زبانی فارسی در حوزه تمدنی اسلام و مسلمان ها بعد از عربی، دومین زبان بزرگ است اما اگر دقیقتر شویم زبان فارسی در این حوزه تمدنی همسان با عربی است و در فصاحت و نرمی یکی از بهترین زبان ها است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۴ ۱۳۹۶/۱۲/۷ | کد خبر: 147458 | منبع: | پرینت |
مراسم گرامیداشت از نودمین سالروز تولد عبدالاحمد جاوید با حضور داکتر سپنتا، حامد کرزی و شماری از استاتید دانشگاه ها در کابل برگزار شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، حامد کرزی رییس جمهور پیشین کشور ساعتی قبل، (امروز دوشنبه 7 حوت 96) در مراسم گرامیداشت از نودمین سالروز تولد عبدالاحمد جاوید استاد و فرهیخته شعر و ادب فارسی گفت: استاد جاوید از سال های جهاد در مجالس بزرگان حضور می یافت و از آن زمان عزت و حرمت وی در یاد و خاطره همه ثبت شد.
کرزی بیان کرد: جناب جاوید یکی از شخصیت های ادبی و علمی در قرن 20 است که تحقیق و کوشش وی برای حوزه تمدنی ما و تحقیقات وی روی زبان های فارسی، اردو و پشتو بسیار گسترده است و برگزاری مراسم ها برای تجلیل از اینگونه اشخاص برای کشور دردکشیده ما باعث خوشحالی است و رنج ها را کمتر می کند.
رییس جمهور پیشین به یکی از تحقیقات این استاد علم و ادب اشاره کرده و اظهار کرد: براساس تحقیقات استاد جاوید، زبانی فارسی در حوزه تمدنی اسلام و مسلمان ها بعد از عربی، دومین زبان بزرگ در حوزه تمدنی است اما اگر دقیقتر شویم زبان فارسی در حوزه تمدنی اسلام، قدم به قدم و همسان با عربی است و در فصاحت و نرمی نه تنها در حوزه تمدنی جهان اسلام که در جهان، یکی از بهترین زبان ها است.
وی، درخصوص تاثیر شگرف زبان فارسی در زمان امپراطوری انگلیسی ها در هند گفت: در یک کتاب انگلیسی که راجع به اشعار و زندگی میرزا قالب است آمده که زمانیکه انگلیسی ها امپراطوری شان را گسترده کردند و در هند حکومتداری شان را رسما آغاز کردند و به زبان فارسی آگاهی یافتند، بعضی از آنها بحدی شیفته زبان فارسی شدند که بزرگان شان برای راحتی خاطر و آرامش ذهن بعد از کار، اشعار فارسی نظیر مولانا، بیدل، حافظ و سعدی را می خواندند.
کرزی افزود: برای نمونه زبان فارسی بحدی روی بزرگان امپراطوری انگلیس در هند اثرگذار شد که حتی جنرالان و نمایندگان امپراطوری انگلیس در کلکته برای خود تخلص های فارسی انتخاب کردند مثل، جنرال جیمز فلاح یا چالرز سوز.
رییس جمهور پیشین دراینباره اضافه کرد که به حقیقت که گفته های استاد جاوید، بزرگی زبان فارسی را در دنیا ثابت می کند که باید به آن بالید و افتخار کرد و در معروف شدن آن کوشید.
کرزی بیان کرد: کتاب رایحه صلح در فرهنگ ما، کتابی بسیار زیبا از استاد است و عنوانی سخت زیبا برای زندگی امروز ما است، صلح در فرهنگ ما بسیار عمیق است؛ چیزی که در در فرهنگ ما بسیار عمیق است را امروز نداریم و وقتش است که این جریده را چاپ کنیم.
رییس بنیاد کرزی با بیان اینکه باید کتاب های دانشمندان کشور را چاپ کنیم اظهار کرد: متاسفانه که ما ملتی از خود نا آگاه هستیم، بسیار از خود صحبت می کنیم اما راجع به خود هیچ نخوانده ایم؛ اگر در محفلی بپرسید که چند نفر فلان کتاب را خوانده اند شاید تنها چند نفر دست خود را بلند کنند، باید قبول کنیم که خود را درست معرفی نکرده ایم.
