هر چند سیاست ماجرایی است دائمی و سیاستمدار هم همیشه یا درگیر ماجرا است و یا به دنبال ماجرا ولی اینجا منظور سه ماه تقابل ارگ و بلخ بوده که پانزده روز می شود ظاهرا پایان پیدا کرده است.

روز گذشته طی سفری که به بلخ داشتم و دیداری که با رییس اجرایی جمعیت اسلامی افغانستان چند مساله را غیر آنچه پیدا کردم که در کابل و بخصوص در رسانه ها و صفحات مجازی دست به دست می شود.

برعکس دیدگاه غالب که گویا توافق میان استاد عطا و اشرف غنی زیر فشار جدی خارجی صورت گرفته است دریافتم که توافق در نتیجه تلاش بی حد و حصر شخصیت های نزدیک به رییس جمهور با دادن اعتبار و اعتماد لازم به نور مبنی بر اینکه ارگ ریاست جمهوری و شخص اشرف غنی همه خواست های نور و حتی جمعیت اسلامی را بدون کم و کاست می پذیرد و فرمان خویش را در مورد تعیین مهندس داوود بحیث والی بلخ پس می گیرد حاصل شده است.

برعکس دیدگاه عده ای از منتقدین که گویا با کنار رفتن نور از مقام ولایت بلخ او از جایگاه قبلی خویش در بازی های سیاسی به انزوا رفته است دریافتم که استاد عطا نه تنها تضعیف نشده است که با دست بازتر و بلندتر هم ولایت بلخ را دارد و هم محوریت درشت ملی و دولتی در شمال و مرکز افغانستان را.

اینکه در یک چنین زمانی به توافق کنار آمد از نظر عقلانیت سیاسی کاری است کارستان هر چند به طور موقت بخشی از افکار عمومی را در برابر خویش قرار داد و تعدادی از رفقای خود در جمعیت اسلامی را دچار حسادت کرد.

او را با انگیزه تر، مصمم تر و با برنامه تر از گذشته یافتم و فکر می کنم تا قانع کردن منتقدین توافق نیاز به زمان دارد اما این به معنای آن نیست که او از حرکت در جهت پیشرفت و موفقیت بایستد.

برنا صالحی

>>>   اقای برنا شما کاملن درست فرمودید گذشت زمان همه چیز را روشن میسازد .

>>>   من بارها گفتم که اگرعطارا قبول دارید او کارش راخوب بلد است، حداقل بهترازمن وشما میداند، چرا وقتی که اهل سیاست نیستیم ودرجریان مذاکرات نبوده وازپشت پرده اطلاع نداریم، بیجاقضاوت میکنیم؟ چرا توافق میان دوطرف رابمعنی تسلیم شدن عطا به ارگ بدانیم؟ وقتی عطا به خواستهایش رسیده است، دیگرچه چیزی باقی مانده که به آن نرسیده؟ پس عطا به خواستهایش رسیده وارگ نیز تسلیم خواستهای عطا شد. پس به کدام دلیل عطا شکست خورده؟ واقعا بعض قضاوت ها خام ونسنجیده است.
باکول

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است