آلن بديو در نقدي كه بر "اخلاق مبتنی بر حقوق بشر" دارد به نكته جالبی اشاره می كند و آن اينكه "انسان در مقام قربانی، حيوان رنج كش يا جسم نحيف فانی تا حد وجودی حيوانی تنزل پيدا می كند و هويت اش به هويت ساده و ناب موجود زنده تقليل می يابد".

چون قربانی شدن در معرض فنابودن و درد و رنج كشيدن صفات همه انواع جانوران است. قربانی بودن و ستمديده بودن هيچ ارزشی ندارد نه تنها ارزش دارد كه مايه ننگ هم است و تازه اينكه گزارش های بازماندگان قربانيان اردوگاه های مرگ در آلمان نازی نشان می دهد كه شكنجه گران و بازجويان بخاطر آن به سهولت می توانستند با قربانيان بدرفتاری كنند كه آنها در نخست انسانيت زدايی شده و واقعا حيوان شده بودند.

بديو اما چيزی را كه شايسته انسانيت انسان می داند تلقی او به مثابه موجود فناناپذير است. او بدين عقيده است كه فناناپذيری انسان وقتی به نمايش گذاشته می شود كه وی عليرغم همه ستم ها، دردها و رنج ها از تسليم شدن در برابر ستمگر امتناع ورزد، مقاومت كند و تلاش نمايد انسانيت خود و هويت اخلاقی خود را حفظ نمايد. اين بعدی از انسان است كه وی را تبديل به موجود لايزال می كند و در نتيجه چنين انسانی است كه "حق" دارد.

اگر به تاريخ هزاره ها از اين منظر بنگريم شخصيت های بسياری در تاريخ افغانستان وجود داشته اند كه از اين قوم شريف بعنوان قربانی ياد كرده اند. كتاب های تاريخ را كه بخوانيم -از فيض محمد كاتب تا غبار و ديگران- همه بر مظلوميت هزاره ها و قتل عام شان توسط امير عبدالرحمان خان ناليده اند اما آنكه آمد با مقاومت خود از هزاره بعنوان يک هويت لايزال، مقاومت گر و فناناپذير سخن گفت مزاری بود.

ايستادگی و حق خواهی های مزاری، صفات قربانی و ستمديده را از هزاره زدود و اين قوم را بعنوان يک هويت فناناپذير تثبيت كرد. هويتی كه وجود دارد و هيچ كسی هم نبايد جرات كند كه در سر هوای نابودی اش را داشته باشد.

عبدالشهید ثاقب

>>>   قوم یهود هم می گوید که قوم برگذیدۀ خدا اند.
قوم هزاره هم دو چیز را بلد است. یا قهرمانان تاریخ اند یا مظلومان تاریخ.

>>>   چرا شما .... یکسره بالای هزاره تبلیغ میکنید؟
کسی هزاره را قربانی نمیکند ، رشد بشری هزاره از پوهنتونهای و شهرهای افغانستان تا به استرالیا و کانادا و سراسر اروپا رسیده ، هزاره بشردوست دارد ، دانش دارد ، مرادعلی مراد دارد و هزاران نخبه جوان مانند سردار و اساتید پوهنتون دارد که بی جوره هستند ، سرگهای هزاره جات شدیداً زیر کار است و خلاصه هزاره از هر قومی بالا شده!
هزاره طرفدار آرامی و ثبات است ، طرفدار دولت و تذکره الکترونیکی،بخاطر مدیریت انسانها، است ، طرفدار انتخابات دولت به کمک اردو و پلیس است ، و هزاره طرفدار مدرنیزه شدن و سرمایه گذاری خارجیها و آزادی است! ....
...
استاد پوهنتون هزاره

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است