ساده اندیشی ، سطحی نگری سردرگمی و بی برنامگی در سیاست بازی هزاره ها !

متاسفانه هزاره ها فعلأ یک آدرس سیاسی ندارند که بتوانند در قبال تغییر و تحولات کشور و حتی در مورد قضایای درون خود هزاره ها موضیع گیری نمایند که بتواند نمایانگر طرز دید یک بخش قابل اعتنایی جامعه هزاره ها را در بر بگیرد.
از همین سبب است که ضرب المثل مشهور اوزبیکی ( هر کله و بیر خیال ) در مورد هزاره ها کاملا صدق می کند.

اگر چنین نمی بود و هزاره ها یک نگرشی عمیق در سیاست می داشتند نه به رفتن جنرال مراد از وزارت داخله داد و بیداد می کردند و نه هم به آمدن داکتر طالب آتن ملی به راه می انداختند. چون هردوی این عالیجناب ها ادعای نمایندگی از هزاره ها را نکرده اند و هزاره ها هم از طریق رأی خویش آنها را به جایی نفرستاده اند و هزاره ها نه در آوردن آنها کدام نقشی را ایفا کرده اند و نه در رفتن آنها می توانند نقش داشته باشند.
گذشته از آن جنرال مراد توانایی آن را دارد که خود در مورد خود تصمیم بگیرد و شاید احتیاج به گریه و زاری دگران نداشته باشد.

ارگ که جنرال دوستم و احمدضیا مسعود را که با رأی مردم آمده بودند و ستون فقرات نظام بود خانه نشین و یا تبعید کرد، وزیر آب و برق را در حصر شهر کابل قرار داد و بالاخره عبدالله را سلب صلاحیت کرده، پس بسیار به سادگی می تواند کسی را که مقرر کرده برطرف و یا تبدیل نماید.

در مورد پینه کردن داکتر طالب چه از راه سرور دانش و چه از طریق آمریکایی ها به ارگ، هزاره ها کدام نقشی ندارند و این تصمیم شخصی داکتر طالب است که چگونه سرنوشت خود را رقم می‌زند و هیچ ربط نمی تواند به هزاره ها داشته باشد و هزاره ها هم نباید در هر مورد حیثیت دیوار نمکش را به خود بگیرند.

در این روزها که بیشتر مردم بالای منافع شخصی خود فکر می کنند، شاید برای داکتر طالب هم مفید باشد که از طریق ارگ به باشگاه میلیونران شامل گردد. گرچه برای میلیونر شدن شاید اکنون دیرشده باشد، زیرا آقای طالب از یکطرف بسیار دیر به تیم ارگ پیوسته است و از جانب دیگر ممکن ارگ نشینان برای آقای طالب قیمت گذاف نپردازند.

بنابراین آنانی که برای پیوستن داکتر طالب به ارگ آتن ملی به راه انداخته اند باید بدانند که تا عرق پیشانی شان نخشکیده است از آتن انداختن خود پشیمان می گردند. زیرا بسیار زود روشن می گردد که اگر آقای طالب به سر و وضع خود برسد کاری بزرگ را انجام داده است. البته هزاره هایی که سویچ شان به دست ارگان های امنیتی و استخباراتی است وظیفه دارند که یاوه سرایی نمایند، از کاه کوه بسازند و ذهنیت مردم را به خاطر کارهای پیش پا افتاده مصروف نگهدارند. ورنه کسی نمی داند که مشکل هزاره ها مشکل رفتن ها و آمدن های افراد و اشخاص نیست؟ بلکه مشکل اساسی هزاره ها ذهنیت تبعیض آمیز مسلط بر نظام سیاسی افغانستان است که از ریشه و بنیاد باید بر اساس برابری اقوام مطابق شعاع وجودی شان تغییر نماید و تمام اقوام کشور از بالا تا به پایین در لایه های مختلف حکومت بدون تبعیض بر مبنای اصل شایسته سالاری شرکت داشته باشند.

