فقر و بی سرپناهی وحشتناک است
 
تاریخ انتشار:   ۲۳:۲۹    ۱۳۹۷/۳/۱۲ کد خبر: 151638 منبع: پرینت

مردم دیگر به این باور رسیده اند که برنامه های جامعۀ جهانی در حمایت اقتصادی مردم افغانستان با مشکل جدی مواجه است. چنین پنداشته می شود که ظرفیت دولت بر اجرای برنامه های حمایتی به حدی ضعیف است که فساد اداری را یک نوع مشروعیت "نامشروع" دهد. انگار این کمکها برای اعادۀ معاشات مأمورین منفعل دولت، بدون کدام استراتیژی مستمر به مصرف می رسد.

دولت در فراهم آوری محلات کاری کاملاً ناکام است. کشوری که بیشتر از 65 درصد نفوس آن را زارعین تشکیل می دهد، کشاورزی اش درحالت اسفناکی به سرمی برد. احیای مجدد مؤسسات تولیدی ملی در دستور کار دولت قرار ندارد.

بی سرپناهی وحشتناک است؛ مردم در زمستانهای سرد و تابستانهای گرم در زیر چادرها وخیمه ها و ساختمانهای ورشکستۀ دولتی می گذرانند. هفتاد درصد مردم در شرایط پایینتر از مرز فقر به سر می برند. احیای مجدد زندگی بازگشتگان از مهاجرت در شعارها باقی مانده اند. به صحت عامه توجۀ جدی صورت نگرفته است. جوانان بیکار به سربازان جان به کف مخالفین دولت مبدل می گردند و یا به مواد مخدر رو می آورند. هزاران کودک نوزاد از کمبود ادویه نابود و فلج می شوند.

از سوی دیگر دولت در رشد و تشویق سرمایه گذاری خصوصی چندان موفق نبوده است. نبود امنیت فردی و اجتماعی علت اصلی تضعیف سرمایه گذاری خصوصی، که دارای پیش منظر اقتصادی باشد، به شمار می رود. افغانستان مطلقأ به یک کشور مصرفی مبدل گردیده است. بیشتر از هشتاد درصد اقتصاد افغانستان منوط به حمایت جهان است. دولت نتوانسته است این رقم را کاهش دهد. برعکس تقاضای دولت افغانستان از جامعۀ بین المللی دوبرابر گردیده است. اگر افغانستان را با کشور کمبودیا، که در جنوب شرق آسیا واقع است و شباهت زیادی به افغانستان دارد مقایسه نماییم، دیده می شود که روند استقلالیت اقتصادی افغانستان سه برابر آهسته تر از کمبودیا است.

در شهرهای بزرگ چون کابل، هرات، مزارشریف و قندهار ساختمانهای مجلل، مغازه های فروش لباس و اجناس مصرفی منازل، توجه انسان را جلب می نماید. اکثریت مراجعین این مراکز را کارمندان مؤسسات خارجی ازقبیل NGO ها، شهروندان خارجی مقیم درافغانستان و عده یی از فامیلهای متمول می سازند. این درحالی است که افغانستان در ردیف فقیرترین کشورهای جهان شامل می گردد. تگدی به یک عنصر عادی میان افراد بی بضاعت مبدل گشته است.

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ستیز
فقر
نظرات بینندگان:

>>>   Khurasani
آنانی که "کوته سنگی" ما را "میرویس میدان" خواندند، "ده بوری و کارته سخی" را "جمال مینه" نامیدند، "شاه شهید و سیاه سنگ" را "سید نور محمد شاه مینه" گفتند، "افشار" را به "سپین کلی" تغیر دادند، "قلعه جرنیل" را "خوشحال مینه" ساختند، "بازار ارگ و خیابان پل خشتی" را "جاده "نادر پشتون" مسمی کردند، میدان هوایی "خواجه رواش" را "حامد کرزی" و سایر مناطق و مکانب و بیمارستان ها را به نام یک قوم سکه زده اند یکبار سر خود را در گریبان نمایند که کی ها تعصب قومی را درین ملک دامن میزنند و کدام قوم سبب تجزیه افغانستان میشود؟ وقتی جوال دوز را در جان دیگران میزنین لطفن سوزنی را هم در بدن خود هم فرو ببرید. وقتی جاده یی را در شهر دوشنبه بنام کمال الدین بهزاد دیدم و ناحیه های یی را در تاجیکستان بنام عبدالرحمن جامی و ناصر خسرو قبادیانی و مولا جلال الدبن بلخی دیدم فهمیدم که انها هر چند فرزندان اصیل این خاک اند ولی درین وطن جای پایی ندارند.
برادران عزیز ابن نامگذاری های زوره کی و تقلبی را دست کم.نگیرید این اقدامات اغاز کشتار فرهنگی شماست بدست چند فاشیست سیه فکر و سیه اندیش. وقتی فرهنگ زبان و هویت تان مرد دیگر کشتن خود تان برایشان مانند نوشیدن اب خواهد بود. سرزمینی که ناقلین صاحب اصلی اش خوانده شود. سرزمینی که کوچی ها ده سیت در پارلمانش داشته باشند و هندو ها هیچ. سرزمینی که تشکیل قوای مخصوص اش به استثنای قوم اصلی این خاک باشد سرزمبنی که مخکشان اش پیرو راه محمدگل مهمدیان باشند بدون شک که جز رفتن به سوی ویرانی و تباهی راه دیگری در قبال نخواهد داشت. تا قبل ازینکه نعره های تجزیه طلبی و سلسله جنگ های چند صد ساله دیگر درین وطن رقم بخورد برادران صاحب قدرت ما باید سر تعقل بیابند و بدانند که امروز دیگر سیاست های فاشبستی عبدالرحمن خانی کارگر نیست بیایید همه یکدیگر را به حیث شهر وندان مساوی الحقوق در اغوش بگیریم و از تعصب و خامی گذر نماییم اگر زره یی از محبت این وطن در دل تان است .


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است