تاریخ انتشار: ۱۹:۲۵ ۱۳۹۷/۳/۱۰ | کد خبر: 151606 | منبع: | پرینت |
ضرب المثل های قدیمی و وطنی است که می گویند ( هرچه از حد بگذرد رسوا شود ) و یا اینکه ( آب که از سر پرید چه یک نیزه و چه صد نیزه ) حالا هم سخنگویان ارگ و وزارت داخله و در مجموع تمام سخنگویان دولت وحدت ملی در دروغ گویی و یاوه سرایی چنان افراط کرده اند که دگر گفته های آن ها برای مردم افغانستان حتی ارزش یک دروغ گفتن را هم ندارد.
به گمان اغلب خود آن ها هم به گفته های خود باور ندارند و فقط از روی لجبازی با مردم شایعه پراکنی می کنند ، چون کامنت گذاشتن های مردم در ذیل نوشته های آن ها ، آن ها را در حالت روحی و روانی بد قرار داده است و دارند که مانندی اطفال بازی گوش و سرکش با مردم خلق تنگی و بهانه تراشی می کنند.
چنانچه بعد از حمله تروریستی روز گذشته بالای وزارت داخله شاحسین مرتضوی می گوید که ( اگر این حمله در هر کشوری دگر صورت می گرفت به این زودی پایان نمی یافت ) بگذریم از اینکه مرتضوی درس فالبینی و پیش بینی را از که آموخته است باید یاد آور شوم که دگر کشور ها در حدود بالاتر از ۹۵ فیصد چنین حمله ها را پیش از وقوع آن خنثی می کنند و اگر چنین اتفاقی هم روخ دهد دگر دولت ها عاملین و سازمان دهندگان اصلی این عمل را در هر کجای که پنهان شوند پیدا نموده مجازات می نمایند.
مرتضوی شکست های پی در پی و روزمره ارگانهای کشفی و استخباراتی را انکار نموده و در جای وکیل مدافع آن ها قرار می گیرد.
از مرتضوی که بگذریم آقای نجیب دانش سخنگوی وزارت داخله هم اخرا در دروغ گویی و یاوه سرایی با مرتضوی راه رقابت را در پیش گرفته است نام برده در قبال حمله روز گذشته بالای وزارت که خود سخنگوی آن است چنین میگوید ( ما خواب را از چشمان دشمنان پراندیم و در آینده هرگز دست به چنین کاری نخواهد زدند ) این نظریه دانش سخیف تر از نظریه مرتضوی است ، چون آقای دانش نمی داند که تروریست ها موفق شده اند که خواب را از چشمان تمام مردم افغانستان بپراند و هیچ کسی در هیچ کجای افغانستان احساس امنیت نکنند.
گذشته از آن هدف تروریست ها رسانیدن آن ها به یک مقصد و انجام دادن حملات انتحاری است نه تصرف یک مکان ، که آن ها در این کار خود با استفاده از ضعف ارگانهای کشفی و استخباراتی و نفوذ در میان آنها موفقانه عمل می کنند ، در حال که وزارت داخله یک ریاست پر طمطراق به نام کشف دارد که وظیفه اصلی آن ها کشف چنین حوادث پیش از وقوع آن است و کشانیدن طراحان اصلی این گونه حوادث به پای محاکمه بعد از وقوع آنحسن علی است ، لذا دیده می شود که سخنگویان دولت وحدت ملی در یک دنیای تخیلی و جدا از دنیای حقیقی به سر می برند.
