مظالمى كه در دوران حاكميت كرزى و غنى بر مناطق پشتون نشين روا داشته شد كمتر در ساير مناطق صورت گرفت. فقر، بيسوادى، افراطيت، مواد مخدر و ده ها پديده ى منفى ديگر ثمرات ناميمون حاكميت نخبگان پشتون به جغرافياى پشتون است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۰ ۱۳۹۷/۲/۱۵ | کد خبر: 150693 | منبع: | پرینت |
در اينكه تنش روى تثبيت هويت يكى از فاكتورهاى اساسى بحران چهار دهه اخير كشور ما است شكى وجود ندارد در اين نكته نيز ترديدى نيست كه كلمه افغان كه امروز قبيله گرايان از آن بعنوان هويت ملى نام مى برند معادل هويت پشتون است كه نام يكى از اقوام شريف كشور ما است.
میر غلام محمد غبار مورخ شهیر کشور (افغانستان در مسیر تاریخ مقدمه 1999) می نویسد: تا قرن 18 افغان نام عمومی پشتو زبانان مملکت قرار و گرفته بود بعد از قرن 18 وسعت آن بجایی رسید که نام عمومی مردم افغانستان اعم از دری زبانان و ترکی زبانان و غیره شناخته شد.
مساله مسکن گزینی افغان ها (پشتون ها) از لحاظ تاریخی توجه بیشتری را بخود جلب می کند از اینرو نباید میان قوم افغان (پشتون) و تاریخ نامگذاری افغانستان معاصر علامه تساوی گذاشت.
نخبگان سياسى پشتون بخاطر حفظ و تثبيت حاكميت سنتى و انحصارى شان در اين سرزمين نيازمند تحميل هويت قومى خود بر ساير اقوام اند و براى آن سه دليل ارایه مى كنند:
1- افغان ها (پشتون ها) موسس افغانستان كنونى اند.
2- افغان ها (پشتون ها) قوم اكثريت اين سرزمين اند.
3- افغانستان كنونى يگانه كشورى با هويت مستقل قومى پشتون در جغرافياى سياسى جهان است.
با اين دلايل حق زعامت و تصميمگيرى روى قضاياى ملى را حق انحصارى خود مى دانند حالا پا را فراتر نهاده و تلاش دارند از ساير اقوام هويت زدايى نموده و افغان را بمثابه ى هويت ملى تحميل نمايند.
در حاليكه احمد شاه درانى كه از او بعنوان بنيانگذار افغانستان نام برده مى شود هرگز خود را موسس افغانستان معرفى ننموده حاكم خراسان مى ناميد. ضمنا هيچ سند موثق ملى وجود ندارد كه اكثريت بودن پشتون ها را تایيد نمايد كما اينكه حالا هم براى مشخص نشدن رقم دقيق جمعيت پشتون ها در افغانستان بحث درج كلمه افغان را در شناسنامه ها مطرح نموده اند.
اين هم استدلال ناقص و معيوبى است كه افغانستان كنونى يگانه جغرافياى رسمى و آدرس سياسى با هويت پشتونى است همه مى دانند كه افغانستان كشور اقليت ها است و متشكل از نژادها و اقوام مختلفى با پيشينه ى مشخص مذهبى، فرهنگى و تمدنى متفاوت است.
حقيقت آن است كه نخبگان مغرض و اجيرى كه جزو اتكا به استخبارات خارجى، پايگاه اجتماعى در كشور ندارند براى بقایشان در قدرت از برگه ى قومى سوء استفاده نموده، دوام حاكميت شان را وابسته و پيوسته به بحران آفرينى هاى اجتماعى و عميق نمودن شکاف هاى قومى مى دانند و ثابت گرديده است كه اين اقليت بيمار، فاشيست، خود فروخته و تماميت خواه نه تنها بانى و باعث بدبختى به كل كشور بوده اند بلكه آفت بزرگى براى قوم شريف پشتون نيز بوده و هستند.
مظالمى كه در دوران حاكميت كرزى و غنى بر مناطق پشتون نشين روا داشته شد كمتر در ساير مناطق صورت گرفت. فقر، بيسوادى، افراطيت، مواد مخدر و ده ها پديده ى منفى ديگر ثمرات ناميمون حاكميت نخبگان پشتون به جغرافياى پشتون است كه تا هنوز به قوت خود باقی است.
محمد عارف منصوری
>>> محمد عارف منصوری هم به نعل میزند هم به میخ.
ازیک طرف از نام افغانستان انکار می کند از جانب دیگر طرفداری از توده های پشتون می کند.
