ما حکومتی داریم که جمع زیادی از آنها آگاهانه یاناآگاهانه، وابسته به سفارت خانه های خارجی هستند، اعاشه و اباطه آنها از همانجا تامین می شود و اینها توانایی تصمیم گیری را در قبال قضایای افغانستان ندارند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۰ ۱۳۹۷/۳/۶ | کد خبر: 151442 | منبع: | پرینت |
مقصر اصلی انتحارها و انفجارها چه کسی است؟ آیا حکومت که مسوولیت تامین امنیت مردم را دارد مقصر نیست؟ آیا حکومت که پیوسته وعده تامین امنیت می دهد اما آن را اجرایی نمی کند مقصر نمی باشد؟
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، مسعودترشتوال، سخنگوی حزب جبهه ملی نوین افغانستان در برنامه «بازنگاه» گفت: از دو روز گذشته تا حالا و در گذشته هم آسیب شناسی دستگاه امنیتی، دفاعی، اطلاعاتی و استخباراتی افغانستان، صورت گرفته است. نکته اساسی در گفتن ها نیست. در فهم اینکه نکات منفی کجا است، اصل مشکل در این است که آسیب ها برجسته است، آسیب ها شناسایی شده اما اراده برخورد با آسیب ها وجود ندارد. بنابراین به همین دلیل است که تحلیلگران از تحلیل خسته شده اند و شهروندان هم از کارگری در روی سرک خسته شده است و همه نسبت به اوضاع سیاسی افغانستان سرخورده شده اند و تقریبا یک جمع زیادی از مردم بیچاره این وطن عزم ترک این وطن را کرده اند.
وی، در خصوص اینکه چرا حکومت نمی تواند امنیت مردم را تامین کند، گفت: سه مشکل در اینجا به نظر بسیار جدی می آید، مشکل اول این است که ما تناقض در گفتار را تفکر می بینیم. مشکل ما با افراد نیست. مشکل ما با تفکر حاکم، با تفکر مریض و با تفکر تروریزم پرور است. نکته اصلی اینجا است که وقتی مانمی توانیم تنها یک پایتخت را تامین امنیت کنیم، دستگاه اطلاعاتی و استخباراتی و توانایی کشف یک چنین حمله را با این گستردگی در پایتخت و دویست سیصدمتری خودش نداشته باشد مشخص است که واقعا وطن وارد یک بحران بسیار جدی و به تمام معنا شده است و تامین امنیت بیش از این حد وجود ندارد.
ترشتوال، معتقد است، تفکر طالب پرور و تروریست پرور، در راس حاکم شده است و این ناامنی ها و کمک به این ناامنی ها از آنجا سرچشمه می گیرد و می گوید: به باور من، افغانستان در حال حاضر فاقد حکومت است. به تعبیر دیگر، شما در دولت چند عنصرو نفوذ دارید که فعلا در معرض اضمحلال و نابودی است. نیمی از مردم افغانستان متاسفانه مهاجر هستند و به اصطلاح در رودخانه ها و دریاهای بیگانگان در حال غرق هستند و نیمی از آنها معتاد شده اند و بخشی هم در خیابان ها و جاده های کابل بیکار می گردند و بخشی هم انتظار مرگ را هر لحظه در کابل می کشند. مرز های افغانستان در خطر است. ما حکومتی داریم که جمع زیادی از آنها آگاهانه یاناآگاهانه، یا مستقیم یا غیر مستقیم، وابسته به سفارت خانه های خارجی، هستند، اعاشه و اباطه آنها از همانجا تامین می شود و اینها توانایی تصمیم گیری را در قبال قضایای افغانستان ندارند. این یک چالش است. چالش دوم این است که این تقبیح کردن ها مشکل را حل نمی کند اما گلیم تفکر طالب پرور و تروریست پرور باید جمع شود.
سخنگوی جبهه ملی نوین افغانستان، در ادامه علت ناامنی های افغانستان اظهار داشت: نکته بعدی این است که جمع زیادی از کسانی که در دستگاه بخش امنیتی افغانستان وارد شده اند اینها افراد امانتی و عاریتی در حکومت موجود هستند. آنها ریشه در درون مردم ندارند. یک نفر را از آن طرف دنیا آورده اند که بیاید در بخش امنیتی افغانستان مدیریت کند. این امکان ندارد و نمی شود. باور من بر این است که کسانی که به جنگ می روند با جغرافیا آشنا نیستند و به همین علت ما تلفات بسیار زیادی داریم. راهبرد امنیت ملی در افغانستان وجود ندارد، اگر وجودداشته باشد میان دو یا سه نفر است و آنها آن را با هیچ کسی شریک نمی شوند. بازی های استخباراتی بسیار پیچیده است، افغانستان، میدان جنگ در سه استقامت شده است.
