نظام سیاسی و حاکمیت دولتی در افغانستان از هم پاشیده است و به گمان اغلب دولت خود برای بقای خود دست به ایجاد بحران های جدید می زنند و یا حداقل از بحران ایجاد شده سوء استفاده می کنند وگرنه دولت می توانست از وقوع بحران موجود در ولسوالی قره‌ باغ غزنی جلوگیری نمایند و عاملین جنایت را هرکه باشند و مربوط به هر قوم که باشند از مجرای قانونی، عدلی و قضایی تعقیب نموده و مجازات نمایند.

قضیه قره‌ باغ قضیه یک شبه نیست بلکه ریشه در چندین سال دارد که از قوم هزاره پیوسته قربانی می گیرد و کسی نیست که به دادخواهی مردم هزاره گوش فرا دهد چنانچه همین اکنون ده ها تن از هزاره های قره باغ غزنی در اسارت پشتون ها قرار دارند و ده ها نفر دیگر کشته شدند و هزاران هزار نفرشان هم به یغما رفتند که در نتیجه دادخواهی مردم هزاره بجای نرسید و مسوولیت آن را بسیار ساده به گردن تروریست ها و طالب ها انداختند.

اکنون که دو نفر از هموطنان پشتون به قتل رسیده اند بجای اینکه قضیه را از ریشه ارزیابی کنند و متهم را از راه های قانونی تحت پیگرد قانونی و قضایی قرار دهند و بصورت بی طرفانه وارد قضیه شوند و در جهت خاموشی فتنه دست به کار شوند با طالب ها، تروریست ها و تکفیری ها همدست گردیده اند و صدای تکفیر یک قوم را بلند کرده اند. شاهراه را به روی مردم بسته اند، شهر را فلج کرده اند، زیارتگاه مردم را انفجار داده اند و بالاخره داخل قریه مردم گردیده دو نفر را به قتل رسانیده اند.

از همه ی این حوادث بوی زمان امیر عبدالرحمن خان به مشام می‌ رسد با وجود اینکه در ولایت غزنی وجود اقوام هزاره و پشتون تقریبا مساوی اند ولی ادارات دولتی بصورت مکمل در خدمت پشتون ها قرار دارد که آنها همیشه در خدمت طالبان قرار دارند و طالبان هم در روز روشن از شهر غزنی مالیات جمع آوری می کنند متاسفانه وضعیت بگونه ای است که همیشه و در هر کجایی که باشد هزاره ها ملامت هستند. اگر گروگان گرفته می شوند، کشته می شوند و اموال شان تاراج می گردد فرق ندارد و آنها مستحق این کار هستند و کشته شدن دونفر پشتون اکنون به ننگ پشتون ها تبدیل شده است و از گوشه و کنار افغانستان به طرف غزنی حرکت کرده اند که دوران امیر عبدالرحمن خان را دوباره به خاطره ها زنده نمایند.

متاسفانه ضعف و اختلاف درونی هزاره ها در غزنی عامل دیگری است که تروریست ها به خود اجازه دهند که مانور زمان امیر عبدالرحمن خان دوباره تکرار گردد هزاره ها باید از برطرفی والی بلخ و مقاومت آن در برابر ارگ می آموختند که تروریست ها فقط به زبان زور می فهمند و در غیر آن صورت تا هرجا که خواسته باشند پیش می روند و هرکاری که بتوانند در حق هزاره ها انجام می دهند اکنون هم چشم دوختن به دولت که خود در خدمت طالبان قرار دارد چه درد را می تواند دوا کند؟ دوای درد مردم فقط اتحاد مردم و دفاع از مال و جان مردم است.

حسن علی

>>>   از ماست که بر ماست. نصری های دو آتشه با دلالی و لابی گری بقیه احزاب شیعی را از ساختار حذف کردند تا خود نماینده این ملت ستمدیده باشند. بقیه را خاین و خود را خادم هزاره اعلام کردند و تبلیغ کردند این ملت ... هم به دنبال خلیلی و محقق ... راه افتادند. حالا دو باره شعار وحدت و دست روی قرآن گذاشتن و ... هر که را طاوس باید جور هندوستان کشد.

>>>   ما هیچی حزب وگروهی را قبول نداریم مگر حزب که منافع ملت هزاره ها را تضمین کند .تمام هزاره های غزنی جمع شوید وشما هم از خود دفاع کنید.ا
دلارام

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است