل ریشخندی است.

تنظیم های جهادی یا گروه های کوچک که موجودیت شان به یک فرد ارتباط دارد و اکثرآ قومی می باشند با حزب سیاسی متفاوت است. حق دارید چون در افغانستان حزب سیاسی به معنی علم سیاست وجود ندارد. یک حزب سیاسی مجموعه از افراد است است که دارای یک جهانبینی واحد، پروژه برای جامعه و برنامه های قابل فهم و تشخیص برای تغییر جامعه، پیشرفت یا عقبگرد (مثلآ احیای سلطنت) داشته باشند. این هم اگر الزامی است کافی نیست.

یک حزب سیاسی باید دارای تشکیلات، فدراسیون ها و حوزه ها باشد. در این تشکیلات اعضای حزب باداشتن کارت هویت و قبول اساسنامه و برنامه حزب، باید سرتاسری باشد از یک منطقه یا یک قوم نمایندگی نکند. راست، چپ، میانه، اسلامیست، کمونیست مهم نیست مهم این است که سرتاسری و فراگیر باشد تا بتواند ادعا کند که از مجموعه یک ملت نمایندگی می کند و به نام مردم می خواهد حکومت کند نه به نام یک قوم.

اعضای حزب حق العضویت می پردازند. حزب به پول نیاز دارد تا فعالیت های خود را پیش ببرد. بودجه یک حزب واقعی شفاف است و در کشورهای دمکراتیک مانند فرانسه دولت فعالیت های یک حزب سیاسی را (فرق ندارد در حکومت باشد یا اپوزیسیون) تمویل می کند. یک حزب متناسب به آرای که در انتخابات عمومی مثلا شورای ملی بدست می آورد به همان اندازه از دولت پول می گیرد و مجبور اند که هر سال به دولت حساب پس بدهند که این پول برای فعالیت های سیاسی حزب مصرف شده نه برای زندگی مجلل رهبر حزب. این معیار های الزامی بازهم کافی نیست.

یک حزب سیاسی مانند دولت بنیادها و موسسات خود را دارد. گنگره حزب عالیترین مقام است. حزب قوه اجرایی دارد. در یک حزب حتی اکثریت و اقلیت (اپوزوسیون) وجود دارد. اقلیت حق رای دارد. رهبر حزب و دیگر مسوولان بوسیله اعضای حزب بطور مستقیم یا توسط نماینده های که به کنگره حزب انتخاب می کنند، برگزیده می شود و موعد کار وی تا کنگره بعدی است یا دوباره انتخاب می شود یا اعضای حزب به کسی دیگری رای می دهند. این نکات اساسی یک حزب در یک نظام دمکراتیک و حتی نیمه دمکراتیک است و هر دانشجوی علوم سیاسی باید از آن آگاهی داشته باشد. حال سوال این است: در افغانستان حزب یا احزاب سیاسی وجود دارند؟

اولیه ترین و ابتدایی ترین طرز عمل در یک دمکراسی موجودیت اکثریت و اقلیت، حکومت و اپوزیسیون است و اینها از طریق انتخابات تعیسن می شود. در یک دمکراسی در یک انتخابات، مثلا یک حوزه انتخابایی به هر سیستم انتخاباتی که باشد آرای که به کاندید شکست خورده داده شده "حدر نرفته"، این جز قانونمندی یک انتخابات است.

اینکه امروز 20 حزب می گویند که بخاطر هدر نرفتن آرای مردم سیستم انتخاباتی را می خواهند تغییر بدهند، هیچ پایه و بنیاد حقوقی و سیاسی ندارد. مردم با شرکت در انتخابات به کاندید مورد نظرشان رای می دهند. کاندیدشان یا انتخاب می شود یا شکست می خورد. آنچه که مهمتر از آن است در این است که فرد با شرکت در پروسه انتخاباتی حق و وجیبه شهروندی خود را انجام می دهد و به این ترتیب به دمکراسی روح و جان می بخشد.

ایتلاف احزاب امروز می خواهند سیستم انتخابات شورای ملی را از سیستم اکثریتی به سیستم تناسبی لیست مبدل سازند تا یک "حزب" بزرگ و یا یک ایتلاف بزرگ که بیشترین آرا را در یک حوزه بدست می آورند بیشترین کرسی را در همان حوزه متناسب به آرایی که بدست آورده از آن خود کند. در این سیستم "حزب" یا گروهی که کمترین آرا را مثلآ 30 درصد را بدست آورده هم به همین تناسب کرسی پارلمان را بدست خواهد آورد. حالا اگر سیستم تناسبی ملی یا سرتاسری باشد با 30 درصد آرا 30 درصد کرسی های پارلمان را حاصل خواهد نمود.

