ارگ باز آمار جعلی و شیادانه را برای اغفال مردم بینوا بر شمله ایل خود بست اما چه زود بادی از سوی شمال خواهد وزید و این ترفندسالاران شمله دار را به جنوب و فراسوی مرزهای جنوب پرتاب خواهد کرد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۵ ۱۳۹۶/۱۲/۲۳ | کد خبر: 148512 | منبع: | پرینت |
پاسخ مستند به تلاش غیر مستند جعل سالاران قبیله که من در سال 1356 مدیر طرح و تحلیل آمار نفوس شماری در اداره مرکز احصاییه بودم.
ارگ باز آمار جعلی و شیادانه را برای اغفال مردم بینوا بر شمله ایل خود بست اما چه زود بادی از سوی شمال خواهد وزید و این ترفندسالاران شمله دار را به جنوب و فراسوی مرزهای جنوب پرتاب خواهد کرد و حقایقی را که این چنین در اعماق فریب و خدعه مدفون شده باشد برخواهد تاباند.
جعل کارانی که بدین سان قدرت خلاقه فکرى و شعور خود را از دست داده باشد که برای برده سازی و به زنجیر کشیدن ملیت های تحت ستم محتاج به ارایه آمار جعلی نفوس و دروغ گفتن باشند، حکومتی که اندیشه ی نژادپرستانه تا این حد بیچاره اش کرده باشد بگوید: "ارقام سرشماری در دوران جمهوریت محمد داوود نشان داد که پشتون ها شصت درصد نفوس کشوراند" این (جعل سالار کبیر) یا از آشفتگی فکر و تعقل زیان دیده است و یا جلوی اندیشه هاى روشنگر دیوار مى کشد و مى کوشد توده هاى مردم قوانین و احکام فریبکارانهى آنان را بجاى هر سخن بحث انگیزى بپذیرند و اندیشه هاى خود را بر اساس همان احکام قالبى که برایشان مفید تشخیص داده شده است ارایه کنند.
برای یک پاسخ مستند بر تلاش غیر مستند ارگ برمی گردم به سال 1356 ش که من مدیر طرح و تحلیل آمار نفوس شماری در اداره ی مرکز احصاییه بودم. در این روزها سرشماری نفوس برای نخستین بار در تاریخ کشور به هزینه ی سازمان ملل از سوی اداره ی مرکز احصاییه روی دست گرفته شد. مشاوران آمار نفوس از کشورهای هند، فرانسه و روسیه جهت تدریس شیوه های سرشماری نفوس به اداره ی مرکز احصاییه فرستاده شدند و از دو متود سرشماری مکمل و نمونه ای برای کشور ما که کوهستانی بود سرشماری نمونه ای را و از سه متود احصاییه وی (مود، میدیان و اوسط حسابی) اوسط حسابی را برگزیدند. فرم های رسمی سرشماری از سازمان ملل متحد رسید و سرشماری آغاز گردید.
دراین سرشماری وزارت پلان و احصاییه مرکزی با کارشناسان سازمان ملل مشترکا همکاری می کردند آمار در ریاست طرح و تحلیل می آمد. رییس طرح و تحلیل سردار عبدالله که چندان پشت کار هم نداشت همه کارها را به مدیر عمومی وحدت که جوان بسیار فعال و زحمت کش هزاره بود و از آمریکا در رشته ی احصاییه ماستری داشت می سپرد چون من در بخش توحید و تحلیل آمار کار می کردم کار توحید آن را به من سپرد.
سرشماری در بخشی ازمناطق چون ننگرهار، کامه، لغمان، کنر، ساک، کمری و شیوه کی آغاز گردید. فرم های خانه پری شده دو کاپی داشت که اصل آن به ریاست طرح و تحلیل احصاییه مرکزی و یک کاپی آن به وزارت پلان برای توحید ارقام سپرده می شد.
با دشورای در چند هفته توانستیم آمار جمع آوری شده را با معیارهای احصاییوی توحید کنیم با شگفتی به آمار دقیقی دست یافتیم که پشتون ها در مناطقی که ادعای اکثریت دارند از 35 درصد بیشتر نیستند. شماری از بین اینها هم می گفتند ما پشتون هستیم اما زبان ما فارسی است بنابراین در کامه، لغمان، ننگرهار، حسین خیل کمری و شیوکی 75 درصد مردم به زبان فارسی سخن می گفتند.
