تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ ۱۳۹۷/۱/۵ | کد خبر: 148971 | منبع: | پرینت |
در دنیای بزنس رضایت مشتری شرط اول است. مشتری پول پرداخت می کند تا جنس را بدست آورد, اگر مشتری از خرید جنس بنابه هر دلیلی ناراض باشد لازم نیست جنس را دفعه بعد بخرد؛ آیا چه کسی ضرر می کند واضح است که فروشنده یا صاحب بزنس. پس صاحب بزنس باید جنس را به رضایت مشتری عرضه نماید یا جنسی را عرضه نماید که مشتری پول خود را برای خرید آن مصرف نماید.
ستاره افغان قبل از آنکه پروش هنر آواز خوانی باشد یک بزنس است. مشتریان این بزنس مردمی اند که با فرستادن یک رای پول خود را پرداخت می کنند. راه اصولی ایکه رضایت مشتریان را برای جمع آوری پول از طریق فرستادن رای کسب نماید همان است که بزنس به خواست رای دهنده گان باشد. در غیر آن رای دهنده گان و یا مشتریان باید بار دیگر رای ندهند. وقتی رای فرستاده نشد پول جمع اوری نمی گردد و این بزنس سفوط می کند. اگر تلویزیون طلوع میخواهد بزنس ستاره افغان پا بر جا بماند باید اصول و قوانینی وضع نماید که کارگران آنها باید پابند آن اصول باشند.
این راه ساده برای آنانی است که رای می دهند و در بدل رای شان از کریدت موبایل شان کاسته میشود. این مردمان ساده اگر راه بزنس را بدانند هیچ وقت از کسانی توقع نمیداشته باشند که انها اصلا ارزش توقع داشتن را ندارند.
در جهان امروز, زندگی به اساس ارزس ها و اصول ها استوار است. تا وقتی ارزش ها درک نگردند انسان خودش به خودش توهین میکند. ارزشها همچنان دارای اصول است و تازمانی زندگی بر مبنای اصول استوار نگردد ارزشها هم نمیتواند جایگاه خود را داشته باشد. تا زمانی این قاعده در همه ابعاد زندگی تامین نگردد توقعات نه تنها بیجا است که به معنا هم می باشد.
از جانب دیگر, اگر هنر پرور هستید بعوض اینکه پول تان را به مسیج رای پرداخت می کنید بسیار راه های دیگر وجود دارد که این پول ها را در یک مسیر سالم بمصرف برسانید و نتیجه سالم و مثبت داشته باشید. محاسبه نمایید. از برنامه ستاره افغان تا ختم آن چقدر رای فرستاده می شود و قیمت هر پیام چند است؟ مثلا اگر یکصد هزار نفر رای بدهند و قیمت یک پیام پنج افغانی باشد پنجصد هزار افغانی می شود. شما با پنجصد هزار افغانی مصرف یک ساله چند محصل را می توانید تامین نمایید؟ و یا اینکه یک ترینر موسیقی را استخدام نماید که پنج نفر را در رشته موسقی تربیت کند. یک ترینر ورزشی را معاش دهید که چند فوتبالیست را و یا در یک ورزش دیگر تربیت نماید.
قدرت محاسبه و ارزیابی تان را بالا ببرید. با یک افرین گفتن و یا تحسین کسی بی خود نشوید و یا با یک حرف زشت کسی ناله ننمایید. راه زندگی کردن را در دنیای امروز بیاموزید و توقعات بیجا را کم کنید.
به خود و توانمندی های خود باور داشته باشید, این یگانه راه پیروزی است.
راحله خاوری
>>> کریدت موبایل یک جز از در آمد نشرات تلویزیون ها است.
عاید اصلی آنها عبارت از نشر اعلانات وکمک مالی کشور هایی که در راه توسعه نفوذ کلتوری خویش که پایه اساسی نفوذ سیاسی و اقتصادی و نظامی شان را تشکیل میدهد، میباشد.
همچنان بعضی لابی های داخلی نیز بخاطر منافع شخصی شان ازین تلویزیون ها حمایت میکنند.
بهرصورت اقتصاد یک جامعه اقتصاد باار آزاد و کاپیتالیستی به اساس عرضه و تقاضا استوار است.و ایجاد تقاضا در یک جامعه خطوط اساسی و بعد اساسی نظام کاپیتالیستی را در یک جامعه
تشکیل میدهد.
با وجودی که لباس های شما کهنه نیست، اما هر سال لباس جدید میخرید. با وجودی که مبل و فرنیچر شما قابل استفاده است، مبل و فرنیچر جدید میخرید. با وجودی که زیورات فراوان دارید، زیورات جدید میخرید. با وجودی که در رادیو و تلویزیون ده ها هزار و صد ها هزار آهنگ از خوانندگان مختلف ثبت دارید، خواندن های جدید و یا تکراری توسط خواننده ها ثبت میشود.
اینها از کجا نشات میگیرد؟ از اعلانات تلویزیون ها و سریال ها و اعلانات شرکت ها در آنها و غیره.
تفاوت انسان با دیگر موجودات زنده درین است که انسان از زندگی یکنواخت خسته میشود و همیش در فکر چیز های جدید است و این خود زمینه پیشرفت و زمینه تقاضا و غیره را فراهم میکند.
اگر قرار میبود که همه انسانها با همان تیلفون های اندلکی یکصد و پنجاه سال پیش خود همراه با لین آن قناعت میداشتند و انسانها از تولیدات جدید کمپنی های تولید تیلفون استفاده نمی کردند، امروز نه آنها سرمایه انکشاف تیلفون را به موبایل داشتند و نه هم شما دارای تیلفون موبایل میشدید.
در بسیاری موارد که شرکت های تولیدی به پروبلم در زمینه عرضه اجناس شان مواجه میشوند، حتی خود دولت ها به آنها کمک مالی میکنند. اگر دولت ها و کشور ها به پروبلم مالی مواجه میشوند،صندوق بین المللی پول برای آنها غرض رفع بحران کمک میکند و پول قرضه میدهد.
اگر یک کشور به قحطی و خشک سالی و گرسنگی مواجه میشود، بانک جهانی، ملل متحد و سازمانهای خیریه به آنها یاری میرسانند.
پس تا جایی که ما میبینیم، جهان سرمایه داری بر اساس عرضه و تقاضا استوار است که بین کمپنی های بزرگ اقتصادی رقابت ها وجود دارد که درین میان بعضی ازین کمپنی ها شکست میخورند و از بین میروند و بعضی ها زیر بال کمک ها قرار میگیرند، تا از بحران نجات پیدا کنند و شما منحیث متقاضی کالا چه بخواهید و چه نخواهید، مجبور هستید ازین کالا ها استفاده کنید و کمترین کاری که شما به جهان کاپیتالیزم میکنید، این است که مجبور هستید نان و یا آب بخرید و بخورید تا زنده باشید و این نان و آب شما را یک منبعی تولید میکند و به شما میفروشد و یا در خانه تان از برق و گاز و یا چوپ و ذغال استفاده میکنید که آن را نیز مجبور هستید بخرید.
یگانه چیزی را که شما رایگان بدست می آورید، عبارت از هوا غرض تنفس است که متاسفانه آنهم در اثر خرابی محیط زیست در شهر ها از کیفیت خوب و درست بخوردار نیست و تنفس آن سبب مریضی شما میشود که شما مجبور میشوید به داکتر و شفاخانه مراجعه کنید که در نتیجه این هوای آلوده شما را دوباره به متقاضی عرضه خدمات صحی تبدیل میکند که شما باید پول آن را بپردازید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است