تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ | کد خبر: 147837 | منبع: | پرینت |
صادقانه بگویید و استدلال کنید که بعد از زایش کشوری به نام افغانستان کجا است تمدن شما؟ کجا است پیشرفت شما؟ کجاست دستاوردهای علمی، تخنیکی و مدرن شما؟
کجا است عدالت و مساوات اجتماعی شما؟ کجا است رفاه و آسایش ملی شما؟ کجا است انسان متمدن شما؟ کجا است فرهنگ پویای شما؟ کجا است سرحد شما؟ کجا است یک شاعر و نویسنده شما که از انسانیت و آدمیت بگوید؟ کجا است تاریخ دروغین پنج هزار ساله شما؟ کجا است پنج دستاورد انسانی که در این پنج هزار سال به نام شما در تاریخ حک شده باشد؟
تاریخ شما سراسر از قتل و کشتار، یغماگری و دزدی مال و عزت دیگران، کشتن همدیگر، تعصب و یکه تازی، دروغ و جعل و جهل، باباسازی و اناسازی و صدها صفت بد دیگر است و چیزی دیگر در بطن خود ندارد.
با چنین تاریخی حیف است که نام خراسان افغانستان شد، مگر آدم عقل نداشته باشد که بپذیرد و افغان شود!!
نجیب سلام
>>> اوغان یک گروه بیفرهنگ، نهایت جاهل، و شدیدن بیفرهنگ هستند.
این بدوی ها در حالیکه آخرین گروه قومی هستند که در جمع اقوام خراسان زمین اضافه شده اند، چنین وانمود میکنند که درین خطه مالک همه چیز خودشان هستند و همه آنهائیکه قبل از آنها درینجا حضور داشتند مهاجر هستند، و باید از این ملک یا کشیده شوند یا برده و مطیع اوغان شوند.
در مقابل اوغان باید مصصم و قاطع از واقعیت ها و حق خود دفاع کنید چون منطق، نرمش، و زبان فرهنگ را این طائفه شرور نمیدانند، و آنرا ضعف و بیغیرتی شماتلقی میکنند.
>>> افغان، اپگان، اوغان پتهان، پشتون، پختون، همه یکی است و نام قومی پشتونها است۰ خود پشتونها بخود پشتون یا پختون میخوانند در حالیکه اقوام دیگر چون عرب، فارس، ترک، هندی و غیره به آنها افغان، اپگان، اوغان، پتهان یاد میکردند۰
هموطن پشتون تواگر خودت را افغان یا اوغان میخوانی آن حق مسلم تو است و در آن هیچ مشکلی نیست۰
ولی تو هموطن غیر پشتون اگر پشتون نیستی ولی بازهم خودت را افغان یا اوغان مینامی پس بدان که یک ساده لوح خوشباور بیخبری بیش نیستی، ویا یک هویت فروخته بیغیرت بی همه چیزی هستی که نه از تاریخت خبر داری نه از هویت ات۰
افغان یا اوغان نام قومی است نه نام ملی۰
این نام اولین بار در قانون اساسی سال ۱۳۴۳ توسط حاکم های پشتون بر ملت تحمیل شد وتا بحال با جعل و فریب در ماده چهارم قانون اساسی وجود دارد که باید اصلاح و تغیر بخورد۰
قانون اساسی حرف قرآن نیست و همیشه قابل اصلاح میباشد۰
>>> احسنت
>>> این چگونه وحدت ملی است که با یک کلمه بسته میشود و در نبود آن کلمه کاملن میشکند؟
وحدت ملی میخواهید یا تحمیل واژه افغان؟
>>> خظاب به اغنستیزان!
صادقانه بگویید و استدلال کنید که بعد از زایش کشوری به نام افغانستان کجا است تمدن شما؟
تمدن یعنی مثل تاجکهای تزاری از زبان رسم الخط دین و بی حجاب رقصیدن ؟ این تمدن به رقاصه های تاجکستان درمحافل تزاری ؟
پیشزفت یعنی خود فروش و زیست در دامن تزار؟
پیشرفت علمی یعنی از هرچیز خود گذشتن یا مانند تاجکستان در بخور ونمیر؟
تخنیکی و مدرن شما؟
ما به مرحله پیشرفت رسیده ایم که چاره هر زورگو را داریم یعنی انتحار برای ناموس!