ترشتوال، سخنگوهای حکومت را برای توجیه اعمال بی کفایتش می داند ومی گوید: حکومت در این اواخر سه اقدام را انجام داده است. حکومت می خواهد در تمام ادارات افغانستان چهار پنج تا سخنگو داشته باشد. دلیلش این است که حکومت به ناتوانی و ضعف خود پی برده و برای این حکومت دیگر حکومت ملی و مردمی معنایی ندارد. هرجایی نفری جمع کرده اند که بتوانند توجیه اعمال نادرست حکومت را کنند. من بر این باور هستم و اعتقادمان از آدرسی که هستیم این است که هم ابتکارجنگ از دسترس حکومت خارج است و هم ابتکار صلح. حکومت افغانستان نه توانایی و شایستگی مدیریت جنگ را دارد و نه مدیریت صلح را دارد و در هرد و وضعیت ابتکار از دستش خارج است.
وی، در خصوص دلیل مداخله کشورهای همسایه در امور افغانستان اظهارداشت: گاهی وقتها که کارکرد حکومت را می بینیم، به کسانی که در امور افغانستان مداخله می کنند حق می دهیم چرا که کشورهای منطقه می بینند که افغانستان دارای یک حکومت نابکار و فاسد و ناتوان است. بنابراین وقتی که در همسایگی و منطقه اش حکومت ناتوان باشد خطر متوجه ات است. پاکستان در این کشور داخل شده است. روسیه و سعودی و هند و چین و همسایه های دیگرمان نیز داخل شده اند. بنابراین افغانستان عملا میدان جنگ برای دیگران است.
ترشتوال می گوید: رییس جمهور چندی قبل یک جمله را اعلام کرد، گفت که دیگر افغانستان پناهگاه امن برای تروریست ها نیست. در اینجا باید گفت که دیگر افغانستان پناهگاه امن برای تروریست ها هست اما پناهگاه امن برای ما نیست. برای مایی که شهروند افغانستان هستیم اصلا امن نیست.
کد (30)
>>> تفکر تروریست پروری درین حکومت علت دارد
پشتونها هیچگاهی از تمامیت خواهی خود دست نمیکشند۰
خلقی، گلبدینی، طالب، تکنوکرات، اوغان ملیتی، لنگی دار، نکتاهی دار، تعلیم یافته، بیسواد، نابغه شرق، متپکیرغرب، یا خرکار ویا هرچه باشند همه و همه متحدانه در جهت تمامیت خواهی ایشان کار میکنند۰
بر تمام غیر پشتون های کشور لازم است که تمام تفاوت های دیگر را با حوصله مندی کنار بگذارند و علیه این فاشیست ها باهم متحد شوند۰
پشتونها نام تمام اقوام دیگر را حذف میکنند و همه را بزور اوغان یا افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی نام گذاشته اند، در حالیکه در بین خودشان از یک قوم حتی یوسفزی را امرخیل یا احمدزی ویا پوپلزی را نیازی وغیره گفته نمیتوانی۰ ما نمیخواهیم این وحدت ملی یکطرفه و جبری را۰
پشتون از سره تا خشره، از متپکر تا خرکار، از تکنوکرات تا طالب، یا داعش، یا گلبدینی، یا خلقی، اوغان ملیتی، وغیره وغیره هیچکدام به احترم ارزش های متقابل، برادری و برابری، و به اصل مشراکت مسالمت آمیز و احترام متقابل باور ندارند۰ فقط و فقط زور و زر را میداند، و تقلب و خیانت را میدانند، و تمامیت خواهی را۰
هزاره ها، تاجیک ها، اوزبیک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، پشه ئی ها، و غیره غیر پشتون ها باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این یک نکته حیاتی است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتوانند برضد تمامیت خواهی پشتون ها متحدانه برعلیه آنها ایستادگی کنند۰ در غیر آن یکی یکی سر به نیست میشوند، هویت قومی آنها نابود میشود، و همه را یکه یکه برده میسازند
>>> Frogh
متفکر روانی رسمن صدامیکند که افغان باشی حقوقت مساوسیت طالب، داعش ، راکتیار ، اتمر ، ...و .....همه و همه از حقوق مساوی مستفید میشوند جز اقوام غیر اوغان
>>> Arianfar
همان گونه که در گذشته بارها به باند مافیایی اشرف غنی، اتمر، استانکزی و اکلیل به خاطر مخاطرات مدهش و پیامدهای سهمگین دامن زدن به تنش های تباری و فرقه یی هشدار داده بودم، بار دیگر آژیرهای خطر را به صدا در می آورم و این بار جدی تر از گذشته هشدار می دهم که تا دیر نشده دست از فتنه انگیزی و درنگاندن به دهل قوم پرستی افراطی بردارند. زیرا فردا دیگر دیر خواهد بود و چنان آتشی برافروخته خواهد شد که تر و خشک را خواهد سوختاند.