حسن علی

>>>   هزاره ها ، برعکس بعضی اقلیتها ، در دهه های گذشته خود را به پشتونها ثابت کرده اند و حالا هم ظرفیتی در آنها وجود دارد که حاکمیت به آنها بها میدهد.
هزاره ها مثل تمام اقلیتها و حتی پشتونها جهت سیاسی شان ثبات نیافته ولی حرکت کلی شان طوری است که حرکت سیاسی شان را تا حدی حمایت میتواند که انشاءالله بعد از این دوران گذار هم حرکت و جهت شان تقویت خواهد یافت وای بحال اقلیتهایی که ظرفیت و تحرک خاصی برای شامل شدن در جریان حاکم را ندارند و چنین بی تاب شده اند.
اس پ هزاره

>>>   Abdul Hai Khurasani
آقای صباوون در این مصاحبه در قامت یک نژاد پرست افراطی وحامی تمام قد تروریست پرور ظاهر گردید!؟
علت العلل اصلی ظهور مجدد تروریست های طالبان و تقویت آنها، وجود همین تفکر ضد ملی در رأس نظام است.
زمانیکه خبرنگار از آقای صباوون سوال نمود که :
دشمن اصلی ما کیست، طالبان هستند یا پاکستان ؟
پاسخ صباوون این بود:
«دشمن نیست کسی، جنگ است ، بین دو برادر جنگ است،
طالب برادر ماست، طالب افغان است
ما هم افغان هستیم و او هم افغان است.
هندو بگوییم؟
سیک بگوییم ؟»
از همین دو جمله کوتاه می توان فهمید که تفکر مشاور ارشد ارگ؛ غیر انسانی، ضدبشری، نژاد پرستانه و ضد اسلامی می باشد.
یعنی ایشان هندو و سیک را که شهروندان کشور هستند، مالیات می پردازند و قانون اساسی را قبول دارند از طالبان تروریست و دشمنان مردم افغانستان بدتر می داند و نگاه تبعیض آمیز منفی نسبت به شهروندان غیر افغان و پیروان ادیان دیگر دارد.
حضور همچو آدمی آنهم به عنوان مشاور ارشد در امور اقوام و قبائیل شرم آور ، ننگین و مشمئز کننده می باشد.
اما نکته مهم و درد آور این است که تمام رجال افغان از اشرف غنی احمدزی گرفته تا حامد کرزی و قصاب کابل همین نظر را دارند و ادامه این نظر کشور را به طرف بحران و فروپاشی هدایت می کند.
برای ما نه افغان بودن تروریست های طالب مهم است و نه مسلمان بودن آنها اهمیت دارد، برای ما تعهد شهروند بودن و انسان بودن مهم است، لهذا کفش کهنه‌ی یک شهروند سیک، هندو، سیکولار، زردشتى و فرضاً یهودی و... بر تمام رهبران تروریست طالبان و حامیان آنها شرف دارد.
آنچه ایکه روشن است این نکته می باشد که ظرفیت حکومت وحدت ملی دو استراتیژی متضاد را بر نمی تابد و لهذا خون فرزندان خراسان هدر می رود.

>>>   حیف مردم هزاره که رهبران خاین و خود کوش فاشیست پرست دارند

>>>   يك شخص كه در بيست سال قبل تكسى وان بوده چه مشوره داده مى تواند

>>>   این اتن چی وقت ملی شد؟
مگر آزره ها اتن یاد دارند ویا نا خود آگاه هر چیزی را که به خورد شان می دهند در گفتار شان استفراغ می کنند. مگر ازره ها رقص های اجتماعی خود شان را ندارند . در غیر آن هرکسی می تواند به شکلی یا به صورت فردی ویا گروهی رقص و پای کوبی و خوشی کنند.
شمشیرسنگ

>>>   آن شنیدستی که در صحرای دور
بار سالاری بیفتاد از ستور
گفت چشم تنگ دنیا دار را
یاقناعت پر کند یا خاک گور
سخن من بالای جنرال مراد و اشخاص نیست وطیفه سپاری در حکومت
تغییر و تبدیل دارد .
مقصد آقایون کریم خلیلی و سرور دانش است که در مقابل چوکی و افسون
نظام فاشیستی و قبیله گرا عزت خود و شان و اصالت هویت قومی خود را
به معامله گری گذاشتند سرور بی دانش با قبول تذکره سیاسی در یک روند
قبیله گرایی آقای اشرف غنی اصالت نژادی و هویت خودرا زیر پا کرد و به
تمام قوم هزاره خیانت کرد . نفرت بادش .
حاجی قمبر هزاره

