حقیقتى در مورد چشم ها که نمی دانستید
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۴۸    ۱۳۹۶/۱۲/۲۳ کد خبر: 148529 منبع: پرینت

حقیقتى در مورد چشم ها که تا کنون نمی دانستید:
1. هنگامی که به فرد مورد علاقه خود نگاه می کنید، مردمک چشم شما ۴۵ درصد بزرگتر می شود.

2. قرنیه چشم انسان مشابه قرنیه چشمان ماهی گوشت خوار (کوسه ماهی) است و به همین خاطر در جراحی های مربوط به چشم می توانند از آن برای پیوند به چشم انسان استفاده کنند.

3. هر چشمی ۱۰۷ میلیون سلول دارد که تمامی آنها به نور حساس هستند.

4. از هر ۱۲ مرد یکی از آنها کور رنگی دارد.

5. چشم انسان فقط سه رنگ اصلی یعنی سرخ، آبی و سبز را می بیند و بقیه رنگ ها، ترکیبی از این سه هستند.

6. چشم انسان حدود ۲٫۵ سانتی متر بوده و حدود ۸ گرام وزن دارد.

7.فقط یک ششم از کره چشم انسان بدون پوشش است و ما آن را می بینیم.

8.هر فرد به طور میانگین در طول زندگی خود فقط ۲۴ میلیون تصویر متفاوت می بیند.

9. در حالیکه اثر انگشت انسان ۴۰ مشخصه منحصربه فرد دارد، عنبیه چشم هر فرد نیز ۲۵۶ مشخصه خاص خود را دارد. به همین خاطر است که در سال های اخیر برای اهداف امنیتی از اسکن های شبکیه چشم (رتینا) استفاده می کنند.

10. سرعت پلک زدن انسان ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلی ثانیه است به طوری که در یک ثانیه می توان ۵ بار پلک زد. پلک انسان، پرسرعت ترین عضو بدن محسوب می شود.

بها بقایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
چشم
انسان
نظرات بینندگان:

>>>   چشم انسان عبارت از یک لینز سی میگا پیکسل است، در حالی که چشم عقاب سی برابر چشم انسان تیز تر است، یعنی یک لینز هزار میگا پیکسلی است که شکار خود را از هوا از بلندی ده هزار متر، بخوبی مشاهده میکند و چشم خود را فوکس میکند و خود را بالای شکار خود می اندازد و آنرا با چنگال خود گرفته، دوباره پرواز میکند و شکار خود را در لانه خود برده و نوش جان میکند.
همچنان حس شامه سگ ها نیز به مراتب از حس شامه انسانها قوی تر است که بوی صاحب خویش را از فاصله چند صد متری حس میکند و قبل از آن که صاحب اش به خانه بیاید، به دویدن به طرف دروازه خانه و دمبک زدن از شوق و خوشی شروع میکند.
پس اینها همه نتیجه تکامل حیات زنده جانها در روی زمین در طول سه م نیم ملیارد سال است که در طی این تکامل نظر به ضرورت و بخاطر تطبیق خود با محیط ماحول خویش ، زنده جانها دارای حواس مختلف با کمیت و کیفیت مختلف، بمیان آمده اند و این حواس ها در آنها انکشاف نموده اند.
پرندگان غرض پرواز از مکان های تابستانی خود در شمال به مناطق زمستانی خود در جنوب کره زمین در منطقه خط استوا نیز از حس ششم خویش که عبارت از حس راه یابی و یا نویگیشن است و در آن از مدار مقناطیسی کره زمین استفاده میکنند، استفاده میکنند تا از مسیر درست خویش منحرف نشوند.
بنآ اینها همه دلالت به تکامل تدریجی حیات در روی زمین میکند.
نه این که نظام خلقت باشد و خالق بگوید که این چشم سی میگا پیکسلی از تو انسان باشد و این چشم هزار میگا پیکسلی از تو عقاب و یا این که این بینی ضعیف از تو انسان باشد و این بینی قوی از تو سگ باشد و یا تو انسان در راه که میروی از مردم راه را پرسان کن که کجا میرود که راه گم نشوی و تو پرنده برای این که راه را گم نکنی از مدار مقناطیسی کره زمین استفاده کن.
بنآ علم یاد بگیرید و از عقل و منطق کار بگیرید و از جهان خلقت دوری جویید که شما را به نادانی و دروغ و بی دانشی و بی سوادی سوق میدهد.