پشتون ها به نام وطن خود (افغانستان) افتخار می کنند و خود را افغان می نامند.
>>> اقای منصوری تشکر که موضوع را مستند و مستدلل بیان کرده اید اما کجاست کوش شنوا و چشم بیناه و عقل و خرد که قانع به حقیقت باشند انها سر همان خر بی پالان سوار هستند بروی مردم لگد میزنند .
>>> کینه اندوزی ندارد صرفه آسودگی
عقده دل چون به هم پیوست نیش عقرب است
بیدل
>>> تپی کثیف و تقلبی اوغان بر دیوار تاریخی خراسان کهن نمی چسپد۰ خاطر اهل قبیله گمشده جمع باشد، و اگر خوش نیستند بر شتر های خود سوار شوند و از همان راهی که آمده اند گم شوند۰
>>> من یک تاجیک، یک اوزبیک، یک هزاره، یک پشه ئی، یک بلوچ، یک ترکمن، یک ... هستم، هیچ غیرتی ندارم، و امروز داوطلبانه خود را اوغان میخوانم که پختونها خوش شوند.
زنده باد بیغیرتی، بیا بزن هر سوته را که دلت میشود، ولی فقط نامش را وحدت ملی بگذار.
>>> خوشحال خان شاعر پشتون میگوید: د افغان په ننگ می وترله توره ننگیالئ دزمانی خوشحال ختک یم هدف کلمه افغان خوشحال خان همان قوم پشتون است والا خوشحال خان شاعر متعصب بود که حتی از قوم ونژاد غیر پشتون هم بدشان میشود.مثلا دریک شعر خود به پشتو میگوید مرا به جایی دفن کنید که خاک باد پاهای اسپ مغول ها درآنجا ننشسته باشد.بهرصورت درتذکره ظلم و جبر علنی است که کلمه افغان درتذکره بیاید.باید به عقاید وافکار مردم مومن و زحمت کش افغانستان احترام وارج گذاشته شود تا وحدت ملی واقعی بوجود بیاید.
ومن الله التوفیق
>>> من یک مسلمان هستم نه پشتونم و نه تاجک و نه از کدام نژاد دیگری .
اینجا درین کشور همه امتحان دادن هیچ کسی را ندیدم که به منافع مردم حرف بزنند هرکس هر چه دلش خواست مینویسد ولی ما واقعا بی غیرت هستیم بخاطری اینه نه که ما از افغانستان هستیم و یا افغان هستیم بلکه بخاطرین این که یک متل است میگه گذشت خصلت مردان است .
کجاست همان مردان که از کندهار به بلخ پسر خودرا به تعلیم میفرست کجاست همان مردم که از بلخ به کندهار طفل خودرا برای اموختن میفرست ان زمان هم غیرت بود هم شهامت اما حالی صدها کتاب مینویسد بخاطر مشهور شدن خود اما برای کشورش یک کار نمیتواند هیچ گذشت در بین خود ندارند گپ عادی یک ملیت به ملیت دیگری خوش نمیخورد ایا این مردانه گی است متاسفانه بسیار احمقانه است کاش همه مردم بیسواد میبودند و حالی جنگ نمیبود اینها خر های پر از کتابند که هیچ سودی از انها بدست نمی اید بجز بوی جنگ
>>> نویسنده نخست،
پشتونها یا اوغانها یگانه باشندگان این کشور نیستند و درین کشور اکثریت را هم نمیسازند۰ تمام شهروندان این کشور به میهن خود عشق دارند و به آن افتخار میکنند، بناعن این کشور باید بنام اصلی آن که یک نام غیر قومی و فراگیر همه باشندگان آن است یاد گردد، یعنی که خراسان۰
>>> افغان یا اوغان تنها نام یک قوم ناقل افغانستان است
ظهور قبیله بنام افغان « پشتون » در ( سال 1018 ه .ق ) ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است و از توابع ایالت سند و از اجزاء پاکستان کنونی می باشد.
سید محمد یعقوب هروی در تاریخ نامه ی هرات، نیز این واقعیت را می نویسد زیستگاه اوغان« افغان » یکی از ولایات مکران بوده است.
شهر مستنگ شامل دهات بسیاری بوده است چنانکه در حاشیهء کتاب تاریخنامه ی هرات هم ذکر شده است که: شهر مستنگ یا مستنج را استخری و مقدسی هر دو در آثار خود اسم برده اند.
