افسوس می کنم که این نامه را می نویسم.

در جریان 16 سالی که از تهداب گذاری نظام جدید در افغانستان می گذرد، با زیر پا گذاشتن اکثر ارزش ها هر آنچه خواستید به دست آوردید، قدرت، ثروت، نوکر و چاکر، زندگی مفشن و آرام، بهترین امکانات زندگی برای فامیل و فرزندانتان، قصرها، موترهای آخرین مدل و ...

در جریان 16 سال گذشته هر بار که با دشواری مواجه شدید به طرف مردم شتافتید و آنها صدای شما را به زمین نگذاشتند و لبیک گویان به سوی شما آمدند و در پهلوی تان ایستادند، در انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی، شوراهای ولایتی، خیزش های مردمی، خیزش های دادخواهی و امثال آن.

در جریان این 16 سال بعد از رسیدن به خواست های تان مردم را به باد فراموشی سپردید، در تقسیم قدرت تنها فرصت را به چاپلوسان و متملقان دادید، البته این موضوع بیشتر گناه شما نیست. توانایی چاپلوسان و متملقان بوده است که توانسته اند از این فرصت ها استفاده کنند، گناه شما در این مورد ضعف مدیریت تان است که این اشخاص توانسته اند به دور شما حلقه بزنند و آزادانه بر دیگران تاخت و تاز کنند، رشوه خواری کنند، از امکانات سواستفاده کنند، دست به آزار و اذیت مردم بزنند و ده ها مورد دیگر...

در مصلحت گرایی همیشه در صف اول بوده اید و مخالفانتان را بر موافقانتان بیشتر ترجیح دادید، در واقع بیشتر آب را زیر پای خود رها کردید و ضررش هم به خود شما رسیده و هم به مردم ( منظورم بیشتر بازی های سیاسی شما بوده است) بعد از گذشت 16 سال هنوز هم شما تیم واحدی نیستید و بخاطر بدست آوردن امتیازات بر روی یکدیگر شمشیر می کشید و متحدین تان را معامله می کنید تا منافع خودتان بیشتر باشد.

صدها جوان خلاق و تحصیلکرده که بخاطر شما و به صدای شما لبیک گفته از شما حمایت کردند، امروز سرگردان و حیران فقط بخاطر بدست آوردن وظیفه به این طرف و آنطرف روان هستند و برای بدست آوردن کوچکترین وظیفه باید مبالغ هنگفتی را به گماشتگان شما در ادارات بپردازند تا شاید که صاحب وظیفه شوند، آنهم شاید...

به تازگی حریف قدرتمند و سابقه دار شما دوباره وارد میدان شده و حلقه بزرگی را در حال تشکیل دادن است، تمام رقیبان سیاسی تان در گرد او جمع شده اند تا مانند یک مشت واحد به شما ضربه بزنند و شما را زمینگیر سازند و با اصطلاح عام اگر همین دیگ و کاسه اگر باشد نتیجه اش معلوم است.

راه حل:
کوشش کنید تا اختلافات تان حل کنید یا آنها را کنار بگذارید و دوباره گرد هم جمع شوید و مانند یک تیم واحد وارد عرصه کارزار سیاست شوید. چاپلوسان و متملقان را از خود دور کنید چون آنها شما را از مردم دور ساخته اند و به مردم درد و رنج بسیاری را داده اند.

نسل جوان و کادرهای جوان را به دور خود جمع کنید و از آنها در راستای رسیدن به هدف استفاده نماید اما به شرطی که بعدا آنها را به باد فراموشی نسپارید. ساختارهای فامیلی را بشکنید و ساختارها را بیشتر مردمی سازید. مصلحت گرایی را کنار بگذارید. دشمن همیشه دشمن است و هیچ وقت دشمن دوست نمی شود.

رفیع الله اندیشمند

>>>   جمیعت را با این فساد گسترده که شما آقای اندیشمندانرا افشا نمودید و با این همه معامله گری هابا این همه فساد و غصب ... که شما خود به آن معترف هستید باز هم نصیحت های پدرانه نمودن به چه معنی است اگر شما علاقهمند همان امتیازاتی نیستید که جمیعت دارد و تا فعلاً شما ازان بی نصیب.
اقای اندیشمند اگر دل شما برای مردم تان می سوزد به عوض نصیحت های پدرانه مردم تان را از چنین فاسدین دور نگه دارید.
شعیب

>>>   معامله گری بخاطر انتیاز گیری بود خودرا سبک ساخت کدام مش درست وروشن هم نداشت که پشتیبانی میشد صرف برای چند نفر بلخی خود امتیاز گرفت سفیر ووزیر....