>>>   انصاب آمریکایی است سرور دانش چنین صلاحیتی ندارد

>>>   یک خانواده ، صاحب امتیاز بیش از یک میلیون هزاره !
نویسنده: استاد حسن علي
*********
هزاره های اسماعیلیه در افغانستان متاسفانه در طول تاریخ با مشکلات گونه گون دست و پنجه نرم می کنند ، باوجود اینکه هزاره های اسماعیلیه با هیچ قوم و مذهبی خصومت ندارند و لی ازجانب دگران همیشه مورد تبعیض قرار گرفته اند چنانچه اول آن ها بخاطر اینکه هزاره هستند مورد تبعیض قرار گرفته اند ، دوم اینکه آن ها شیعه اند مورد تبعیض قرار گرفته اند ، سوم اینکه آنها شیعه اسماعیلیه اند ، از جانب بخش دیگری شیعه ها مورد تبعیض قرار گرفته اند چهارم اینکه خاندان سید منصور نادری بنام مذهب ، خود ها را صاحب امتیاز بی چون و چرایی آن ها در معادلات سیاسی افغانستان می دانند ، مثلاً اضافه از یک میلیون انسان هزاره در انتخابات شرکت می کنند و قیمت آن نصیب خانواده سید منصور نادری می گردد چنانچه همین اکنون در بدل رای اضافه از یک میلیون هزاره در حدود ۱۳ نفر از خانواده سید منصور نادری ، وزیر ، و کیل ، سناتور ، مشاور ریس جمهور و دیپلومات هستند ، بدبختی در این جا است که خانواده سید منصور نادری به اینگونه امتیاز ها هم بسنده نمی کنند بلکه آنانی که می خواهند از بین مردم بصورت مستقل در انتخابات و یا دگر امورات سیاسی و اجتماعی مشارکت نمایند مورد خشم این خاندان قرار گرفته بصورت فزیکی نابود می گردند و هیج کسی هم مورد باز پرس قرار نمی گیرند ، و از همه درد آور تر این است که خود هزاره ها بدستور خاندان نادری هم تباران خود را ترور می نمایند ، اشخاص که در کام مرگ می روند اکثراً تحصیل کرده گانی هستند که می خواهند به همت خود وارد کارهای دولتی و سیاسی گردند ، آنها نه رقیب خاندان سید منصور نادری هستند و نه هم دوشمن خاندان سید منصور نادری ، بلکه سید منصور نادری و خوانواده اش نمی خواهند که انحصار خود را بالای بیشتر از یک میلیون انسان از دست بدهند ، لذا کوچک ترین حرکت را بسوی سیاست که خارج از دایره خوانواده اش باشد محکوم به مرگ میداند ، حالا که در حدود هفتاد خوانواده ادعا کرده اند که یکی از اعضای خانواده اش توسط عمال خاندان سید منصور نادری ترور گردیده است ، دیده شود که حکومت ، ارگانهای عدلی و قضایی ، کمیسیون حقوق بشر ، پارلمان وبلاخره تمام مردم عدالت پسند افغانستان در این قضیه چگونه به انسان های داغدیده همنوایی می کنند ، و اگر اینبار کار در این زمینه صورت نگیرد بیم آن می‌رود که متباقی این فامیل های زجرکشیده و داغدیده نیز بکام مرگ فرو خواهند رفت .

