دیدارهایِ مضحک تر از صلحِ طالبانی
چشم انتظاری غنی پس از پیشکش صلح که با افزایش جنگ و کشتار از سوی طالب بدل به ناامیدی شد اکنون در تلاش ها برای روابط حسنه با اسلام آباد خلاصه می شود در حالیکه این دیدارها نتیجه ای جز صلحِ طالبانی ندارد 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۱    ۱۳۹۷/۱/۱۸ کد خبر: 149478 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، اسلام آباد همچنان که خود را قربانی تروریسم معرفی می کند، مامن تروریستان و ریشه جنگ افغانستان می باشد و در حالی که ترامپ در دولت جدید کاخ سفید دم از فشارها بر این دولت می زند، پاکستان با سلاح تروریسم از کشور حیات خلوتی برای خود ساخته است.

روابط سرد میان دو کشور افغانستان و پاکستان که سبب گسترده تر شدن جنگ طالبان در مناطق مختلف شد تا آنجا که مناطق مرزی همواره آماج حمله های راکتی اسلام آباد قرار می گیرد، اکنون جای خود را به رفت و آمد رهبران دو کشور داده است اما آیا می تواند حداقل گامی در جهت صلحِ باب طبع رییس جمهور باشد؟

برنامه صلح اشرف غنی که بدون پیش شرط، پیشکش طالبانی شد که بدون اعتنا با آن، سرگرم طرح ریزی حمله های وسیع تر در سال جدید و شروع فصل گرما می باشند خبر از شکست تلاش های ارگ می دهد در حالی که رییس جمهور در ابتدای حکومت، طرفِ جنگ و صلح افغانستان را پاکستان خطاب کرده بود نه راه گفتگو و مصالحه با طالبان.

اینکه مقامی در حد و اندازه ریاست جمهور، هر از چندگاهی با تعییر در سیاست تمامی سخنان خود را در رویکرد جدید نقض کند دلیل اصلی بی اعتنایی هایی اسلام آباد می باشد، صاحبان سیاست پاکستان آنچه از حکومت وحدت ملی می بینند، دولتی ضعیف با رییس جمهوری بی کفایت است که حتی عاجز از تعیین خط مشی سیاسی است و برهمین مبنا، اهداف تروریستی خود در افغانستان و منطقه را پیش می گیرد و کوچکترین تخطی از سوی ارگ، سخت ترین عواقب را متوجه کشور می کند.

از جانب دیگر، اتاق فکر غنی که از نزدیک ترین افراد به وی تشکیل شده است تحت نفوذ اسلام آباد می باشد که در ازای امتیاز و یا فشار از سوی این کشور، حاضر به پشت کردن به رییس جمهور و ملت هستند پس نه می توان امیدی به تغییر در سیاست پاکستان داشت و نه نشانی از اقتدار در حکومت وحدت ملی.

سیاست حکومت های پسا طالبان در کشور نسبت به این همسایه متخاصم، همواره نگاه رعیت به ارباب بوده که نمی تواند پاسخی جز سیاست زور و سلطه گری داشته باشد و بر همین مبنا، رهبران طالبان در خاک این کشور لانه دارند و نیروهای آن در کشور از سوی کرزی و غنی، برادر خطاب می شود.
واقعیت تلخ این روزهای افغانستان ریشه در طالب و تروریسم ندارد بلکه به دلیل وجود حکومت ها در دستان بی کفایت ترین رهبران می باشد زیرا تا زمانی که یک کشور سردرگم در سیاست خارجی تهی از نظامی با اقتدار در قدرت است از مرزها گرفته تا قلب قدرت آماج حمله و تجاوز قرار می گیرد.

زمانیکه طی یک و نیم دهه از عمر دوران جدید در افغانستان، همچنان ارگ به دنبال آغاز گفتگوهای صلح با هدف جلب همکاری اسلام آباد می باشد و هیچ تغییری در سیاست چهار نخست وزیر این کشور در طول این زمان به وجود نیامده، ابراز خرسندی و امیدهای حکومت وحدت ملی از نتیجه این دیدارها، مضحک تر از طرح صلح با طالبان است.

اسلام آباد در برابر کشوری که بزرگترین دغدغه رییس جمهور آن، حذف رییس اجرایی و مقام های بلندپایه دولت خود است آیا فشاری را متحمل می شود که دست از حمایت و تمویل طالبان بردارد و یا حتی تمایلی به پاسخگویی داشته باشد؟

اشرف غنی که پاکستان را طرف گفتگوی صلح عنوان می کرد اما تاریک ترین روابط با این کشور را رقم زد و سپس در طرح صلح از جانب طالبان پاسخی جز حمله و تداوم کشتار مردم ندید، چشم به سفر مقام های اسلام آباد دوخت و با ارایه آمار و ارقام دوغین دم از رسیدن به اهداف مشترک با این کشور می زند.

اینکه چه کسی بر مسند قدرت اسلام آباد تکیه زده و کدام مقام از دل این حکومت به افغانستان سفر می کند تهی از اهمیت است زیرا سیاست همسایه حامی تروریسم استوار بر اصولی می باشد که هست و نیست نظام آن را شکل می دهد در حالی که نمی توان قدرت سیاست خارجی این کشور در منطقه و جهان را انکار کرد.

