نباید تمام تهمت ها و اتهامات را به احزاب سنتی هزاره ها حواله نماییم و آنها را مسوول تمام بدبختی جامعه هزاره قلمداد نماییم و ناکامی های خود را هم به گردن آنها اندازیم.

احزاب سنتی هزاره ها باید در یک فرایند عمومی با احزاب سیاسی پشتون ها، تاجیک ها و ترک تبارها مقایسه گردند آنگاه دیده می شود که هیچ یکی از این احزاب به حزب سیاسی شباهت ندارد بلکه احزاب خانوادگی و شخصی هستند که بیشتر شباهت به یک بنگاه اقتصادی دارند که در پی جمع آوری قدرت و ثروت هستند و مردم فقط وسیله ای برای رسیدن آنها به قدرت و ثروت هستند بنابراین قدرت و ثروت اهداف نهایی تمام صاحبان احزاب سنتی افغانستان است و مقوله خدمت در نزد تمام صاحبان احزاب سنتی افغانستان نمی تواند اصلا مطرح باشد و احزاب سنتی هزاره ها هم نمی توانند از قاعده کلی جدا باشند.

اگر بهتر دقت نماییم تمام احزاب سنتی افغانستان به جای سیاست و خدمت فساد و ثروت را انتخاب کرده اند و در همین راه تلاش می نمایند. روی این اصل است که نخبگان و روشنفکران هزاره باید یک طرح نو بریزند، اپوزیسیون سالم با معیارهای اخلاقی در مقابل احزاب سنتی هزاره ها ایجاد نمایند و خرد جمعی را از فساد و زراندوزی بسوی خدمت واقعی سوق دهند و طرح های قابل درک و پذیرش را برای آینده تهداب گذاری نمایند و احزاب سنتی را به حال خودش رها کنند چون این احزاب در پیوند عمیق با احزاب دگر اقوام وجود دارند که خمیره تمام آنها را جمع آوری ثروت تشکیل می دهد.

از جانب دگر تمام احزاب سنتی زاده دوران جنگ است و جنگ هنوز هم ادامه دارد این احزاب در زمانی که صلح در افغانستان برقرار گردد دیگر کاربرد خود را ازدست می دهند بنابراین بهتر است که آینده را در نظر بگیریم و برای آن راه های بهتر را جستجو نماییم.

حسن علی

>>>   نه تنها برادران هزاره ما بلکه تمام مردم ما این کاررابکنند خوب است

>>>   هزاره باید بر نفاق ها و شفاق ها خاتمه بخشند
ریشه نفاق و شقاق هزاره ها سازمان نصر و محقق و خلیلی است در ادامه دانش هم از این طرح بی نصیب نمانده است.

>>>   هر کاری بودیجه لازم دارد هیچ یک از احزاب افغانستان از خود چیزی ندارند همه مزدور هستند هر کدام اربابش قوی باشد برنده است خلاصه کلام افغانستان میدان جنگ مزدورهاست

>>>   هزاره های مظلوم افغانستان همان طوریکه مردم مومن و زحمت کش هستند مردم صادق وصلح دوست هم هستند.هرانکه نفاق وماجراجویی را به هزاره های مظلوم نسبت میدهد بداند که درحق این ملیت‌ مومن ومظلوم آنقدر ظلم کرده اند که قابل عفو و بخشش نیستند.هزاره ها متاسفانه در تمامی دوران حکومات گذشته چه شاهی بوده چه‌جمهوری ویا جمهوری دموکراتیک ویا جمهوری اسلامی وامارت اسلامی و حتی تاحال هم در تمامی ابعاد حقوق حقه شان در ادارات دولتی وغیر دولتی غصب شده وازطرف فاشیستان تاریخی در حال ترد و منزوی شدن اند.فاشیستان تاریخی با‌پلان خیلی دقیق و منظم با انواع دسیسه وتوطئه خطر ناک علیه هزاره های مظلوم درگوشه وکنار افغانستان فعالیت درحال فعالیت اند.اگریک هزاره را بنا با بعضی مصلحت هابک مقام نسبتا بهتر دردولت میدهد هزارهای شانرا درمسیر راه عبورو مرورویا موسسات ویا ادرات دولتی به شکلی از اشکال مورد اذیت وتحقیرقرار میدهند وبا منفک میشوند.لذا باردیگر از نویسنده مضمون بالا ولو هرکس باشد درمورد ملت مظلوم هزاره های افغانستان قضاوت وجدانی و انسانی تانرا دریغ نفرمایند .......
تا یک داور و قاضی دانا در جامعه افغانستان باشد.ع.ناصری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است