معصوم استانكزى رييس عمومى امنيت ملى و عبدالسلام رحيمى ریيس دفتر ارگ غنى كه هر دو مهمترين افراد كليدى نزد اشرف غنی به شمار می روند به دربار عطامحمدنور والى بلخ رفته اند.

فرستادن چندين بار نماينده هاى فوق العاده غنى به دربار ارتشبد عطامحمدنور والى قدرتمند بلخ نشانگر اين واقعيت است كه حكومت (ع و غ) درست در فقدان مشروعيت سياسى و ناتوانى تمام دست و پا مي زند و به گونه ها و ترفندهاى گوناگون در پى دست يافتن فرصت و دوام عمر حكومت ناوحدت ملى مي باشد.

پیامد اين گفتگوها هر چه باشد باز هم نشانگر اقتدار، حقانيت جميعت و نور و ناتوانى حكومت (ع و غ) مي باشد.

بها بقايى

>>>   این در اصل حقانیت... نه بلکه قانونیت امریکائی هارا نشان میدهد که حکومت را اجازه نداد تا در ظرف سه روز داود رابجای عطا بنشاند

>>>   شما از دل عطا خبرندارید شب ها خواب ندارد ، قبلا اخطار میداد حالا میگوید ما دست برادری دراز میکنیم تا یکماه پیش می گفت دندان میکشم

>>>   دفعه پیش هم یک هیات از ارگ به مزار رفته بود که در نتیجه در قول اردوی مزار حملات انتحاری صورت گرفت.
حالا نمیدانم که پلان انفجار و انتحار کدام منطقه را دارند؟

>>>   سیاست کنونی فاشیزم اوغانی برای حاکمیت در خراسان !
من در همین پانزده سال پسین شاید صد بار نوشته باشم که اصل گپ و جان سخن این است که : پشتونها ، مناطق خود را به هرصورت دردست خود دارند. نه کدام گروه تاجیک ، نه هزاره ، نه اوزبک و نه هیچ کس دیگری در مناطق پشتون نشین دخل و غرض ندارد. هرچه است ، خود پشتونها هستند. اگر جنگ است ، اگر انتخابات است ، اگر هر کوشش و کشمکش دیگر است ، همه اش بر سر این است که پشتونها بتوانندمناطق دیگران را هم تحت سلطه خویش درآورند.

در این چند سال اگر یگان جنگ زرگری و کش و گیر ظاهری میان داره های گوناگون پشتون بر سر ساحه نفوذ تنظیمی و قبیله ای شان در مناطق مختلف وجود داشت، امروز همگی شان به توافق رسیده اند که نواحی جنوب و شرق در دست شان است، باید کاری کنند که نواحی دیگر را هم به چنگ بیاورند و در بدترین حالت برای مدتی با شماری از بومی های نوکرمنش مناطق تاجیک نشین و هزاره نشین و اوزبک نشین ، در یک اتحاد موقت نوعی از حاکمیت پشتونی را در مناطق غیر پشتون قایم سازند. یکی از برنامه های کنونی شان این است که با اتکا به وحدت و یکپارچگی خود پشتونها و قایم کردن یک حاکمیت خالص پشتونی در جنوب و شرق کشور، با چند مانور دیگر، در مدت کوتاهی ، مناطق شمالی و غربی و مرکزی را نیز در قیمومیت خویش درآورند. دولت خالص پشتونی خودمختار در یک بخش کلان مملکت که همین حالا قایم است و دولت مرکزی پشتونی با موجودیت مهره های فرمانبر اقوام دیگر برای اداره باقی ساحه خاک خراسان . این است طرحی که تا حدی عملی اش کرده اند و در همین راستا بیشتر و بیشتر پیش میروند.

به دوستان تاجیک خودم میگویم که خوش خیال نباشید ، فاشیست های پشتون نه به فکر فدرالی ساختن نظام استند و نه از دولت مرکزی قوی پشتونی برای اداره مناطق غیر پشتون میگذرند.مشکل مملکت از نظر فاشیست های پشتون ، مشکل مناطق غیر پشتون است . در مناطق پشتون نشین هر چیزی که است دورن قومی است و صلح و جنگ شان هیچ ربطی به مردمان دیگر ندارد. جنجال اصلن این است که مناطق غیر پشتون چگونه تحت حاکمیت و سلطه کامل پشتونی درآید. اقبال شان بلند است که سیاستمداران اقوام دیگر، از هیچ گپ دنیا خبر ندارند و تنها و تنها در پی منفعت های شخصی خود می باشند. فاشیزم پشتونی ، بی رقیب و بی حریف است و میدان از پی میدان فتح میکند و خود را گام به گام به پیروزی کامل نزدیک ساخته است.
با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام . عمر راوی .

>>>   اين بار در حقيقت هر دو شتر يكجا براي امريكا زانو زدند

>>>   دیدید
چرا عاقل کند کاری که بار آرد پشیمانی.
آنانیکه بر قران دستخط کردند و خلاف کردند فکر کردند که با هر طریق بر دیگران حکم می رانند.
مگر شکست فاشیزم در برابر قامت استوار بر حق تاجکان نبود پس چه بود؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است