وی افزود: تعلیم یافته های ما بشمول خودم، ادبیات دیگر کشورها را نسبت به ادبیات کشورمان بیشتر می فهمیم و زمان آن رسیده است که به خود بپردازیم و فرهنگ، زبان و زیبایی های خود را به خود و جهان معرفی کنیم.
رییس جمهور پیشین خطاب به رسانه ها گفت: از تبلیغ و سرودن جنگ پرهیز کنید و زیبایی ها و فرهنگ های مقبول را نشان بدهید.
کد (26)
>>> من گفته های این خاکی شاه مداری اوغانی و عوام فریب تاریخ کشور را تائید میکنم اما از کار عمل گذشته و نام مقصدش معلوم است که عامل تمام تفرقه افگنی ها وبدبختی های کشور میباشد کاش که چیزی میگوید به ان عمل میکرد من برایش میگویم . اناله الله وانا الیه راجعون
>>> میگویند که سیل برده گی برای نجات خود به هرچیزی وهروسیله ای دست میاندازد
ای برادرهیچکس بهترزتونشناسدت
زانچه هستی یکسرموخویشرا افزون منه
>>> اين بدبحت حا ل طرف ترازو را بدل کرده و فرق بين فارسی و دری را هم از بی عقلی فراوش کرده. بهتر است که دهن خود را بسته نگاه دارد.
>>> سخنان بسیار نیک ودر آمیز از کرزی رییس جمهوری سابق افغانستان بر مسند نیکی هایش افزوده شد وبراستی در افغانستان لسان فارسی ودر جهان این لسان اکیدآ مورد احترام است و عاقلان و اندیشمندان نیک از این زبان سود. برده اند لسان پشتو هم لسان خوبی است بشرطیکه در هر لسان در بین افراد متکلم کننده تبیعض وقومگرایی نباشد امید این لسان زیادتر رونق داده شود وکسانیکه از آن در امور تبیعضی سو. استفاده مینمایند از ماورای این لسان بدور انداخته شود
عبدالله ریحان
>>> کرزی صاحب بخیالم ازهروسیله که ممکن بود کارمیگیری
درینجا هیچکس برضد فارسی پشتو وغیره وغیره نیست صرف مزدوران بیگانه ها وتشنکان قدرت این تفرقه را دامن میزند
دربین مردم عام هیچ مشکلی درین راستا وجود ندارد صرف دربین تشنگان قدرت این مشکل دیده میشود
>>> این اشخاص که حرف های خوب کرزی را به مسخره میگیرند اینها همان مخلوقات بی حس و نا فهم اند که یا بر اساس عقده حقارت می نویسند و مبتلا به امراض روانی اند و دعا میکنم که خداوند اینگونه اشخاص را خود به راه نیک هدایت کنند تا از قوم پرستی و خود بینی نجات یابند و مضر در جامعه نباشند.
>>> شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می برند
>>> ای زبان پارسی ای در دریا دری
ای تو میراث نیاکان ای زبان مادری
>>> هرزمانی از عبدالحی حبیبی تجلیل میشد آن وقت میگوئیم زبان پشتو خیلی خوب است باید تقویه شود اگر روزس امیر علی شیرنوائی را تجلیل میکردیم میگوئیم زبان ازبکب خیلی زبان مهم است باید آنرا تقویه ساخت
>>> هرکسیکه به پشتیبانی ازاشرفغنی سخن بگوید واز او
دفاع کند در فروش وطن ما افغانستان دست دارد
اشرفغنی کسی است که وطن مارا حیثیت مادر را دارد
به بیگانگان فروخته وپافشاری دارد که افغانستان راکاملا
باتمام هست ونیستش به باداران خودبسپارد مرگ به خاین است ازهرقومی که باشد
>>> کرزی ثابت ساخت که به منافع خائنانه خود بر هر جنایت وخیانت دست می اندازد.از خدا بترسد ازتفرقه اندازی دوری کند.همه میدانند که برادر طالبان جنایت کار هستی ،از پول بیت المال اعاشه میشوی
حسیب پروانی.
