قرار است افزون بر آنچه تا حال صورت گرفته، ۲۰ هزار خانوار کوچی از پاکستان، به هرات انتقال داده شوند و در اینجا برای آنان زمین توزیع گردد و شهرک ساخته شود! که جز اشغال مناطق و سیاست تسلط تباری مفهوم دیگری ندارد | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ | کد خبر: 148681 | منبع: | پرینت |
اینکه میگوییم کشور ما خانهی مشترک همهی شهروندان است، سخنی بهغایت نیکو است و نیکوتر از آن، اینکه هر شهروند، در هر شهر و ولایتی که خواسته باشد، حق زندگی دارد. این حق بهحدّی مسلّم است که مخالفت با آن معاندت با حقوق ابتدایی انسانها بهحساب میآید!
تا اینجا همهچیز عادی است؛ یعنی خانهی مشترک و اینکه هرکدام از اعضا در هرگوشهی این خانه که خواست زندگی کند، زندگی میکند! مثلاً یک هراتی دوست دارد یا نیاز دارد که در کابل زندگی کند، میرود و در کابل زندگی میکند؛ یا یک قندهاری دوست دارد یا نیاز دارد که در هرات زندگی کند؛ میآید و در هرات زندگی میکند! به همینگونه یک جلالآبادی در غزنی؛ یا یک غزنوی در بلخ یا یک بلخی در بدخشان زندگی میکند و هیچکسی حق ندارد که در این باره گپ و سخن کم و زیادی داشته باشد! هرکس در هرجایی این سرزمین که خواست زندگی میکند و این حق مسلم اوست و کسی نمیتواند که این حق را از او سلب کند یا نفس اینکار را زیر سوال ببرد!
در این میان آنچه غیر عادی و ناروا بهنظر میرسد، سیاستهای تبارگرایانهیی است که از گذشتههای تقریباً دور تا کنون، برای اهداف خاص سیاسی به اجرا درآمده و نظامهای تبارگرا، گروههایی از قوم خاصی را به کوچ از جایی و سکونت در جای دیگر وادار یا تشویق کردهاند! چنین اعمالی که به منظور تسلط یک قوم بر قوم دیگر صورت گرفته؛ تا کنون پیامدهای ناگواری را در مناطق اجرای چنین سیاستها در پی داشته است!
مثلاً وقتی بخواهیم عوامل عمدهی ناامنی را در چنین مناطقی بررسی کنیم، میبینیم که عمدهترین عامل، همان حضور گروههای قومی است که در اثر سیاست های ناروای حکومتهای تبارگرا پدید آمده است!
شواهد تاریخی نشان میدهد که سیاست کوچ قومی به منظورهای مختلفی در برخی از مقاطع تاریخ معاصر این سرزمین از سوی حکام تمامیتخواه به اجرا گذاشته شده که پرداختن به چند و چون آن، در مجال این مقال نیست؛ اما آنچه عجیب مینماید، اجرای چنین سیاستها در قرن ۲۱ است.
از چندی بدینسو خبرهایی زمزمه میگردد که تیم تمامیتخواه و گروه همراهش در صدد آنند تا سیاستهای عبدالرحمنخانی را بار دیگر در بارهی هرات به اجرا بگذارند و قبایلی را به سمت این ولایت سوق دهند. چنانکه گفته میشود قرار است، افزون بر آنچه تا حال صورت گرفته، ۲۰ هزار خانوار کوچی از پاکستان یا دیگر مناطق، به هرات انتقال داده شوند و در اینجا برای آنان زمین توزیع گردد و شهرک ساخته شود! بیگمان اجرای چنین سیاستها، جز اشغال مناطق و سیاست تسلط تباری مفهوم دیگری ندارد!
در گذشته سیاست اشغال سرزمینی، هر از گاهی از سوی حکومتهای متحجر به منظور تسلط تباری، به اجرا گذاشته شده، تا جاییکه شاه امانالله خان برای اجرای چنین سیاستها، نظامنامه تدوین کرد و به اشغال قانونی سرزمینهایی در شمال و غرب کشور پرداخت.