>>>   مار های خوش خطا و خال از چندین سوراخ حزب جمعیت را گزیده است .
م. زمین بوس کابل

>>>   ههههههه
همین ها بخاطر مال و متاع دنیا وطن را فروختند

>>>   اقاى انيشمند : بنظر بنده كه نه در كدام حزب هستم ونه سياست مدار در افغانستان هيچ اصلآ بايد حزب نباشد چرا مدارك تمويل حزب را هيچكسى پرداخته نميتواند بايد جاسوس يكى از ممالك پرقدرت بايد بود حالا ما به چشم خود وباتجربه پنجاه ساله كه درسياست افغانستان داريم هر حزب مربوط يكى از ممالك هدفمند درافغانستان هستند مثل كمونستها مثل حزب جمعيت مثل حزب اسلامى كه مدت هفده سال مصارف خود از دفت مربوطه خود بدست مياوردندمثل كرزى مثل غنى همه وهمه جاسوس ومربو به كسى هستند كمك يك نام است ٠اگرراى مردم غنى را به رياست جمهورى اورده حالا هفتاد فيصد مردم اورا نميخواهد چرا استفاه نميدهداگر مربوط كسى نيست پس تمام حزاب درافغانستان بنام است وبس صلاحيت وقدرت از خود ندارد هرچى كه دل بادار شد همان بايد كند واگرنه مثل كارمل مثل تره كى مثل مجديدي فورآ بر كنار كرده نفردل خواه خود وجاسوس خودرا مياورد (در افغانستان حزب بمعنى داره كه همه در چور ودزدى حصه دارند ويكى از طرف ديگر حمايه شود مثل زمين هاى وزير چور مثل اپارتمان ها بلند منزل ها همه وهمه از طرف يكى ديگ حمايت شدند واگر نه درجنگ جاى پيسه وجاى پيداگرى نيست چطور اينهمهبه مليون ها دالر پيدا كردن پس معلوم است كه حزب درافغانستان نيست همه وهمه داره است گلبدين اين مصرفرا در هفده سال از كجاكرد حزب يعنى دزدى دسته جمعى وغارت دسته جمعى از مردم وپول بيتلمال حزب يعنى يك چىزى بى معنى در افغانستان ٠

>>>   جمعت قلب فساد ومفسدین است از سالهای 1371 تا حال بگوید که جمعت واعضای مفسد ان به جز دوذدی وخیانت به کشور کدام کاری خیر را به تاجیکان واقوام دیگر انجام داده نه خیر اینها گروهی از شر وفساد اند که باید مانند رهبران متوفی شان به گورستان تاریخ سپرده شود وبس
بی خبر

>>>   دوست هرگز دامن در بالا کردن دوست خود نیست و انهم که درحرکاتش و سخنان و سکناتش دروغ و بهاتان و تهمت زنی دخیل باشد ان کس دوست نه بلکه بنام دوست میخواهد که دشمن خود را در اذهان عامه خورد و خمیر کند اما غافل ازین است که امروز عرصه تکنالوژی و فنااوری است زمان گذشته نیست انسان چه با سواد وچه بی سواد از حوادث روزگار و حرکات و عملکرد کسی بی خبر بماند و هر حرکت و رفتار انرا بسیار خوب و درست تجزیه و تحلیل کرده میتواند دشمن به نوعی از انحا و بشکلی از اشکال بنام دوست و رفیق و چه وچه میخواهد که دشمن و رقیب خود را بد نام و دوستان اش را به ان بد بین سازد اما نمیدانند ان کور دلان که عزت و ذلت از جانب الله ج است گلبدین را که نظر به اعمال ضد اسلامی و انسانی اش خوار و ذلیل کرده هر قدریکه خودش و اطرافیانش میکوند تا انرا با عزت و با وقار جلو دهند اما خودش بدست خود چهره اش راسیاه تر و ذلیل تر میسازد و بدبینیمردم را خود بخود جلب میکند و استاد سیاف که نه تا و بالا میدود ونه به ارگ نه بسفارت خانه ها مخفیانه رفت و امد میکند روز تاروز نزد مردم محبوتر میگردد پس ما نه کسی را ذلیل وخوار کردهمیتوانیم و نه صاحب عزت ساخته میتوانیم جز خداوند که بههرکس هرچهلایق دید همان میکند .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است