مرگ و زندگی در دستان نور است.
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۱۴    ۱۳۹۶/۱۲/۲۱ کد خبر: 148328 منبع: پرینت

مرگ و زندگی دست نور است.

اگر نور از بلخ کنار رفت پایان حیات سیاسی غیرپشتون ها است و فاتحه همه را باید خواند.
اگر کنار نرفت و استقامت و هماهنگی با صلاح الدین، دوستم و محقق کرد پیروزی در دستان نور و غیرپشتون ها است.

گل امیری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیری
نور
بلخ
کناره گیری
مردم غیرپشتون
حیات سیاسی
نظرات بینندگان:

>>>   مګر همین نور نه بودکه تکرار میکر د بینی ظالب ودوستم من طالب رابه دوستی قبول دارم ولی دوستم بد تر از ..... است حال چه شده که نور و دوستم یکی شود از سال ۱۳۷۱ تابه حال دوذدان شر وفساد موضع سیاسی را تغیرمیدهند ازموده را ازمودن خطا است
بی خبر

>>>   تبر زدن به پای پنجشیری، تبر زدن به ریشه خودت است !
( به یک مخاطب خاص )
همدیار تاجیک من . میدانم که خودت خود را فهمیده ترین تاجیک جهان میدانی. واژه های بسیار کلان علمی و مسلکی را هم به نامت می چسپانی .
بدان و متوجه باش که هر قدر تف که به سوی پنجشیر و پنجشیری پرتاب می کنی ، به روی خودت فرود می آید. هر قدر دشنامی که به پنجشیر و پنجشیری میدهی به خودت برمیگردد. این را هم بدان که تبر زدن به پای پنجشیر و پنجشیری ، تبر زدن به ریشه و بنیاد خودت است.
به باور من ، تو ، به خودت خنجر می زنی ، تو به خودت توهین می نمایی ، تو ریشه خودت را قطع میکنی . دلم برایت می سوزد که سود و زیان خود را نمیدانی.
من به مقدس بودن و مقدس ساختن هیچ جا و هیچ کس تاکید ندارم و نقد جریانها و افراد را یک امر نیکو میدانم. نمی گویم که نام پنجشیر را مگیر و بعضی از پنجشیری های را که خطا کرده اند انتقاد مکن . سخن من بر سر توهین و تاخت و تاز ناحق و بیشرمانه ای توست که به تمام مردم پنجشیر توهین میکنی و دشنام میدهی. این کار در حقیقت بزرگترین جفا در حق تاجیکان است. این بدون شک به زیان ملت مان است. پیش از هر کار دیگر ، تو باید این بیماری خودت را علاج کنی . این پنجشیری ستیزی ، ترا زمینگیر ساخته است . خودت را تکان بده برادر. بیدار شو .
با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام .
عمر راوی .

>>>   Zahir
حرف های فهیم را یک طفل هم میداند
50 سال قبل از امروز در ولسوالی ما یک مکتب افتتاح شد اما بنام لیسه زرغنکوت که نام پشتون بود اما باشنده های آنجا 100 فیصد تاجیک ازبک بودند همیشه از آن رنج میبردم چرا با وجودیکه صد ها دانشمند شاعر نویسنده ما داریم اما یک نام بیگانه در پیشانی مکتب ما نوشته شده است البته یک طوطیه استبدادی قبیلوی از همان وقت جریان داشت

>>>   هزارسال گربگذرد کسی دوستم نمیشود
بدون دوستم احمدشاه مسعود وربانی هیچ بود چه رسد به عطامحمدنور بچه بیریش میرزا توتله.
جوانان روشنفکر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است