تاریخ انتشار: ۱۴:۰۰ ۱۳۹۷/۲/۱ | کد خبر: 150136 | منبع: | پرینت |
چهاردهم اپریل 2018 هراتیان و شماری هموطنان ما، جشن روز هرات را که اینک رسمی مبارک شده است، تجلیل کردند.
این جشن در تالار پذیرایی های تُورن کلیف به مدیریت مسعود حشمت، جوانی هنر مند و سختکوش برگزار شد. گردانندگی محفل را شاعر، نویسنده و دِکلماتور با استعداد و پرکار هراتی احسان پاکزاد بر عهده داشت. شنبه 25 حمل در تورونتو توفانی بزرگ برخاست. از هوا بارش یخ می بارید. جاده ها چنان لغزان شده بود که به قول برخی عزیزان، موتر در حال رفتار رقصان می شد. محفلهای زیادی در این شب پرتلاطم لغو شد. ولی جشن هرات برگزار گردید. خیلی خوب برگزار شد. نه تنها این که هراتیان به زادگاه خود وفادار اند که هموطنان ما از سایر نقاط کشور نیز هرات را از خود می دانند که به حق هرات به تمام مردم افغانستان تعلق دارد. در محفل آقای بختیاری کابلی، در واقعیت، به نماینده گی از دیگر عزیزان، سخنرانی زیبایی با دکلمه شعری که برای هرات سروده بود، ارائه کرد. شاعران صاحب دل هراتی آقایان احسان پاکزاد، احمد عاکفی، جمشید حیدری، همایون خوشبین، بانو حنیفه فریور شعر خواندند و صاحب نظر گرامی سید احمد مهران خوب سخنرانی نمود.
جشن هرات در تورنتو با حضور دختران رویا آفرین افغانستان، تیم روبات سازان عزیز هراتی و سخنرانی پرشور دوشیزه فاطمه سخنگوی تیم، به ویژه درخشید.
محفل با تقدیم دسته های گل و تحفه هایی توسط خانم داکتر زهره اکرم عاطف کابلی به دوشیزه گان تیم روبات ساز و تصویربرداریهای بسیار با این نوباوه گان، ساعت 12 شب پایان یافت. جشن هرات همزمان محفل خداحافظی با این تیم بود. 28 حمل افتخار آفرینان افغانستان عازم وطن گردیدند.
از همسر عزیزم شریفه جان، از دختران مهربانم مرجیله، خاطره، ستاره و خواهرم جمیله جان که در بر گزاری این جشن خیلی زحمت کشیدند، بسیار تشکر می کنم. آرزومندم این مشق زیبا را دایم رسالت و وظیفه خود بدانند. والاتر از خدمت به نیکی و خوبی برای انسان رسالتی نیست.
در جشن هرات صحبتی آزاد داشتم که با تغییر برخی واژه ها، شاید، در این صفحه می نویسم.
هرات، دیروز، امروز و فردا
خانمها و آقایان، سلام بر شما،
جشن روز هرات را به شما دوستان گرامی، به هراتیان در هرات و در هر جای دیگری که هستند و به مردم افغانستان محبوب، تبریک و شادباش می گویم. این یک جشن همدلی و همبستگی، جشن صلح، بهار و همصدایی است. همه در آن شریک هستیم، چون آرزوهای قلبی ما را به سوی همبستگی و همدلی متجلی می سازد.
دوستان عزیز و مهربان،
از تک تک شما به مناسبت حضور در این محفل همدلی و همصدایی که برای اولین بار در تورنتو برگزار می شود، صمیمانه تشکر می کنم.
از موسسان این محفل آقایان داکتر درویش فرید، سید احمد مهران، مهدی عزیزی، شاعر و هنرمند جوان و سخت کوش احسان پاکزاد، حمید عزیزی، همکار دیرینه ام انجینر قادر تشکر می کنم که با همدلی و همصدایی این عمارت را برپا داشتند.