>>> چنانچه مرحوم غبار مورخ شهیر کشور اندرین بار مینویسد:
" اگر منشیها نجرو را نجراب و تگاو را تگاب مینویسند آنقدر اشتباه نیست، ولی سبزوار را به شيندند تبدیل کردن گناه بزرگ است"
در پاسى قديم به آب "او" گفته مى شد در زبان جرمنى ويا آلمانى ودويچ به رودخانه ها و يا شهرهاى نزديک رودخانه ها و آبهاى کنار رودخانه ها "او" (au)که پسوند شده است:
مين او - ملداو - دون او - رين او و غيره
>>> یک عده اشخاص خلقتآ منفی باف و کور دل اند . ور نه سخنرانی مستند و آگاهانه جناب حامد کرزی ، ارزشمند و بر پایه حقایق تاریخی وناشی ازدید عالمانه و مطالعه عمیق ایشان است ، قابل قدر و خرقه پوش وحدت . باسپاس لا یتناهی از جناب ایشان با مورد میدانم چکامه ای را که در شان
فارسی دری قبلآ سروده ام در اینجا بیاورم .
ای فارسی دری ای زبان مادری با تو محشوریم در هر قریه گر بگزری
واژه ها هریک در مبداء خویش اند عزیز / تویی لاریب، اقلیم زمان را انگشتری
قارهءهندوستان،ترک و تاجک در آسیا ثبت تاریخ بوده اند در فارسی پروری
بدخشان تا هرنقش دیگر در خراسان / از تو بوده اند مشهور در ادب گستری
لهجه ها باآب ها دارندربط ماهوی نیستند جدا، باتیغ چنگیزو اسکندری
لهجه ها نتواند کاست ازجغرافیای تو/ همه در یک خطه دارند یکسان نگری
سعی استعمار در پاره پاره سازی ات/ نزد اسناد تاریخ از اعتبار است بری
استعمارواستیلا،برتو زده رقم عهد شوروی ، تبعیض داخل ، بنگری
زبان تابع تقسیم ارض استعمار نیست
واژه ها چون سوژه ها دارند ریشه باوری
از تدریس تو در دانشگاهای جهان /بی دریغ از صد ها میتوان نام ببری
زبان فارسی،، ای تاج سر، در دری /ازتابش تان رنگ الماس گشت خاکستری
فضل توازناسوت تا لاهوت گسترده است / بیدلان را از توست خلعت نام آوری
افغان و تاجک،ازبک وزبان های دیگر / قرن ها زیسته اند با همدیگر پذیری
در زیست باهمی همدیگر پذیری را / مدعاست، با جمله زبان ها برادری
پشتو و دری با جمله لسان های دیگر / درشعرشاعرآیندچون شیر و شکری
فارسی دری در رگ رگ ما گشته عجین/گر اهل خاور زمین ایم یا که باختری
در توارد، فروغ از دل می ستاید ترا
تا در کیهان باشد ماه ومریخ و مشتری
م . ش . فروغ کابل
و این هم در بداهت کلام یک تک رباعی هدیه به جناب کرزی
یکی مرد را دیدم از شاهان روز گار
در عقل و خرد و دانش بوده کامگار
گنجینه ی تاریخ است از ملل و نحل
دروصف فارسی سفت درهای بی شمار
م.ش.فروغ
>>> افتخارات پشتونهاراهم نام ببرید
انتحاری
اعتقادات مزخرف
عقب ماندگی جهل نادانی
ویرانی وحالاهم میخواهن به فارسی زبانهاحکومت کنن وخودراشایسته میدانن امانمیدانن پشتون بایدگاو وگوسفندبچراند
>>> حامد کرزی چرخ گیر ماهر ووقت شناس دقیق است . روی اشرف واتمر را سیاه کرد .
>>> عجب روزکاری شده اگر حرف درستی کسی بگیو یند مورد ملامت قرار میگیرد!
>>> این ... کرزی تاحال از ... و .... دیگر یاد میکند و فکر میکند که تا حال هم همان .... است و چور و چپاول. ... به شما ... ....صاحب.
>>> زبان پارسی خار چشم دشمنان تمدن است.
کرزی یک خاینی است که بجز از منافع خودش و بادارنش به چیزی نمی اندیشد
>>> "در معروف کردن زبان فارسی بکوشیم" نگاه کنيداين چالباز ى٬ گستاخى و چشمتيزى.