حسن علی
>>> جا لب این است که این سخن گویا حمله دیروز را کشته گفتند در حالیکه من در انجا بودم در حدود ده کشته بر جای بود و برمک برای انها گفتند که خبر نگاران را در انجا نگذارید تا اینکه مردم ما را ملامت نکند
>>> شمار ادارات اسخباراتی وکشفی بیشتر از تعداد مکاتب در شهر کابل است همه آنها از حکومت معاش وامتیازات بیشتر نسبت به اردوی ملی میگیرند اما اینکه درکجا مصروف هستند چی میکنند به کسی معلوم نیست
ریاست استخبارات ئوزارت داخله
ریاست تروریزم وزارت داخله
ریاست های جنائی وزارت داخله
ریاست کنترول منطقوی وزارت داخله
مدیریت های این ریاست ها درحوزه ها وولایات والسوالی ها
ریاست کشف وزارت دفاع
ریاست استخبارات وزارت دفاع
ریاست امنیت ملی ( شرکت انحصاری پنشیر وردک) با تشکیل ریست هاای دوصد گانه اش
شبکه استخباراتی مربوط اداره مشاوریت امنیت ملی
>>> Fazelpor
ماخواهان عدالت اجتماعی درجامعه هستیم وبخاطر آن مبارزه بی امان مینماییم ولی تمامیت خواهان همه امور را قبضه نموده به تقلب براریکه قدرت تکیه زده اند دولت تک قومی وربان وقوم یا ملیت خودرا بزور بر دیگر اقوام تحمیل درآینده زبان مارا هم درانقراض قرار میدهند وهویت اقوام دیگر را کتمان میکنند. واژه افغان همان پشتون است که نمایندگی ازهمه اقوام کرده نمیتواند. مردم عوام هم پشتون نمیگویند بلکه اوغان میگویند. شاه امان الله هم پشتونمی گفت قرار مطالعه جریده همان وقت وقتیکه امان الله خان به قندهار سفر کرده بود یک ترجمان هم همرایش بود.درشروع صحبت شان معذرت خواسته گفت افغانی صحبت کرده نمیتوانم فارسی میگویم ترجمان من به افغانی برایتان ترجمه میکند. دران وقت فارسی وافغانی میگفتند نه پشتو ودری.بعدها فارسی را ازتقسیم اوقات حذف وبجای آن دری نویشتند.محمودطرزی هم وقتیکه درمطبوات وقت مقرر شد گفت همه نشرات به افغانی شود مقصد شان پشتوبود.تحمیل زبان شان. اما موفق نشد بعد ها درزمان محمدظاهرشاه هم پشتوتولنه ایجاد وکورس های آموزش زبان پشتو به همه مامورین,افسران,معلمین وهمه منسوبین دولتی اجباری شد یک ساعت غیر حاضری درزبان پشتو 3 روز کسرمعاش داشت بودجه هنگفتی بمصرف رسید پلان بود که همه مکاتبات رسمی دردفاتر دولتی بزبان پشتو شود یک ملت یک زبان .اما پروسه ناموفق بدرشد. اکنون هم زمامداران فعلی درتلویزیون شعار میدهند یک دین یک ملت یک وطن.پلان های ناموفق نادر خان وحمید گل مومند را میخواهند عملی نمایند وبکمک انگلیس پلان ناکام گذشته را کامیاب کنند.ازهمین خاطر چپ وراست پشتون بدون کدام اختلاف درارگ باهم یکجاشدند درین قسمت همه همنظر اند کافرومسمان شان یکی است.دیگراقوام این کشور را شهروند درجه دوم ومهاجر خطاب میکنند.بارها درتلویزیون های خود گفته اند که تاجیک ها بکجا وازبیک به کجا....بروند؟؟؟یعنی مارا مساوی الحقوق با قوم خود نمیدانند.برتری جویی قومی وربانی دارند.ما خواهان عدالت هستیم همه اقوام ساکن این کشور باید با شماها دارای حقوق برابرباشند.همه حق دارند دردولت خودرا بیبینند ولی دریکا اینطور نیست.
>>> یک بد مثل بدهای قبلی اش کرد و این سلسله بد اندیشی، بد گویی، بدکاری و دیگر بد هایشان ادامه دارد!
