جناب دکتور عبدالله امیدوارم خوب و خوش باشید!
من به عنوان یک شهروند درجه دو و کسی‌که در این سرزمین حق ندارد که خودش باشد، می‌خواهم نکاتی را خدمت شما بیان کنم.

جناب دکتور در ابتدا می‌خواهم یک نکتۀ مهم را خدمت شما یادآوری کنم و آن اینکه خدا کند فراموش نکرده باشید که جناب شما به نمایندگی از پنجاه درصد نفوس کل کشور در حکومت وحدت ملی حضور دارید! آیا تا به حال به این مسأله فکر کرده‌اید که از چه توان و نیرویی برخوردار هستید؟!
افزون بر این شما حمایت و پشتیبانی مجاهدینی را با خود دارید که در سنگر سبز جهاد بر ضد اتحاد سرخ جماهیر شوروی رزمیدند!
نیز جناب شما از حمایت کسانی برخوردار هستید که در برابر حاکمیت سیاه تروریزم جهانی مقاومت و جان‌فشانی کردند، این نیروها را دست کم نگیرید! این نیروها همچنان‌که در گذشته در راه آزادی و آزادگی مبارزه کردند، هنوز هم می‌توانند آزادگی و عیّاری شان را به نمایش بگذارند!

می‌شود بفرمایید که شما برای مجاهدین و مقاومتگران و بازماندگان شهدا چه کار قابل ملاحظه‌یی را انجام داده‌اید؟
آیا خبر دارید که با این محافظه‌کاری‌های بی‌مورد، تا کنون بخش بزرگی از هواداران خود را از دست داده‌اید؟
آیا می‌دانید که بخش مهمی از هواخواهان شما فکر می‌کنند که ارزش شما در دستگاه حکومت، بیش‌تر از یک کاغذ مچاله‌شده، نیست؟!
آیا می‌دانید که عده‌ای از مردم از طرز موقف‌گیری‌های شما در برابر قضایای مهم کشوری راضی نیستند؟!
آیا می‌دانید که طرف مقابل شما از سهم پنجاه‌درصدی قدرت خود به اندازۀ 99درصد استفاده کرده و شما همچنان در خواب غفلت فرو رفته‌اید؟!
راستی چه ملاحظه‌ای وجود دارد که جناب شما این همه مسامحه‌کاری می‌کنید؟!
نکند به خود تان باور ندارید یا می‌دانید که دیگر از جایگاه گذشته در بین مردم برخوردار نیستید؟ که در روز سختی باز به ایشان مراجعه کنید!

فکر نکنید که با حضور در یک کنفرانس مطبوعاتی و گفتن سخنان تکراری، مسؤولیت شما در برابر مردم رفع می‌شود!
مردم می‌گویند رییس اجرایی محکوم می‌کند و بقّال سر کوچۀ ما هم محکوم می‌کند؛ پس فرق میان رییس اجرایی و بقال سر کوچۀ ما در چیست؟ چه پاسخی دارید که برای مردم بدهید؟!
مردم می‌گویند داکتر صاحب همۀ ارزش‌های جهاد و غیر جهاد را معامله کرده؛ آیا برای رد این نظر جواب قناعت‌بخشی دارید؟!
مردم می‌گویند داکتر عبدالله مهرۀ نفوذی حریف بوده که سال‌ها در صف مجاهدین قرار گرفته تا در چنین حالاتی بتواند اهداف شوم مخالفان ضد جهاد و ارزش‌های فرهنگی و هویتی مردم را برآورده سازد؛ آیا می‌توانید این اتهام را از خود دور کنید؟!
مردم می‌گویند از داکتر صاحب توقع کارهای مردانه را نداشته باشید و او را بگذارید که مصروف آرایش و عطر و پودر و کفش و لباس خود باشد؛ آیا در مکتبی که از آن با افتخار یاد می‌کنید؛ همین‌ درس‌ها را آموخته‌اید؟!

جناب دکتور مردم خیلی چیزهای دیگر هم می‌گویند! بگذریم! ولی اگر می‌خواهید به همین منوال ادامه دهید و به این امید باشید که باز این مردم به پای صندوق‌های رأی بروند و بار دیگر شما را به حیث رییس جمهور انتخاب کنند که سخت در اشتباه هستید! چون تا این‌جای کار مردم وظیفۀ خود را به خوبی انجام داده‌اند و این شما بودید که نتوانستید از قدرت آنان، به خوبی استفاده کنید و نمایندۀ خوبی برای آنان باشید! یادم هست چند سال پیش با تمام کابینۀ خود فیصله کردید که شناسنامه‌های الکترونیکی در فلان روز خوش، و فلان ساعت سعد، بر اساس قانون نافذۀ ثبت احوال نفوس توزیع گردد؛ ولی جانب مقابل شما در حالی‌که سهم بیشتری از شما نداشت، آمد و بر ریش شما و تمام کابینۀ تان خندید و اجازه نداد که تذکره‌ها توزیع گردد!
یادتان هست؟! همان پنجاه‌درصد، برای خود اجازه داد که قانون نافذۀ کشور را زیر پا کند و فرمان فرا قانونی و غیر اصولی صادر کند و دست آخر خواسته‌اش را به کرسی اثبات بنشاند؛ اما شما چه کردید؟

