اعتراف و يا اخفا (زواياى پيدا و پنهان كنفرانس تاريخى بن آلمان اكنون از زبان آقاى قانونى 2001.م ١٣٨٠)
سخنرانى محمديونس قانونى زير نام " ناگفته هاى كنفرانس بن "در يك نشستى در كابل!

محمد يونس قانونى عضو ارشد جميعت اسلامى، معاون پيشين رياست جمهورى و ريیس تيم مذاكره كننده جبهه متحد شمال و مقاومت ملى به رهبرى دولت استاد برهان الدين ربانى در كنفرانس بن آلمان پس از ١٧ سال و اندى اكنون مي خواهد اعترافاتى پيرامون چگونگى و واقعيت پيدا و پنهان اين كنفرانس داشته باشد.

آقاى قانونى اينبار مي خواهد به پرسش هاى بسيار مهم سياسى كه هميشه وى به معامله، خيانت و انگار سپردن قدرت از جبهه متحد به رهبرى استاد ربانى به شخص گمنامى بنام حامد كرزى متهم است...
از جمله اتهامات بر وى اين است كه آقاى قانونى در جريان مذاكرات ١٥ روزه كنفرانس بن از صلاحيت خود بدون رضايت و مشورت رهبرش استاد ربانى ریيس دولت شناخته شده وقت، سوء استفاده كرده و با تك روى تمام با تبانى حلقات درونى و شاخه اصلى نيروهاى جبهه متحد شمال با جبر و فشار تا حدى استاد ربانى شهيد را مجبور به اسعفا و قبول انتقال قدرت كرده اند كه گويا اگر استاد از مقام رهبرى دولت اسلامى و جبهه متحد شمال استعفا نكند وى را از منزل سوم دفترش به پايين پرتاب خواهند كرد و فيصله ى بر خلاف ميل و منافع جبهه متحد به رهبرى استاد ربانى را عملى خواهند كرد.

آقاى قانونى مي گويد جيمز دابنس پس از بدست آوردن توافق همه كشورها بشمول اتحاديه ى اروپا، كشورهاى ٦+٢ و سازمان ملل متحد روى براندازى رژيم طالبان و ايجاد دولت بديل فراگير كه رهبر آن از سران جبهه متحد نباشد.
بعد جيمزدابنس به مارشال فهيم مرحوم در افغانستان تماس گرفت و خواهان نشست با نماينده جبهه متحد در تاشكند ازبكستان شد و جبهه متحد داكتر عبدالله را كه وزير خارجه وقت دولت اسلامى و جبهه متحد بود به ازبكستان فرستاد ....

آقاى قانونى خود به صراحت اعتراف مي كند كه در نخستين بار نشستى كه در تاشكند ازبكستان ميان جيمز دابنس نماينده آمريكا و داكتر عبدالله نماينده جبهه متحد و وزير خارجه دولت استاد ربانى صورت گرفت روى سه مساله توافق شد:
١- توافق روى تسكيل حكومت فراگير ملى كه با مشاركت همه اقوام كه همه ى آنها نماينده هاى خود را در حكومت داشته تا حمايت دنيا و مردم را با خود داسته باشند.
٢- توافق بر تغيير رهبرى دولت و رهبرى جديد يعنى شخصى در رهبرى دولت آينده قرار گيرد مورد پذير مردم همه ى افغانستان باشد و هم خشم كشورهاى همسايه كمتر شود.
٣- نكته سوم توافق بر سر برگزارى كنفرانس بين المللى براى عملى كردن اين تصاميم كه چنين دولت بديل را بوجود بياورد.

بر سر اين سه اصل ياد شده كه هم از سوى نماينده جبهه متحد داكتر صاحب عبدالله و هم نماينده آمريكا آقاى جيمز دابنس پيش از برگزارى كنفرانس بن در تاشكند ازبكستان توافق و فيصله شد ... بعد از اين نشست و توافق پرس كنفرانسى را كه هر دو طرف هم داكتر صاحب عبدالله و هم نماينده آمريكا جيمز دابنس در تاشكند داشتند و اين مسله اعلان شد.
بعد از آن داكتر صاحب عبدالله و جيمز دابنس نماينده آمريكا تصميم گرفتند كه بيايند به ديدن رهبرى دولت اسلامى و جبهه متحد استاد شهيد .... جيمز دابنس و داكتر صاحب عبدالله هردو از تاشكند ازبكستان آمدند به بگرام مارشال صاحب مرحوم ما و جمعى از دوستان در كنار استادشهيد به بگرام رفتيم در ميدان هوايى بگرام بسم الله خان آمادگى گرفته بود بدليل مشكل امنيتى حتى آنها بدليل مشكل امنيت بكابل هم نميامدند...

