کشتی شکسته‌ی حزب جمعیت
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۱۱    ۱۳۹۶/۱۲/۹ کد خبر: 147621 منبع: پرینت

این روزها حزب جمعیت اسلامی افغانستان که نزدیک به پنج دهه پیش توسط «برهان‌ الدین ربانی» پایه‌ گذاری شد در اوج پراکندگی و سراشیبی قرار دارد.

درگیری روز گذشته بین هواداران این حزب در کابل بیش‌ از پیش افتراق و پراکندگی را در این حزب به نمایش گذاشت. «ابراهیم عماد» فرزند «نورالله عماد» معاون سابق حزب جمعیت اسلامی افغانستان روز گذشته نشستی را در ظاهر به مناسبت رویداد سوم حوت در کابل برگزار کرده بود. در این نشست شماری از شرکت‌ کنندگان نورالله عماد را سرپرست حزب جمعیت اسلامی افغانستان خواندند که با واکنش سایر اعضای جمعیت و بخصوص طرفداران عطامحمد نور والی بلخ روبرو شد.

نشست به هم خورد و اینگونه بود که بار دیگر اختلاف در حزب جمعیت اسلامی آشکار شد. در حقیقت ابراهیم عماد نشست روز گذشته را به اسم شورای انسجام جمعیت اسلامی افغانستان و با هدف راه‌ اندازی کنگره حزب جمعیت برگزار کرده بود. ابراهیم عماد که خود را بعنوان رییس دفتر سیاسی جمعیت ‌اسلامی‌ افغانستان تحت رهبری نورالله عماد معرفی می‌ کند ساختار فعلی حزب جمعیت را قبول ندارد. حزب جمعیت اسلامی تابستان امسال 64 تن را در شورای رهبری این حزب برگزید که صلاح‌ الدین ربانی فرزند برهان‌ الدین ربانی جایگاه سرپرستی حزب جمعیت و عطامحمد نور ریاست اجرایی این حزب را احراز کرد.

نشست روز گذشته کابل در حالی به اسم شورای انسجام حزب جمعیت برگزار شده بود که «اکرام‌ الدین معصومی» رییس این شورا به بی‌بی‌سی گفت: "سید ابراهیم عماد که در این جلسه سخنرانی کرد و مدعی شد که تا پنج ماه دیگر کنگره حزب جمعیت برگزار می‌ شود از شورای انسجام جمعیت اسلامی نمایندگی نمی‌ کند". کمیته یا شورای انسجام حزب جمعیت که در سال 1387 به منظور برگزاری کنگره حزب جمعیت ایجاد گردید اکنون برای خود قطبی شده است.

با اینکه اکرام‌ الدین معصومی رییس این شورا مخالف ابراهیم عماد است اما با اعضای برجسته حزب جمعیت مثل عطامحمد نور نیز میانه خوبی ندارد. اختلافات بین نور و معصومی زمانی علنی شد که اشرف غنی استعفای عطامحمد نور را پذیرفت و او را از کار برکنار کرد در آن زمان یعنی دو ماه پیش هیاتی از شورای انسجام با اشرف غنی دیدار نمود و حمایت خود را از این تصمیم رییس‌ جمهور اعلام کرد.

اختلافات در حزب جمعیت اسلامی افغانستان تنها به این خلاصه نمی‌ شود بلکه در حال حاضر بیش از 10 حلقه دیگر مرتبط با حزب جمعیت فعال است که یکدیگر را قبول ندارند. احمد ولی مسعود و احمدضیا مسعود برادران احمدشاه مسعود، ادیب فهیم فرزند مارشال، قسیم فهیم و چند تن از فرماندهان جهادی که در راس آنان محمداسماعیل‌خان قرار دارد، صالح محمد ریگستانی عضو ارشد حزب جمعیت، امرالله صالح از نظریه‌ پردازهای وابسته به جمعیت، عبدالله عبدالله، عطامحمدنور، صلاح‌ الدین ربانی، یونس قانونی، حفیظ‌ الله منصور، بسم‌ الله محمد، محمدعلم ایزدیار، واقف حکیمی و تنی چند که خود را وابسته به جمعیت می‌ دانند اما در عین‌ حال به یکدیگر تن نمی‌دهند.

سخن آخر اینکه حزب جمعیت آینده روشنی ندارد و روزنه‌ ای برای انسجام و اتحاد مجدد اعضای این حزب دیده نمی‌ شود زیرا سال‌ ها است که اعضای جمعیت از ارزش‌ هایی که این حزب برای اعضای خود تعریف کرده بود فاصله گرفته‌ اند. با این وجود، بعید است حزب جمعیت به این زودی‌ ها فروبپاشد. کشتی‌ شکسته این حزب سال‌ های دیگر نیز به سیر بی‌ هدف خود در دریای طوفانی و متلاطم افغانستان ادامه خواهد داد. خوش‌ بینانه آن است که سرانجام این کشتی‌ شکسته در ساحل به گِل بنشیند اما در صورتیکه چنین نشود متلاشی شدن آن براثر برخورد امواج که از هر طرف آن را احاطه کرده است خالی از تصور نیست.

محمد مرادی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حزب جمعیت
سقوط
نظرات بینندگان:

>>>   بهتر است هر چه زودتر این کشتی غرق شود تا ملت افغانستان رهایی یابند....