بدینگونه با نیمه ی سرشماری نفوس به جعل و سفسطه «تیوری اکثریت » پی بردیم که سال ها با افسانه ی اکثریت مردم را شستشوی مغزی کرده و فریفته بودند. ساعت پنج عصر در دفتر وزیر احصاییه مجلس بود که در آن مجلس علی احمد خرم وزیر پلان و مشاور روسی (استرلسوف) با ترجمان اش (فرهاد علی اکبر اوف)، مشاورین هندی و سردار عبدالله رییس طرح و تحلیل حضور داشتند چون آمار در دفترما توحید می شد باید آقای وحدت از چگونگی توحید آمار برای مجلس گزارش می داد. وی همه با دانش و بینش ژرف آدم ترسویی بود و یارای بیان حقایق را در حضور وزیر نداشت بنابراین از من خواست تا همرای وی در این مجلس حضور یابم و اگر حکیمی اجازه بدهد چگونگی آمار را من گزارش بدهم.
پرونده ها را زیر بغل زدیم و داخل مجلس شدیم وحدت گفت: چون ثریا آمار را با وسواس ویژه ی خود توحید کرده است خواستم تا وی پیرامون آن گزارش بدهد.
عبدالکریم حکیمی که پدرش از لغمان و مادرش از قندهار و خودش یکی از پشتونیست های دو آتشه بود نخست مرا برای خرم و مشاوران خارجی بعنوان یک زن یونیک و بااستعداد معرفی کرد و گفت: این خانم جوان تازه از دانشکده ی اقتصاد فارغ شده است من دقت و پشتکار وی را می ستایم برای همین به وی اجازه می دهم تا از چگونگی آمار گزارش بدهد.
من آرام آرام آمار نفوس را گزارش می دادم تا به آنجا رسیدم که پشتون ها در این مناطق اکثریت نیستند و مردم آنجا بیشتر به زبان پارسی سخن می گویند. حکیمی هرگز تصور نمی کرد که من بی تردید به جعل تاریخی شان اشاره کنم. خواست جلوی مرا بگیرد و با ناراحتی آمیخته با خشم گفت: هنوز سرشماری نفوس در تمام ولایات کشور به پایان نرسیده است و تا چند ماه دیگر همه چیز معلوم خواهد شد.
علی احمد خرم (وزیر پلان) در تضاد با حکیمی گفت: اگر پشتون ها درمناطق خود اکثریت نیستند پس در ولایت های شمال و غرب و مرکزی کشور که هنوز سرشماری نشده چگونه می توانند اکثریت باشند؟ آماری را که ما در وزارت پلان توحید کردم همسانی با گزارش این خانم دارد. مشاوران سر کلافه را گم کرده بودند. حکیمی گفت: شما آقای خرم و شما خانم بها چیز تازه ای را کشف نکرده اید ما بسیار چیزها را می دانیم اما بخاطر اهداف سیاسی دولت در پیوند با مساله ی پشتونستان و خواست رییس جمهور باید پشتون ها را اکثریت نشان بدهیم و ارقام را دست بزنیم.
مشاورهندی گفت: شما که می خواهید آمار جعلی ارایه کنید پس چه نیازی به هزینه ی چند میلیون دالری سازمان ملل برای این سرشماری بود؟ گفتمان شدید الحن بین حکیمی و خرم روی سیاست پشتونستان (تیوری اکثریت) بالا گرفت.
خرم گفت: مساله ی اکثریت نشان دادن پشتون ها در پالیسی های شوونیستی شما ابعاد گوناگون دارد. برجسته ترین ستم که در تاریخ معاصر افغانستان تداوم یافته این است که از نظر ساختار سیاسی نظام قبیله ای افغانستان وجود یک تاجیک، یک هزاره و یک ازبک در حاکمیت دولت به گونه ی غصب حاکمیت مورثی قبیله ای به شمار می آید.
حکیمی برایم گفت: این مجلس بین دو وزیران و مشاوران خارجی است شما می توانید تشریف ببرید.
خرم گفت: آقای حکیمی شما نخست وی را بعنوان یک خانم آگاه و یونیک اجازه ی نشستن و صحبت کردن دادید حال که به حقایقی اشاره کرد مرخصش می کنید؟
من مجلس را ترک کردم و خانه رفتم. فردا که به دفتر آمدم وحدت برایم گفت: تنش ها بین دو وزیر شدت گرفت اما من ندانستم که چرا استرلسوف مشاور روسی از سیاست دولت در قبال مساله ی پشتونستان و تیوری اکثریت پشتون ها دفاع می کرد؟
پس از چند روز به تاریخ 25 عقرب 1356 خبر رسید که شخصی به نام مرجان وزیر پلان را ترور کرده است. به پندار وحدت که رفیق نزدیک علی احمد خرم بود علت ترورش را پافشاری وی روی سرشماری دقیق و شفاف نفوس و نفی سیاست پشتونستان می دانست که بر مبنای سیاست های شوونیستی ترورش کرده اند.