زمانيکه کرزى و ظاهر خان را به کابل آوردند٬ آخرين شاه سلطنت محمدزايى از سوى تربور ( فرزند عمه و يا فرزند عمو به هندى کاکا و يا چاچا يا چاچه) سرنگون شده به حاکم دست نشانده امريکا کرزى دعا نمود. کرزى
اگر مردميدان بود در همان زمان به ظاهرشاه خان مى گفت :
برو بابا مولى پاي ات در گور است
توبه کن از تصميمت که بسيار ضرور است
براه انداختى جلسه سنتى چنگيزى در سلامخانه
طرد کردى زيبا واژه ان قند پارسى
جانانه
تقليل دادى آنرا از دربار به دروازه
خانيت نابخشودنى کردى به گلستان و شاهنامه (1)
پارسى حاجت به معرفت
"معروف" از اولين فرهنگ فارسى ابوحفص سغدی ( 850 ميلادى حنظله بادغیسی) تا کنون "مشهور" و "شناخته" (٬پارسى) خلاف منکر (فرهنگ منتهی الارب ) و(فرهنگ آنندراج ) (ناظم الاطباء). شناخته شده و شهرت یافته و نامور. (ناظم الاطباء). مشهور. (اقرب الموارد). نامی ٬ نامدار٬ نامبردار٬ بلندآوازه . روشناس ٬ سرشناس (لغتنامه دهخدا)
(1)
" نامه ها ى پارسى - نويسنده - متن (گزينه اى) ( نامه ها - فضيلت و بزرگى پارسى را نشان مى دهد - رسالت و عظمت.
از فارسى زبانان تاجيک و هزاره و تورانيان صدنامه
از پشتون افغان يک نامه آن هم "دستار نامه" خوشحال خان ختک شمشيرزن
ما فارسى زبانان تاجيک و هزاره و تورانيان افتخار مى کنيم به دلاک و سقاء و جوالى بودن خود.
ريش و بروت مردم پاکى مى کنيم. در خوشالى و غم مردم غذا مى پزيم. براى مردم آب و غله نان مى آوريم.
کار نيک٬ کمک نيک به همنوا مى کنيم
ما هفت خصلت نيکو داريم: 1- پندار نيک٬ 2- گفتار نيک ٬ 3- کردارنيک ٬ 4. روزى نيک٬ 5-کار نيک 6- ياریاضت يا خود داری يا پرهیز يا روزه نيک 7- کمک نيک. نياکان بودايى اين هفت از نياکان آهين زردشتى گرفتند و با يک تمرکز هفت را هشت نمود
پشتون کاستى٬ کمبودى٬ عدم فرهنگ ٬ادب و قلم
شمشير زن (توريالى) شدى
در پیش قلم قامت شمشیر خم است.
شمشير هرروز اش جنايت و خيانت است
شما شمشير بدست ما قلم بدست
"قلم از شمشیر برانتر است"
چطور بود اين نوشا به جايگاه شمشيربدستان?
حاکمان افغان است
هر کسيکه جوال حاکمان افغان بدست دارند
فساد در دست دارند
بخوانيد نامه ها و کيف نمايد با پارسا ها
آئین نامه : نا معلوم. درباره فرهنگ دربار دودمان ساسانی ترجمه ابن مقفع به عربی
آذربُرزین نامه : نامعلوم درباره پسر فرامرز
آرام نامه : یادنامهء احمد آرام
اردیبهشت نامه : سروش اصفهانی حماسهء دینی به بحر متقارب در بیان احوال پیامبر اسلام
ارداویراف نامه: بهرام پژدو و شرح سفر ارداویراف زرتشتی به جهان پس از مرگ که منظوم آن سروده بهرام پژدو و از روی متن منثور آن
گشتاسب نامه : دقیقی طوسی يا بلخى- منظومه ای هزار بیتی که فردوسی عیناً آن را در شاهنامه آورده و در بیان گرایش گشتاسب به آئین زرتشت و جنگ وی با ارجاسب تورانی است
آفرين نامه :ابو شکوربلخى
شاهنامه: دقيقى بلخى هزار بيت
فرامرزنامه: یکصد سال پس از شاهنامه فردوسی سروده شده است
شاهنامه : ابوالقاسم فردوسی و بزرگ ترین منظومه حماسی پارسی و حاوی ۳۴۰۰۰بیت در شرح وقایع و تاریخ فرهنگى و استوره اى ایران از ابتدا تا انقراض ساسانیان
شهریارنامه:به نقل از ذبیحالله صفا نويسنده عثمان مختاری
هجونامه: نسبت به نکوهش فردوسی به سلطان محمود داده شده واما تقلبى دانسته شده .
