تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ ۱۳۹۷/۳/۹ | کد خبر: 151548 | منبع: | پرینت |
وتو (Veto) کلمهای از زبان لاتین و به معنای «من منع میکنم» است. این واژه نخست در مجلسهای دوره امپراتوری روم باستان بکار میرفت.
اگر در یک نظام رایگیری نظر مخالف یک یا چند رایدهنده، فارغ از نتیجه شمارش آرا، بتواند نتیجه را ملغی کند میگویند «رای وتو شدهاست». این حالت بهویژه وقتی پیش میآید که بر پایه آییننامه رایگیری نیاز به «توافق به اتفاق آرا» باشد. در این حالت هریک از رایدهندگان حق وتو دارند، چون اگر رای مخالف دهند اتفاق آرا حاصل نمیشود و پیشنهاد به تصویب نمیرسد.
▪️ وتو در شورای امنیت
هریک از پنج عضو دایمی شورای امنیت (چین، فرانسه، شوروی (روسیه)، انگلستان و آمریکا) میتواند با دادن رأی منفی، از صدور قطعنامهای در شورای امنیت جلوگیری نماید. این رأی منفی عضو دایمی شورای امنیت را، که مانع از تصویب قطعنامه میشود، «وتو» مینامند. این رأی منفی فقط هنگامی «وتو» تلقّی میگردد که به مسائل ماهوی و نه مسائل آیین کار مربوط میشود
حق وتو ناشی از بند ۳ ماده ۲۷ منشور سازمان ملل متحد است که میگوید:
تصمیمات شورای امنیت راجع به سایر مسائل مربوط به غیر آیین کار با رأی مثبت نه (۹) عضو، که شامل آراء تمام اعضای دائم باشد، اتخاذ میگردد.
حق وتو با اصرار شوروی در منشور ملل متحد گنجانده شده زیرا در موقع تأسیس سازمان ملل متحد، شوروی و کشورهای کمونیست در اقلیت بودند به علت نگرانی از تصمیماتی که ممکن بود علیه آنها اتخاذ شود حق رأی چنین تصمیماتی را برای خود محفوظ کردند.
▪️ وتو در قوانین آمریکا
درقوانین اساسی بعضی از کشورها حق وتو یا رد قوانین مصوبه قوۀ مقننه تحت شرایطی برای رییس جمهور پیش بینی شده است؛ در آمریکا رییس جمهور میتواند فقط یکبار قوانین مصوبه کنگره را وتو کند. و لی اگر کنگره مجدداً همان قانون را با اکثریت دو سوم آراء تصویب کرد رئیس جمهور ناچار به امضا و اجرای آن است.
طریق خراسانی
>>> تشکیلات و تصامیم در شورای امنیت به شکل غیر عادلانه صورت میگیرد و پنج عضو دایمی شورای امنیت، سلاحیت هایی را که بطور غیر قانونی و به شکل غیر عادلانه به خود اختصاص داده اند، به نفع خویش استفاده میکنند، بجای آن که به نفع تمام اعضای ملل متحد به شکل عادلانه استفاده کنند.
من طرفدار آن هستم که ملل متحد حیثیت یک پارلمان جهانی را داشته باشد و بالای تمام تصامیم و مصوبات، همه اعضای ملل متحد مساویانه رای بدهند و ملل متحد خودش دارای قوای نظامی جداگانه از پیمان های نظامی داشته باشد و در صورت ضرورت با رای تمام آرا اعضای ملل متحد و یا اکثریت آرا ،از آن استفاده نماید و اعضای ملل متحد، خصوصآ کشور های بزرگ اقتصادی جهان، بدون فشار آوردن به ملل متحد، حق العضویت خویش را بپردازند و در صورت عدم پرداخت حق العضویت، با اکثریت آرا تقبیح و مورد مجازات قرار گیرند.
حتی من خواهان این هستم که مبدأ تاریخ تمام کشور ها، سال تشکیل ملل متحد قرار گیرد که از تشکیل آن هفتاد و سه سال میگذرد و هر سال در تمام دنیا از روز تشکیل ملل متحد با آتش بازی ها تجلیل بعمل بیاید، تا پیروان همه ادیان، به مثابه روز ملی خویش آن را پنداشته و از آن تجلیل بعمل بیاورند.
ملل متحد باید پروگرامی را سر دست بگیرد که در مرحله اول منتج به خلع سلاح سلاح های هستوی و انواع دیگر سلاح های کشنده دسته جمعی، بشمول سلاح های کیمیاوی و بیولوژیکی گردد و این امر شامل تمام کشور ها، بشمول پنج عضو دایمی ملل متحد یعنی امریکا و روسیه و چین و فرانسه و انگلستان باشد.
در مرحله بعدی در پهلوی تآمین صلح و تامین عدالت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در تمام کشور ها و رفع پروبلم های سرحدی میان کشور ها، در پی تقلیل و از بین بردن شرکت های سلاح سازی شود و سرمایه این شرکت ها غرض انکشاف پروژه های عمرانی بشمول، پروژه های اقتصادی تامین مواد غذایی و مکاتب و شفاخانه ها و دیگر پروژه های عمرانی گردد.
در صورت بروز قحطی و عوارض طبیعی، ملل متحد باید با همکاری تمام کشور ها، مشترکآ در پی کمک به این مناطق شوند.
خلاصه ملل متحد باید منحیث یک پارلمان و یا دولت جهانی، صلاحیت این را داشته باشد که جلو هرگونه بی عدالتی را در جهان بگیرد و با رهبری خردمندانه، رضایت تمام اعضای خویش را حاصل کند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است