دیپلوماسی در روابط بین المللی بجای تنش و منازعه
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۴    ۱۳۹۷/۲/۱ کد خبر: 150091 منبع: پرینت

تا ا مروز تعاریف متعددی برای دیپلو ماسی (Diplomacy) از جانب دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین المللی ارایه شده که هر کدام بنوبه خود گوشه از عرصه
کار دیپلو ماسی و روابط بین المللی را روشن می سازد. بطور مثال در تعریف دیپلوماسی گفته شده که (دیپلوماسی عبارت از مجموعه مقررات و قواعدی است که روابط میان دولت ها و کشورها را ترتیب و تنظیم می نماید(1) و یا عبارت از علمی است که روابط میان کشورها را نظارت کرده و عرصه کارش بررو ابط خارجی کشورها تمرکز دارد و یا علمی است که به دانش ارتباط میان سیاستمداران و سران کشور ها اطلاق می شود.

بنابر این اگر هر نوع تعریف از دیپلوماسی داشته باشم، روابط کشورها و دولت ها با یگدیگر را شامل می گردد که دولت های جهان با یگدیگر چه نوع روابط دارند و یا چه نوع روابط باید داشته باشند.
البته قبل از -تاسیس و تنظیم روابط میان دولت خود و دولت ها و کشورها ی دیگر ایجاب می کند تا شناخت لازم از کشور خود و کشورها و دولت ها ی دیگر با همه ابعاد و اهداف آنها نیز داشته باشیم و ارزش و اهمیت روابط میان کشور خود و کشورهای دیگر را نیز بخوبی بدانیم.

از این جهت اگر بتوانیم بعد از شناخت از کشور خود معلوماتی را ازکشورهای جهان منطقه و همسایه و اطراف خود با تمام اهداف و امیال شان داشته باشم و بتوانیم ساحه همکاری میان کشور خود و کشور های دیگر را تحلیل و تجزیه دقیقی بنماییم و آنها را مشخص تر بسازیم بهتر خواهیم توانست ر وابط کشور خود را
با کشور های دیگر بخصوص کشور های همسایه و منطقه ترتیب و انسجام بخشیم که این خود هدف اصلی کار دیپلوماسی باید در کشور ما باشد.
زیرا شناخت از کشور خود و کشورهای دیگر با تمام ابعادش برای تنظیم روابط و همکاری های دو جانبه و چند جانبه از جمله ضروریات اولیه دیپلوماسی بحساب می رود.

خوشبختانه باید بگویم که افغانستان باموقعیت خاص و حساس که در منطقه و جهان دارد می تواند نقش خوبی را برای این نوع همکاری ها داشته باشد و از ان درست بهره برداری کند و حتی می تواند نقطه وصلی بین همه کشور ها و بخصوص کشور های منطقه و همسایه گردد ولی اگر درست تحلیل و تجزیه نشود ممکن محل منازعه و صحنه رقابت میان کشور های بزرگ و کشور های منطقه و همسایه نیز قرار گیرد.

سید محمد خیرخواه


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
خیرخواه
دیپلوماسی
نظرات بینندگان:

>>>   دیپلو ماسی عبارت از مجموعه قواعد و مقررات بین کشور ها است.
اما متاسفانه بعضی اوقات این مقررات و قواعد، بنا بر عدم رعایت آنها، از هم می پاشد و در نتیجه به بحران تبدیل میشود.
در گذشته ها، این بحران ها به خصومت و تنش و نهایتآ منتج به جنگ میشد که اغلبآ بین خود کشور های قدرتمند صورت گرفت.
اما حالا این تنش های دیپلوماسی بین کشور ها،بخاطر ضرر رساندن به منافع یکدیگر و یا بخاطر نشان دادن قدرت نمایی،سبب جنگ و لشکر کشی به کشور هایی میشوند که اصلآ درین رقابت های جهانی دیپلوماسی و سیاست جهانی،هیچ نوع ارتباطی ندارند و منحیث یک وسیله از آنها استفاده صورت میگیرد.
قدرت های بزرگ اتمی جهان، جرأت حمله مستقیم به یکدیگر را ندارند، زیرا میدانند که تبعات این حملات شان به یکدیگر، با تبعات جبران ناپذیر و خسارات بزرگ جانی و مالی و محیط زیستی توأم است.
بنأ تنها با اخطار های تویتری به یکدیگر کفایت میکنند.
اما بخاطر ن که نشان دهند که تنها اهل گفتار نیستند، بلکه اهل عمل نیز هستند، بالای یک کشور غریبی که هیچ به اختلافات این مقامات بزرگ جهانی ارتباط ندارند، به یک بهانه یی حمله میکنند و خود را مدافع حقوق آنها نشان میدهند.
جالبتر از همه این است که این تجاوزات از هر طرفی باشد، چه در جنبه مدافع دولت و چه در جنبه مخالفین دولت، بدون در نظر داشت قوانین و مقررات بین المللی صورت میگیرد، یا بصورت حق ویتو از اجرای قوانین بین المللی جلوگیری میشود و یا هم بدون در نظر داشت حکم مراجع قانونی، با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی، به یک کشور حمله میشود.
همه اینها به دلیل عدم موجودیت دموکراسی مستقیم، چه در سطح دولت ها و چه در سطح سازمان ملل متحد هستیم.
در سطح کشور ها تصامیم توسط نمایندگان منتخب مردم در پارلمان ها صورت میگیرد، که خود دولت و پارلمان، بدون در نظر داشت رای مستقیم مردم و نظر خواهی از آنها، اکثریت قوانین و مصوبات را فیصله میکنند، که شاید بعضی اوقات اکثریت مردم مخالف آن باشند.
در سطح سازمان ملل متحد نیز اکثر فیصله ها در شورای امنیت که از پنج عضو دایمی و دوازده عضو غیر دایمی تشکیل شده است، صورت میگیرد که خصوصآ از جانب پنج ضو دایمی ملل متحد که حق ویتو دارند، اکثرآ ویتو صورت میگیرد که در نتیجه مصوبه از تصویب باز می ماند.
رای باقیمانده یکصد و هشتاد و پنج کشور باقیمانده عضو ملل متحد در نظر گرفته نمیشود.
بنأ دنیا بسوی یک خود کامه گی مطلق روان است که در نتیجه کشور های باقیمانده جهان حقوق و امتیازات خویش را در خطر میبینند و در نتیجه برای دفاع امنیتی خویش، مجبور میشوند که دست با ساخت سلاح های کشتار جمعی، برای دفاع خویش بزنند و چنانچه وقتآ فوقتآ به تعداد آن افزوده میشود،زیرا آنها میدانند که یک روزی نی یک روزی،این رقابت های جهانی در عرصه قدرت نمایی، دامنگیر آنها نیز خواهد شد و آنها نیز قربانی سیاست های رقابت های جهانی خواهند شد.
از طرف دیگر داشتن سلاح کشتار دسته جمعی، نه تنها سبب عدم قربانی کشور ها میشود، بلکه در میان کشور های قدرتمند نیزجایگاه خاص پیدا نموده و محترم شمرده میشوند و بدینترتیب امتیازات بزرگ سیاسی و نظامی و اقتصادی بدست می آورند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است