وقتی تاریخ خراسان قدیم (افغانستان امروزی) را بررسی نماییم طایفه ی افغان و کشوری به نام افغانستان در تاریخ و جغرافیای کشور ما موجود نیست و مردم ما که امروز برخلاف صریح اسناد تاریخی افغان نامیده می شود هیچ گونه تعلقی به افغانستان دیروزی و مردم آن سرزمین که اوغان=افغانها بوده اند، ندارد.
ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»
هموطنان آگاه قلم بدست افغان تنها نام یک قوم از اقوام افغانستان است و افغانها نام ها تاریخ و فرهنگ و استوره یکسان با افغانستان ندارند بلکه بر ضد ان هستند و تلاش دارند هویت تک قومی خود را بردیگر اقوام تحمیل میکنند. آنها بتنهایی در افغانستان حکومت تک قومی دارند و دیگر اقوام را در معادله قدرت راه نمیدهند.
داشتن دوکتورای غنی فقط تفرقه بهتر و سیستماتیک تر بین تمام اقوام شریف سرزمین مان و جایگزین کردن فاشیست های قبیله و کوچی های متعصب بجای آزادیخواهان نو اندیش را به ارمغان آورد .
عزیزان اقوام مختلف با سیاست های متفاوت باید بکوشند در اطراف واژه های وحدت و همدلی که یگانه راه نجات از دست متعصبان فاشیست و سران به قدرت رسیده پوشالی طاغوتی است جمع شده و با وحدت و همدلی تمام برای ساختن سرزمینی آزاد و مستقل و متکی بخود و دور از فاشیست های زمان بکوشند .
تاجیک گرسنبل است
افغان بلبل است
هزاره شاخ گل است
ازبیک خوگل است
پشه ای ساقه است
ترکمن خودل است
هرکس گوید همه افغان است
نادان , جاهل و بی ایمان است
منابع و ما خذ :
_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6
5 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
6 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.
>>> پشتونها یا اوغانها یگانه باشندگان این کشور نیستند و درین کشور اکثریت را هم نمیسازند۰ تمام شهروندان این کشور به میهن خود عشق دارند و به آن افتخار میکنند، بناعن این کشور باید بنام اصلی آن که یک نام غیر قومی و فراگیر همه باشندگان آن است یاد گردد، یعنی که خراسان۰
>>> فاشیستان عقده ای بیمار روانی آدمکش از شدت عقده حقارت و بی فرهنگی و بیسوادی و بی هویتی میخواهند بزور تقلب و فریب برای خود نام و هویت در تاریخ بدست بیاورند نمیدانند که در تاریخ بنام دزد هویت اقوام دیگر معرفی شده اند. بنام قاتل و تروریست و آدمکش و مزدور اجنبی معرفی شده اند. اگر تمام آثار تاریخ و تمندن مادروطن ما را بسوزانند و توسط طالب و داعش همه اقوام غیر پشتون را قتل عام کنند بخدا سوگند که موفق نمیشوند و در پیشگاه تاریخ شرمنده و در پیش مردم جهان بعنوان دزدفاشیست معرفی میشوند. بگذار تا تمام نام و هویت اقوام متمدن و با فرهنگ این سرزمین تاریخی را عوض کنند اما تاریخ را نمیتوانند تعویض کنند. ما در تاریخ کتابسوزیها و کوره های آدم سوزی بسیار دیده ایم در آخر فاشیستان و قاتلان حقوق انسانی در چشم مردم جهان رسوا و منفور شدند.
>>> تاجیکان سرفراز! ایا تاجیک در تاریخ شاه بود؟ نام بگیرید؟ من نام شاهان نه بلکه سلسله شاهان پشتون را برایتات می شمارم!محمدزاییها< ابدالیها,هوتکیان, سوریها , غوریها <لودیها<غلجی ها و باقیمانده اش را شما بنویسید!
>>> نویسنده نخست،
پشتونها یا اوغانها یگانه باشندگان این کشور نیستند و درین کشور اکثریت را هم نمیسازند۰ تمام شهروندان این کشور به میهن خود عشق دارند و به آن افتخار میکنند، بناعن این کشور باید بنام اصلی آن که یک نام غیر قومی و فراگیر همه باشندگان آن است یاد گردد، یعنی که خراسان۰
>>> چند سطريلز تاريخ“آریانای بررون مرزی” بقلم استاد برلاس در صفحه هفدهم میخوانیم که میگوید : » هفتمین طبقه سلاطین دهلی سوریان اند . اینان نیز مانند لودی ها تورکان پشتو زبان اند » گرچه استاد برلاس این تحقیق خویش را از روی آثار نویسندگان تورک و چین بدست آورده اند ، و یک موضوع را معتقد نیستم که آنها به زبان پشتو وارد وارد میبودند ، زیرا در هیچ جایی اثری از پشتون بودن آنها یعنی تکلم شان به آن زبان دیده نشده است . چون اجداد آنها از افغانستان و از سرزمین غور رفته اند و هندیان و پشتونهای افغانستان آنها را به پشتون بودن نسبت داده اند .