سپس آقاى قانونى از يك واقعيت تلخ ديگرى پرده بر مي دارد اينكه: پس از به توافق رسيدن بر سر سه اصل نامبرده در تاشكند ازبكستان قرار شد با جيمز دابنس يكجا به ديدار رهبرى سران جبهه متحد به كشور برگردد. در اين سفر كه داكتر عبدالله و جميمز دابنس در كابين طياره باهم به گفتگو مي پردازند و دابنس از داكتر صاحب عبدالله مي پرسد كه شما پيرامون چگونگى شخصيت بديل رهبرى دولت آينده چه نظر داريد؟ در پاسخ داكتر عبدالله مي گويد: بخاطر وحدت ملى خوب است كه (شخصيت رهبرى دولت آينده بايد از قوم پشتون و بيرون از جبهه متحد از جنوب افغانستان باشد تا گويا مساله شمال و جنوب حل شود...

دابنس تصورش اين بود كه شايد منظورشان ظاهرشاه بوده باشد، اما داكتر صاحب عبدالله مي گويد نه او موى سفيد است... سرانجام داكتر صاحب عبدالله نام مي گيرد از حامد كرزى كه چهره مناسب است... و من اين را بخاطر انتقاد مطرح نمي سازم بل بعنوان يك واقعيت تاريخى مطرح مي سازم.

جيمز دابنس نخستين بار از نشانى و زبان نماينده جبهه متحد، نام حامدكرزى را مي شنود كه روايت اش را هم در كتاب خود ذكر نموده است ...
مهم اينكه از سخنان آقانونى چنين برميايد كه از اين پيش سران جبهه متحد هيچگاهى مشخصا"بر سر گزينه احتمالى رهبرى دولت آينده آقاى كرزى كدام حرف و مشورتى هم نكرده بودند يعنى اين گزينه رهبرى دولت آينده به رهبرى حامدكرزى را كه از گزينه هاى پيشنهادى و پيشرط هاى پاكستان به دولت آمريكا بود.

آقاى يونس قانونى مي گويد: در نشست بگرام نخست يك صحبت مقدماتى را جناب استاد ربانى شهيد داشتند و يك صحبت مقدماتى را جيمز دابنس نماينده آمريكا داشتند. دابنس ضمن تقدير از شخصيت استاد در لابلاى سخنانش از مجاهدت و مبارزات و نقشى را كه جبهه متحد و مقاومت در برابر تروريزم داشت نمودند و سپس دابنس دو پيام واشنگتن را مطرح ساخت.
دابنس گفت: جناب استاد! من دوپيام واشنگتن را خدمت تان آورده ام اين است كه دولت آمريكا در آوردن يك دولت جديد و رهبرى جديد دولت با شما همكارى مي تواند بكند يعنى رهبرى جديد و هم دولت جديد، دولتى كه به تعبير آنها بتواند اتحاد ميان اقوام را بوجود بيآورد حمايت دنيا و كشورها را براى ساختن و بازسازى افغانستان بدست بياورد... آقاى قانونى مي گويد تصور من اين بود كه شايد استاد با تند خويى براى دابنس پاسخى بگويد اما....؟

اكنون پس از شنيدن سخنان آقاى قانونى پرسش ها و سخنان زياد ديگرى كه مطرح مي شود از جمله اينكه:
جناب آقاى قانونى شما خو درست پيش از همه به نماينده گى داكتر عبدالله بر سر سه اصل ازجمله كنار زدن استاد ربانى از رهبرى دولت برحال و شناخته شده اش، بدون رضايت و اطلاع استادشهيد به تشكيل بديل دولت استادربانى با جيمزدابنس آمريكايى در تاشكند ازبكستان بتوافق و فيصله رسيده بوديد و كار سرنوشت دولت استاد ربانى و همه رنج و زحمات و شهادت و قربانى هاى نيروها و مردم را در حوزه كلان جبهه مقاومت ناديده گرفتيد و فراموش كرديد و حتى شما خون و آرمان بزرگترين شخصيت جبهه مقاومت قهرمان ملى شهيد مسعود را به هيچ معامله كرديد. اكنون شما به كدام خردسياسى، آينده نگرى و استدلال معقول مي گوييد استاد ربانى شهيد با جبين گشاده در برابر خواست هاى نماينده آمريكا و منافع علياى كشور و روى كار آمدن دولت فراگير ملى از قدرت و راس دولت اسلامى كه دنيا به رسميت مي شناختش استعفا و به انتقال صلح آميز قدرت تن داده باشد...
مگر استادربانى شهيد با شما مخالف روند و نتايج نامطلوب كنفرانس بن نبود كه حتى تا سرحد تهديد استاد از پايين انداختن شان از منزل سوم دفترش به پايين تا سرحد راديو بى بى سى مصاحبه استاد و شخص شما كشانيده شد و استاد شهيد از عدم صلاحيت شما قانونى صاحب در تك رفتارى هاى و تصميم هاى كنفرانس بن شكايت داشت وناراض بودند تا پى آمد آن را در عدم حمايت استاد از شما در نامزدى انتخابات دور نخست رياست جمهورى و جلوگيرى استاد از تأسيس حزب افغانستان نوين به رهبرى شخص شما براى هيچ كسى پوشيده نيست.