اگر نمی‌توانید برای مردم کار مفیدی انجام دهید و اگر نمی‌توانید بر ارادۀ ملت استوار باشید؛ حداقل کاری‌که می‌توانید انجام دهید، این است که دوباره به مردم مراجعه کنید! از آنان معذرت بخواهید! و مردانه اقرار کنید که شخص شما آدم مناسبی برای امیدهای مردم نیستید!
می‌دانید انجام چنین کاری چه خوبی‌ دارد؟ اینکه مردم، خود دست به‌کار می‌شوند و خود شان برای حل مشکلات خود اقدام می‌کنند!

مگر نمی‌دانید که حضور شما بود و هست که برای این حکومت فاسد و فاشیستی مشروعیت داد و می‌دهد! اگر همین امروز از حمایت آن دست بکشید، دست کم از قید خدمت زبونانه در یک نظام فاسد راحت خواهید شد و این افتخاری بزرگ است برای شما! می‌دانید که اگر دیر بجنبید، در فرصت اندکی که دارید زود دیر می‌شود و دیگر نمی‌توانید از قضاوت تاریخ در امان باشید!

پس تا دیر نشده یکی از این دوکار را انجام دهید: یا مانند بزرگمردی که ادعای شاگردی مکتبش را دارید، مردانه در میدان بایستید و حق مردم را از حلقوم تمامیت‌خواهان بیرون بکشید یا مثل یک مرد اعتراف کنید که جناب شما به درد این‌کارها نمی‌خورید و از حکومت کنار بروید! تا مردم خود به حل مشکل شان اقدام کنند! البته راه سومی هم وجود دارد و آن کمی مرگ موش است! مگر نه آن است که مرگ با عزت بهتر از زندگی در ذلت است!

در همه حال مؤفق باشید جناب دکتور!

سید مسعود حسینی

>>>   جناب داکتر صاحب هیچ که نمیشود اقلا بالای تصویر همان شتر اولی که هیچ کسی سوارنیست یک مشک آب بارکنند که معنایش سهم سقاوی
است هم ما قانع میشویم

>>>   اگر فردا ع از حکومت بیرون شود ده تا پنشیری دیگر حاضر میشوند تا چوکی اش را اشغال کنند، همین حالاا دین محمد درکنار غ است ،

>>>   و من از مردم میخواهم که خودشان را نشان دهند.
39 نفر فاشیست مظاهره کرد وضعیت به اینجا رسید
چرا بیشتر از 20 ملیون غیر پشتون خاموش است.

>>>   اقای مسعود حسینی اشتباه بزرگ داکتر صاحب عبدالله این بود که در اول کار فریب شخص فریبکار چم خمی را درست درک نکرده بود وبخاطر مسلهت کشوری از نرمش کار گرفت و خواست تا همه قضایا را در چوکات عقل و منطق وادب و اخلاق حل و فصل کند ام جانب مقابل با بی ادبی کامل و چشم شوخی و وعده دادن های امروز و فردا بر علاوه از دست درازی ها به پنجاه فیصد حق سهم داکتر عبدالله در تمام کار های دولت افراد فعال و جدی و کار امد با جریت را به بهانه های گوناگون و توطعه ها و دسیسه ها از پست های کلان دولت دور کرد و بجای ان بیسواد چوپان گوسفند چران نادان ولی زور گو بد اخلاق را جابجا کردمسایل مالی و اقتصادی و امنیتی را کاملن مانند یک ریس جمهور انتخابی در زیر تسلت خود گرفت و قرارداد های کلان را به شرکت خطیبی خسر بره اش برادر رولا غنی یکی پی دیگر داده و توسط رحیمی ریس دفتر اش فیصدی کمیشنقرارد را جمع اوری کرده چون معمله بینالبین خودشان است به این اساس صدای دادن کمیشن و گرفتن کمیشناز قرارداد ها کلان که توسط ریاست تدارکات داخل ارگ بریاست اقای اشرف غنی انجام شد مخفی مانده اشتباه دیگر داکتر صاحبعبدالله این است که همه خیانت کاری ها و دست اندازی های غنی را با انتقعاد لفظی اکتفا کرده در حالیکه قدرت جلوگیری انرا از هر طریق برای مهیا بود اما از طریق دیگری استفاده نکرده و اشتباه سومی ان همسو شدن ان با فرمان نادرست ارگ در ارتباط دور سازی اقای عطامحمد نور والی ولایت بلخ که ان فرمان کار ساز هم نبود مقاومت اقای نور را با ان دیدیم که بلاخره ارگ زانو زد در برابر اقای نور کم یا زیاد خواست اقای نور با کناره گیری ان براورده هم شد اما این خالی کردن پشت حمایت قوی داکتر عبدالله را غنی در نظر گرفته بود و نفاقوتفرقه اندازی بین این دو دوست دیرینه از هدف های خاص شر غنی بود بهر صورت هر وقتیکه ماهیرا از اب بگیری تازه است داکتر صاحب عبدالله کم خود را جدی حرکت بدهید هنوز پشتوانه قوی را کلملن از دست نداده اید یکبار بهعقب خود نگاه گن که مردان قدرتمند سپاه از خود گذر جان فدا جوانان برو مند از اقشار مختلف جامعه منتظر یک امر و حرکت است منتظر منتظر .

