نه روشنفکران جامعه پشتون و سیاسیون ملی گرای جامعه پشتون شهامت اعتراف به این مساله و این ویرانی بزرگ را دارند و نه رهبران و ایلیت سیاسی غیرپشتون شهامت عبدالعلی مزاری و احمدشاه مسعود را | ||||
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۲ ۱۳۹۷/۱/۲۹ | کد خبر: 149953 | منبع: | پرینت |
همین سه روز پیش اشرف غنی با شماری از باشندگان درهی میرزاولنگ بعنوان بازماندگان نسل کشی سال گذشته طالبان دیدار کرد و در یک بازی پیش از وقت انتخاباتی با شعارهای دروغین رسیدگی به مطالبات مردم و مجازات عاملان آن جنایت به جیب مردم نقل چوبی ریخت و از تامین امنیت مردم مناطق مرکزی سخن گفت.
اشرف غنی در حالی از تامین امنیت مردم مناطق مرکزی سخن می گوید که در دورهی حکومت وحدت ملی طالبان کشتار هدفمند هزاره ها را در دستور کار قرار داده اند از کابل تا زابل، از غور تا میرزاولنگ و خواجه عمری طالبان حساب شده یک گروه قومی خاص را هدف قرار می دهند اما حلقات سیاسی در کابل تلاش می کنند برای پنهان کردن حذف قومی و نسل کشی حساب شده از سوی طالبان مسوولیت این نسلی کشی تروریستان طالب را به حساب فرضی داعش آدرس بدهند.
اشرف غنی و دستگاه امنیتی اش می دانند که برای دنبال کردن داعیه تمامیت خواهی و سودای هژمونیک در کشور چگونه از کارت خشونت و ماشین کشتار و سرکوب استفاده کنند من تردیدی ندارم که کشتار هدفمند هزاره ها در دوره حکومت وحدت ملی بخشی از یک برنامهی حساب شده و هدفمند است که جنگجویان طالبان بعنوان ماشین جنگ برای هموار کردن موانع داعیهی هژمونیک به اجرا می گذارند.
نه انتقال جنگ از جنوب به شمال معجزه و اتفاق بوده است، نه رهایی گروهی جنگجویان طالبان و گلبدین حکمتیار از زندان های کشور اتفاقی بوده است، نه تجهیز و قدرتمند شدن طالبان در میدان های جنگ اتفاقی بوده است و نه هم تلفات وحشتناک و سرسام آور نیروهای دفاعی کشور.
درد بزرگتر اما این است که نه روشنفکران جامعه پشتون و سیاسیون ملی گرای جامعه پشتون شهامت اعتراف به این مساله و این ویرانی بزرگ را دارند و نه رهبران و ایلیت سیاسی غیرپشتون شهامت عبدالعلی مزاری و احمدشاه مسعود را دارند که بدون تعارف با اشرف غنی و همباورانش گپ بزنند.
این نکته را نیز اضافه می کنم که مردم بدبخت و دربدر شدهی پشتون کشور قربانیان اول داعیه باطل هژمونی خواهی ایلیت خطاکار جامعه پشتون است همچنانکه روشنفکران و تحصیلکردگان آگاه جامعه پشتون قربانیان سودای باطل هژمونی خواهی در افغانستان می باشند.
آصف آشنا
>>> چرا تنها رئیس جمهور اتمر واستانکزی ؟ رئیس اجرائیه ( انشالله ) هم باید مسئولیت راقبول کند
>>> هیچ فهمیده نشد که این بچه (آصف آشنا) چرا تنها به جان غنی-اتمر- سنتانکزی چسبیده است؟...
آقای آشنا! این مزاری و مسعودیکه شما ایشان را رهبران با اهلیت و با شهامت قلمداد نموده اید، این فکر تنها شما بوده میتواند، در میان مردم افغانستان این دو شخصیت منفور ترین و مخوف ترین چهره ها به حساب میآیند که یکی در به نمایش گذاشتن رقص مرده و دیگری در کوبیدن میخ بر فرق مظلومان شهرت دارد.
بس کنید این منحصر ساختن خائنینی چون مزاری و مسعود به ملیت های مربوطۀ شان! جفای نابخشودنی این عناصر از همه اولتر به ملیت های مربوطۀ خود شان رسیده است، امروز ما در میان سایر ملیت تاوان جنایات همین جنایتکاران را بدوش میکشیم، خودت عیب نداری، عمرت را در ایران سپری نمودی و آنچه در مورد مزاری و مسعود میسرایی همه قصه های شنیده گی اند که این قصه ها هم اکثراٌ توسط حامیان شان ساخته شده اند که هیچ حقیقت ندارند، حقیقت این است که مزاری، مسعود، ربانی، مجددی، سیاف و همه رهبران جهادی جنایتکارانی بیش نبوده اند و نیستند، یقین دارم شما آقای آشنا همین حالا مدرک اقامت دایمی کشور ایران را در جیب چپ تان دارید و هرلحظه دستورات احکام ایرانی در گوشهای تان زمزمه نموده و شما پیاده کنندۀ این دشستورات در کشور جنگ زدۀ من استید، پس در این زمینه به فرمودۀ یک شاعر:
تند در خاک شهیدان مه دوام مرکب را
باخبر باش که خون از سر زین میگذر
میهن زرغون
>>> میخ کوبیدن از دوره عبدالا رحمان میراث مانده و تا حال هم ادامه دارد تاریخ افغانستان را برای چندین بار بخوان باز تمام سوالات شما حل میگردد چهره های منفور تر از کسانسی که شما نا آگاهانه نام برده اید دا داخل تاریخ افغانستان داریم که با خواندن آن این دو چهره متنفر را زیارت خواهی کرد اول سواد خود را مانند آصف آشنا تکمیل کنید بعد به رقابت بپردازید. هیچ رقض از رقص افشار کابل وحشتناک تر نیست عاملین این رقص را در تاریخ پیدا کرده و مطالعه کن
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است