افغانستیزان بدانید که بر لنگهایتان روز ریخای تان خواهد جاری شد و ....
>>> "صادقانه بگویید و استدلال کنید که بعد از زایش کشوری به نام افغانستان کجا" (به نقل قول نجیب سلام) است شهر و روستا با پسوندان مکانى "تون" و يا "خواه" شما؟
پس بخوان و کيف کن خراسان و توران وايران
ودل ات بکفد حريفان اوغان يا افغان از نسل شاوول زيرسلطه بخت نصر بابليان
پسوندان مانند "نا" و "انا" و "يا" و "ا" پسوندان مکانى زبان پارسى باستان (گاهى ويا جايى) بودند که در پايان نامهاى باستانى 21 کشور "آريانا" پيوند داده مى شود و خود آريانا از نام باستانى "آريا" که نام هرات باستان بود جمع پسوند "نا" مساوى آريانا يعنى آريا+نا=آريانا. کشورهاى آريانا قرار ذيل بودند
دردوران ساسانيان زبان پارسى دردرگاه و آتشگاه و دورگاه هندى و دفاتروديوان در٢١ کشورايران زمين به يک رنگ خوانده مى شد. کشورهاعبارت بودند.
باکتريانا> باختر >بلخ , شمال غرب چين وجنوب تاجيکستان; سغديانيا >تاجيکستان امروزى-خوارزميا >ترکمنستان و شمال غرب افغان ستان امروزى شمال شرق کشورايران امروزى; پارتيانا > خراسان شمال کشورشرق ايران امروزى دريا مازندرانارمنيا >ارمنستان ووآذربايجان امروزى; مىديانا> آذربايجان وکردستان; کرمانيانا >کرمان جنوب ايرا; گدروزيا> سيتان و بلوچستان درسه گوشه ايران , افغان ستان, وهند از١٩٤٧ پاک ستان; آريا هرات هرات پيش ازانيکه به چندين ولايت تقسيم شود يک کشور بود; ارخوزيانا جنوب افغان ستان وشمال پاکستان; ننگهارا جلا ل آباد مشرقى
در قديم آريانا! پسوندان گاهى (مکانى ) زبان پارسى قديم "انا" "نا" و "يا" بوده و که در زبانهاى هندو ايرانى -هندو جرمنى همريشه اند.: از "استادن" و "بودن" از استادن )= ايست و بودن (هست وباش گردان يا صرف "بودن" در حالت گزارشى حال يا اکنون من ام ٬ من هستم ٬ او هست و يا او است مى باشد: بود باش) آمده است
بلى پسوند گاهى (مکانى ) "ان" ميانه و پارسى نو است :
پيش از اين که نامهاى با پسوند گاهى (مکانى ) "ان" پارسى ميانه و پارسى نو => فارسى (1) را در گردان فعلى آريانا فهرست کنم شباهت آريايى و ايرانى بودن پسوند "ان" پارسى و "اِن" هندوجرمنى را مى خواهم ثابت کنم. پسوند "ان" پارسى و "اِن" هندوجرمنى تنها پسوندان مکانى يعنى جايى نيستند بلکه پسوندان "گاهى " (مکانى و زمانى) پسوندان جمع و پسوند مصدرى هم استند. در خانواده جرمنى ديوچ آلمانى يا دچ هالندى يا نيدرلند وانگليسى لطفا به نقشه اروپا نظر اندازيد که به هزاران شهر و روستا در اروپا بويژه در دويچلند و نيدرلند و انگلند وهالندبا پسوند مکانى اِن وجود دارد
"an" iran and "en" german
München, Göttingen, Tübingen, Memmingen, Essen, Hessen, Nordrhheinwestfalen, Sachsen, Groningen, Megen, Ommen, Kampen
آريانا گردان پيش از ميلاد بوددر زمان ساسانيان که درست پس از ميلاد بود نام آريانا به ارانشهر وسپس ايرانشهر نام گرفت شهر به کشورگفته مى شد مانند شهريار وشهربانو
عربى شکر خدا ياد دارند و به گردانهاى گوناگون يک لغت ريشه عربى آشنايى داردواين گردانها را يا صرف اسمقبول دارند داکترصاحب نگارنده هفت هشت کتاب "ضربه" را به عربى گردان کنيد: ضربا ٬ ضربو٬ضربت ٬ ضربتا ٬ ضربن ٬ضريب ٬ضارب٬ مضراب
