بانوی اول؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۱۱    ۱۳۹۷/۳/۸ کد خبر: 151528 منبع: پرینت

تا قبل از به میان آمدن دولت وحدت ملی در افغانستان، مشکل شماره‌گذاری خانم‌ها نیز وجود نداشت. پس از روکار آمدن این دولت و متعاقب آن، فعالیت «رولا غنی» همسر اشرف غنی در عرصه اجتماع، برخی رسانه‌های افغانستان با تقلید کورکورانه از برخی کشورهای غربی، درصدد زنده کردن یک اصطلاح منسوخ برآمدند.

این اصطلاح که در حال حاضر حتی در بسیاری از کشورهای غربی نیز منسوخ شده، به کار بردن لقب، «خانم اول» یا «بانوی اول کشور» برای همسر اشرف غنی است.

بانوی اول، لقبی است که درگذشته، دربار شاهان اروپایی و بعضاً چینی، به همسران شاهان اعطا می‌کردند اما با رفتن جامعه به‌سوی دموکراسی، این اصطلاح نیز منسوخ شد. در حال حاضر فقط چند کشور معدود از آن استفاده می‌کنند که همواره مورد انتقاد فعالان مدنی قرار داشته است.

در تعریف نوین دموکراسی در یک جامعه، همان‌طور که شهروند اولی، دومی و سومی نداریم، بانو اولی و دومی و سومی هم نداریم. بر اساس این تعریف، واگذاری لقب بانو اول به همسر رییس‌جمهور خلاف اصل حکومت‌داری مردمی است که در آن بین خانم‌ رییس‌جمهور و سایر خانم‌های کشور، تفاوتی از نگاه رتبه‌بندی و شماره‌گذاری وجود ندارد.

در حکومت‌های مردم‌گرا، چنانکه طبقه‌بندی شهروندان برداشته می‌شود، واگذاری القاب و جایگاه‌های ویژه و تشریفاتی نیز برای نزدیکان حاکمان، مردود است. سخن آخر این که رولا غنی در حالی مدعی رفع تبیض بین زنان افغانستان است که لقب بانوی اولی، خود یک اصطلاح تبعیض‌آمیز است.

مرادی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بانوی اول
مرادی
نظرات بینندگان:

>>>   خانم اشرف غنی بانوی اول مملکت ما است خانم بااحساس و مهربان این رویا خانم بانوی اول باقی میماند ولو اگر زاره ترق هم بعضی شوند
بصیر نظری

>>>   Aziz Arianfar
خینه بعد از عید ارگ
اعلامیه اخیر ارگ در زمینه ادغام مناطق آزاد قبایلی به ایالت خیبر پشتونخواه پاکستان اوج نا آگاهی از تاریخ دیپلماسی ارگ نشینان را می رساند و
مداخله آشکار در امور یک کشور مستقل عضو سازمان ملل می باشد و مغایر منافع علیای کشور است و تنها تیشه پاکستان را برای مداخلات بیشتر در امور ما توجیه می کند و بهانه و دستاویز دیگری در دست اسلام آباد می گذارد.
12درصد نفوس ۱۷۰ میلیونی پاکستان پشتون اند که تقریبا20 میلیون نفر می شوند که دو برابر پشتون های ما هستند. ان ها به مراتب نسبت به ما باسوادتر اند و می توانند منافع ملی خود را بهتر از ما تشخیص بدهند و نیازی به مداخلات ما در امور خود ندارند و کسی هم از ایشان از ما نخواسته اند
در باره سرنوشت شان به ان ها تعیین تکلیف کنیم.
در حالی که از مناطق قبایل صدایی بر نمی خیزد، در ارگ هنگامه سازی برپا است و های و هوی به راه انداخته اند. به قول معروف در خانه داماد خبری نیست. اما د خانه عروس دنگ و دول است.
تشکیل منطقه آزاد قبایل یک طرح اهریمنی امپریالیسم انگلیس برای تجرید قبایل پشتون و دور نگه داشتن ان ها از فرهنگ و تمدن و مدرنیته و
مدرنیزاسیون و جفای بزرگی در حق آن مردم بود که با هدف نگه داشتن قبایل در تاریکی و تحجر مذهبی به میان آمده بود.
برعکس نگرانی ارگ نشینان، ادغام مناطق آزاد قبایل گام بزرگی برای رهایی قبایل دربند و بینوای سرحدی و پیوستن آن ها به کاروان تمدن است که باید از ان استقبال کرد و آ را به فال نیک گرفت . این کار بی چون و چرا برای امنیت ما هم سودمند است.
بر اساس معاهدات 1919 و 1921 امان الله خان در ازای به رسمیت شناختن استقلال افغانستان از سوی هند بریتانیایی، خط دیورند را همچون مرز رسمی بین المللی میان هند بریتانیایی و افغانستان به رسمیت شناخت.
روشن است پس از استقلال هند و تشکیل پاکستان همه معاهدات پیشین ملغی و فسخ شده و افغانستان دولت جدید پاکستان را به رسمیت شناخته است. در هیچ یک از معاهدات نو میان افغانستان و پاکستان به دولت افغانستان حق هیچ گونه مداخله در امور قبایل داده نشده است. از این رو، تمسک ارگ به یک معاهده متروک و دستاویز ساختن ان مسخره کردن دستگاه دیپلماسی کشور است.
اکنون پرسشی مطرح می گردد دال بر این که چرا دولت افغانستان پیش از مطرح شدن مساله ادغام مناطق قبایلی به استان خیبر پشتونخوا در زمینه با پاکستان رایزنی نکرده بود و اکنون اعلامیه میان تهی و بی معنایی را صادر نموده است؟
اگر سفارت ما در اسلام آباد از موضوع آگاهی نداشت، جا دارد تا سفیر برکنار شود. اگر آگاه بود، چرا ارگ مساله را در تراز ملی مطرح نکرد و به شورای ملی راجع نساخت؟ اگر گفتگوهایی در زمینه در پس پرده با پاکستان انجام شده، پس چرا آن را از مردم پنهان می کنند؟
در یک سخن، اعلامیه ارگ صرفا جنبه ابزاری دارد و برای سوء استفاده و فریب مردم پخش شده و شورای ملی باید در زمینه از ارگ بخواهد تا نماینده یی را به مجلس گسیل بدارد و در زمینه به نمایندگان مردم توضیحات بدهد.