>>>   داکتر عبدالله باید بعد از موضع گیری استاد عطا در برابر حکومت ، باید کمی زیرکامه عمل می‌کرد به نیروی و توان مردمی مراجعه می‌کرد ودر مقابل تصمیم غنی ایستادگی می‌کردند و اجازه نمی داد که تذکره الکترونیکی توضیع گردد
داکتر عبدالله بیشتر هراس از حضور و کمک خارجی دارد فکر می‌کند منبع قدرت بخشیدن همین ها هستند .در حالیکه تجربه نشان داده که بدون پایگاه مردمی جتی خارجی ها هم علاقه به حضور شخصیت در قدرت ندارند .

>>>   هدف اصلی حزب افغان ملت که اشرف غنی عضو ان است عبارت از این است که در تذکره اقوام نوشته میشود و قوم تاجک مثلا به سادات عرب ایماق و غیره تقسیم میشود همینطور ترکمن ها و ازبیک ها به نام های متعدد تقسیم میشوند و نتیجه این میشود که در امار گیری دولت فاشیست مینوسد تعداد تاجک 5 در صد ازبیک 2 در صد هزاره 3 در صد.
مغموم

>>>   ولا نویسنده محترم در افشانی نیک و خوب تبصره کاملآ بجا کردید ،هر گاه انسان سخن حق را کوید خد اوند هم از او راضی و خوش میباشد پس تا ناوقت نشده تو. عبدالله به راه راستی وصداقت پیش رفته چون خداوند همرایی ات میکند و گر چنین بزدل و ترسو. باشی وباز کویی که من از پیروان مسعود. شهید ام سخت در اشتباه هستی ،مسعود. اقلآ ترسو. وجبون نبود ومر دانگی وشجاعت داشت اما خودت دل همه را کفانده ای ،به حکمت وبه سخنان پسندیده آرزوی ات را اظهار بدار و در پی تحقق آن سخت مبارزه کن تا به کامیابی دست یابی ،این است راه اصول مبارزه ،اما تا جای ایکه من فکر میکنم شما را وهمراهانتان را آسایش دنیا و. پولهای مفت که در طول این سالها ذخیره نموده اید و زندگی مرفه را در بر دارید نمیتوانید از حق وحقوق دیگران دفاع کنید پس بهتر خواهد بود که در خانه باقی بمانید خامگدوزی را یاد بگیرید
عبدالله ریحان