از همکاری مالی و جنسی آقایان احمد عاکفی، انجینر قادر، انجینر قیس فردا، ضیا جان صاحب شرکت فرش هرات، حاجی خواجه عبدالعزیز، بانوان کبرا ضعیفی و حنیفه فریور تشکر می کنم، موفقیتهای مزید شان را آرزومندم.
سپاس عمیق خود را به استاد عبدالله شادکام- شاعر، نقاش، ورزشکار، هنر مند، معلم و از همه بیشتر، انسانی صاحب دل، تقدیم می دارم که با ندای دل خود، بدون این که کسی درخواست کرده باشد و یا سپارش، شعر و آهنگ سرود هرات را نگاشته و تصنیف کرده است.
شاید سی سال و اندی پیش بود که شادکام را در رادیو افغانستان دیدم. شادکام سیمای رییس جمهور نامدار امریکا، ابراهام لینکلن را در خاطرم تداعی کرد. بلند بالا، با نگاهی پر مهر و دوستانه. آهنگ زیبای شادکام که با این دو بیت غزلی از دوست و همکار فقیدم رازق فانی شروع می شود:
با هر دلی که شاد شود، شاد می شوم
آباد هر که گشت، من آباد می شوم
در دام هر که رفت، شریک غمش منم
از بند هرکه رَست، من آزاد می شوم
فضای روان و مسیر زنده گی ام را روشن ساخته است. تشکر جناب شادکام!
از هنرمندان عزیز ما صبور تابش، ظاهر رویا، دوست عزیز من حمید جان و معصومه جان ممنون هستم که تپش دل دردمند، اما امیدوار هرات را می فهمند و امروز در این جشن با ما هستند.
دوستان مهربان، خانمها و آقایان،
هرات یک گوشة باستانی سرزمین محبوب ما است. تاریخ این شهر به اسطوره ها می کشد. ولی چند نکتة جالب دارد که با شمادرمیان می گذرم:
مطابق برخی روایتها، هرات را بانوان بنیاد نهاده اند، شمیره یا هرات که گویا دختر ضحاک بوده است.
استاد سیس آهنگر که در مقابل هجوم عربها تا پای جان مبارزه کرد، مبارز دختری داشت به نام مراجل یا مرجیله که درفش پدر را برداشت و به جنگ ادامه داد.
دردوران تیموریها زنان نقشی فعال در همه امور داشتند. نام نامی گوهر شاد گویای روشن این واقعیت است.
در زمان سلطان حسین بایقرا داستان واقعی عاشقانه ملا محمد جان و رابعه غوغا برپا کرد. به همت امیر علی شیر نوایی این دو عاشق به وصل رسیدند. آهنگ زیبای ملا محمد جان با گذشت زمان بیشتر و بیشتر عالمگیر می شود.
پنج قرن پس ازان، پدیدة شگفت انگیز عشق دو دلداده در هرات تکرار شد. در حدود 80 سال پیش یا بیشتر، چوپان پسری عاشق دختر اربابی می شود. این جوان بی سواد با قدرت عشق، اشعاری سوزناک می سراید که آهنگی ماندگار می سازد. داستان سیاه مو و جلالی گویی ادامة ملا محمد جان است. از برکت رهبری با فهم هرات این دو عاشق عروسی می کنند. شاید نیم قرن پیش بود که زنده یاد داکتر شمس الدین ظریف صدیقی نویسنده، مورخ و ژورنالیست با سیاه موی کهن سال مصاحبه می کند. این مصاحبه در مجله ژوندون با تصویر سیاه مو و پسر جلالی چاپ شد.
امروز هم هزاران هراتی با احساس عاشقانه می سرایند و عمق تپش زنده گی را تجربه می کنند. هراتیان عاشق پیشه و عشرت پسند اند.
پیش از آن که درست شصت سال قبل نهضت زنان در افغانستان آغاز یابد، زنان هرات در عرصه های گوناگون به شمول شعر و ادبیات فعال بودند. محجوبه هروی مثال برجسته این دوران است.
