بازی سیاسی با کارت شناسنامه برقی
 
تاریخ انتشار:   ۱۸:۳۰    ۱۳۹۷/۲/۱۳ کد خبر: 150623 منبع: پرینت

هر زمانی که حکومت به‌خاطر ضعف، بی‌کفایتی و داعش‌پروری تحت فشار افکار عامه قرار می‌گیرد، غنی پرونده‌ی «شناسنامه‌ی برقی» را از تاقچه ارگ پایین می‌کند تا با تحریک احساسات مردم، از آن استفاده سیاسی کند.

چندی پیش از یکی از مسوولین پرمدعای حکومت شنیدم گه می‌گفت: «هر سیاست‌مداری که به‌بحران شناسنامه برقی نقطه پایان بگذارد، سیاست‌مدار احمق است.» واقعیت هم همین گونه است. این موضوع برای سیاستمداران بسان «گاو شیری» می‌ماند.

از آنجایی که بحث «هویت» در یک کشوری که از بحران شدید هویتی رنج می‌برد، از پوتانسیل زیادی برای بروز خشونت برخوردار است، نگاه قدرت به آن همیشه ابزاری بوده است.

در گذشته آقای کرزی و اکنون آقای غنی، از این موضوع بهره‌برداری سیاسی برای بقای قدرت خود کردند و می‌کنند، و الی چرا در یک‌ونیم دهه‌ی گذشته با وجود آمادگی‌های به‌مراتب بهتر به‌لحاظ امنیتی و مالی، این روند آغاز نشد. هر وقت خواستند این پرونده را به‌میدان آوردند و زمانی که «خرشان از پل گذشت» دوباره به تاق نسیان گذاشته شده است.

متاسفانه هیچ نیتی برای توزیع این روند وجود ندارد و نمایش امروز ارگ هم جز یک بهره‌برداری سیاسی از این موضوع پس رخدادهای خونین چند روز گذشته، چیزی دیگری نیست.

حسیب معترف


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
حسیب معترف
بازی سیاسی
شناسنامه برقی
نظرات بینندگان:

>>>   بیدار باشید اقوام مختلف باهم برادر شریف ،عزت مند ، رنج دیده فقر دیده محروم مانده از تابعت های دوم کشور های امن مامورین اصلی خدمت گزار وطن در هر نظام بوده اید و وارث اصلی هم شما هستید متوجه باشید افزار این توطعه ها و نفاق افگنی نشوید که این مسله به ذره از ان تنظیم جنگی ها نمیرسد.اون یک پروژه کوتا مدت بود مثل یک توفان گزشت خانه های مارا ویران کرد ولی ذهن ما ویران نشده بود این به مراتب خطر ناکتر است زیرا ما قریه به قریه مسجد به مسجد خانه به خانه باهم بوده ایم هستیم خواهیم بود فقط کسانی که هیچ چیز بر از دست دادن در این مرز بوم ندارند این اتش را تازه نگهمیدارند .همه ما وشما میدانیم اخرین طرح هشت پارچه یی یعنی طرح C پایه گزاری اش از همین توطعه ها اغاز خواهد شد.
شما به تذکره های سالهای 1360 تا 1370به تذکره های ان وقت مراجعه کنید رنگ سرخ و نشان از حزب دیمکراتیک خلق افغانستان است ولی بیات تاجک پشتون نورستانی ایماق هزاره نوشتته شده حتی از کسانی را من میشناسم که خانواده اش پشتون بوده وقتی تذکره اخذ کرده تاجک نوشته شده و همین طور بر عکس قضیه اون وقت چرا این مسله انقدر مهم نبود مردم بی تفاوت بودند انسانیت ایدولوژی .یاد تان باشد یکی از تنظیم ها در سخنرانی خود از همین وسیله کار گرفت از اینکه بهره گیری کند برعکس سایر اقوام اعضای حزب خود را از دست داد .یک وسیله کوچک ساحتن احزاب هم همین شیوه خواهد بود.فقط تماشاه کنید دنباله روی جیزی که الله از او ناراض میشود دوری کنیم روزی که بم جوی خون جاری میکند خو زبان ،سمت قوم برش مهم نیست.الله نفاق افگن هارا موخذه کند باحترام زنده باد ملت و جغرافیای واحدافغانستان.
بااحترام

>>>   گوهر انسانیت در نفس انسان مستور ( پنهان ) است به صیقل تربیت محیط اصلیت خانواده گی ظاهر می شود.
افتخار همه ما در این است که انسانیم و اشرف مخلوقات و به این مقام والا و بزرگ خود را از سایر موجودات برتر میدانیم. پس بهتر است که به مقام خود پی بریم و به وظایف خود آگاه گردیم.
انسان که دچار مشکل روحی و روانی است بلکه با ارزش های اسلامی نیز با مشکل روبرو است چون مومن واقعی هیچگاهی امام حسین را نواسه خدا نمی گوید، رهبر واقعی هیچگاهی چادر سرکردن را نقص و عیب نمی داند.
دانشمند واقعی هیچگاهی شخصیت های علمی را بچه خر نمی گوید،
شخصیت واقعی هیچگاهی باد برآمدن را وظیفه مطبوعات نمی داند،
متفکر واقعی هیچگاهی نمی گوید که "اگر بندش نکردم بچه آدم نباشم".

دل کــس را نـــرجــــانـــد مــــؤدب
به مخلوق مهربان است بهر یزدان

بهـر جا بی ادب منفـور خـلق است
شـود خـوار و ذلیل و بس پریشان

ادب واجـب بـــود در کـیش اسـلام
شـده آداب بـه اسـلام جــز ایـمــان

ادب باشد به عــرفــان خاک گشتن
که خاک است عنصر اصلی انسان

تـو راۀ عجـز و آداب گـیـر (الهه)
غرور و خود پسندیست کار شیطان

>>>   اینبار خود شان و خرشان با هم از میان میروند.

>>>   افغان یا اوغان تنها نام یک قوم ناقل افغانستان است
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » در ( سال 1018 ه .ق ) ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است.
شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.

مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.

دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»


هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان با افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بر‌دیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمی‌دهند.

داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .

تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است

منابع و ما خذ :
1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.

>>>   اګر ریس جمهور اسلامی افغانستان واقعا خود را خدمت ګار مردم خود می دانید مثل زمانه های سابق درتذکره جدید هیچ چیز زیاد نمی کرد انګاه همه مردم افغانستان به شوق وذوق تذکره اخذ می نمودند .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است