تاریخ انتشار: ۱۷:۵۲ ۱۳۹۷/۲/۲۷ | کد خبر: 151116 | منبع: | پرینت |
از روز نامه واشنگتن پست تماس گرفته بود که در دو مورد "حملات طالبان و انتخابات" صحبت نمایم و گفتم توازن قدرت بین طالبان از یک طرف و ناتو و حکومت افغانستان از جانب دیگر قابل مقایسه نیست و دیگر اینکه تروریستها در همه جا شکست می خورند اما در افغانستان علیرغم استراتژی آمریکا و علیرغم بسته صلح حکومت افغانستان، می بینیم که آنها روز بروز گسترش پیدا می کنند و حالت تهاجمی می گیرند و در همین جنگها است که تروریستها اسلحه و مهمات زیادی را از ارتش و نیروهای امنیتی به غارت می برند و تلفات و ضایعات سنگینی به مردم وارد می کنند پرسش خبر نگار و پرسش همه این است که دلایل این امر در چیست؟ همانگونه که اشاره شد تروریستها در دیگر جاها شکست می خورند اما در افغانستان حالت تهاجمی دارند و چرا؟ و عیب و اشکال کار در کجا می باشد.
محمد ناطقی
>>> ناطقی صاحب حالا شما هرچیز گفته مستوانید چون چوکی ندارید که غ فورا برکناری شمار فرمان دهد بنا حقیقت رابگوئید
باید می گفتی :" حکومت زمینه سازی میکند تاسلاح ومهمات دراختیار اشرار قرار بگبرد
>>> Faiq
آنقدر #خراساني و #تاجيك بايد بگويم كه خراساني و تاجيك گفتن به يك #كلاس, #برند و #گفتمان_غالب تبديل شود...آينده از كساني است كه بسويش ميروند
>>> حبیب خان در تویتر خود نوشته است:
تلفات جنگ در افغانستان (اوسط) ضد نفر در روز است. اما رئیس جمهور این کشور راهی استانبول است تا کشته شدن ۶۰ نفر در غزه را محکوم اعتراض کند.
پ.ن: کشته شدن یک نفر هم قابل اعتراض است. اما واقعا این رئیس جمهور بی وجدان چرا در برابر کشتار اینهمه انسان در کشور خودش بی تفاوت است؟
>>> احمدزی میگوید:
«به کنده های کتاب می نویسم که پدران شان افغان بوده اند.»
برساختکاریهای افغانی را مرزی دیده نشود!
درس خوانده ترین و خط خوان و خط نویس ترین افغان ما، برساختکار ترین است و خیلی هم، چشم سفیدانه.
من میگم، من نیستم افغان؛ زبان من نیست افغانی؛ نیاکان من نبوده اند افغان و هر آنچه مرا مادریست، بیگانه و ناشناس است به افغانیت و به ستمگریها و برساختکاریهای افغان.
افغان ما میگوید بمن «نه؛ تو افغانی؛ بخواهی یا نخواهی».
میگوید «زبان تو دری افغانی است؛ تو بخواهی یا نخواهی».
گویی که افغان، بهتر از خود من، مرا می شناسد؛ گویی خدا باشد؛ گویی که من کور باشم و بیهوش و ...
اندیشمندان افغان، بر مبنای چنین روش و بینش افغانیت-اسلامیت خود، اینگونه (درست به گونه «سقاوی دوم» شان) تاریخ جم و جور کرده و مینویسند برای آموزش به فرزندان ما و به آیندگان ما در دبستان های خراسان بزرگ ما.
شگفتا که چه بسا بی شرمانه ارزش دانش و خرد را به باد رشک (حسد) افغانیت خود سپرده و برساخت و برساخت و ... ستم دارند.
میگویند که یوسفزایی های کنر اسکندر مقدونی را زخمی ساخته و شکست داده اند.
به فرزندان ما و به آیندگان، اینگونه چرندیات و افسانه های هتا برون از پندار آدمیت را زیر نام «تاریخ»، می آموزانند و من می پرسم:
- «افغانستان قدیم و تسخیر افغانستان»، یعنی کدام «قدیم» و کدام «افغانستان» در آن زمان (330 سال قبل از میلاد)؟ - دروغ آشکارا و برساخت تاریخ از پته خزانه افغانی!
- «اسکندر و 5 سال در افغانستان و تشکیل اسکندریه در کابل و بگرام و شمالی و ...»؟ - دروغ آشکارا و برساخت تاریخ از پته خزانه افغانی! نه افغانستان بوده در آن زمان و نه 5 سال فرمانداریی اسکندر و نه هم، تشکیل اسکندریه.
- «بیماریی ملاریا و مرگ اسکندر»؟ - دروغ آشکارا و برساخت تاریخ از پته خزانه افغانی.
- «یوسفزاییهای کنر و جنگ آنان با اسکندر و زخمی شدن اسکندر که انگیزه شکست او شد ...»؟ - دروغ آشکارا و برساخت تاریخ از پته خزانه افغانی. نه زی بوده است و نه افغان در آن زمانه ها (در 330 سال قبل از میلاد).
هممیهن گرامی!
نام افغان و افغانستان در سرزمین خراسان بزرگ، یک - یک و نیم نسل عمر دارد و بس.
یاددهانی:
گرچه زندگی ثبوت دارد که «دروغگو حافظه ندارد» و این نویسنده های قهرمان افغان ما می نویسند که «اسکندر مقدونی .... در سال 330 قبل از میلاد، به سرزمین افغانستان قدیم هجوم آورد و ... و پنج سال جنگیده و سپس، در راه برگشت، در سال 323 قبل از میلاد، مرده است».
ازین هم که بگذریم و از راستی بگوییم؛ در آن زمانه ها، نام های تباری بنام تاجیک، هزاره، اوزبیک و پشتون (زی و افغان) و... زبانزد باشنده های این سرزمین که افغان و بوی و نشانی از افغان و افغانیت را نمی شناخته، نبوده است؛ چه رسد به نامهای «یوسفزایی و... » و در کل، افغان و زی.
افغان را به «330 سال قبل از میلاد» چه پیوندی؟ هیچ و هیچ و ...!!!
هممیهن افغان، دست بردار از کجی و کشتن
بیا راست شویم برای همزیستی و ساختن!!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است