در پایتخت و کلان شهرها باید نگران صف بندی های سیاسی بود و در روستاها بفکر خرید آرا و دخالت بزرگان اقوام در انتخابات. روستاهای ما بیشتر درگیر انتخابات قبیله ای هستند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ ۱۳۹۷/۱/۲۹ | کد خبر: 149975 | منبع: | پرینت |
متاسفانه دموكراسی نظام سیاسی ما روزبروز رو به اضمحلال است. اینکه نظر و رای مردم حتی از نهادهایی که مشروعیت و مقبولیت خود را از رای مردم می گیرند نظیر ریاست جمهوری یا نهادهای قانونگذاری حذف شود آرزوی هر نظام استبدادی است بنابراین نبود آحاد افغانستانی در هر انتخاباتی نه تنها باعث رنج و دلخوری حضرات نیست بلکه مطلوب و مطبوعشان نیز هست.
اما از آنجایی که بنابه نص صریح قانون اساسی مجبور به تمکین به برگزاری انتخابات هستند به روش های مختلف سعی در مخدوش کردن آرا، مهندسی انتخابات، حذف مخالفان و کسب آرای موردنظر با روش های پوپولیستی و شعارهای عوام فریبانه دارند. اگر به حفظ و توسعه ی دمکراسی علاقمندیم راه آن بسط جامعه ی مدنی است یعنی بخشی از جمعیت که نسبت به پیرامون خود واکنش نشان می دهند.
این سادگی محض است که برای بسط دموكراسی و هر جریان اعتراضی عوام و خواص را دعوت به منزل نشینی کنیم البته بایکوت و تحریم خود یک روش مبارزه و یک کنش اعتراضی می تواند باشد اما در دو صورت:
1- لایه های وسیعی از جمعیت خود را ملزم به آن بدانند. آیا تاکنون یک تحریم 80 یا 90 درصدی را در این مملکت دیده اید؟
سوال این است: نتیجه ی این تحریم خوب خواهد بود؟ نظام را فلج خواهد کرد؟ برای خانه نشینی ما و رای ندادن مان تره خورد خواهد شد؟
جواب این است: هرگز نه
2- اصولا باید دید یک نظام سیاسی چقدر برای نبود مردمش اهمیت قایل است! این نظام بارها و بارها مردمش را مورد آزار و اذیت قرار داده و بزرگترین حرکت مدنی جنبیش روشنایی را به گلوله بسته است چگونه ممکن است این تصور برای عده ای ایجاد شده باشد که اگر با صندوق ها قهر کنند برای این نظام اهمیتی ممکن است داشته باشد! آنها کار خود را می کنند و مهره چینی مطلوب خویش را انجام می دهند و اصولا به حدی درجه ی وقاحتشان بالا است که در چشم مردم هم نگاه می کنند و خجالتی هم در کار نیست!
اما در این سال هایی که از عمر این نظام می گذرد چند مساله محرز شده است:
1- اولا در انتخابات مربوط به مجلس معمولا کابل پایتخت و شاید چند کلان شهر دیگر انتخابات سیاسی دارند. روستاهای ما بیشتر درگیر انتخابات قبیله ای هستند پس اگر در پایتخت و کلان شهرها باید نگران صف بندی های سیاسی بود در روستاها باید به فکر خرید آرا و دخالت بزرگان اقوام در انتخابات بود. کارکرد تحریم در هر دو حالت برای خود مردم مخرب است.
اول آنکه در روستاها به هر حال عوام پای صندوق می روند هم به لحاظ ملاحظات معیشتی، هم به لحاظ دخالت ملاک ها و اطاعت از آنها و هم بعلت پولی که از دادن رای به کاندیداها نصیبشان می شود وقتی شما خواص را خانه نشین می کنید در اصل دخالت یک عده عامی نادان را در رای مردم افزوده اید در کلان شهرها نیز لایه های ضعیف شهری همیشه مشتری های پروپا قرص صندوق ها هستند.
هدفشان بیشتر مصالح اقتصادی است می ترسند یک سری امتیازات اقتصادی را از آنها سلب کند وقتی عده ای بنا به جاذبه های معیشتی درگیر صندوق اند بسیار طبیعی است که با حقه های اقتصادی و قول و وعیدهای بهبود شرایط آن قربانی تبلیغات پوپولیستی می شوند اینجا نیز تحریم بسیار مخرب است چون شانس هدایت توده ها توسط خواص را از بین برده و آنها را بسیار راحت تر طعمه ی حقه های پوپولیستی می کند!
2- همانطور که در صدر ذکر شد با هر شامورتی بازی که در ذهن بگنجد یا نگنجد این حضرات بالاخره کار خود را کرده و مهره چینی مطلوب خود را اعمال می کنند پس در اکثر انتخابات انجام شده در این مملکت در اصل انتخابات کارکردی برای چیدن مهره های قانونگذار را نداشته است اما با توجه به اختناق موجود و هزینه های انسانی که خیزش های خیابانی بدنبال دارند انتخابات بهترین روش برای رساندن پیام ملت به نظام است.
اگر مرور کنید هر جا حضور مردم پر رنگ بوده توانسته اند پیام مناسب را به نظام بدهند بر عکس خانه نشینی ما همواره مطلوب نظام سیاسی بوده و به نحو احسن از انفعال جامعه ی مدنی سود برده و اهداف غیر ملی خود را دنبال کرده است. اگر منصف باشیم و محدودیت ها و نسبیت ها را در شرایط کشورمان در نظر بگیریم حضور پای صندوق ها منفعتش از تحریم آنها بیشتر است. هیچ معجزه ای رخ نمی دهد اما شاید بتوان از ورود عناصر بسیار مخرب و کسانیکه با خودخواهی ها و ندانم کاری های خود مرتب مملکت را دچار انسدادهای آسیب زا می کنند ممانعت کرد.
در این دوره ی انتخابات مجلس ما نباید با فقر نامزد مواجه شویم باید جوانان تحصیلکرده را تشویق نمایم تا کاندیدا شوند. اگر همواره مجبور بودیم از بین بد و بدتر یکی را برگزینیم این دوره باید از بین بدتر و بدترین بهترین های مان را انتخاب کنیم. با این وجود شاید حضور گسترده بتواند هم موید حضور ما، نظارت و کنش ما در قبال آنچه پیرامون مان می گذرد باشد و هم حداقل باعث حذف بدترین ها شود نگذاریم تا یک تعداد از نرفتن مان پای صندوق های رای به منزله ی آخرین تیشه بر ریشه ی این دموکراسی نیم بند باشد.
خودخواسته منجر به حذف خود ازصحنه ی سیاسی کشور نباید بود.
سعد خطیبی
>>> حالا حالاها نوبت امریکاست و معدود کسانی که ارتباط خود را ساخته اند و یا پول و حمایه گر مافیایی داشته باشند هم میتوانند داخل شوند و بقیه نخبگان یا تقاعد اختیار کنند و یا که اجیر سایرین شوند
استاد پوهنتون هزاره
>>> بلی. باز همان مردم نادان هستن که رای میدهند و قوماندان صاحبان هم دهن جیب شان جوال واری واز است
تجربه
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است