>>>   Ahmad Parwani
رولا غنی متاسف است از این که باشنده‌گان افغانستان تا هنوز اشرف غنی را درک نکرده اند. تاسف من از این است که او از یک طرف در چاه توهمی افتاده است که برمه‌کاران استفاده‌جوی دور و بر او و شوهرش برایش کنده اند تا از اوضاع واقعی کشور بی‌خبر بماند و از سوی دیگر مثل هر خارجی دیگر خیلی تمایل دارد تا از آن بالاها و با "دید برتر" به کمک مشوره و گزارش مشاورین خود "درد زن افغان" را مداوا کند.
دو سال قبل، دوستی که از ملاقات با او برگشته بود، می‌گفت که رولا غنی از این شکایت دارد که شوهرش را مردم افغانستان درک نمی‌کنند. با آن که اعتماد به نفس و عمق محبت رولا غنی به شوهرش را واقعاً می‌ستایم، در این فکرم که این دانش آموخته مردم شناسی چی گونه در شناسایی علت عدم درک مردم از نبوغ غنی چنین کوتاه آمده است. عشق او به شوهرش آن چنان ژرف است که بودن غنی تا پنج ساله‌گی با پدر کلانش را نیز دلیلی بر شناخت او از زنده‌گی روستایی افغانستان می‌داند. اگر این را توهینی از جانب یک فرد تحصیل‌کرده خارجی به شعور مردم این خراب‌کده ندانیم، باید به ذهن ساده و سطحی او که مطابقتی با دو ماستری و این همه تحصیل و تجربه ندارد تاسف بخوریم و یا این که صاف و ساده مثل خود او عاشق اشرف غنی باشیم.

>>>   "...اما با رفتن جامعه به‌سوی دموکراسی، این اصطلاح نیز منسوخ شد..."
مرادی صاحب!
افغانستان کجایش بسوی دموکراسی رفته است؟؟؟ افغانستان با سرعت بسوی "پاشیدگی" میرود!!!

>>>   کسانی که رولا غنی را بانوی اول میخوانند انها جز چاپلوسان کسی دیگری نیستند ملیون ها افغانی برای دفتر رولا غنی بنام دفتر بانوی اول از خزانه خالی ملت بمصرف میرسد در حالیکه دین دفتر کدام کار بنفع کشور و مردم انجام نشده صرف همه این پول هنگفت بیک دفتر تشریفاتی رولا غنی خان اشرف غنی جفا و خیانت بزرگ در ملت غریب و بیچاره ما است که بدستور شخص غنی احمدزی از پول بیت المال کشیده میشود و مصرف دفتر خانمش میگردد که نه موثریت دارد و نه ضروت است .

>>>   در زمان طاهرشاه مردم به پیغمبر حصرت محمد میگفتند،اما ملا ها به طاهرشاه لقب اعلیحضرت معظم همایونی را داده بودند.
اما شاگردان مکاتب و پوهنتون هنگام مظاهرات به او کل ظاهرشاه میگفتند.