و هرچه اسلام آباد، قدرتمند در ایجاد روابط با قدرت های همچون امریکا، عربستان و چین می باشد و در مقابل به مانند تمامی دیکتاتوری ها مردم خود را قربانی قدرت طلبی می کند اما توانسته است از یک کشور نوپا و مورد تهدید سقوط بدل به قدرتی شود که با وجود رویکرد حمایت از تروریسم تحت فشار جامعه جهانی نباشد و افغانستان را طی دهه ها بدل به حیات خلوت برای افراط گری کند و نفوذی انکار ناپذیر بر حکومت های آن داشته باشد.

افغانستان با حکومتی در اختیار اشرف غنی خواهان صلح با طالبان در هدف پشتونیزم کردن کشور و یک ارگ وابسته به حامیان خارجی عاجز از تامین امنیت پایتخت است چه برسد به ایجاد فشار بر اسلام آباد یا حتی پایان دادن به راکت های که از آن سوی مرز، جان باشندگان ولایت های مرزی را می گیرد.

کد (18)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صلح طالبانی
پاکستان
کابل
نظرات بینندگان:

>>>   می‌تواند بساط عهد عتیق
در متافیزیک هم برقرار باشد
یعنی قدرت نمایی در فیزیک
قدرت نمایی در متافیزیک

اما مثل اینترنت
مثل زبان ملل مختلف
مثل دانش ملل مختلف
مثل کتاب ملل مختلف
مثل خرد بصیرت تدبیر

متافیزیک هم می‌تواند یک اینترنت و یک ابزار باشد

می‌گویند آموزش اجباری !!!
می‌گویند آموزش دفاعی اجباری !!!
می‌گویند خدمت نظام وظیفه اجباری !!!
شاید روزی متافیزیک هم اجباری شد !!!
یا یک نقص و ضعف به حساب آمد !!!
مثل تسلط نداشتن به کامپیوتر !!!
مثل تسلط نداشتن به زبانهای خارجی !!!
شاید روزی
آشنایی و گفت و گو با خدا هم اجباری شد !!!
یا یک نقض و ضعف به حساب آمد !!!
یا نقطه قوت !!!

>>>   این یکی مریضی فزیک و متافزیک دارد.
آن دگر چهره یی کمیک دارد

>>>   نشریه گلوبال ریسرچ نوشته است: درحالی که امریکا به مذاکرات میان طالبان و حکومت تحت حمایه امریکا درکابل چشم دوخته است، شواهد کافی وجود دارد که ثابت می کند تلاش ها برای صلح و مذاکره جعلی و فریبکارانه بوده و هدف آن پنهان کردن برنامه های نا تمام امریکا جهت تبدیل افغانستان به یک ایستگاه راهبردی دائمی است که از آن طریق آسیای میانه، چنین و روسیه را تحت نظارت داشته باشد

>>>   مقصد همی نفر اولی چی است کی فامید؟؟؟

>>>   ميزان، ژنرال نيکولاس پاتريک کارتر فرمانده ارتش انگليس در سفر رسمي دو روزه به پاکستان و ملاقات با «قمر جاويد باجواه» فرمانده ارتش اين کشور حصار کشي در مرز افغانستان را اقدامي مثبت دانست.
وي به همراه ژنرال باجواه از مناطق مرزي پاکستان به ويژه در بلوچستان بازديد کرد.
در ملاقاتي که بين نيکولاس پاتريک کارتر و قمرجاويد باجواه در راولپندي مقر ارتش پاکستان صورت گرفت درباره مسائل امنيتي منطقه به ويژه افغانستان تبادل نظر شد.
فرمانده ارتش انگليس از تلاش‌هاي ارتش پاکستان براي مبارزه با تروريسم و تأمين امنيت مرزها تقدير و تشکر به عمل آورد و اقدامات اخير از جمله ايجاد موانع مرزي در خط ديورند را مفيد عنوان کرد.
خط مرزي ديورند در سال 1893 و پيش از تشکيل پاکستان از سوي انگليس ترسيم شد و اين خط تاکنون هيچگاه از سوي افغانستان به عنوان مرز رسمي و مشترک با پاکستان به رسميت شناخته نشده است.
اين در حالي است که افغانستان به ايجاد موانع مرزي توسط پاکستان معترض است و مقامات دولتي اين کشور معتقدند اين حصارکشي هيچ کمکي به تأمين امنيت مرزهاي مشترک نمي‌کند.
پاکستان و انگليس در حوزه هاي دفاعي و نظامي همکاري هاي نسبتا نزديک دارند.
روابط انگليس و پاکستان روابط راهبردي محسوب مي‌شود و به ويژه بعد از آغاز جنگ افغانستان در جنوب آسيا از اهميت زيادي برخودار است.
کاری به ایناندارم فقدمیخام که چحره دوستانی طالبان به طالبان معلوم شودکه به نام اسلام ووجودامریکارو کاری بددرافغانستان میدانندسواستفاده ازاین کپاشو چه بو
غلام نبی بادغیس

>>>   در اصل پشتون کم اصل است
ورنه چرا از پاکستان ما صلح گدای کنیم
قوم کم اصل رقص شادی میکنه
احمد از کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است