تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ ۱۳۹۶/۱۲/۱۹ | کد خبر: 148217 | منبع: | پرینت |
وضعیت مثل آفتاب روشن است افغان ملتی ها می خواهند حکومت پشتونیزم و تک قومی را بسازند، خون هیتلر در رگ رگ رهبران افعان ملتی ها جاری بوده و میجوشد.
برای انحصار قدرت قبایلی خود از هیچ جنایتی دریغ نکرده و از هر وسیله ای استفاده می کنند. انتحار، انفجار، کشتار و قتل عام کردن هزاره، ازبک و تاجیک در گراف استراتژیک و مانفسیت اسماعیل بون، جنرال طاقت، سلیمان لایق، حنیف اتمر و اشرف غنی احمدزی قرار داشته است.
در کتاب سقاوی دوم این طرح شوم به صورت روشن نوشته شده است و گام به گام با ترورهای سازمان یافته و اعلام صلح یکجانبه و تصفیه اردو و پولیس و امنیت ملی اعمال می شود. جای هیچ تردیدی نیست که تروریست ها، انتحاری ها، قطاع طریق ها، دزدها و همه و همه تا هنوز از یک قوم به نام افغان بوده اند.
ترورهایی که در استرالیا، آمریکا و جاهای دیگر غیر از افغانستان همه توسط افغان ها انجام شده است همه از یک قوم به نام افغان است اما تا هنوز کسانیکه به خاطر جاه، مقام، پول و زمین اصرار دارند که هویت ملی شهروندان افغانستان به نام افغان را بر مردم تحمیل کنند نه تنها اشتباه تاریخی را مرتکب می شوند بلکه نسل کشی مردم خود را امضا کرده اند.
انفجار روز گذشته در نزدیکی مصلی شهید مزاری که از هزاره ها قربانی گرفت تا هنوز 15 نفر کشته و 20 نفر زخمی برجای گذاشته است. این کشتار سیستماتیک آغاز یک جنایت و فاجعه ی هولناک انسانی نیست پس فرجام ترور سازمان یافته و ترور دولتی نیز نخواهد بود بلکه ادامه سلسله کشتارهای زنجیره ای و نسل کشی تاریخی توسط عبدالرحمن در ارزگان، ملاعمر در مزار، بامیان، هرات، شمالی و کندی پشت است پس ما باید بیدار و هوشیار باشیم.
در نتیجه آنچه گفته آمدیم کشتار هزاره ها در واقع طرح ناتمام عبدالرحمن است که اینک توسط اخلاف او در کویته پاکستان و افغانستان اعمال می شود اگر ما برای بقا و حیات فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود مبارزه نکنیم و برمبنای یک طرح پایدار استراتژیک تدبیری نیاندیشیم و در کنار هم استوار، صادقانه و شجاعانه ایستاده نشویم روزگار بدتر ارزگان تکرار می شود.
کشتار و نسل کشی فرهنگی دوم اسد در دهمزنگ هشدار جدی بود و انتقام از جنبش روشنایی در واقع انتقام از جنبش تبسم بود. ما باید در کنار جنبش روشنایی می ایستادیم و توطیه نمی کردیم و از دولت به بهای قتل های زنجیره ای و ترورهای سازمان یافته حمایت نمی کردیم. تا دیر نشده به خود آییم و بیدار شویم. جنگ میرزاولنگ برای زمین استراتژیک بود اینک جنگ در قره باغ، جنگ برای آب و زمین انسان هزاره است.
از طرفی عیاران چون فیض محمد خان هزاره، سلمان سرکاتب، میرزا بیک محمد سرهایشان بردار رفته است. مزاری شهید و یاران اش سر در نقاب خاک کرده اند. اسحاق برگدها در خاک آرمیده اند. کسی از آن عیاران زنده نیست تا تنگ چوقا و کوتل ریگ را از شر دزدان افغان امن سازد. سخن آخر ما باید توان دفاعی مان را به هر وسیله ای ممکن بالابرده و از خود دفاع کنیم. دفاع امری خردمندانه و حق انسانی ما است ما باید مشت محکم و واحد باشیم و از جنبش روشنایی حمایت کنیم.
حسن رضایی
>>> افغان اگر ترقی خواه باشد، طالب نکتایی دار باشد.
>>> صدقه خون هیتلر شوند، این بیوجدانها!!!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است