آنچه مسلّم است اینکه اجرای چنین سیاستها میتواند تنشها و چند دستگیها در کشور را به حد اعلی برساند؛ زیرا حالا که مردم از سیاستهای کجاندیشانهی حکام آگاه شدهاند، در برابر چنین سیاستها خاموش نخواهند نشست! و این خود میتواند تضادها را افزایش دهد و تقابلها را به حداکثر برساند!
نمونههای چنین سیاستها را در دنیای امروز در شهرکسازیهای اسراییل به راحتی میتوان دید. امری که هر روز بر مشکلات آن مناطق میافزاید. تفاوت سیاستهای خزندهی حکومتهای فاشیست در افغانستان و اسراییل، در این نکته است که در آنجا دو صف مشخص در برابر هم قرار دارند و در اینجا تحت نام دوستی و برادری و وحدت ملی، میآیند و خانهات را اشغال میکنند و به تسخیر مناطق میپردازند! و در گذر زمان هویت فرهنگی و تاریخی این سرزمین را نابود میکنند و در عوض، حاکمیت قبیله را رونق میبخشند!
بخشهای مهمی از سرزمین هرات تاریخی، تا کنون در اثر همین سیاستهای تبارگرایانه، هویت خود را از دست داده است. فاشیسم قبیله حتی به بناهای تاریخی رحم نکرده و آن را نابود ساخته است، مثلاً امیر عبدالرحمن خان مصلای هرات بنای بینظیر مشرقزمین را با خاک یکسان کرد و مثلاً اسفزار تاریخی هرات را که مهد علم و دانش بود، آمدند و قبایل را حاکم ساختند، به نحوی که حتی نام آن را تغییر دادند و این منطقه را از پیشینهی تاریخی آن به یکباره جدا کردند! جایی که روزگاری مهد صدها عالم و دانشمند زبده و نامی در سطح جهان بود، حالا تبدیل شده به محل ناامنی و ترور و اختناق و مواد مخدر و چه و چه!
در چنین وضعیتی مردم هرات باید در برابر سلطهجوییهای تباری، ساکت و خاموش ننشینند و از این بیش اجازه ندهند که فرهنگ و هنر و هویت هرات، توسط سیاستهای ناروای فاشیسم به باد یغما برود! اگر امروز اهل هرات چون گذشتگان خود خاموش باشند و در برابر چنین سیاستها صدا بلند نکنند، فردا آیندگان آنان را نفرین خواهند کرد! اگر در گذشته کسی در برابر چنین سیاستهای ناروا صدا بلند میکرد، امروز ما شاهد این همه بدبختی نبودیم!
سید مسعود حسینی
>>> دولتهای پشتونیزمدر طول تاریخ تسلط خود بر کشورماسیاست اسکان پشتونها را در مناطق مختلف کشور در پیش داشته و امروز اشرف ادامه دهنده این سیاست فاشیستی است که در قالب دموکراسی آن را انجام می دهد. من در میان پشتونها زندگی کرده و دوستانی زیادی از این تبار داشتم. چند رفیق از پشتونهای قندوز داشتم در لیسه ابن سینای کابل. آنان لجه شان به لهجه قندهاری ها شباهت داشت. از آنان پسیدم که چرا لجه شما شبیه لهجه قندهار است. در جواب گفتند که اصالت ما قندهاری است در زمان نادرخان از سوی دولت به قندوز کوچ داده شدیم. همین طور پشتونهای بادغیس نیز از مردم سپین بولدک و قندهار بوده اند که در زمان ظاهر شاه به آنجا منتقل شده اند. پشتونهای سیاگرد غوربند نیز با همین سیاست آنجا اسکان داده شده اند. بگذریم از مناطقی که به زور جنگ و خونریزی در اشغال پشتونها در آمده اند. مانند ولسوالی های دایچوپان، ارزگان، گزاب، ارغنداب، چوره، اجرستان، که در زمان عبدالرحمن خان در اشغال پشتونها در آمده اند.
>>> مردم شریف وشرافتمند هرات باستان !
