تاریخ انتشار: ۱۵:۳۰ ۱۳۹۶/۱۲/۲۹ | کد خبر: 148873 | منبع: | پرینت |
در این فکرم که چرا نوروز را میگذرند که بیآید اگر نمی توانید مانع شوید پس از نوروز خارج شوید تاهوا سالم بماند و خاطر مردم آرام بماند و از بوی بهار است که همه دو باره جان می گیرند.
حالا قرن۲۱است وعده ای باآمدن نوروز مخالف هستند. در صورتی که درهر گوشه این سرزمین فساد وجود دارد. از جمله اینکه درهر خانه تلوزیونها که همان دجالها و فیلم نیمه برهنه را به نمایش می گذارند و هر روز شب به نمایش در می اورند. در قبال آنها در طول سالها خاموشی اختیار کرده اند و بماند از اینکه در مساجد آیات مبارکه را آتش می زنند و مسلمین را به خاک و خون می کشند، در این سالها چرا لب به سخن نگشودند و حرام ندانستند.
در پایان باید گفت که همه غوغا ها فقط برای اجرت گرفتن از بیگانگان است و بس...
هموطنان امروز روز کار و بازسازی افغانستان عزیز است، در عوض این مسایل دست به دست هم دیگر گذاشته وطن خودمان را اباد نماییم،تا دیگر از کشور های همسایه کچالو، پیاز، و پوفک نمکی وارد ننمایم،
والسلام علیکم و رحمت الله
نصیر احمد پیرزاد
>>> آيا قوام پشتون جشن نوروز جشن بهاران تجليل مى کردند? اقوام پشتون جشنهاى ژند اويستايى رافراموش کرده اند? من ادعا مى کنم نى! خوشبختانه
نمى خواهم باعث رنج پشتونان شوم زبان پشتو بويژه لندى هاى پشتو اشعار آثار گران بها در باره سال نو (نوى کال) به ميراث بشريت گذاشته شده است. همان قدر که حاکمان ظالم خود خوا بى تربيه چيغ زن پشتون ياافغان را نفرت و نکوهش مى کنم زبان پشتو جاي اش در گلشن گلستان زندگى است. در اثار ادبى نوشتارى واماگفتارى. يک گل که در کردگل آب پاش نشود خيشاوه نشود گل خشک و پوپنکى مى شود باغچه بدنما مى گردد مانند شعر سعدى که چو عضوى بدرد آورد روزگارديگر عضوها را نگذارد قرار.
کلانترين جشن نوروزى درزمان احمد شاه ثروتمند (خاندان طلايى احمدزايى سراجى طلاهاى باريکزى) پس از بلخ در قندهار گرفته مى شد. پس ازمرگ حامى خود نادرافشار شاهنشاه ايران در مشهد در سال 1747 . فرمانده احمد شاه با تعداد (در بالا ذکرشده ) سپاه شاهنشاهى نادر افشارتحت فرمان به کندها آمد . نزد پشتونان معروف به «احمد شاه بابا» مؤسس سلسله درانی افغانستان خوانده مى شد
، راستى که پس از بلخ ، قندهار اولين پايتخت خراسان کبير ومناطق ماوراى النهر (که يک پشتون يک قدرت دولتى بدست داشت) بود که جشن های بزرگ سال نو (نوروز) در زمان اش شد برگزار مى شد. در قندهار جشنواره نوروز بسیار بزرگ علاوه بر این، پس از پرچم سال نو (ژند> جنده) در مزار شریف یافت، (جنده) ديگر در کابل (جنده ى) در ناحیه "شاه اقا" در کندهار به مناسبت جشن های سال نو، بالا مى شد. گشت و گذار، پیکنیک و جشنواره نیز در خارج از شهر جشن گرفته می شود. به خصوص شناخته شده جشن گلگشت (ميله)" شير سرخ " قندهار جایی که احمد شاه درانی تاج گذاری شد، که دقیقا به مدت 40 روز ادامه داشت. تاجگذارىاحمد شاه درانی از سوى يک پارسيوان شد در بیست و دومین سال سلطنت خود دستور داد تا خرقه را از فیضآباد به قندهار ـ که به عنوان پایتخت حکومت خود انتخاب کرده بود ـ منتقل کنند.