بعد از آن که داود خان رییس جمهور شد،شاگردان مکتب به او نیز لقب کل داود خان دادند.
داود خان که زیاد قهر شده بود،به وزارت معارف امر کرد که باید تمام شاگردان مکاتب سر های خویش را کل کنند.
در ماه قوس شاگردان بیچاره سر های خویش را کل کردند و در زمستان در برف و باران سر بیچاره ها خنک میخورد.
حالی خوب است.نه کسی کل کرزی میگوید و نه هم کل اشرف غنی.

>>>   اگر رئيس جمهور مانند گلبيدين يا محقق چند زنه باشند كدام خانم شان بانوي اول ميشود؟ يا در آنصورت بانوي اول، دوم و سوم .... ميشوند، والله جاي شرم است، تقليد كور كورانه، باز خصوصاً كه نظر با قانون أساسي هيچ امري مخالف اسلام و قرآن و سنت نميتواند باشد، اين چه جهالت است؟ چرا داودخان بانوي اول نداشت، چرا خلق ديموكراتيك بانوي اول نداشت.
بانوي اول را آقاي آخر مملكت ......

>>>   همين پشتون ها مانند من که لغت مورد نظر خود را پيدا کرده نتوانستم باز مترادف پشتو "هغه" ( "چيز") مى گويم اکنون همان لغت در ذهن ام در دهان ام است ولى در زبان ام نيست است.
ولى غنى کل و کور و بى زبان (چيغ زن بدزبان و بد دعا) و بى حديث و بى نماز وبى روزه بخاطر که همو چيز خود را کوچکتر حس مى کند بخاطر که خود را با ديگران مقايسه مى کنند - يادم آمد همو چيز لغت روان شناسى "من خودى" است.
اين کمبودى کلان يا حقارت معنوى در عميق ترين و تاريکترين طبقات ناخودآگاه غنى نقش ونگارشده است ومانند کودکان پسر که فواره آب بدن خود را باهمديگر اندازه گيرى مى کنند.
از اين رو غنى گفت : "من در اين چيز وآن چيز ماستر و داکتر ام" عکس ام در بين صد خوشگل مرد جهان چاپ شد در اسلام عالم ام وبا هرکس اعلان رقابت کرد. نمى دانم که چرا رهبران پشتون افغان افغانستان و پشتون پختونخواه اعلان رقابت وبزرگى و برترى از د يگران همو راهبر پختون خواه در خيمه کلان در افشار (افشار علیا یک روستا در ایران است . افشار عليا ، و افشار سفلی منطقه در غرب کابل قرار دارد به افتخار نادر شاه صاحب قران ضرب کابل ناميده شد ستانم از ايران درروى نقشه جدا شد) تمام علماى جهان را به گفته خوداش چلنج داد.
همو چيز گفته غنى به بحث علمى و عالمانه پيرامون اسلام نرسيد.
غنى در نزد خدا و پيامبر و درهنگام جنازه مسلمان در حضور اسلاميت فليلى فس شد.
اين شعر به زنکه و مردکه غنى
بر حال خويش انديشه کن
راه نوين پيشه کن
خود را برتر از ديگران مبين
خاک ات مثل خاک ديگر است
رولا غنى گفت که وى "پشتون" و مسلمان است
يک پشتون نوشت: "تو به ايرانى سخن گفتى!
خانم هاى مرد هاى مسلمان مجبور نيستند مسلمان شوند!
و اگر واقعا کلمه را از تى دل نخوانده اى منافق هستى!
سرور ما محمد جايگاه منافق را روش توضيح نموده است.

>>>   خطاب به علیا قدر رولا غنی صاحب !
اسلام دین سست و پَست و دروغ و دغل نیست .
گر از دل مسلمان شدی جای رد و بدل نیست .
هوشدار! اگر دوباره به مسیحیت رفتی
در لبنان چه افغانستان مرگت معطل نیست

ما از دل خوشحال و پذیرا هستیم که جناب
شما به حیث خواهر مسلمان ما با عقیده و عمل
باقی بمانید و این ایمان آوردن سیاسی نه باشد .

و من الناس من یقول آمنا با لله و بالیوم لاخر و ما هم بمومینین ۸
یخادعون الله و الذین آمنو و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون ۹
فی قلوبهم مرضْ . ..............الخ سوره بقره
مردمانی هستند که میگویند به الله و روز قیامت ایمان آورده ایم در حالیکه ایمان
نه دارند آنان ( به گمان خود ) الله و مومنان رابازی میدهند درحالیکه جز خود شان را فریب نمیدهند و نه می فهمند

لطفآ یک معلم مسلمان اختیار کنید و اعمال و ارکان اخلاق و فلسفه اسلام را بیامورید و سعادت را نصیب شوید با احترام و ادب فراوان .
م.ش . ف کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است