هوشیار باشید که اشرف غنی میخواهد پلان های نا تکمیل وزیر گل محمد مهمند را تکمیل نماید
>>> هدف مغز ....از افتتاح برنامه ارایه اسناد ملکیت در هرات نیز دقیقا همین موضوع بود. بهانه مغز ...برای اینکار بند سلما و زمینهای پایین دست اوست. بدین ترتیب هرات ناامن تر شده و از بند سلما هیچ مفادی به هراتیان نخواهد رسید.
>>> تقسیم کمپ مسلخ به پشتونها جز از همین پروگرام است
>>> تحلیل شما کاملا درست وبجا است
>>> با درود،به نظر میرسد پس از شهید کردن ناجوانمردانه و بزدلانه ی بزرگمردانی همچون احمدشاه مسعود و استاد ربانی،مردم شمال افغانستان از نبود رهبران توانمند در رنجند،واین افزون بر مایه ی تاسف و شوربختی ،دست بد خواهان را برای هرچه بیشتر سرکوب کردن آنها ،به شیوه های گوناگون ،باز گذاشته است.راه مبارزه با این یورش ها اتحاد و یگانگی مردم شمال از سویی وتجدید نظر و تجدید توان بازمانده ی رهبران جهادی شمال ،آنها که هنوز مورد احترام مردمند و سود شخصی را دنبال نمی کنند ،باشد.بر روشنفکران و جوانان است که پیش زانکه دیر شود ،بشتابند.دری راه همتباران باختر و شمال افغانستان می توانند و باید پشتیبان معنوی آنان باشند.
>>> توزیعاسناد مالکیت زمین چندی قبل در سفر سفرغنی به هرات و اسکان افغانهای مهاجردر کمبهای مسلخ وشیدایی دقیقا همین هدف را دنبال میکندکه بسیار خزنده وخاموش اجراشدو هیچکس صدایی بلند نکرد.
>>> هرات باید هویت اصلی خود را حفظ کند.
اگر 20000 هزار خانوار کوچی را جابهجا کردند در یک شبخون حساب شانرا برسید.
کوچی و کوچی گری باید تعریف شود.
تا حال کوچی به معنی دامداران و گله دارانی که عمدتن پشتون هستند و همیشه در کوچ.
اگر قرار شود که اینها مسکن گزین شوند و شهرک داشته باشند پس دیگر کوچی نیستند.
آیا غنی کوچی است؟
آیا قیوم کوچی که شهروند امریکا است کوچی است؟
اینها هم از آخور میخورند و هم از توپره.
>>> اقدامات غنی کوچی کشور را به دو دستگی شدید و بحرانهای پی در پی برده است.
هیچ جائی کار های غنی بی طرفانه و بسود کشور نیست۰ غنی کوچی در زیر سایه تبلیغات پروژه های خارجی و کهنه چون توتاپ و این و آن آنهم در حرف، و در زیر حمایت پروژه اشغال امریکا، کوشش دارد پروژه اوغان سازی قومی خودش را تطبیق کند و پلان پروژه های تمامیت خواهی قومی خودش را عملی سازد.
خطرناکترین و مضر ترین شخص برای کشور همین اشرف کوچی است. کشور هیچگاهی تا این اندازه متفرق و بی ثبات نشده بود که زیر اداره این ...شئونیست قومی شده است.