دانشنامه علایی : ابوعلی سینا - دائره المعارفی در فلسفه و طبیعیات
بهمننامه : ایرانشاه ابن ابی الخیر
کوشنامه : ایرانشاه اسطورهٔ فریدون و تقسیم جهان میان سه پسرش، جغرافیای ایران
شهریارنامه : مختاری غزنوی و درباره شهریار، پسر برزو
روشنایی نامه : ناصر خسرو قبادیانی و منظومه ای در پند و حکمت
سفرنامه: ناصر خسرو
سعادت نامه : ناصرخسرو و منظومه ای در پند و حکمت است
اسکندرنامه : نظامی گنجوی خمسه نظامی که خود دو بخش دارد
شرف نامه: نظامی گنجوی
اقبال نامه: نظامی گنجوی
بهرام نامه: نظامی گنجوی و از خمسه نظامی بوده و نامهای دیگرش هفت و هفت گنبد است و حاوی ۵۱۳۶بیت و در باره بهرام گور
الهی نامه : عطار نیشابوری و گفت و شنود بین پدر و پسر
قلندر نامه: خواجه عبدالله انصاری بوده و رساله ای است عرفانی
الهی نامه : خواجه عبدالله انصاری
مناجات نامه:خواجه عبدالله انصاری
الهی نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی
الهی نامه : ایرانشاهین ابوالخیر است و درباره پادشاهی بهمن و سرگذشت او با کتایون ، دخترشاه کشمیر و هما دختر پادشاه مصر است
بانوگشسب نامه : نامعلوم درباره دختر رستم و ماجراهای عاشقانهء اوست
برزو نامه : عطائی یعقوب و منظومه ای در باره برزو ، پسر سهراب است
بیژن نامه : عطائی یعقوب و درباره بیژن پسر گیو است
پرتو نامه : شهاب الدین یحیی سهروردی و بررسی کاملی از موضوعات فلسفی
پوراندخت نامه : ابراهیم پورداوود و دیوان اشعار وی به نام دخترش می باشد
تاجنامه : جاحظ و نام دیگر آن کتاب التاج است
خاوران نامه : ابن حسام خوسفی - منظومه ای درباره سفر حضرت علی (ع) و مالک اشتر به خاوران و مبارزه آنان با دیوان
خداوند نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی و در وصف و مدح پیامبر اسلام بوده و حاوی ۳۰۰۰۰ بیت
خردنامه اسکندری: عبدالرحمان جامی - منظومه ای در پند و اندرز از زبان فلاسفه یونان
ده نامه : اوحدی مراغه ای اصفهانی - نام دیگرش منظومه العشاق است و گفتگوی عاشق و معشوق با نامه می باشد
داراب نامه : طرسوسی - از کتب داستانی عامیانه قدیم
ساقی نامه : ملک الشعرای بهار بوده و تحت تاثیر هجوم بیگانگان به ایران است
ساقی نامه : سروش اصفهانی و یک مثنوی عرفانی
سندبادنامه : ترجمه از ظهیری سمرقندی است و متنی داستانی و دارای نثر مصنوع است
سعادت نامه : شیخ محمود شبستری و یک مثنوی عرفانی
سامنامه : خواجوی کرمانی و سرگذشت سام نریمان و به سبک شاهنامه فردوسی
سیاحت نامه ابراهیم بیگ : زین العابدین مراغه ای و کتابی در سه جلد در شرح مسافرت ابراهیم بیگ به ایران و مصر و جهان پس از مرگ است
سیاست نامه : خواجه نظام الملک و درباره کشورداری
سوگنامه سهراب : محمد جعفر یاحقی و درباره تراژدی مرگ سهراب
ابتدا نامه: بها الدین محمد ولد مشهور به سلطان ولد تولد در روم
رباب نامه : سلطان ولد پسر مولوى بلخ و روم
انتها نامه: سلطان ولد
شاهدنامه : شیخ محمود شبستری و از آثار منثور وی
شهنشاه نامه : فتحعلیخان صبای کاشانی و منظومه ای در ۴۰۰۰۰بیت در بحر متقارب درباره وقایع زمان فتحعلی شاه است
شب نامه : محمد ظهری و دارای قطعات کوتاه با مضامین فلسفی
صحبت نامه : خواجه همام الدین تبریزی و یک مثتوی است که آن را به نام شرف الدین هارون پسر شمس الدین جوینی سروده و به وزن خسرو وشیرین نظامی در ۳۸۳بیت است