مثلآ ما وقتیکه غزنویان ویا غوریان را بنام تورک خطاب مینماییم ، علاوه ازینکه از متون موضوع را میآبیم بلکه از زبان خودشان میشنویم ، مثلآ در تاریخ بیهقی می آید که سلطان مسعود ، موضوع خصوصی اش را به زبان تورکی با یکی از مشاورین مشوره نمود و همچنین درین نوشته از مجمع الانساب شبانکاره یی آوردیم که سیویکتگین “سبکتگین” میگوید « چونکه ما تورکیم » و نیز در سند ویدیویی هندوستان که از روی اسناد تاریخی ترتیب شده از زبان غوریان میشنویم که میگویند : « ما اولاد تورک ، ولد تورک ، ولد تورک میباشیم . ولی اثری از پشتون بودن لودی ها و سوری ها در هیچ روایت موًثق آورده نشده است ."
>>> اقوام تاجیک و ترک بقول دیگر اقوام آریائی و تورانی هزاران سال در آریانا و خراسان پادشاهی و شهنشاهی کردند که تعداد شاهان آن به هزاران میرسد تاریخ را بخوانید
>>> اگر هویت همه مردم هندوستان هندو است واز ازبکستنان ازبک و از
انگلستان انگلیس است پس از افغانستان افغان است . که هرگز چنین
نیست و چنین نخواهد شد در هندوستان ۲۰ ٪ مسلمان و ۲۰ ٪ اقوام
و ادیان دیگر زندگی دارند . شهر وند هندوستان استند شهروند ازبکستان
تاجکستان و انگلستان اند اما همه هندو ، ازبک ، تاجک و انگلیس نیستند
و قس علی هذا ستان فقط ظرف است مثل دکان در یک ظرف ده ها نوع گل میباشد و در یک گنجینه ده ها نوع زرو سیم .
شمس قیس
>>> انگلیس ها و امریکای ها بتوانند که خوبتر از پشتون ها در مسایل کلان خود همچون دیورنده که نام خراسان را به افغانستان تحمیل نمودند و میخواهند که واژه افغانا را نیز به زور خارجی ها بالای همه اقوام بقوبولانند که خواب است و محال است و دیوانگی . من یک تاجیک و هویت من تاجیک خراسانی و زبان ام دری فارسی میباشد .
زره
>>> هموطن های عزیز غیر پشتون یا غیر اوغان.
......و بیغیرتی نکنید، ماده چهارم قانون اساسی را که اوغانها به خیانت و تقلب بر همه تحمیل کرده اند باید اصلاح گردد.
هموطنان پشتون، شما حق دارید خود را افغان بنامید، چون در اصل اوغان هستید، و افغان نامی است که غیر پشتونها به پشتونها اطلاق میکنند، در حالیکه خود آنها به خود پشتون یا پختون میخوانند.
ولی یکتعداد هموطن های غیر اوغان، شما اگر صد بار هم از روی چاپلوسی ویا خوشباوری اوغان شوید، باز هم اوغانهای واقعی شما را به اوغان اصل و اوغان نا اصل تقسیم خواهند کرد، و بازهم ترور، تمامیت خواهی، و وحشت این گرو بنام طالب یا غنی کوچی بالای شما خاتمه نمیابد.
متعصب کیست؟
متعصب آنست که هویت قومی خود را بر دیگران تحمیل کند، نه آنکه از هویت اصلی اش مردانه دفاع میکند.
ما هویت خود را بر دیگران تحمیل نمیکنیم، و این اجازه را به دیگران هم در مورد خود نمیدهیم.
اوغانها فقط همان پشتونها هستند و این پروژه اوغان سازی مثل سابق بازهم ناکام میماند، و هیچگاهی موفق نمیشود، چون برحق نیست.
همچنان اگر درپاسپورت ما افغان نوشته میشود، ویاخارجی ها ما را ناگذیر بنام افغان یاد میکنند، آن همه نتیجه خیانت های گذشتگان و حاکمان قبلی هستند که همه باید اصلاح گردند.
ما همه اوغان نیستیم چون اوغان نام تنها یکی از قوم های مردم کشور ما است، نه نام ملی تمام شهروندان کشور ما.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است