>>>   تئوری تکامل یک بینش کوتاه بینانه به واقعیت موجودات وذرات عالم است کسانی که هنوز میخواند از این تئوری شکست خورده گپی برای گفتن داشته باشند و آن را اثبات کنند هر روز به قبرستان های چند هزار سال قبل به دنبال جمجمه های اولین اجداد میمون تکامل یافته خود میگردند که تا هنوز هم به همین توهم هستند به گفته این اشخاص اگر چنین هست چرا زنجیره تکامل از میمون یا بوزینه تا اولین انسان حتی یک جمجمه هم ندارد.(برای معلومات بیشتر لطفا کتاب نیرنگ تکامل از هارون یحیی را مطالعه نمایید).
مطلب بالا راجع به چشم بود بهتر است که این را هم بدانید که اولین کسیانی که چشم را جراحی نمودند همه به خلقت انسان توسط یک ذات توانا ایمان داشتند.
(احدی از هرات)

>>>   به نظر دهنده دوم!
خدمت شما عرض شود که، در طول سه و نیم ملیارد گذشته که از پیدایش حیات و تکامل آن در روی زمین میگذرد، بیشتر از صد ملیارد نوع زنده جانها در روی زمین زندگی کردند و تکامل یافتند و از بین رفتند و فعلآ در حدود سی میلیون نوع آن در روی زمین که شامل انسان و حیوانات و بکتریاها و پلانگتون ها و نباتات و قارچ ها و غیره میباشند، وجود دارد و از میان آنها نیز هر سال یک تعدادی از آنها از بین میروند و در عوض اش یک تعداد دیگر پدید می آیند.
دانشمندان فوسیل شناسی یک تعداد زیاد بقایای استخوان ها و فوسیل های این زنده جانها را به شمول شامپانزه ها و گوریلا ها و میمون ها و هومو زاپیس و هومو اریکتوس و نیاندراتالا و غیره را از مناطق مختلف کره زمین از قاره افریقا گرفته تا آسیا و اروپا و امریکا از زیر ریگستانها و کوه ها و دشت ها و از میان احجار کشف و پیدا و تحقیق نمودند.
اما اکثریت بقایای صد ملیارد نوع زنده جانهای گذشته زمین، در اثر حوادث طبیعی کره زمین و همچنان گذشت زمان از بین رفته اند و به خاک تبدیل شدند و این خاک که شامل منرال ها است، توسط ریشه گیاهان جذب شده است و این گیاهان توسط عملیه فوتوسینتیز انرژی آفتاب را با این منرال ها در برگ های خود جذب کرده اند و این برگ ها توسط کدام گوسفند و یا گاو خورده شده اند و بدین تر تیب این منرال ها داخل وجود گاو و یا گوسفند میشود و با خوردن گوشت و گاو و گوسفند توسط خودت، این منرال ها داخل وجود خودت شده است و یا هم این منرال ها در آب منحل گردیده اند و با خوردن یک گیلاس آب، این منرال ها داخل وجود خودت میشوند و زمانی که خودت پیر میشوی و حجرات بدن ات پوسیده میشوند و دیگر قابلیت ترمیم خویش را ندارند، خودت مریض میشوی و ترک حیات میکنی و به زیر خاک سپرده میشوی و وجود ات به خاک تبدیل میشود و دوباره منرال های وجود ات و یا همان خاک وجودت توسط گیاهان جذب و این پروسه در طول سه و نیم ملیارد سال گذشته موجودیت حیات در روی زمین ادامه داشته است و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
اولین موجودات زنده روی زمین همین میتاخوندروم که در تمام حجرات موجودات روی زمین بشمول انسانها وجود دارد و عبارت از یک دستگاه تولید انرژی است که از مواد مفیده وجود درین دستگاه انرژی تولید میشود و حجرات بدن برای فعالیت و زنده ماندن و احیای دوباره خود ازین انرژی استفاده میکند.
چیزی که ار تباط به چشم میگیرد، اولین موجودات زنده روی زمین نه تنها چشم نداشتند، بلکه مغز نیز نداشتند. اینها همه در مراحل بعدی نظر به ضرورت موجودات زنده و بخاطر تطابقت آنها با محیط ماحول و بخاطر ادامه حیات و تولید نسل و غیره تکامل نمودند.
همین حالا در روی زمین تمام موجودات زنده اشیأ را بصورت رنگه مثلی که انسانها میبینند، دیده نمیتوانند و حتی در میان خود انسانها نیز افرادی وجود دارد که اشیأ را بصورت رنگه دیده نمیتوانند و یا کور هستند و کاملآ دیده نمیتوانند.
آیا میدانید دلیل آن چیست؟ دلیل آن عوارض جنیتیکی است که جن هایی که در طول تکامل حیات تکامل کرده اند و سبب دیدن اشیا توسط چشم ما بصورت رنگه میشوند، نقص پیدا میکنند و یا از بین میروند و غیره عوامل، ما نمیتوانیم که اشیا را بصورت رنگه ببینیم و یا کاملآ از دید اشیا محروم میشویم و کور میشویم.