امروز زنان هرات درعرصه های سیاست و اقتصاد، جامعه و فرهنگ، دانش و تکنولوژی، فعال هستند. دختران تیم روبات ساز افغانستان که در این محفل حضور دارند، بیانگر این واقعیت است.
هرات دوران تیموریان به رنسانس شرق معروف است. افزون بر دستاورهای علمی و ادبی، فرهنگی و هنری که بزرگان هراتی در سطح تاریخ و بشریت آورده اند، سلاطین تیموری اندیشه های بلند پیشرفت داشته اند. بنابر پژوهشهای شرق شناس برجسته روسیه داکتر تومانویچ، شاهرخ بزرگترین پادشاه تیموری در شهر هرات بازار بزرگ تجارتی-تولیدی اعمار نمود که نمونة آن در تاریخ دیده نشده بود. این فضای پوشیده تجارتی شامل چهار بازار بود. تمام تاسیسات بازار در دوطبقه با خشت پخته و گنبد پوش که نور خود را از پنجره های سقفی می گرفت، اعمار شده بود. دوکانها، دستگاههای تولیدی، مهمان خانه ها، حمام ها، مساجد، انبارها، مدرسه ها، تیمچه ها به مثابة مجموعة عظیم تجارتی و تولیدی فعالیت داشت. به روایت بانو تومانویچ، شاهرخ با این عمل خود می خواست که هرات مرکز اقتصادی و تجارتی کل منطقه و حتی جهان آن روز قرارگیرد. تحقیق تومانویچ را سالها پیش ترجمه کردم و در مجله انگیزه چاپ مسکو نشر شده است.
با دریغ و درد که این بنای بزرگ بی نظیر که شاه اسماعیل صفوی ازان در اعمار بازار میدان شاه در اصفهان نمونه برداری کرده است، درست هشتاد سال پیش در سال 1938 به حکم والی وقت هرات ویران شد.
هرات امروز، هرچند به کندی، به مرکز رشد اقتصادی و تجارتی و ترانسپورتی تبدیل می شود. با احداث پروژه های تاپی، فایبر نوری، انتقال 500 میگاوات برق، اعمار خط آهن از ایران و ترکمنستان به هرات، اکمال ساختمان شاهراه حلقوی سراسری کشور، میدان هوایی بین المللی هرات و توسعه مزیدشهر صنعتی هرات، نه تنها برای هزاران هموطن زمینه های اشتغال میسر می شود که این تجربه در دیگر ولایتها، تداوم خواهد یافت.
ولی مهمترین علامت پیشرفت هرات در شور و شوقی است که هراتیان در معارف و تحصیلات عالی بروز می دهند. بیش از یک میلیون دختر و پسر در مکتبها و دانشگاههای هرات و بیرون از هرات درس می خوانند. با آن هم مهمترین استقامت رشد اقتصادی و اجتماعی آیندة در پیشرفت تکنولوژی معلوماتی نهفته است. هرات بایست و می تواند سیلیکون ویلی افغانستان قرارگیرد. محصولات تکنولوژی استقامت بنیادی پیشرفت معاصر است. پرستوهای نویدبخش این رویای ممکن، دختران روبات ساز مهمان ما هستند.
هرات در یک وادی وسیع و باز موقعیت دارد. یکی از گذرگاههای اصلی راه بزرگ ابریشم بوده است. به قول معین الدین زمچی اسفزاری، جاذبه های هرات چنان زیاد بوده است که، هر کس که بگذرد، نگذارد که بگذرد. مردمان از هر گوشه و کنار خراسان بزرگ در این زمین استقرار یافته اند. آدمها از هر قوم و گروه اتنیکی که هستند، پس از مدتی اقامت در هرات هراتی شده اند. به این سبب هراتیان را قومی می توان خواند که با همه اقوام افغانستان احساس خویشاوندی و خواهری وبرادری دارند.