طوطی نامه : ضیاء نخشبی اصل هندی آن را به فارسی در آورده است
ظفرنامه : حمدالله مستوفی و درباره تاریخ عرب و عجم به شعر است
عشاق نامه : سنایی غزنوی و یک مثنوی هزار بیتی و در حقایق و معارف حکمت است
کارنامه بلخ : سنایی غزنوی و به آن " مطایبه نامه " هم گویند و حاوی ۵۰۰بیت است و سنایی ، هنگام توقف در بلخ آن را سروده است
عقل نامه : سنایی غزنوی و مثنوی در سبک و وزن عشق نامه است
الهی نامه : سنایی غزنوی
عشاق نامه : امیرخسرو دهلوی و منظومه ای عاشقانه در مورد عشق یک جوان هندی است
عشاق نامه : عبید زاکانی و منظومه ای در ناکامی وی در توسل به معشوق است
عشاق نامه : فخرالدین اسعد گرگانی و نام دیگر آن ده نامه است و منظومه ای است که هرباب آن ، یک مبحث عرفانی را مطرح می سازد
عارف نامه : ایرج میرزا است و منظومه ای در ۵۵ بیت
عبرت نامه :فتحعلیخان صبای کاشانی و منظومه ای به تقلید از تحفه العراقین خاقانی و درمدح فتحعلی شاه است
غزلالی نامه : جلال الدین همایی و شرح حال امام محمد غزالی
فرامرز نامه : نامعلوم - داستان هنرنمائیهای فرامرز در هند می باشد
فراقنامه : سلمان ساوجی و یک مثنوی در بیان محبت بین سلطان اویسی و پیرانشاه
فرهنگ نامه : رحیم عفیفی و کتابی سه جلدی در شعر است
قیصرنامه : ادیب نیشابوری و منظومه ای در بحر متقارب در خصوص مدح از ملت و قیصر آلمان است
قابوسنامه: اسکندر ابن قابوس بوده و دارای نثری ساده و اخلاقی است که ابن قابوس آن را برای فرزندش گیلانشاه نگاشت
قطعنامه : احمد شاملو و چهارمین دفتر شعر شاملو و خود شامل چهار شعر است
قندهار نامه : صائب تبریزی- یک مثنوی در بیان تاريخ قندهار
کارنامه اردشیر بابکان : نامعلوم - و شرح به قدر ت رسیدن اردشیر و تاسیس سلسله ساسانیان است
کارنامه انوشیروان : نویسنده آن نامعلوم بوده و در باره خسرو انوشیروان است که به عربی ترجمه شده است
کمال نامه : خواجوی کرمانی است و منظومه ای عرفانی در وصف ارواح بر وزن سیر العباد الی المعاد سنایی غزنوی است
گاهنامه : نامعلوم بوده قسمتی از کتاب آئین نامه در بیان مشاغل ساسانی است
گوهرنامه : خواجوی کرمانی و از مثنویهای خمسهء خواجو و در یک هزار بیت
گرشاسب نامه: اسدی طوسی بوده- منظومه ای حاوی ۹۰۰بیت در بیان گرشاسب ، نیای بزرگ رستم است
نوروز نامه :خیام نیشابوری و در بیان نوروز و تقویم جلالی است
مصیبت نامه : عطار نیشابوری و در بیان حکایاتی از مشکلات سیر و سلوک عرفانی است
مختار نامه: عطار نیشابوری و مجموعهء رباعیات وی است
مرزبان نامه : مرزبان ابن رستم بوده و حاوی داستان هایی به زبان جانوران که سعد الدین وراوینی آن را به نثر مصنوع ترجمه کرده است
نوروزی نامه : میرزادهء عشقی بوده و منظومه ای به سبک ادبیات ترک و بر اساس آهنگ کلمات و تفاوت اوزان است
واژه نامه : عبدالحسین نوشین بوده و واژه نامه ای در مورد شرح واژه های شاهنامه است
هرمزدنامه : ابراهیم پورداوود و حاوی مجموعه مقالاتی در مورد ریشه یابی اسامی میوه ها و سبزیجات است
جاوید نامه : محمد اقبال لاهوری - سفرنامه سیاسی و اجتماعی
لغت نامه : علی اکبر دهخدا و بزرگ ترین لغت نامه فارسی و حاوی چهل جلد است
نی نامه : خلیل الله خلیلی - حاوی نکاتی در باره مولوی و مثنوی معنوی است
کرزى٬ پشتون ها بايد زبان شرين پشتو را زبان مدارا آرامش و پرورش زبان اخلاق وادب کنيد زبان پشتو را عزت کرامت انسانى دهيد.
