در سال 1352 انقلاب کردند که در افغانستان تغییر بیاورند تا نظام جمهوری بوجود بیاید.
در سال 1357 انقلاب کردند که در افغانستان تغییر بیاورند تا نظام کارگری و سوسیالیستی بوجود بیاید.
در سال 1371 انقلاب کردند که در افغانستان تغییر بیاورند تا نظام اسلامی اسلامی بوجود بیاید.
در سال 1374 انقلاب کردند که در افغانستان تغییر بیاورند تا نظام خلافت اسلامی بوجود بیاید.
در سال 1380 همه از انقلاب کردن خسته شدند و گذاشتند دیگران برایشان نظام دموکراسی ایجاد کنند.
در نتیجه اینکه دیگران هم نظام جمهوری و کارگری و اسلامی و امارتی و دموکراسی و طالبی و داعشی و تروریستی را یکجا ساختند و همه را به جان هم انداختند تا همه یکدیگر را بکشند؛ اینجا بود که مردم نمی دانستند انقلاب یعنی چی؟ چون نه نان داشتند و نه جان...

مهدی ثاقب

>>>   انقلاب به معنی زیر و رو کردن.
یعنی یک چیز را یکی میسازد و دیگری می آید و میگوید که این مورد پسند من نیست و باید زیر و رو شود و یک چیز دیگر ساخته شود.
بدینترتیب این پروسه تمام شدنی نبست و ادامه دارد.
فعلاً ما یک متفکر در سر قدرت داریم که درفکر فرو رفته است و نتایج انقلاب های گذشته را بررسی میکند و بگان وقت شارت میشود و دفعتاًاز حالت تفکر به حالت چیغ زدن شروع میکند،اما قسمی که خودش میگوید در گدایی تاپ است و جوره ندارد.
ببینیم که در آینده چه نوع متفکرینی با چه نوع خاصیت های دیگر روی کار خواهند آمدند.

>>>   جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، این کجا و آن کجا
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبه‌ای
ورنه پای ما کجا وین راه بی‌پایان کجا
ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب
تا در آن وادی مرا از تن برآید جان کجا
جسم غم فرسود من چون آورد تاب فراق
این تن لاغر کجا بار غم هجران کجا
در لب یار است آب زندگی در حیرتم
خضر می‌رفت از پی سرچشمهٔ حیوان کجا
چون جرس با ناله عمری شد که ره طی می‌کند
تا رسد هاتف به گرد محمل جانان کجا
( ر )

>>>   تاکه پدرالی نشود مشکل حل نمیشود

>>>   انقلاب کجا بود همه اش شورش و فاجعه و مردم کشی بوده است.انقلاب صلح و امنیت و پیشرفت می آورد. انقلابی که نتیجه اش جز فساد و جنایت و نامنی نباشد نمی شود به آن انقلاب گفت. بلی می توان گفت انقلاب در برابر صلح و امنیت و خوبی ها را به بدی تبدیل کردن در افغانستان صدق می کند.

>>>   بلی اما این همه انقلابات، انقلابات توده ئی نبودند، انقلاب هفت ثور که توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان تا اندزه ئی یک انقلاب مترقی بود که توسط یک حزب ملی (نمایندۀ بورژوازی) صورت گرفت، تا حدی خدمت را در پلان داشت اما از طرف نماینده گان فیودالیزم (اخوان الشیاطین) به همکاری امپریالیزم جهانی و ارتجاع منطقه به چالش کشیده شد.
سایر انقلابات توسط عمال فیودالی، بورژوازی و امپریالیزم به مقصد به هدف رسیدن شان صورت گرفتند که رهبران شان بصورت قطع به اهداف و منافع شخصی شان نایل آمده کدام آرزوی دیگری ندارند و هنوز هم چپاول داشته های ملی در تداوم این به اصطلاح انقلابات جریان دارد، برای رسیدن زحمتکشان به منافع و بدست آوردن نان، یک انقلاب واقعاً تودهدئی تحت رهبری یک حزب انقلابی توده ای (واقعاً خلقی) لازم است که مبارزۀ خستگی ناپذیر برای تحقق آن جریان دارد
میهن زرغون

>>>   به میهن زرغون :
معلوم میشود که به اصطلاحات رایج آن زمان بلد هستی ، لطفا اگر بگوئی چرا می گفتند: چین مُرتد، ارتجاع عرب سوالم صرف دلیل مرتد خواندن چین دران زمان توسط حزبی هاست ؟؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است