در میان آثار زیادی که در بارة هرات از گذشته های دور نوشته شده است، اثر مشهور ظهیرالدین محمد بابر که پنج قرن پیش تالیف شده است، نکات جالبی را تصویر می کند. بابر به امید باریابی در دربار سلطان حسین بایقرا به هرات آمد. اما یک انگیزه مهم دیگر او این بود که به قول خودش: در ربع مسکون شهری چون هرات وجود ندارد.
چند سطری را از کتاب بابرنامه می خوانم." در بیست روزی که در هری بودم، هر روز جاهای دیدنی را به سواری اسب می دیدم. رهنمای من در این سیر و تماشا یوسف علی کوکلتاش بود. در هر تفرجگاهی که توقف می کردیم، یوسف علی کوکلتاش یک نوع دیگر آش تهیه می کرد. ( هیچ غذایی در این مدت تکراری نبوده است که تنوع خوراکیهای آن زمان را نشان می دهد). در این بیست روز غیر از خانقاه سلطان حسین میرزا، شاید مکان مهم دیگری نادیده باقی نمانده باشد.
گازرگاه و باغ علی شیر بیگ، کارخانه کاغذ سازی، تخت آستانه و پل کاه، کهدستان و باغ نظرگاه، نعمت آباد و خیابان گازر گاه، آرامگاه سلطان احمد میرزا، تخت صفر، تخت نوایی، تخت برگر، تخت حاجی بیگ، تخت شیخ بهاءالدین عمر و شیخ زین الدین، آرامگاه مولانا عبدالرحمان جامی، مصلای مختار، حوض ماهیان، ساق سلمان بلوری که در اصل ابوالولید بوده است، آرامگاه امام فخر رازی و باغ خیابان، مدرسه و آرامگاه سلطان حسین میرزا، مدرسه و آرامگاه گوهر شاد بیگم، مسجد جامع، باغ زاغان و باغ نو، باغ زبیده و آق سرای- قصر سفید- که در کنار دروازه عراق از بناهای سلطام ابوسعید میرزا ست، پوران و صفه تیر اندازان، چارغالانک و زیارت میر عبدالواحد، پل مالان وخواجه تاق، باغ سفید وطربخانه، باغ جهان نما، کوشک، مقوی خانه و سوسنی خانه، دوازده برج و حوض بزرگ سمت شمال جهان آرا، چهار عمارت چهار سمت آن، پنج دروازة شهر: دروازه ملک، دروازه فیروز آباد، دروازه خوش، دروازه قبچاق و دروازه عراق، مدرسه شیخ الاسلام، مسجد ملکان و باغ شهر، مدرسه بدیع الزمان میرزا که در کنار جوی انجیل بنا یافته است، خانه نشیمن علی شیر بیگ که آن را انسیه می گویند، آرامگاه و مسجد جامع او که قدسیه نامیده می شود، مدرسه و خانقاهش که خلاصیه و اخلاصیه می گویند، حمام و دارالشفای او که صفائیه و شفائیه نام دارد."
هرات را دوست دارم، هرات دیروز و هرات امروز را، لاکن به مراتب بیشتر، هراتی که خواهد بود.
هرات دوباره مهد درخشان دانش وفرهنگ، پیشرفت و رفاهیت خواهد بود. این رویا را برگزاری روز هرات نوید می دهد. روز هرات از یک سو ضرورت شناخت و معرفت تاریخ و گذشته پر فراز و فرود این سرزمین را مطرح می سازد و از جانب دیگر هرات امروز را در سیمای نسلهای موجود آن به خود و جهانیان می نمایاند. وضعیت طوری آمده است که گویا در آخر تونل مصیبتها و سوگواریهای متداوم روشنی دیده نمی شود. جشن هرات بر این اندوه بی پایان پایانی دینامیک و شاد، نوید می دهد. بابر در همان اثر می نویسد: هراتیان به هرکاری که می پردازند، آن را به کمال می رسانند. جشن روز هرات نه تنها روز مبارک بیان سمت روشن و شاد حیات است که ندای همبسته گی، همدلی و همصدایی سر می دهد. در آغازین روزهای بهار، ادامه نوروزاست روز هرات.