>>>   برادرم سید مسعود!
سوال تنها به کسانی که مکلف وسلیم وبا اراده باشند مواجه میشوداین بیچاره ها کجا اراده وازادی واختیار دارند تا راهی خودرا انتخاب و برای خود ودیگران تصمیم بگیرند وقتی اجنت شدی وغلامی را پذیرفتی دیگر همه چیز خود وملتت را در گرو سازمانهای استخباراتی گذاشتی مانند .... وانسان خواب از تکلیف خارج وغیر مسول میشوی وشما میدانید که ترقی وپیشرفت مدارج مختلف دارد دل هرکه میخواهد تا عالی ترین مقام برسد ولی اندازه ای بلند رفتن وپاین امدن اینها را دیگران تعیین مینماید وقتی برایش گفتند وزیر خارجه باش اطاعت مینماید ومجبور هم است فرمان برد زیرا تعهد دارد وزمانی میگویند وزارت خارجه را رها نما وتورا به یک پست دیگر مناسب دیده ایم میگویند امنا وسلمنا وباز هدایت میدهند تا به انتخابات در برابر کرزی استاد شود به نشان سر سپردگی امادگی خودرا میگیرد ولباس مجاهد را میپوشد در حالی که چند روز قبل در وزارت خارجه اش به دستور بیگانه ها هرچه مجاهد بود از وزارت خارجه حذف نموده بود ولی با کمال بیشرمی مجاهد میشود ویار مسعود عزیز میگردد وبه مارشال فهیم وربانی مراجعه مینماید و... ان ساده دلها نیز گذشته را ازیاد میبرند وباور مینمایند که راستی شاید این عروسک به خود امده ودیگر توبه کرده ومیشود حقوق غصب شده وحقوقی را که جناب خودش پامال نموده بدست بیاورند در انتخابات با وجود همه تقلب پیروزش میسازند وباز وقتی خارجی ها میگویند این پول را بگیر وانصراف بده چنان مینمایدوهمچنان در انتخابات با غنی خان هم برای تمثیل دموکراسی اورا فرا میخوانند ودوباره رسوایش میسازند و وریس شورای اجرایه!!! مینمایند با کمال ادب اطاعت مینماید
معمولا در کمپاین ها حریف ها حتی در انتخابات میان حزبی رفیب خودرا هر راست ودروغی یاد دارد میگوید ولی عبدالله یک روز نگفت که خانم یک ریس جمهور چطور میتواند یک غیر مسلمان باشد ؟با اظهار این نکته احساسات مردم عوام را میتوانست جریحه دار ساخته ارای بسیاری را به نفع خود کسب نماید اما چون برایش گفته بودند که به این مسله تماس نگیرد دهن باز نکرد وخاموش ماند وخانم رولا در یک مصاحبه ای خود اظهار داشت اقای غنی به هیچ دینی معتقد نیست اگر قرار شود به کدام دین علاقه بگیرد به مسیحیت می گراید ولی عبدالله چون اجازه نداشت یکبار همازین مسایل یاد اوری نکرد ودوسه روز که غنی با نور مخالف بود برایش دوسه مرتبه داکتر صاحب گفت !!!همه دوستی ها ونیکی ها وفداکاری های نور را فراموش نموده در پی تهدید عطا برامد واستعفا نامه ای تاریخ گذشته واکسفایر ومشروط را بالایش امضا نمودند با این همه باید گفت!
از شما کار نخواهیم سلامت باشید
مزدور خارجی ها تا به قیامت باشید
مولانا قربان

>>>   با اينكار هاى ارگ در پيش گرفته تمام عمر قوم پشتون را در همان چورى فروشى چكه وقروت و رمه چرانى ميگذارد.
كلتور تربيه و دانش را نميتوان به فشار بالاى كسى قبولاند. پشتونها را هميشه مانند چوب بنام قوم استفاده كرده اند و از اين بيچاره هاچى نيست كه مساحته اند.
ح ع

>>>   چه کسی گفته که غیر پشتون 20 میلیون هستند پشتون ها 70 در صد کل جمعیت کشور را در اختیار دارند

>>>   من یک تاجیک، یک اوزبیک، یک هزاره، یک پشه ئی، یک بلوچ، یک ترکمن، یک ... هستم، هیچ غیرتی ندارم، و امروز داوطلبانه خود را اوغان میخوانم که پختونها خوش شوند.
زنده باد بیغیرتی، بیا بزن هر سوته را که دلت میشود، ولی فقط نامش را وحدت ملی بگذار.

>>>   پشتونها یا اوغانها یگانه باشندگان این کشور نیستند و درین کشور اکثریت را هم نمیسازند۰ تمام شهروندان این کشور به میهن خود عشق دارند و به آن افتخار میکنند، بناعن این کشور باید بنام اصلی آن که یک نام غیر قومی و فراگیر همه باشندگان آن است یاد گردد، یعنی که خراسان۰

>>>   تشکر جناب دانشمند محترم آقای سید مسعود حسینی صاحب ! دقیق فرمودید که جناب داکتر صاحب یک رول دمباله روی را پیشکش نموده و جانب مقابل از این جالت ضعیفی داکتر عبدالله خوب استفاده نموده و جامعه را به روند فاشیتس واگذاشته است که نمونه اشت هویت فروشی سران قلیل اقوام و بی تفاوتی کاخ اجرایه میباشد که کشور را به تجزیه و به بحران خطرناکتر کشانده است . ولی عدالتخواهان در مقابل این همه بی عدالتی های تک فاشیستی سخت در مقابله میباشند و امید وار هستم که دولتمداران مریض که جامعه را مریض ساخته اند خود را تحت تداوی قرار دیهند . هویت ما افتخار ماست . حق به گدای گرفته نمی شود .
زره

>>>   داکتر صاحب ادم با سلیقه است. شرم است اگر با باسلیقه بودن عیب بگیریم وبابیسلیقه بودن مباهات کنیم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است