تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ ۱۳۹۷/۱/۲۹ | کد خبر: 149981 | منبع: | پرینت |
تعصب یک وضیعت ذهنی و یا باور حاکم بر آدمیان است.
تعصب دگم اندیشی و خویش تاییدگری به دنبال دارد هیچ کسی ادعا نمی تواند که تعصب ندارد همه ما تعصب داریم با این فرق که بعضی ها خر تعصب خویش اند و تعصب بر آنها سوار و برخی ها تعصب را خر خود ساخته بر آن سوار اند.
اگر ما به حدی خوش باور و خوش خیال باشیم که تصور کنیم فلان کسی تعصب ندارد این شاید سادگی ما باشد. انسان ها دارای تعصب دینی، مذهبی، سمتی، قومی، زبانی، فرهنگی و یا در نهایت جنسیتی می باشند. گرچند اکثر ما با تمام قوت تلاش می نماییم تا خود را مبرا از همه این تعصبات بدانیم اما زمانی مهر تایيد بر وجود تعصب در خود ما می گذاریم که یک نظر متفاوت را در مورد دین، قوم، زبان، مذهب، فرهنگ، اندیشه و جنسیت خود ما از یک «بیگانه ای» یعنی «دیگری» بشنویم و یا ببینم.
شاید در بعضی موارد این «بیگانه ای» یا «دیگری» نیز ساخته ذهن بیمار متعصب است ما زمانی کسی را بیگانه می گوییم که در نظر و باور با ما شریک نباشد مثلا من اگر بر یکی از قرایت های مذهب حنیفی نقدی وارد نمایم زود است که بعضی ها بیایند و مرا به دلایلی «بیگانه» بدانند و بگویند او یک وهابی، دهری، سیکولار، کمونیست، غربگرا و در نهایت بی دین است و از جمله ما نیست.
باور من این است که ما بیگانه نیستیم صرفا متفاوت از همدیگر می اندیشیم وجه مشترک ما با یکدیگر همین خود اندیشیدن است. آدمی باید اندیشه داشته باشد و فکر کند گرچند متفاوت. متاسفانه بعضا ما همه چیز را با عینک تعصب می بینیم از نظریات در مورد کهکشان ها تا زبان و غذاهای وطنی همه را با رویکرد تعصب آمیز به بررسی می گیریم و در نهایت فضا را برای پرواز اندیشه محدود و ملوث می سازیم، فضای دشمنی ایجاد می کنیم و این فضا سبب خفقان نقدهای سازنده می شود.
روی هم رفته انسان ها یا سوار تعصب شان اند و یا تعصب سوار ایشان. اگر ما بتوانیم بر تعصب خویش چیره شویم و به هر نقد و نظری از عینک تعصب نبینیم شاید زندگی خوشایند شود و اگر تعصب بر ما چیره شد زندگی برای ما تلخ گردیده و سرخورده می شویم.
نصیر احمد تره کی
>>> نصیر جان!
ما تحمل دیدگاه مخالف را نداریم، شما میگویید تعصب نداشته باشیم.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است