>>> پیشرفت یک کشور ارتباط مستقیم به کسانی دارد که او کشور را رهبری و مدیریت می کنند پس برای من بگو که در این سه صدسال اخیر کی ها براین خاک حکومت کردند که نتیجه اش افغانستان امروزی است ؟
امان الله خان را قشرروشنفکر آنزمان که مشروطه خواهان نام داشتند از قبیل محمدولی خان درازی ، محمود طرزی و غیره مشوره میدانند و امان الله خان ساختند ولی متاسفانه امان الله خان به آنها پشت کرد ، قوم و قوم بازی کرد و بالاخره فرار را ترجیح داد .
لطفا یک مرتبه نامه محمدولی خان درازی را به امان الله خان بخوانید تا بدانید که این قوم پرستی ریشه در تاریخ دارد.
داود خان هم هرچه کرد قربانی پشتون ولی اش شد و همچنین داکترنجیب که می خواست کابل را تسلیم حکمتیار کند و خودش هم یک پشتوالی متعصب بود.
>>> ادامه دهه 70 است
>>> تفکرتروریست پروری درحکومت حاکم نیست تروریزم یک پدیده جهانی است
>>> Raheel
از کرزی تا غنی و تا هر فاشیست و فاشیستبرده و فاشیستمزدور که ببینید، از راشدخان، کرکتباز پشتون (افغان) تقدیر کرده اند. آفرین به آنها که هرجای پای قبیله شان در میان باشد همه متحدانه از آن دفاع میکنند. البته ما هیچگونه توقع نداریم که آنها مثلا از باز محمد احمدی یا کدام قهرمان دیگر غیرافغان دفاع و ستایش کنند. اما آیا رهبرتراشان و بزرگنماهای تاجیک جز خود و برادرزاده هایشان به تاجیکان دیگر و قهرمانان جوان تاجیک در کدام عرصه توجهی دارند؟ من که می بینم نه تنها این بزرگنماها به استعدادهای تاجیک توجهی ندارند بلکه این استعدادها را نهایت بزدلانه و حقیرانه حریف خود و اعوان و انصار خویش می پندارند و به تخریب آنها می پردازند. این است یکی از دلایل پسماندگی و شکست تاجیکان و کامروایی افغانها (پشتونها).
آیا چنین نیست؟
>>> ریس جمهور و اراکین مربوط به ان کسانی هستند که چشم دارند کور هستند گوش دارند ولی کر هستند دست شان خلیل دراز و خلطه های جیب شان هم کلان این دولت و حکومت خود ساخته و خود بافته در طول چهار سال سپری شده شان هیچ کاری بنفع ملت و دولت نکرده جز ضرر رسانی بیشتر بمردم و امنیت مردم و وارد کردن خسارات به اموال شخصی و دولتی و ویرانی بیشتر کشور بواسطه ترورستان که ارگ نشینان انها را مخالفین نظام میخوانند وعده دادن ها بسیار ولی عمل اصلن وجود ندارد چهر سال به وعده های دروغین سپری شد و حالا که بر خلاف قانون اساسی یکسال دیگر هم مانند چهار سال سپریشده غیر قانونی شخص ریس جمهور به خود اضعافه کرده به یقین گفتم میتوانم که در موجودیت چنین اشخاص در دولت و حکومت چیز های باقی مانده هم از بین میرود خزانه ملی خالی میگردد سر انجام انها بملک های کهسابق بودند فرار میکند با خرجین های زر دزیده شده شان عاسی میماند و دوزخ همین مردم بیچارهبیکار و بی روزگار بی نان و بی خانه در همین کشور .
>>> هرگاه یک حکومت و یا یک جریان فکری و سیاسی نتواند خود را ملی و مدرن و با دموکراسی و قوانین حقوق بشر جهان منطبق سازد، حتی اگر وابستگی خارجی نیز نداشته باشد، لاجرم تبدیل به عمله و مزدوری بیمزد شده و منافع سودجویان فرصت طلب داخلی و خارجی را تاًمین می کند.
>>> جناب ترشت وال میخواهند حکومت را تا اندازه ای براءت داده یک بخش کوچک از مسولیت را بدوش انها بگذارند بهتر بود میگفتند که مسایل افغانستان پروژه ای بزرگ است که حکومت دست نشانده ومزدور بخشی ازان برنامه ونقشه اندوقتی چند نکته ای را که خارجی ها به اشغال خاک ما عنوان کردند کدام ان عملی شده ؟که دراینده نیز امیدوار باشیم که وجودشان درینجا مثمر ثمر است مواد مخدر که چند برابر گردیده وتروریزم که تا دروازه های کابل رسیده ودر ارگ وامنیت ملی جاخوش نموده ودموکراسی که از همان ابتدا ها ازین کشور رخت بسته وفساد که در اعماق امور سیاسیواقتصادی واجتماعی ریشه دوانیده است پس نه از حکومت مزدور گیلایه سربدهیم ونه از ملت مظلوم وبیچاره انچه درینجا بیداد مینماید فقط اشغال است واستعمار
انا لله وانا الیه راجعون
لالی از ننگرهار
>>> حاکم بود واین ادامه آن است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است