محل چل زينه قندهار (سرودهاى بودايى واشعار پارسى چل پارسى است و زينه هندوايرانى است نردبان فارسى کدام لغت اش پشتو است? ) جاى ميله و خوشالى بود. شيريخ و ژاله و فالوده با قيماق يا سر شير ويا خامه و اقسام ميوه جات درقندهار پيش کش مى شد . فروانى و عزت مردم وازهرتبار درپايتخت امپراطورى قوم افغان هزاره و سنى و شعيه و تاجيک وفارسيوان در بدر خانه بخانه زنده گى مى کرد.
" چون ثروت زرو سيم درانى غنايم ميراث ازحامى خود نادر افشار بويژه در کوه نورو غنايم هنگفت ديگرخود اش که به گفته "امريکاهاى جهان گير در هر" سفر مشارکت نظامی مى اندوخت براى حفظ کنفدراسيون در قندار خرج مى کردو رفاه اجتماعى وصلح بين الملتى امپراطورى خودراتقويت مى کرد
ولى پس از مرگ احمد خان ثروت داشت مصرف مى شد بدون عايدات خارجى امريکا 55 کشور ديگر نبود. اقوام ملتانى احمد خان و يوسفزى از تيمور شاه قهر کردند چون پولها داشت کم شده مى رفت ويک ستان پس ستان ديگرسقوطو تيمور شاه را پيغار و مجبور مى کردند تا سياست غنامت جنگى عليه همسايه ها ادامه دهد تيمور شاه مجبور به کابل فرار نمايد.
کابل سرزمين احترام به يکديگر است . مردم کابل و بويژه قزلباشان چنداول٬ على مردان٬ شاه شهيد٬ کابل کهنه بابريان کابل (چار خانم تيمورشاه دوشاهدوخت از عالمگير گورگانى هندوکابل و دو نواسه نادر افشار صاحب قران که سکه زد در کابل تا تبريز و دربند خسروگيتى نادر شاه شاهان ايران زمين) و افشار کابل که آنر نادرافشار حامى احمد شاه درانی و خسر کلان تيمورشاه آباد کرد.امروز از افشار بزرک در غرب کابل افشار پايىن وافشار بالا وجود دارد.. احمدشاه بزرگ پايين پرواز کرد درمقابل هندوان اما عليه هزاره نبود!عليه مغل هم نبود:تيمور و چنگيز نامهاى مغلى اند.
من آرزو داشتم که احمد خان افغان پشتون را بنيانگذار کشور افغانستان بنام ام اگر که يک سند نقشه ونام افغانستان پيش ويا پس مرگ او و خانواده اشمى داشتم .و اما چيزى که عيان است اين است که وى امپراطورى ودولت پشتونى افغانى را ساخت و نه اساسگذار کشور و يانامگذار افغانستان.
چيزيکه از خاطر گل روى عزيزان پشتون تاجاى ايکه استناد تاريخى دانشورى به من اجازه مى دهد واقعىت است که سلطنت افغان=پشتون پيش زمينه هاى براى نامگذارى و يا حذف خراسان وجانشينى نام افغانستان را برابر کرد. حاکمان افغان از زمان درانى تاسال 1963 موفق نشدند فارسى را حذف کنند و فارسى را درى بنامند.
1964 قبايل و اقوام پشتون يا افغان در جرگه ميراثى چنگزخانى وتيمورلنگى که خانهاى دوسره و يک سره يکجا شدند فارسى درى شد و لقب افغان پشتون براى هرکس شد. يعنى تولدى دوباره پشتون يا جشن بهاران پشتون
military engagement = تعهد نظامی = شارکت نظامی = اشتغالنظامی = سرگرمی نظامی
>>> درود، یه تعدادی حقوق بگیران مزدور، تفرق بنداز حکومت کن که توی محراب منبر میرود چون کاری دیگر میکند، این شایع رو همه روزه پخش می کنند، چون که چک های سفید بیسوادی خودشان رو همه روزه بدست دیگران امضا و به چشم مردمان دود از عینک بیسوادی رو ترویج می کند، افسوس به حال این خود کش، بیگانه پرستان، اینو فراموشی نکنید این دود یه روزی چنان کور کند که حتی توان دیدن که چی، حتی لال مانی خواهید گرفت به امید آن روز، مزدور جاهل.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است