تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ ۱۳۹۷/۲/۱۲ | کد خبر: 150571 | منبع: | پرینت |
علی الرغم مصلحت ها و مقتضیات حضور جامعه بین المللی، روحیه و سرشت غرض آلود حاکمان موجود، نا امنی و فساد حاکم در دستگاهای اجرایی مرتبط به انتخابات و چالش های پیدا و پنهان دیگری که فضای دید ما را نسبت به مردم سالاری ابر آلود می کند، نمی توان تاثیر حضور مردم را در پروسه های کلان دست کم گرفت و یا از نظر دور داشت.
ما با عالمی از بیم و امید حیات سیاسی و اجتماعی خویش را پشت سر می نهیم در شرایطی که پیشتر فکر میکردیم با فروپاشی رژیم طالبان و تبانی جامعه جهانی از روند سیاسی در کشور ، بیم ها همه به امید مبدل خواهند شد که عامل های باز دارندهء درونی و بیرونی آرزوی مردم مارا درین عرصه تقریباً به یاس مبدل کرد. (کافیست برای اثبات مدعا نتایج انتخابات های گذشته را مرور نماییم.)
حالا که در شرایط سخت و دشواری از تاریخ کشور به سمت انتخابات مجلس نمایندگان در حرکتیم، به خاطر داشته باشیم که اگرنه همگی، بلکه بخش بزرگی از نقش و نتیجه متعلق به طرز فکر و عمل ما است که چگونه رقم می خورد.؟
نگفته می دانیم که دو طرز فکر و جریان اجتماعی در برابر هم صف آرایی می کنند. یکی طرز فکر سنتی و موروثی حاکم است که مجال سربلند کردن را به کسی غیر از خود و با به کار گیری ابزار های سنتی حاضر نیست که بدهد و دیگری با دانش محوری در تلاش برای عبور از میراثی شدن منزلت اجتماعی و سیاسی است. این تقابل در هرجامعه صورت گرفته و در نهایت به تندی و یا کندی ، خواست زمان و شرایط زمینه را برای پذیرش نیروی دوم مساعد کرده است.
یکی از معیار های قابل لمس برای شناخت نیروهای کار آمد دانش مندی است . مردمی که علاقمند عبور از وضع خسته کن و نا هنجار موجود هستند ، چارهء جز به دست گرفتن سلاح دانش در برابر اهرم زر و زور و تزویر ندارند.
امروز جامعه ما را مافیا مدیریت می کند ، پول وسیلهء دست اوست و فقر منابع بشری ارزان در اختیارش می گذارد تا نهاد های معتبر قانونی را در اختیار بگیرد و به عمر خویش نسل اندر نسل بیفزاید.
مردم ما به خصوص نسل جوان و تحصیل یافتهء جامعه هرچند به پیمانهء زیادی در سمت و سو دهی نیروهای اجتماعی جا باز کرده اند ، ولی عامل یک تحول بزرگ نبوده اند. امید که در آوردگاه پیش رو شاهد انقلابی از نقش آفرینی نسل آگاه جامعهء خویش باشیم.
جوانان و روشنفکران جامعه با بسیج زهنیت عامه به سمت دانش محوری ، در قدم نخست پارلمان کشور را از وجود نمایندگان نا کار آمد باید خالی کنند و عامل یک تحول مثبت به نفع دانشمند کردن خانهء ملت باشند.
با پارلمان دانشمند می توان جامعه را دانشمند کرد و با دانش می توان جلو جنگ و فساد را که برخواسته از جهالت است گرفت.
پس در قدم اول باید: پارلمان را دانشمند کنیم.!
برنا صالحی
>>> در کشوریکه اضافه تر از یک دهه دزدان, فساد پیشه گان و زورمندان بر همه چیز حاکم بودند و همه هست و بود این کشور را تار و مار کردند, داشتن توقوع به یک پارلمان دانشمند دور از تفکر است بناً باید خوب اندیشید نتیجه همچو جفا های سال های طولانی چه بوده میتواند. این درست است که همه مردم تقاضای یک نظام و دستگاه خوب را دارند اما رسیدن به این هدف هم کار ساده و آسان نیست.
>>> صالحی صاحب!
پارلمان افغانستان همین اکنون "دانشمند" گردیده است. پوهنتونهای خصوصی خاصتا پوهنتون سیاف به 98 فیصد اعضای "شوروای مولی" شهادتنامه های لیسانس توزیع کرده است!!!
>>> من با فرموده دوست گرامی که درباره اسناد دانشگاه های خصوصی تبصره نموده اند کاملن موافقم. چرا دراین کشور هرپدیده مقدسی به گند کشیده میشود. درتعجبم که یک شبه درکشورصدها دانشگاه خصوصی کاذب ایجاد میشود اما درحقیقت سویه وکیفیت تدریس شان خیلی پایین تراز لیسه های معیاری است. تمامی اراذل واوباش پارلمان ومفت خوار های دولتی وآدم های بیسواد مدرک کارشناسی ارشد خویش را ازیک دانشگاه خصوصی به دست آورده اند. سوگند میخورم که پاک کردن این همه کثافت درعرصه آموزش های عالی درکشور سال ها وقت ومنابع را نیازخواهد داشت. درمیان مردم عام یک ضرب المثل است که میگویند "بازی بازی با ریش بابا بازی" مسئولین رده اول کشور مسئولیت به گند کشیدن نظام تحصیلات عالی را به عهده خواهند داشت.
آیا مسلک طب را میشود به صورت شبانه خواند؟ درهیج کشوردنیا من ندیدم که کسی محصل طب باشد وبتواند کدام کاردیگری را هم انجام دهد زیرا این مسلک ایجاب آموزش همه وقت را میکند. حتی بعد ازساعات درسی محصل طب باید با آموزش خودی مشغول باشد اما درافغانستان بیشترکتله نرس وسایر افراد پارامدیک همه به برکت دانشگاه های شخصی داکترشده اند!!!
من مخالف آموزش هیج انسانی دررشته دلخواهش نیستم اما ازیکی ازبزرگان شنیده ام که درمسئله آموزش صرف علاقه مندی فرد مسلک ورشته آموزشی را معین نمیکند بلکه استعداد آموزش آن مسلک نیز یک امرحتمی است. اگرکسی نتواند ازمجرای امتحان وردوی به رشته مربوطه شامل شود باوربکنید ، شخص مذکور استعداد آموزش درآن رشته را ندارد وکسانی که درس طب خوانده اند خوب میدانند که من چه میگویم. زمانی که ما محصل بودیم آنیکه ازطریق امتحان ورودی کانکوربه دانشگاه راه بافتند با موفقیت آنرا تمام کردند اما آنهایی ازطریق واسطه و امرربانی وملاعمر شامل شدند درهرسمستر ناکام میماندند ومجبوربودند امرچانس چهارم را ازملا فلانی بگیرند.
>>> ظاهرشاه واقعا مرد مدبری بود او هر گز حاضر نشد معارف و مدرسه و صحت را خصوصی سازد. چون او میدانست که خصوصی سازی معارف و مدرسه بمرکز اخوان الشیاطین و خصوصی سازی صحت عامه و شفاخانه ها بمرکز بیسوادان مبدل میگردد. همین اکنون صدها زن و جوان، بخشی بزور ک.. و بخشی بزور پول مدرک میگیرند در حالیکه هفته فقط یکبار به دانشگاه سر میزنند!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است