با یک حس گنگ دریافتیم که در فاجعه ی قتل خرم بین استرلسوف مشاور روسی و مرجان (قاتل خرم) که از پیروان حزب دموکراتیک خلق بود یک پیوند منطقی و سازمان یافته وجود دارد.
گروهی گفتند که بعد از سفر نافرجام داوود به مسکو شوروی ها در پی بهم زدن نظم و امنیت رژیم داوود به ترور خرم دست زده اند و شاید هم چیزهای دیگری زیر پرده ی ابهام قرار داشته باشد.
همان روز فرهاد علی اکبروف ترجمان استرلسوف را در راهروی پایین دفتر احصاییه دیدم وی که تاجیکی و خود هزاران داغ نهان از ستمگری روس ها در دل داشت از برخورد مجلس چند روز پیش و قتل خرم متاثر بود.من زمان را مناسب دانستم و پرسیدم: چرا آقای استرلوف از سیاست پشتونستان و تیوری اکثریت دفاع می کرد؟
وی به دور و برش از سر احتیاط نگاهی کرد و آرام گفت: چون دختر صادق و آزاد منشی هستی، برایت احترام قایلم و به تو اعتماد می کنم. روس ها پژوهش هایی در زمینه ی تاریخ افغانستان و تاریخ منطقه دارند آنها می دانند که محمد داوود از زمان نخست وزیری خود به سیاست شوروی و پشتونستان دل بسته بود. کرملین وی را به تار خام پشتونستان آزاد بسته است تا تشنج و تنش ها را بین پاکستان و افغانستان روی خط دیورند پیوسته داغ نگه دارد اگر چنین نباشد پاکستان با پیوندهای نیک حسن همجواری افغانستان را بسوی پیمان نظامی سنتو و سیاتو می کشاند آنگاه طرح مثلث سه گانه ی (ایران، افغانستان و پاکستان) عملی شده و افغانستان در دامن آمریکا خواهد افتاد.
در این اواخر محمد داوود دریافته بود که پشتون های قبایل آنسوی مرز دیورند کوچکترین دلچسپی به افغانستان فقیر ندارند. آنها آنسوی مرز کار و تجارت دارند، به دریا راه دارند، خط آهن دارند، بیمارستان و مکتب و دانشگاه دارند اینجا چه دارند؟ حتی رهبران پشتون (نشنل عوامی پارتی) گفته اند ما پاکستانی هستیم و پاکستان با همین نقشه هویت ملی و بین المللی دارد و شناخته شده است. تنها چیزی که پشتون های دو سوی مرز از شوروی ها می گیرند پول است.
دو روز پس از قتل میر اکبرخیبر حکیمی در جمع همکاران گفت: چند شب پیش در دعوت سفارت شوروی نور محمد تره کی که سرش گرم ودکای روسی بود برایم گفت درمورد پروژه ی سرشماری نفوس اداره ی شما باید خاطر نشان کنم که "این سر شماری هرگز صورت نخواهد گرفت". هنوز بیشتر از هشتاد درصد سرشماری باقی مانده بود که با کودتای ننگین هفته ثور تره کی و امین در تبانی با شوروی ها مانع تداوم سرشماری نفوس شدند.
پس از کودتای هفت ثور سلطان علی کشتمند بعنوان وزیر پلان و رییس عمومی مرکز احصاییه را مقرر گردانید. به تاریخ 12 ثور به امتداد دهلیز مرکز احصاییه صدها چوکی ها گذاشته شد و تمام کارکنان آن اداره را برای شناسایی وزیر جدید پلان و احصاییه مرکزی دعوت کرد. سلطان علی کشتمند نخست از برگشت ناپذیری «انقلاب شکوهمند ثور!» سخن راند و سپس بزرگترین خیانت ملی را بشارت داد که سرشماری نفوس دیگر ادامه نخواهد یافت.
ثریا بها
>>> مناسفانه از اول یعنی از روزیکه نام این کشور افغانستان شده است تهداب این کشور غلط گذاشته شده است و اکنون سخت است که تهدابش راست شود تا از ریشه خراب نشود و تهداب جدید برایش انداخته نشود.
>>> واحد پولی افغانی هویت افغانی فرهنگ افغانی و غیر کجایش منطق داره
>>> در كشور ما هيچ چيزى ملى وجود ندارد. همه اش تقلبى و براى فريب است
>>> ۲۵۰ سال است که حاکم و فرمان روا هستید ، از شما آموختیم ! مردم عادی تان خبر نداشتیم و از پادشاهان تان یاد گرفتیم ، کور کردن برادر را از امیر دوست می خان ، وطنفروشی را از امیر عبدالرحمن خان ، پدر کشتن را از امیر امان خان ، قسم خوردن به ورق قرآن را از نادر خان ، خواب کردن را از ظاهر خان ، مال مردم خوری را از وزیرمامد گل خان ، چال و نیرنگ مردم فریبی را از داود خان ، استاد خود توسط بالشت کشتن را از حفیظ الله امین خروتی ، گریختن شبانه را از داکتر نجیب ، آدم کشتن را از ملا عمر ، شیر شدن را از کرزی ، نان خوردن و به نمک دان ..... را از غنی کوچی .