>>> نگذارید این قبایل ..و تمامیت خواه را تا پلان ای شئونیستی خود را عملی کنند۰
زنده باد اتحاد قوم های تاجیک هزاره اوزبیک ترکمن بلوچ و بقیه اقوام غیر اوغان کشور۰
>>> مردم هرات همان بلای که سرشوروی اوردیدبایدسراینهاهم بیاریم هرات یک ارتش ومستقل ...براشرف غنی
>>> ...کاری نکنیدشروع به پشتون کشی کنیم درهرات
>>> مهاجر همین اوغانها یا پشتونها یا نسل گمشده اسرائیل هستند۰ شواهد انکار ناپذیر وجود دارد که اصلیت قبلی اینها مربوط قبیله های گمشده بنی اسرائیل میباشد که از بخت بد درکوه های سلیمان پاکستان امروزی رسیدند و در آنجا جابجا شدند۰ همین پشتونها آخرین گروه قومی هستند که در یکی دو قرن آخر از اطراف کوه سلیمان به خراسان باستان هجوم آوردند و مرحله به مرحله وحشت آوردند و همه چیز را به خاک و خون کشیدند۰ حال این .....ها ساکنان اصلی این دیار را مهاجر میخوانند و میخواهند از ملک اصلی ایشان بیرون برانند۰
نگذارید این تمامیت خواهان بدوی نام اوغان را بر همه تان تحمیل کنند چون این نام بصورت تاریخی تنها متعلق به تنها پشتونها است، واگر اوغانها درین دسیسه خود کامیاب شدند قدم های بعدی آنها هنوز هم مهلک تر خواهد بود۰
>>> وقتی اجداد من درین کشور زندگی میکردند اجداد تو عقب شتر های سرگردان شان در صحرا های اسرائیل راهشانرا گم کرده بودند که از بخت بد به کوه های سلیمان انجامید۰ تو درین کشور تاریخ نداری، نوروز را نمیدانی، و هیچ دست آورد فرهنگی نداری۰ تمام اسم های محلات تاریخی و اسم شهرستان های کهن این کشور، سنگ های نوشته یافت شده درین دیار، آثار کهن و تاریخی کتبی این دیار همه به زبان فارسی اند که خود نمایندگی از قدامت و اصلیت تاریخی من درین خاک میکنند، در حالیکه تو در اول یک مهاجر شتروان بودی و بعداً حالا هم یک ناقل بیفرهنگ هستی که خودت هم میدانی.
>>> پشتونها هیچگاهی از تمامیت خواهی خود دست نمیکشند۰
خلقی، گلبدینی، طالب، تکنوکرات، اوغان ملیتی، لنگی دار، نکتاهی دار، تعلیم یافته، بیسواد، نابغه شرق، متپکیرغرب، یا خرکار ویا هرچه باشند همه و همه متحدانه در جهت تمامیت خواهی ایشان کار میکنند۰
بر تمام غیر پشتون های کشور لازم است که تمام تفاوت های دیگر را با حوصله مندی کنار بگذارند و علیه این فاشیست ها باهم متحد شوند۰
پشتونها نام تمام اقوام دیگر را حذف میکنند و همه را بزور اوغان یا افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی نام گذاشته اند، در حالیکه در بین خودشان از یک قوم حتی یوسفزی را امرخیل یا احمدزی ویا پوپلزی را نیازی وغیره گفته نمیتوانی۰ ما نمیخواهیم این وحدت ملی یکطرفه و جبری را۰
پشتون از سره تا خشره، از متپکر تا خرکار، از تکنوکرات تا طالب، یا داعش، یا گلبدینی، یا خلقی، اوغان ملیتی، وغیره وغیره هیچکدام به احترم ارزش های متقابل، برادری و برابری، و به اصل مشراکت مسالمت آمیز و احترام متقابل باور ندارند۰ فقط و فقط زور و زر را میداند، و تقلب و خیانت را میدانند، و تمامیت خواهی را۰
هزاره ها، تاجیک ها، اوزبیک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، پشه ئی ها، و غیره غیر پشتون ها باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این یک نکته حیاتی است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتوانند برضد تمامیت خواهی پشتون ها متحدانه برعلیه آنها ایستادگی کنند۰ در غیر آن یکی یکی سر به نیست میشوند، هویت قومی آنها نابود میشود، و همه را یکه یکه برده میسازند
>>> تمام ارزگان و یک قسمت عمده زابل، هلمند، غزنی، وردک، قندهار، و نیمروز هزاره نشین و تاجک نشین بودند که توسط سفاک عبدالرحمن خان نسل کشی شدند و فرار داده شدند و زمین آنها به پشتون ها داده شد۰ زیادترین وحشت کشتار و ظلم را هزاره ها دیدند۰ در دوران های بعدی تا امروز در شمال، غرب، و مناطق مرکزی زمین های درجه اول زراعتی به ناقلین پشتون داده شد و در آنجا جابجا شدند در حالیکه مردمان اصلی آنجا ها همه بی زمین و در فقر بودند و هستند۰
>>> باید داشته باشد دلت خوش هستی یاخفه
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است