کرزى٬ پشتو را از زبان جهالت و انفجار وانتحار واختفاف و داعش نجات دهيد
کرزى٬ پشتو را از فرهنگ ستيزى ودشمنى وفارسى ستيزى و از گرو خايينين پشتون که شماهم با برادر گفتن در اين روند در تاريخ نامور ايد. پارسى بزرگ و مشهور و نامور است.
از ده بزرگترين شاعران جهان شش نفر شان فارسى زبان ان
در گيتى وبويژه در آسيا و بويژه آسياى مرکزى وهند و تمام اروپا امروز
هر دانشگاه بخش "ايرانستيک" (زبانهاى ايرانى) دارد. در شوروى در بخش ايرانشناسى مضمون "افغانولوجى" باشد. ولى در اروپا و امريکا دانشگاه ها بخش "ايرانستيک" دارند و تحت عنوان ايرانشناسى پشتو تدريس مى شود.
باوجود که شما مدت زياد درامريکا
اقامه داشتيد ولى با در نظرداشت وظيفه پذيرايى و پيکش غذا وقت نداشتيد تا در د پاردمنت ايران شناسى در يک دانشگاه امريکا مى رفتيند.
اگر حاکمان پشتون يا اوغان فارسى دوستى خود را نشان دهد به ما توهين نکنيد که از واژگان و گويشهاى نياکان خود بکار ببريم و به ما ايرانى نگويد زمانيکه من فروردين و بهمن واسفند واسپند و مهر و واژه هاى با گاه گويم.من به تو هم امر نمى کنم که واژهاى ساختى با پسوند تون استفاده نکن
بلى ايران يک معنى دارد ولى دوگانه بکار ميرود ايران پيش از تقسيم و ايران پس از تقسيم. همين نام کشور تان که ستان پارسى زبان در پس افغان قراردارد اگر اين واژه را پس گيريم بى ستان مى شويد.
کرزى بزرگوار با هر چيز بازى کرديد با پارسى بازى نکنيد. عظمت و بزرگى پارسى مشهور است بدون فيسبوک
پارسى دل ماست
ببين که چه زيباست پارسى
ببين که چه هويداست پارسى
>>> بله در ارجگذاری روز زبان فارسی شکی نیست، ولی این شیر آغای دغل باز که بزرع نفاق کاشت باز چه می گوید؟
>>> کرزای ،با هر پیشینه ،سخن راست و درست گفته و این سخنان در تاریخ ماندگار خواهد بود.
>>> از کتاب های که به نامه ختم شدند؛ با مرور آن نام ها چشمم روشن شد. شهنامه فردوسی 1000 عمر دارد و سفرنامه ناصر خسرو هم در همین حدود. در زبان فارسی ما دعوتنامه شهادتنامهو گواهینامه و شناسنامه را به کار می بریم. پشتو زبان ها هم در این اواخر با ترجمه از زبان فارسی ، عبارات بلنلیک و ژوندلیک ویون لیک را تقلید کردند. اما برای شان چلنج می دهم که در منابع چاپی 50 سال پیش، همچو ترکیبی را پیدا کنند. سهادتنامه می گفتند در 40 سال پیش حالا شاید کدام فارسی زبان برایشان بری لیک را ساخته باشد. اما بی انصافان هرچیز را ازبان فارسی ترجمهء غیر دقیق می کنند و باز با این زبان بهشتی، دشمنی و کینه ونفرت عمیق هم دارند. بدخشانی اصیل
>>> کرزی .... قاتل ملت اصیل افغانستان است این فرد ... اشخاص ... است باز هم .... است امروز هم .... است فردا هم ... است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است