بها بقايى

>>>   اقایی بقه چرندیات را نوشته اید که هیچ ملهوم ندارد هر کسیکه طیش امد با میګوید که پیشنهاد پاکستان بود. شما مردم. سست عنصر و خود غروخته. همه را در اینه خود میبنید امریکا میداند که شما از هیچ کاری نیستید بدون دزدی و غارت فلهذا بلای شما اعتماد کرده نمیتواند

>>>   چه واقعیت های تلغ که امروز برملا میشود کسانیکه این همه خیانت را مرتکب شده اند باید از قدرت های دولتی بدور افگنده شوند ،این راه وروش سیاست نیست که چنین اشخاص وافراد در نظام دولتی جا داشته باشد وهمه شما با چنیین فساد گسترده هنوز هم دعوای قدرت زیادتر را برای جمعیت دارید بروید از این نظام ،تا باشد مردم آرام زندگی کنند قانونی ،عبدالله مارشال مرحوم همه شما این وطن را به هیچی فروختید وحالا گندگی های تان بیرون میبراید پس لازم نیست هر روز بالای کرزی و. امثال آن انتقاد کنید شما بودید که کرزی را روی قدرت آوردید شما بودید که به اصطلاع با قوم پشتون معامله کردید وحالا مردم تاجک ودری زبان را به مقابل قوم پشتون تشویق میکنید همه شما به شمول کرزی وهمه شما سران شمال که شامل این دسیسه بودید باید در مقابل مردم افغانستان جواب دهید
عبدالله ریحان

>>>   پادشاه سوازیلند اسم کشورش را به "پادشاهی اسواتینی" تغییر داد. او یکی از معدود پادشاهان جهان است که قدرت چنین تغییری را یک تنه دارد.این کشور بالاترین نرخ ابتلا به بیماری ایدز را دارد. امید به زندگی برای مردان در این کشور 54 سال است و برای زنان 60 سال. وازیلند تنها کشور آفریقایی است که پادشاهی مطلق دارد.
پادشاه کنونی، پسر سوبهوزای دوم است، مردی که 82 سال سلطنت کرد و 125 زن داشت. مزواتی سوم در 32 سال سلطنتش 15 همسر برگزیده است.
مزواتی سوم به "شیر" شهرت دارد. هم به دلیل همسران زیادی که اختیار می‌کند و علاقه‌ای که به لباس‌های سنتی دارد
ر

>>>   اينكه احمد شاه مسعود به همكاري كدام مارهاي آستين از درون جبهه مقاومت ترور شد، يكروزي بر ملا خواهد شد. داكتر عبدالله در دوران مقاومت معين وزارت خارجه بود. در مذاكرات بن و تا شكند حاتم طايي بخشي صورت گرفت. يكي خودرا وزير خارجه ساخت، ديگري وزير داخله ووزارت دفاع را هم به فهيم گرفتند. إستاد رباني ديگر چه كاره بود. بعد أزان هم معلوم شد كه اين سه بدبخت جمع بسم الله خان به دزدي و زر اندوزي شروع كردند. در حقيقت اينها به جهاد، مقاومت و قوم تاجك خيانت كردند. مسعود يك دشمن سرشناس داشت كه هنوز هم اورا در قبر آرام نميماند. اما خطرناكتر دشمنان دروني بودند در لباس دوست. اينها بخاطر پول و قدرت همه چيز را معامله كردند.

>>>   برکناری برهان الدین کار قانونی و یا داکتر عبدالله نبوده بلکه کار باداران شان امریکایی ها میباشد . و این یک تعمیل بود بالای مجاهدین

>>>   هههههههههه
این ها ( اتحاد شمال ) با چرندیاتی چون گفته های قانونی خود را تبارز میدهند
اولین شخصی که توسط سازمان سیاه مآمور شد و با بکسهای پول به پنجشیر آمدند دیدند که نه جهادی است و نه مقاومتی ، این ها بخاطر پول و رسیدن به قدرت حاضر به هر نوع تجارت هستند بنآ امریکا ضرورت نداشت که نظر فهیم و عبدالله و بسم الله را بگیرد و یا پرسان کند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است