سیستیم تناسبی سیستم عادلانه تر است ولی اگر احزاب واقعی با برنامه های واقعی متفاوت در انتخابات شرکت کنند؛ بطور مثال 4 یا 6 ایتلاف بزرگ، هر یک از آنها تعدادی از صندلی های پارلمان را بخود اختصاص می دهند و به این ترتین پارلمان بدون یک اکثریت واضح و همگون پارلمانی متفرق و پراکنده خواهد بود. حکومتی هم که از این پارلمان ناشی می شود ضعیف و شکننده خواهد بود و به مراتب بیشتر از حالا زندانی احزاب و گروه ها خواهد بود.

احزاب سیاسی واقعی نیروی متحرک یک دمکراسی است. نسل جوان و فهمیده باید در راه ایجاد احزاب ملی فراگیر واقعی باشند. فقط در صورت ایجاد چنین بنیادهایی ما از دام تشکیلات قومی که برای آینده کشور خطری است بزرگ رها خواهیم شد. چه حیف که دو جنبش مدنی بزرگ، جنبش روشنایی و جنبش رستاخیز برای تغییر نتوانستند از ابهام مدنی_سیاسی و قومی خود را رها سازند و در بحث و گفتگو میان هم به عناصر تشکیل دهنده یک حزب نیرومند، فراقومی، فرا مذهبی دست یابند و پایه های افغانستان فردا، افغانستانی که ما با حفظ هویت های قومی و حتی شکوفایی عناصر فرهنگی آن، شهروند باشیم و افغان بودن ننگ نباشد.

پاکزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
احزاب سیاسی
انتخابات
نظرات بینندگان:

>>>   اگر به احزاب فزصت تمرین ندهیم هیچ وقت شاهد تشکیل احزاب قوی نخواهیم بود.
وقتی قانون احزاب وجود دارد و احزاب ثبت رسمی شده اند باید انتخابات بر اساس احزاب باشد نه افراد.

>>>   در دیگر دنیا احزاب به اساس برنامه و مرامنامه تشکیل میشوند، اما در افغانستان به اساس ملیت و مذهب و قوم و سلیقه شخصی و انشعاب.
من هیچ نمیدانم که اگر احزاب اسلامی افغانستان مرامنامه و برنامه داشته باشند، چه تفاوتی در برنامه و مرامنامه جمعیت اسلامی و حزب اسلامی و محاذ اسلامی و جبهه نجات اسلامی و وحدت اسلامی و جنبش اسلامی وجود دارد و دیگر احزاب اسلامی وجود دارد؟
این احزاب در خارج افغانستان تاسیس شدند و در تشکیل این احزاب خود رهبران شان و دولت پاکستان و همچنان ملل متحد و کشور های کمک کننده به آنها ،سهم عمده داشتند که از یک طرف کمک های بین المللی زیادتر را از جامعه بین المللی دریافت کنند و از طرف دیگر اگر یک حزب آن با دولت تسلیم میشد و یا با آنها همکاری میکردند، احزاب دیگر منحیث ریزرو برایشان باقی میماند.
از همین جهت گروپ هفتگانه و هشت گانه تشکیل شدند.
از طرف دیگر جامعه افغانستان یک جامعه کاملآ مذهبی و سنتی و عقب گرا و قرون وسطی یی باقیمانده است و اکثر مردم بیسواد باقی مانده مانده است و مردم به احزابی رای میدهند که ملا مسجد برایشان فرمان دهد و برای ملا مسجد حزبی که پسوند اسلامی نداشته باشد، برایش مردود است و به مردم رای دادن به آن حزب را گناه میداند.
پس احزاب دموکراتیکی که واقعآ در جهت تغیرات دموکراتیک در جامعه افغانی باشد، در شرایط فعلی وجود ندارد و اگر وجود هم داشته باشند، چانسی در میان احزاب اسلامی ندارند.
بنآ تغیرات در جامعه افغانستان و پیشرفت آن تنها و تنها منوط به جدایی مذهب از دولت وحذف کلمه دولت اسلامی از قانون اساسی افغانستان و پیدایش کافی سواد و دانش در میان مردم است ، تا بتوانند خوب و بد جامعه خویش را درک کنند و کورکورانه آنچه را که ملا ها و رهبران مذهبی میگویند، قبول نکنند و خود شان از درک و فهم و دانش خود کارگرفته و به احزابی که میدانند واقعآ در پی پیشرفت و ترقی افغانستان هستند رای دهند.

