تاریخ انتشار: ۱۲:۵۹ ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ | کد خبر: 148607 | منبع: | پرینت |
در دو روز گذشته، داستانی از یک کودک یا به عبارت دیگر، از یک نوجوان با هوش در شبکههای اجتماعی پشتوزبان دستبهدست میشود که حیفم آمد آن را به فارسی برنگردانم و با دوستانم شریک نکنم.
خُب ماجرای ما به روز سهشنبه 22 حوت برمیگردد. سمیر 11 ساله در یکی از خیابانهای شهر خوست منتظر بود تا شاید کسی برای حمل بار، به او مراجعه کند. سمیر مدتی است که به خاطر گذران زندگی خود و خانوادهاش، با گادی دستی، بار بری میکند. سرانجام پس از ساعتی انتظار، یک چوپان در لباس مردم کوچی، گوسفند بیمار خود را از یک موتر پایین کرد و از سمیر خواست تا در قبال 10 افغانی، گوسفند را به محله قصابها برای ذبح ببرد.
سمیر در آن لحظه متوجه نبود که این آخرین محموله او خواهد بود. به هر حال سمیر به سوی دُکانهای قصابی با معیت صاحب گوسفند، حرکت کرد. این کودک با هوش در مسیر، متوجه بیماری گوسفند شد و ناگهان تکانی خورد و تصمیم گرفت که نباید هموطنانش با خوردن گوشت گوسفند مریض، دچار بیماری شوند. او موقع فروش این گوسفند، قصابها را در جریان مریضی گوسفند قرار میداد تا از خریدن آن صرف نظر کنند اما چوپان هربار به قصاب دیگری مراجعه میکرد.
وقتی سمیر اصرار چوپان را برای فروش گوسفند مشاهده کرد، تصمیم دیگری گرفت و یک راست به سوی پلیس رفت. سمیر، پولیس را در جریان فروش گوسفند بیمار قرار داد. پولیس نیز سمیر، گوسفند و چوپان را به شهرداری خوست معرفی کرد تا شهردار دراین باره تصمیم بگیرد. وقتی شهردار از قضیه اطلاع یافت، دامپزشک یا داکتر حیوانات را برای معاینه گوسفند فراخواند و از سمیر نیز بابت هوشیاری، دیانت و ذکاوتش، تشکر کرد و مبلغی پول نقد به او کمک نمود.
سمیر هنوز ساختمان شهرداری خوست را ترک نکرده بود که یک نهاد خیریه نیز از ماجرا اطلاع یافت. نمایندگان این نهاد، در همان لحظه 8 هزار افغانی پول نقد به سمیر هدیه دادند و متعهد شدند که هر ماه به او 8 هزار افغانی کمک خواهند کرد؛ البته به شرط آن که سمیر درس بخواند. همچنین نمایندگان این نهاد خیریه در مقابل شهردار خوست قول دادند که تمام هزینههای تحصیل خصوصی سمیر را تا صنف دوازدهم پرداخت کنند.
سمیر از روز چهارشنبه، گادی دستی خود را کنار گذاشته و اکنون در آستانه ورود به یکی از آموزشگاههای خصوصی شهر خوست است. تصویر زیر، سمیر را نشان میدهد که با گوسفند بیمار، در محوطه شهرداری خوست ایستاده است.
برگردان: مرادی پنجشنبهشب 96/12/24
>>> خداوند عمر دراز و زندگي مرفه برايش عنايت كند
>>> ستگار دهگان en 38 anderen.
جنگ عليه تروريزم بين الملي (طالب داعش ) را هزاره ازبك تاجك ميكنند
شهيد زخمي همينها ميشود
حكومت و عيش حكومت باچوكي هاي بلند با معاشهاي دالري را پشتونها
من فهرست همه شهدا را خواندم اصلن يك نفر از قبيله پشتون نبود
اين انصاف نيست برادر پشتون يا اينطرف باش تمام امتيازت را از اينطرف بگير ويا آنطرف باش وتمام امتيازت را از آنطرف
>>> بيشك بچه وطن به صداقت تو
>>> چى مرض داشت اين گوسفند؟؟؟
>>> حتماّ فردا هزاره ها ادعا می کنند که به صد ها بچۀ هوشیار تر از سمیر دارند، چرا به آنها کمک نمی شود. پس فردا تاجک ها و ازبک ها و غیره اقوام کشور به همین منوال ادعا می کنند که چرا .....
>>> جالب بود ۔
یوسف زی
>>> افرين صد افرين باين نو جوان زحمت كش وطن ما
>>> آفرین به این خودک هم وطن
>>> چه زیبا
>>> خداوند برای همیشه ترا از مزیضی معاف گرداند
>>> آفرین بر شیر که سیمر نوشیده است و آفرین بر صداقت و غیرت سمیر . آفرین بر پدر و مادر سمیر .
>>> این یک درامه بوده یا اعلان تجارتی؟؟؟
و دوم: در خوست کسی افغانی مفغانی را نمی شناسد. کلدار کلدار
غم درون
>>> آیا این کودک معصوم و با احساس عالی انسانی کفته است است که من کودک پشتون و یا این و آن هستم چرا همه چیز را از نگاه تعصب ملیتی نگاه میکنید چرا نمیگوید کودک با هوش وطنم کودک دلسوز کشورم که ترس از خوردن گوشت گوسفند مریض را توسط هموطنانش داشت و این شجاعت و احساس عالی را از خود نشان داد افتخار به این کودک وطنم. ولید پروانی
>>> کاش سردمداران ما هم به اندازه سمیر وجدان میداشتند و گوشت حرام را مردار را از خارج وارد نمی کردند
همین اکنون روزانه به صدها تن کوشت گوساله خارچی بنام گوشت گوساله داخلی بالای مردم به فروش میرسد و صد نوع مرض از این گوشت ها بوجود آمده و لی سردمداران چون در این تجارت شریک استند با حیات مردم بازی میکنند و به اندازه سمیر هم ایمان و وجدان ندارند
>>> خداوند ج حفظش کند
>>> چى مرض داشت اين گوسفند؟؟؟
هه هه هه
>>> گوسفند HIV ایدز داشت
>>> آفرین سمیرجان همه ماباید حرف حق راعمل کنیم نه فقط حرف بزنیم
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است