>>>   Amirzada
چگونه بی بی گل لبنانی الاصل پشتون شد؟
پشتونیزم یک مکتب نژاد پرست و جعلکار است. این مکتب متعصب بخاطر منافع خود حتا با جعل هویت ناموس خود هم دریغ نمی کند. پس وقتی پشتونیزم حاضر است با ناموس خود خیانت کند دیگر پروای جعل هویت تاریخ ۵ هزارساله مان را به تاریخ سه صد ساله سیاه اوغان ندارد. روی تصادفی نیست که با گستاخی و بی شرمی از راه دروغ و جعل همه شهروندان غیر اوغان را در شناسنامه های برقی اوغان بسازند.
اولین جعل هویت را اشرف غنی متفکر نیو فاشیزم در پیش چشمان جهانیان از تغییر نام همسر لبنانی الاصل و عیسوی مذهب اش از رو لا غنی به بی بی گل آغاز کرد و حالا او را مسلمان و پشتون معرفی می کند. این در حالیست که بی بی گل نه مسلمان است و نه در خانواد کدام پشتون تولد شده است.
بی بی گل می تواند دین عیسویت خود را بخاطر مصلحت سیاسی به اسلام تبدیل کند، ولی او حتا اگر خون خود را هم تبدیل کند، نمی تواند پشتون و یا قومیت دیگر شود. DNA پشتون مربوط به نژاد های آسیایی است در حالیکهDNA بی بی گل لبنانی مربوط به گروه سامی- یهودی خاورمیانه است.
بی بی گل می تواند بحیث شهروند افغانستان محسوب شود ولی نمی تواند از قومیت پشتون شود. حتا کسی تا حال نمی داند چه وقت بی بی گل تابعیت افغانستان را کسب کرده است و یا هنوز شهروند آمریکایی لبنانی است.
خانم ها می توانند تخلص شوهر خود را که از هر نسب و یا خانواده ای باشد کسب کنند، ولی هر گز نمی توانند هویت ملیت و یا قبیله شوهر خود را کسب کنند. خدا هرکس را در یک قوم و نژاد از خلقت آفریده است.
تمام اقارب نزدیک بی بی گل در شبکه فساد اشرف غنی صاحبان و سهمداران پروژه های بزرگ اقتصادی اند.
واقعیت اینست که اشرف غنی در مکتب صهیونیزم جهانی تربیت شده است.
این در حالیست که اشرف غنی نه به اسلام باور دارد و حتا کلمه خود را خوانده نمی تواند. سالها قبل اشرف غنی خود را لامذهب معرفی می کرد و اسلام را مایه بد بختی افغانستان می شمرد و می گفت " من به هیچ مذهبی باور ندارم، اگر مذهب برایم انتخاب کنم دین عیسویت را که فرزندان و خانم پیرو آن اند انتخاب خواهم کرد".
به نظر می رسد که رو لا غنی و یا بی بی گل ارگ در تحت تاثیر شوهر بی خرد و جعلکارش به جعل هویت اصیل لبنانی و عیسوی مذهب اش دست زده و خود را رسوای عالم ساخته است.

>>>   استراتیژی تیم غنی احمدزی ضد اقوام غیرپشتون و بویژه مردم مظلوم هزاره است باید سیاست تبعیض و فاشیزم ارگ غنی عوض شود.

>>>   سخنرانی لطیف پدرام در مصلی شهید مزاری!
این دولت، دولت ما نيست!
اين چگونه دولت شماست كه اعتراض مدني مي كنيد گردن شما را مي برد!
اين چگونه دولت شماست كه دادخواهي مي كنيد انفجار مي دهد و صدها نَفَر را به خاك و خون مي كشاند!
اين چگونه دولت شماست كه صداي شما را نمي شنود!

>>>   لطفا ازدایره کوچک قوم وقوم بازی خارج شو فراترفکرکو

>>>   آقاجان، لطفا شما اول خودتان حاکمیت ملی و دموکراتیک را در کشور افغانستان پیاده و عملی سازید و با مردم افغانستان به وحدت و صلح و ثبات برسید، آنوقت یقیناً خودبخود دست فتنه جویان و فرصت طلبان دزد و سودجوی از کشور کوتاه و قطع خواهد شد، وقتی ما در داخل با مردم خودمان به وحدت و صلح نرسیم، معلوم هست که دیگران از فرصت و بلبشور داخل استفاده و یا سوء استفاده کرده و کشور را در رقابت و کشاکشهای دینی و مذهبی و سیاسی و ناامنی نگه خواهند داشت.هرگاه یک حکومت و یا یک جریان فکری و سیاسی نتواند خود را ملی و مدرن و با دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان منطبق سازد، حتی اگر وابستگی خارجی نیز نداشته باشد، لاجرم تبدیل به مزدوری بیمزد شده و منافع سودجویان فرصت طلب داخلی و خارجی را تاًمین می کند.

>>>   هزاره نه خود تمایل دارد که یک رهبر سیاسی داشته باشه نه کسی برای آنها اجازه می‌دهد
اول تمایل خود شان مهم است که آنها هیچ تمایلی ندارد
وقت تمایل داشته تصمیم بگیرن آنوقت می‌توان طبق دلخواه شب را شب و روز را روز گفت ‌‌کسی بالای حرف شان حرف زده نخواهد توانست
برای همین است که سردرگمی سیاسی و دلسردی که در جامعه هزاره وجود دارد خودشان و دشمن هر دو شریک است
هزاران هزار کشته میشه نه حکومت و نه بزرگان خودشان کمکی می‌تواند حتا در سطح یک خبر اعلان تجارتی هم در نشر نمیشه
پس حکومت تصمیم نابودی این قوم را گرفته و تا جا بزرگان هزاره هم با حکومت موافق است پس دعوای رهبری سیاسی صفر که آنهم از طرف حکومت تضعیف میشه هیچ
احمد از کابل

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است