پس بايد نمادهاى گردان يک لغتريشه پارسى را از نگاه تغير هجاه ها ويا سيلابها و گردانهاهم در نظربگيريد: آريايى ٬آريانا ٬آرين ٬ آران ٬ اران ٬ ايران، در زبانهاى انتقالى از ميانه به نو بندرت و درزبان فارسى نو درى از زمان بهرام گور به "ان" تبديل شد.از زمان فارسى نو ديگر پسوند مکانى مانند "نا" به "ان" تبديل شد ولى پسوند "اه" همانطور در پسوند "گاه" باقى ماند.پسوند "ان" در ايران زمين (حوزه فرهنگى 6 ميليون کليومتر مربع)
ايران زمين:
ايران، تهران، مازندران، زاهدان، اصفهان، همدان، خوزستان و آبادان، طالقان، کرمان، زاهدان، گرگان، آبادان، کاشان، زنجان، زنجان، سمنان، بهبهان، قوچان، لاهيجان، گلپایگان هفشجان، سورشجان، لوشان، مهران، شادگان، دامغان ، چمستان و به صدها شهرهاى ديگر
شهرها هندوکش:
باميان، بدخشان، لغمان، پغمان، بغلان، سمنگان، تالقان، شبرغان، جوزجان، چغچران، تالقان، اروزگان و نورستان، پروان، بغلان، سمنګان، واخان، خواهان، کران و منجان، شغنان، تیشکان، وردوج، یمگان، یاوان، سيخان، ميدان، شهرستان (دایکندی) تالقان، کجران
غزنى: اجرستان، گيلان، رسيدان، مالستان.
هرات: گلران غوریان کهسان "فارسی"
قندهار: ارغستان، دامان، ریگستان!
چغچران، شهرستان (اروزگان) میران (میزان) و به صدها شهرهاى ديگر
تاجکستان
کوهستان بدخشان، خلتان، گلستان، زرافشان، نمنگان ، یاوان ، بوستان، درسمان ، توگالان
پاکستان و يا پختونخواه
مردان، ملتان
(1)از اين زمان دبيره عربى پارسى را فارسى کرد. دورانهاى سه گانه زبان پارسى ( پيش از تاريخ دور پارسى باستان از زمان پارتها تاساسانيان پارسى ميانه و پهلوى و از زمان اسلامى تا کنون پارسى نو و يا فارسى درى گفته شده ) را مولف "دستور فارسى حصهٔ اول سراج القواعد اثر خامهٔ عبدالغفور نديم مولف و معلم فارسى مدرسهٔ مبارکهٔ حبيبه سنه 1280 تا 1388 هجرى شمسى برابر به 1901-1919 ميلادى آغاز ص 9 کتابخانه ديجيتال افغانستان . کافى است در انترنت همين متن زير را بنوسيد و اين کتاب را بخوانيد
Dastūr-i Fārsī ḥiṣṣah-ʼi avval, sirāj al-qawāʻid
بزرگوارانيکه "قرائت فارسی" نگاريده اند در زمان عبدالرحمان خان براى دروس فارسی به حبيب اله خان و همصنفان اش ملک الشعرا قارى و در زمان حبيب اله خان و امان اله خان عبدالغفور نديم ودر زمان ظاهرخان بزرگواران آصف مايل و عبدالحى حبيبى براى مضامين کتابهاى فارسى تاليف نمودند.
چون افغان عقب دوست اند همان کتاب هاى "قرائت فارسی" آنزمان را در مغز حاکم بر زبان در تيلويزون ها تصاوير فارسى برجسته نمايان نشان داده مى شو ند و تنوير و زوى نامها آن را "درى" مى نامند.
خوب است که 70 يا 80 در صد مردم بى سواد اند ولى با ادب و با اخلاق. تنويرها و زوى ها گرچه باسواد اند ولى بى ادب و بى اخلاق!
>>> به افغانستیزان!
ّپشتون با این همه فرهنگ 800 سال رهبر و فرمانروای این وطن بودو قرنها ازبیک رهبر بود اما تاجیک 1000 سال است که قصیده می سراید ؟ بخارا را هم بخشید! و حال نام خراسان را میگیرد و به تفرقه دامن میزند!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است