این خود دلیل بر تکامل نه تنها خود انسانها، بلکه تکامل هر عضو از اعضا بدن آنها میکند.
بدن تمام موجودات زنده بشمول انسانها از ارگان ها ساخته شده اند. این ارگانها از رشته ها ساخته شده اند. این رشته ها از حجرات ساخته شده اند . این حجرات از هسته و غشا حجره ساخته شده اند. در هسته حجره یک سیستمی به شکل مارپیچی وجود دارد که عبارت از دی،ان،آ و یا همان کتابخانه حجرات وجود شما که مشخصات تمام وجود شما در آن ثبت است وجود دارد.
این دی،ان،آ شامل پنجاه فیصد دی،ان،آ وجود مادر و پدر شما است که در هنگام القاح تخمه آنها و تشکیل جنین شما در بتن مادر بوجود می آید. اما در طول حیات شما امکانات تغیرات این دی، ان،آ شما در اثر تاثیر محیط اطراف شما بر وجود شما نیز وجود دارد.
این دیان،آ از آر،ان،آ تشکیل شده است که از پروتین ساخته شده است و پروتین از چند نوع تیزاب مورچه که در پهلوی هم قرار گرفته اند( ما حالا از بیولوژی بطرف کیمیا مراجعه میکنیم)،
خود تیزاب مورچه از مرکبات عناصری مانند کاربن و آکسیجن و هایدروجن و نایتروجن و فاسفور و دیگر عناصر تشکیل شده اند و هرکدام این عناصر از اتم ها تشکیل شده اند و اتم ها از هسته و مدار تشکیل شده اند( ما حالا بطرف فزیک کوانتومی میرویم). در هسته اتم پروتون و نیوترون وجود دارد و در مدار آن الکترون. نیوترون از یکجا شدن یک الکترون و پروتون بوجود می آید که از نگاه چارچ برقی خنثی است و پروتون از کوارک ها تشکیل شده است و کوارک ها از ذرات خوردتر دیگر و آن ذرات خوردتر دیگر از ذرات خوردتر دیگر و به همین منوال ما میرسیم به یک ذره یی که به اندازه ده به توان منفی سی و پنج متر است که از این سرحد به آنطرف ماده دیگر به انرژی تبدیل میشود و دیگر ماده یی وجود ندارد.
علما و دانشمندان فزیک تا بحال توانسته اند در شتاب دهنده اتومی که در سویس وجود دارد، با شتاب داده دو پروتون با سرعت معادل نود و نه فیصد سرعت نور و تصادم آنها با یکدیگر، ذرات تشکیل دهنده پروتون ها را که عبارت از کوارک ها و چند ذره دیگر است، از هم جدا کنند و آنها را مورد بررسی قرار دهند.
اما برای جدا سازی این ذرات کوچکتر از یکدیگر، ما ضرورت به انرژی یی داریم که در آغاز پیدایش کیهان در آن به شکل متمرکز وجود داشت. اما این یک کار امکان ناپذیر است. زیرا این انرژی حالا در تمام فضای کیهان بطور غیر متمرکز بصورت انرژی تاریک و ماده تاریک و ماده قابل دید، پراگنده است و دیگر آن تراکم اولی خود را ندارد.
در نهایت ما همه موجودات زنده و غیر زنده از انرژی تشکیل شده ایم و مواد وجود ما نیز به جز از تراکم انرژی که در اثرتجزیه این مواد، این انرژی آزاد میشود و هیچ ماده یی باقینمی ماند، چیز دیگری نیست.
اما طبیعت وجود ما را که از آب و خاک ساخته شده است، دوباره به آب و خاک تجزیه میکند و خاک وجود ما میتواند در لابراتوار ها و شتاب دهنده ها به ذرات کوچکتر تجزیه شوند که در اثر این تجزیه شدن مواد، هر دفعه یک مقدار انرژی مواد تشکیل دهنده وجود ما آزاد میشوند.
اما برای تجزیه کوارک های تشکیل دهنده پروتون های عناصر وجود ما، به تراکم انرژی بک بن و یا آغاز پیدایش فضای کیهان ضرورت داریم، که این مقدار انرژی در اختیار ما نیست.
پس وجود ما از انرژی یی تشکیل شده است که از پیدایش آن سیزده و نیم ملیارد سال میگذرد و در طول این سیزده و نیم ملیارد سال به اشکال مختلف تبدیل شده است و در وجود مواد و زنده جانهای مختلف جا گرفته است، تا به وجود ما رسیده است.
دفعه دیگر هر وقتی که مشت خویش را بر روی میز می کوبی و میگویی که چرا این واقعیت را من قبلآ درک نکردم، بدان که دلیل آن عقب ماندگی جامعه افغانستان است و انرژی که تو برای کوبیدن مشت خویش بر روی میز استفاده کردی، از پیدایش آن سیزده و نیم ملیارد سال میگذرد .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است