>>> کسانی که بنام سخنگوی استخدام شده همه شان دروغگویان بیش نیستند و و خدمتگار به ارباب خود که انها را استخدام کرده معاش کلان برایشان میدهند و خوراک شاهانه و درباری امروز مردمان کشور اگر ولو راست هم گفته باشند نسبت اذیاد دروغگویی های شان حرف انها را بدروغ فکر میکنند خداوند انسان را اینقدر پول پرست نسازد که خلاف شان یک انسان و دستورات اسلامی به دروغگوی عادت کرده باشد و مشهور به دروغگوی شده باشد حدیث مبارک است که دروغگوی از جمله امت من نیست حرص انسانی پول اندوزی بحد بالا رود که طبق حدیث مبارک پیغمبر اسلام به اثر دروغ پیا پی از جمله امت رسول الله بیرون شود دولت بی کفایت دروغگویان را بنام سخنگوی در تمام ارگانهای دولتی جمع کرده تا از بی کفایتی ان با دروغهای شاخدار شان اذهان مردم را سمت و سویی دیگر دهند جنایاتی که توسط ترورستان طالبان با انجام تلفات جانی و مالی به وقوع می پیوندد از جانب ارگ برای فریب مردم صدا بلند میشود هیات برای بررسی موضوع تعین شده نتایج ان با مردم شریک ساخته میشود اما تا کنون از یکی ان جنایات بمردم اطلاع رسانی نشد حتی از جنایات خیلی عظیم وبزرگ مانند حادثه چاراهی زنبق وچهاراهی دهمزنگ و انفجار بالای جنازه پسر ایزدیار و ده های دیگر بررسی چه که حتییکروز هم به بررسی گرفته نشده چنانچه خبر نگاران بی بی سی دریافتند که اصلن روی جنایات بزرگ ترورستان طالب کار نشده و از نظر افتاده چه رسد که بمردم خبر رسانی کنند.
>>> در اینجا به طور مثال سه نتن را که در وزارت خارجه به نام دیپلوماتان فراری معروف هستند. 1- عبد القیوم ملکزاد از ولایت فاریاب ، سابق دیپلومات در ترکیه ، بعدا پناهنده در کانادا- محمد محق سابق سکرتر در مصر ، بعدا پناهنده در کانادا. 3- حکیم خان عطارد سابق مستشار در واشنگتن بعدا پناهنده در در امریکا. گفته میشود که ملکزاد در بگله دیش سفیر شده است. حکیم خان عطارد در کوریاو محمد محق در کدام کشور عربی. این مقرری ها همه کارمندان عالیرتبه وزارت خارجه را پریشان ساخته است. از همین سبب کار وجود ندارد. داکتر سپین غر 8 سال منتظر است و داکتر فرامرز تمنابیشتر از آن . با وجودی که مستحقتر و لایقتر از سه نفر نام برده اند و دارای تحصیلات عالیتر.
>>> در دیگر کشورها دولتها با تروریستان و انتحاریها همکار نیستند و عملیات تروریستان از سارمانهای امنیت دولتها طراحی و اجرا نمیشود افغانستان و پاکستان مدلهای جدید جهان میباشند که با تروریسها و انتحاریها یکی استند
>>> از سخنگوی کلان ریاست جمهوری یعنی بی بی گل چیزی نگفتی.
او در مصاحبه اش با تلویزیون طلوع گفت:
نام خدا شوهر من خیلی باهوش است و بعدآ دست اش را سه مرتبه بر روی تخته زمین زد و گفت که شوهرم چشم نشود، نام خدا در دوره ریاست جمهوری او حملات انتحاری و جنگ به اوج خود رسیده است و سالانه ده ها هزار مردم افغانستان دوطرفه در جنگ و حملات انتحاری کشته میشوند. کشت و قاچاق مواد مخدره و تعدا معتادان دوچند شده است. فساد اداری به اوج خود رسیده است و با وجودی که شوهرم نام خدا در گدایی جوره ندارد،فقر از سر و روی مردم می بارد.