جا داردکه تجربه هرات سرتاسری شود. هر شهر روزمیلاد خود را جشن بگیرد، رسمی که در بسیاری کشورهای جهان معمول است. دوهفته پیش بودکه تورنتو 184 مین سالگرد خود را جشن گرفت. این جشن هم بر ما مبارک باد، چون اینک تورنتو وطن دوم ما شده است.
دوستان عزیز مهربان،
فرزانه گان آفرینشگر در هر زمانی لوکوموتیف حرکت به پیش اند. ما در کانادا نخبه گانی داریم که باید آنها را بشناسیم و از ایشان قدردانی کنیم. اجازه دهید در این محفل از جناب محمد وزیر اخی کرخی با قدردانی یاد کنیم. ایشان در لندن انتاریو زنده گی می کنند، این انسان وارسته و مانند هر فاضل هنرمند دیگر فروتن که 96 سال عمر دارد، هشتاد سال حیات خود را وقف خدمت و آفرینش کرده است. وزیر جان کرخی تاریخ زندة یک دوران کامل تاریخی هرات است. کتاب وی زیر عنوان – هرات در عهد ملکیار- هم تاریخ است و هم داستانی مهر انگیز نسبت به انسان و یادگارهای او. در حدود چهل اثر شعرا و بزرگان و یا از تالیفات خودش را خطاطی کرده است. هر یک ازین آثار سزاوار آنست که در موزیمی به نمایش آید. اجازه دهید از جانب این محفل لوح تقدیری به نام حاجی محمد وزیر کرخی تهیه شود و از کار و یادگارهای ارزشمند ایشان حرمت سپاس گزاری شود.
دوستان مهربان،
در فرجام نمی توانم در مورد حسن نیت و نیکی دوستان سکوت کنم. هنگامی اندر پیرامون خویشتن می نگرم و این همه انسانهای خوب نازنین را می بینم، دلم از نشاط به رقص می آید. برگزاری این محفل تجربه دیگری در ز نده گی من بود که تایید شد، انسان در ذات خود زیبا و خیر است. تمام دوستانی که در ارتباط به این محفل با ایشان صحبت شده است، با محبت ازان استقبال نموده اند. حتی یک ناموافق نداشتیم. قبول کنیم که ما مردم خوبی هستیم. خوبی را می فهمیم و از یاری به همدیگر دریغ نمی ورزیم و همین راهی است به سوی همدلی و همصدایی.
غلام سخی غیرت
>>> آقای غیرت ریس پما
عاقبت کار به کانادا کشید
>>> روز هرات یعنی چه؟ از میان اینهمه ولایت افغانستان، فقط روز هرات؟
آقای غیرت، دپلومات سابق و از همکاران حزب دموکراتیک خلق ،پس از دهه ها ماموریت دولتی ( در دم و دستگاه حزب دموکراتیک خلق و دوران مجاهدین) چند ماه قبل به کانادا، پناهنده شده است و اینک برای هرات و هراتی، رجز خوانی میکند!
هرات امروز، مهد فرهنگ نیست، لانهء ارتجاع و اختطاف است. روحانیون هرات ، مسابقه « ستاره افغان» را چندی قبل ، تحریم کردند، در تمامی هرات ، تمام خیابان هارا،که بگردی، یک عابر دریشی پوش ، پیدا نمیشود. زنان با چادر و چاقچور، بصورت خیمه ها ، در خیابان ها، دیده میشوند؛ هراتیان، با هنر و دانش، مخالفت میورزند، اما برای کرزی و اشرف غنی ، کمپاین انتخاباتی و محافل بزرگداشت میگیرند ،آقای غیرت از کدام هرات، سخن میگوید؟
آیا ایشان در نیم قرن اخیر یکبار هم شده، به هرات سفر کرده باشد؟
روز هرات یعنی چه؟ فردا،قندهاریان هم به خود حق میدهند از ملا عمر آخوند، رهبر فقیدطالبان، تجلیل وتکریم کنند،وروز قندهار، برپا دارند!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است