>>>   جمیعت در زندگانی برهان الدین به طرف تجزیه روان بود. برادران مسعود تشکل های خودرا داشتند حزب افغانستان نوین از قانونی، فراموش کردم که روند سبز هم در حیات ربانی به وجود امد یا بعد ازان.
به تحلیلی رفتن احزاب جمیعت و حزب اسلامی نتیجه جز تجزیه نه دارد.
شعیب

>>>   پنشیری ها خیلی این الوقت وچاپلوس وغیر قابل اعتماد هستند شکست جمعیت از وجود اینها ودزدان شمالی است

>>>   این شایعه ها جز تبلیغ تسلیم شدگان نیست. در حزب یک فرد یا چند فرد برای خواست های شخصی اش راضی نمی باشد و با توصل به دیگران دنبال امتیاز می گردد.نسبت به همه وقت ها حزب جمعیت در اوج قدرت سیاسی و مطرح کشور رسیده است. دولت افغانستان و مردم افغانستان همه گوش به جمعیت است که رهبران جمعیت چه تصمیم میگیرند و تن خواست هایشان می دهد. توقف روند تذکره با هویت جعلی، ماند استاد در کرسی ولایت، توافق بر سر والی سمنگان از نشانه های متن متذکره بنده می باشد.

جوان هزاره

>>>   حرف های طفلانه که نه اب دارد ونه دانه و نه حقیقت چنین است که گفته شده بلکه الهام گرفته و دستور یافته از جانب ارگ است و حلال کردن حق الامتیازگرفته شده اقای محمد مرادی و دلخوشی پسر بچه گک محمد ابراهیم عماد بد ماش که از سنگ و چوب مقروض پول است ودر ساحه بلاکهای اطراف میدان هوایی مشهور به زور گیر بدماش مشهور است و حالا خود را ریس دفتر سیاسی حزب جمعیت نو بنیاد پدرش که سال ها قبل از اصلی حزب اصلی جمعیت اسلامی کشور که ثبت و راجستر وزارت عدلیه است پدرش اخراج شده حالا پسراش ریس دفتر سیاسی حزب نو بنیاد پدر تراشید در حالیکه از الفبای سیاست هم چیزی نمیداند چند تن از لندغر ها و بدماشان ولگردکوچه را با خود همراه کرده و در یک هوتل داخل کابل مصرف پول ان از جانب مشاوریت شورای امنیت پرداخته گردیده سرو صدا را برپا کرده که در اولین مرحله این نشست خاینانه و توطعه گر از هم پاشید شده .

>>>   کشتی شکسته شروفساد غرق شدنی است چون همه شان به فکر اختلاس غصب دزدی دیگر هدفی ندارند

>>>   سلام.حزب جمعیت همه شامل ....ها چپاولگر ... است.خدا را شکر کی این حزب شکسته.ما از غم این ...ها نجات پیدا کنیم.این ها عامل ویرانی وطن ما است.... خداوند بر سر همه این ها.غنی باید همه این ها را خانه نشین کند.همه اموال و پول بانک های شأن را مسدود.

>>>   اتمر دالر داد تا این گو نه کار ها صورت بگرد

>>>   من از اعمال طفلانه نورالله عماد خجالت ميكشم، اگر اينقدر در فكر جمعيت ميبودي مثل من چرا افغانستان و منطقه را ترك كردي، بنام و بهانه مريضي در لندن نشسته و خيرات انگليس را ميخوريم، و من خو پول تجارت را ندارم چون دزد نبوديم و از بسيار دير رهبري و قيادت همه تانرا نميپذيرم، خودت و فرزندت تجارت خون شهداي جمعيت و دوپه گري مردم را پيش ميبرند، از خدا بترس، نه خودت و نه فاميلت يك ساعت هم در ميادين مسلح جهاد شركت نكرديد، بلكه از اول در فكر درز اندازي بين حتي مردم خودت يعني هراتي هاي مجاهد بودي، آغا صاحب اكر يادت باشد، در زمستان ١٣٥٧ يك شب با صوفي قربان مغفور مشاجرة داشتي كه ريش سنت نيست از همين خاطر ريش خود را نميگذارم، و در حويلي فقير آباد مقابل كوارتر استاد خودت، بنياد، و پادشاي كل لغماني بي ريش بوديد، مگر تعجب ميكنم كه در لندن چطور ريشت را بدون إصلاح دراز ماندي و بروتت را ميتراشي.
ديگر اينكه براي أركان تنظيم و دعوا گر هاي زعامت مانند خودت و رهبر قومي مومنت پاكستان ملت پيرو تان مهم است يا صحت جسمي تان، آيا لندن مرگ را بتعويق انداخته ميتواند؟ استاد شهيد حالت صحي اش حتي در پاكستان هم خوب نبود، شهيد شد، اما از رهبري و ملت دور نشد.
لطفاً پسر نا أهلت را نزد خودت بخوا، در غير آن جمعيت در رويت تف خواهد كرد، من و تو شهامت و مردانگي ارجمند عزيز صلاح الدين را نداريم، در پس پيري از مرگ ميترسيم، اگر مرد ميبوديم و لياقت و شائستگي ميداشتيم از ملت جدا نميشديم، حالا چند مزدوركار را توسط پول ارگ و اتمر كمونيست در هوتل ها جمع ميكنيد كه نام و شهرت جمعيت و جهاد را زير سؤال ببريد. توبه نما، شنيدي كه حكمتيار كابل رفت تو هم پايت را بالا كردي كه مرا هم نعل بزنيد.

>>>   ما ندیده بودیم پنجشیری سیاست مدار باشد اکنون 2000 سیاست مدار 2000 جنران و یکصد هزار دوزد داردزین دیگه بهتر نمیشه ا

>>>   حزب جمعیت همیشه سربلند خواهد بود. این تبلیغات ارگی ها و گلبیدین ها جای را نمیگیرد. حرف اول حرف جمعیت است و بس!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است