پس این نتیجه هوشیاری شوهر من نیست، چیست؟
>>> درود جناب علی، این بیسواد های سیاسی که حتی خود نمی دانند چی می گویند و مردم 99% افغانستان رو..... فرض کردند و اینو فراموش کرده اند که حال مردم در قرن بیست و یک زندگی میکند در مورد سیاست یه پسر بچه افغان میدون بهتر از سیاسیون ارگ ارزیابی کند اینکه اگر نمیتونن از جان مردم دفاع کنید شریفانه پست های لیاقتشو ندارید ترک کند اینجا کسی که مرتکب خطای میشه همان لحظه استفا نامه رو در میان و از مردم هم معذرت خواهی می کند، چون که اعتبار شان قدرت رو میدونه.
>>> Khrasani
غنی احمدزی با شعار عوامفریبانه زیر نام مبارزه با فساد اداری، بیش از ۴۰ کمیسیون را به رهبری خودش در ارگ متمرکز کرد و تمام قراردادهای تدارکاتی دولتی را در قبضه خود در آورد تا فساد را از پراگندهگی به فساد «شخصی» تغییر بدهد. غنی احمدزی حتی تحمل استقلال اداره «آیسا» را نداشت و کینهٔ که از دوره انتخابات ۹۳ از تیم رقیبش داشت، این اداره را زیر کنترول وزارت تجارت قرار داد و به «ریاست» آقای حقجو پایان داد. اشرف غنی سیاست انحصار را گشترش داد و وزارتهای که مربوط تیم عبدالله بود با زرنگی و فریب در صدد تصفیه و کوچک نمودن آنها برآمد. غنی نگذاشت وزارت داخله قدرتمند گردد و تلاش نمود تا پولیس سرحدی و فرماندهی نظم عامه را که ستونهای فقرات این وزارت بودند، را به وزارت تیم خودش به (وزارت دفاع) انتقالش داد. به همین روال اینبار در صدد کوچک کردن وزارت آموزش و پرورش برآمده. قصد ارگ این است که معینیت تعلیمات مسلکی را که بدنهٔ اصلی این وزارت است- جدا نماید و به نام اداره مستقل زیر کنترول تیم خودش در بیارد. سیاست انحصار و قبضه کردن توسط این آدم ِمستبد و خودکامه جریان دارد. سفارتهای کلیدی را در دست خودش گرفته و حتی در تعیین مامورین پاییندست هم مداخله میکند. ادارههای که مربوط تیم خودش است، آنرا تقویت میکند، اما ادارههای تیم غیر خودی را بهبهانههای متفاوت کوچک و بیارزش میسازد. غنی به شدت یک آدم خودخواه و انحصارگر است. خدا فضل کرده که این نظام ظاهرن توافقی و در هزاره سوم اتفاق افتاده. اگر اشرف غنی مثلن در قرن ۱۹ یا ۲۰ یا حد اقل در اوایل تاریخ معاصر افغانستان از ارگ سر و کله بیرون میکشید، مطمینا این آدم با جنون تفوقطلبی و حس تمامیتخواهی که دارد، روی هتلر و موسیلینی را سفید میکرد و بر ذات عبدالرحمانخان رحمت میفرستادیم. غنی را نگذارید بیشتر ازین دوره بر مردم تحمیل گردد. مردم و نسل روشن و عدالتخواه کشور جلو این تفوقطلب و مستبد را تا دیر نشده بگیرد.اگر بیتفاوتی کردیم، آیندهی تاریک و جنگهای نیابتی و اتنیکی خطرناکتر از «رواندا» در کشور شکل خواهد گرفت.
>>> اگر این حمله در دیگر کشورها رخ میداد تاحال آدرس پدر پدرکلان نمبر پای سن روز تولد همه آنرا معلوم میکرد
دلیلش اینست که درانجا بخش استخبارات شان دولتی است اما از افغانستان به سکتور خصوصی واگذارشده وفعلا مربوط دو ولایت پنشیر وردک است که بنام شرکت انحصاری پنشیر وردک یاد میشود ودرمکاتب رسمی بنام ریاست امنیت ملی ذکرمیشود
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است