>>>   بلی احزاب سیاسی وجود دارد ولی فاشیسم اجازه فعالیت به آنها داده نمی شود .
زره

>>>   چنانچه سرور دانش اولین غیر اوغانی است که در کنار بی بی گل لبنانی برای گرفتن کارت شتر افغان
قبل از دیگران ثبت نام کرده و با هیجان زیاد منتظر کارت هویت خود است.
جناب شان تصور می کنند که اولین کسی خواهند بود که افتخار هویت شتر افغان را کمایی کرده و شهروند متساوی الحقوق خواهد شد. اما مطابق به فرمایشات یون او کارت مهاجرت در سطح کارت شناسایی ایران را خواهد گرفت و فاقد امتیازات خواهد بود.
آقای یون افزود حتا بی بی گل، بانوی اول که اصل و نسب اوغانی ندارد نمی تواند تذکره" اسلامیت او افغانیت" را بدست بیاورد، مگر اینکه خون خود را تبدیل کند و خون اصیل نژاد خالص بنی اسرائیل را تزریق کند. دیگران حتا خون خود را هم تغییر بدهندقابل قبول نیستند.
این در حالیست که از امرالله صالح تا جنرال جرات و هزاران تن دیگر با هیجان منتظر کارت هویت شتر افغان هستند.

>>>   ایا افغانستان وجود دارد؟ایا این کشور ازاد ومستقل است؟ ایا درینجاحکومت است؟ ازین ایا ها هزارش را تنظیم نمای وپشت سر هم قرار دهی هیچ کدام وجود ندارد خارجی ها زیر پوشش سازمان ملل این خطه ای باستانی رااشغال وتحت قیمومیت خود اوردند وممثلین مزدور وگروه های را که از سالیان دراز زیر تربیت وتسلط خود داشتند برگرده های ملت سوار نمودند عده ای اجنت وغلامهای حلقه بگوش خودرا بنام تکنوکرات در راس امور گماشتند وجاسوسهای دوسره وسه سره مانند اتمر وستانکزی وصالح وسروری را در بخش های امنیت گماشتند که طبعا انها درسلک سازمانهای استخباراتی ایشان شامل بوده منافع اجانب را تامین ورعایت مینمایند لب کلام وفشرده ای مرام این که دوست عزیز ما وجود احزاب سیاسی افغانی را زیر سوال برده اند اگر احزاب سیاسی مستقل نمیداشتیم خیر بود ایکاش سایر ارزش های انسانی را دارا میبودیم! درینجا یک سوال دیگرعرض اندام مینماید وان این که در دنیای امروزی چند کشور واقعا دارای این ممیزات هستند در جاپان ودر جرمنی ودر کانادا واسترالیا و پاکستان و ...نیروهای بیگانه نیستند؟ بجز چند کشور محدود مانند ایران وترکیه وهند وچین ویکی دو کشور دیگرهیچ یک از استقلال کافی برخوردار نیستند وهمه روزه بهای بزرگ این نعمت الهی را می پردازند وهمه روزه مشکلی در مشاکل مملکت داری شان می افزایند وقتی در کشوری استقلال وحکومت وجودنداشته باشد دموکراسی در کجای ان تطبیق میگردد فقط ازین کلمه ای نیک وارزشمند{دموکراسی} سوء استفاده مینمایند ودرواقع این ارزش گرامی را به مسخره گرفته اند و به اباده واجحاف یک ملت بزرگ اقدام نموده اند
شیخ علی بلخابی سرپلی

>>>   تا احزاب قومی احزاب ملی شوند بسیاروقت میخواهد زیرا عده ازقوم خود برای بهره برداری سیاسی خود حزب ساخته وهرگزچنین احزاب ملی وسیاسی شده نمیتواند

>>>   بسیارکم اکثرحزبها قومی سمتی ولسانی اند بدرد مردم نمیخورد

>>>   عده ازتجاران سیاسی برای بدست آوردن امتیاز ازطریق فروختن قوم خود احزاب قومی ساخته اند که این بدرد مردم عام نمیخورد صرف مانند یک حربه اینها را بعد ازفروش همیشه دروقت ضرورت بنام دین ، سمت ، لسان ، قوم وغیره وغیره به نفع شان استعمال میکنند وامتیاز بدست میاورندالبته یک شخص و اعضاء چنین احزاب چنانی که دربدربودند دربدرتر میشوند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است