>>> اوغان ها اصلا از کوه سلیمان اند ، به غیر از کوه سلیمان ، در هر جایی اوغانستان که هستند ناقل هستند . تاریخ بخوانید .
>>> ریاست جمهوری هم میراثی نیست که همیشه به دست یک قوم باشد ولو با تقلب و خیانت.
>>> زبان پشتو ۵۰ سال عمر دارد
گرامر زبان پشتو در دوران شاهی ظاهر شاه بنیاد گزاری شد ، پیش از این پشتو نه گرامر داشت و نه هم زبان رسمی بود ، یک تعداد دوستان فکر میکنند که پشتو در زمان احمد شاه ابدالی و یا میرویس هوتکی زبان رسمی شد لیکن چنین نیست بلکه در آن زمان زبان رسمی ابدالیها و هوتکیان فارسی بود و نام کشور خراسان ،
نام کشور در وخت عبدالرحمان خان از خراسان به اوغانستان تبدیل شد و زبان پشتو در وقت ظاهر زبان رسمی
>>> پشتونها افغان 25 درصد نفوس ندارند انهم طبق احصاییه های رسمی خودشان و دلیل اینکه شناسنامه های برقی راتوزیع نمیکنند همین است که درصدی اصلی شان آشکار میشود.
kabuli
>>> این قوم.... و .... مانع تمام امکانات پیشرفت کشور شده اند۰ با لجاجت مانع سرشماری عمومی میشوند، قانون ثبت احوال را مانع میشوند، توزیع شناس نامه های الکترونیکی را مانع میشوند، خلاصه هرچه که بنفع ارتقاع عمومی کشور باشد ولی به مزاج و دروغ های قبیله سازگار نباشد مانع آن میشوند
aryan
>>> با این سیاست های « افغانی » شان ، افغانستان و مردم افغانستان را تباه کردند ولی هنوزهم هیچ درسی نگرفتند.
>>> خواهرمحترم به یک شخص بگو به قبیله تعرض نکو بیاربد است جرم اگرباشد فردی است
>>> اگربیاد شما باشد قبلا هم یک بادی ازطرف شمال وزیده بود آخرش بسیارساده به کولاب انحامید اگرمنظورتان ازهمان باد باشد بیغم باش آنراقبلا تجربه کرده ایم ووزنش برای مامعلوم است برای عیان چی حاجت به بیان است
>>> برای افغانها تمامش منطق دارد وبرای غیرافغانها شاید منطق ندارد
>>> از روزیکه اشرف غنی احمدزی عوام فریب قومگرای معتصب قوم بحیث ریس جمهور توافقی دو تیم انتخاباتی تعین و مقرر شده هرروز بعوض اینکه در پی اتحاد و اتفاقمردم و ترقی و پیشرف کشور و اوردن زمینه کار به مردم بیکار دست بکار شود زوز تا روز در پی نقوذ قومی در پست های کلان دولت و ارقام بلند فیصدی از قوم پشتون یعنی قوم خودش جعل و تقلب و خایانت را یکی پی دیگری انجام فکر میکند کهاکثریت مردم این ارقام جعلی و ساختگی نفوس قوم شانرا میپذیرند و ارام مینشینند شرم باد به چنین ریس قومگرای معتصب .
>>> زندگی در بند و قید رسم عادت مردن است
دست دست تست بشکن این طلسم ننگ را
بیدل
قلمت رسا وگهر بار بانوی فرهیخته ثریا بها
>>> ازخوانندگان کرام میخواهم این گزارش واقعیت گرانه خواهرعزیز ثریا بها را
سیف save نمایند چون یک سند گویای تاریخی است .
منهم درین سالها در پروژه توزیع تذکره سردار داوود خان در بست ریاست سجل و ثبت احوال نفوس
وزارت داخله به حیث رییس گروپ توریع تذکره و خانه پوری جدولهای دموگرافی
موظف شده بودم و چیز هایی را درک کرده بودم اما نه به معلومات خواهر بها
که یک گوشه از روایت مستند و شهادت از درون نظام است .
م .ش . ف کابل
>>> ما احصایه ګیری خواهیم کرد و ثابت خواهد شد که ما اکثریت قاطع هستیم! ...
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است