همه روزه جیغ بی مورد می زنند، یکدیگر خود را بیجا تحسین و تمجید می کنند، جوانان کشور را به کشتارگاه می فرستند و سرمایه های حکومت و مردم را خرج و ذخیره ناز پرورده های شان در خارج از کشور می کنند و هیچ دست آورد ملموسی ندارند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۰ ۱۳۹۷/۳/۱۴ | کد خبر: 151685 | منبع: | پرینت |
به خدا سوگند وقتی به حال و روز این سرزمین و مردم اش نگاه میکنم در حالیکه به قدر صفر اعشاریه یک فیصد صلاحیت اشرف غنی را ندارم، عذاب وجدان را سر جایش بگذار ید ، از خجالت حیران می مانم که به کجا و به چه پناه ببرم.!؟
اینها در حالیکه یک ملت را به گروگان گرفته اند و در راس یک رژیم دست نشانده و مزدور به سرنوشت یک ملت نامردانه بازی می کنند ، هیچ شرمی از ناتوانی، تعصب ، انحصار گرایی و هزار و یک بلای دیگری که ناشی از نفهمی، بد قولی و بیگانگی با ارزش های اصیل این مردم است، ندارند.
همه روزه جیغ بی مورد می زنند ، یکدیگر خود را بیجا تحسین و تمجید می کنند، جوانان این کشور را جوقه جوقه به کشتارگاه می فرستند و سرمایه های حکومت و مردم را خرج و ذخیره ناز پرورده های شان در خارج از کشور می کنند و هیچ دست آورد ملموسی در هیچ زمینه نیز ندارند.
از منظر قرآن و حدیث و از نظر شعرا و متفکران مسلمان و غیر مسلمان ، چوب سوخت دیکدان ظالم را ، ظلم پذیری مظلومین می سازد که امروزه مصداق این را در وجود همین حکومت و همین مردم به خوبی دیده می توانم.
یعنی گفته می توانم که ما در بخش بزرگی از مسوولیت خود سری ، تفرقه اندازی و تعصب ورزی این رژیم شریکیم.
از یکطرف به نحوی از انحا ارزش های دینی و ملی مان را گاهی به بهای اندک و موقف کوچک می فروشیم و زمانی از فرط چسپیدن به عناصر قوم و سمت و زبان باهریک ازین ها نامردانه احساس تعلق نموده و حتی به حمایت شان دست و آستین بر می زنیم.
همین دیروز دیدم که عدهء از نام جوانان بلخ به ریاست اجرایی رفته و از کار کرد داکتر عبدالله با اهدای تصویری از او تقدیر کرده اند.
به هر صورت بگذارید هرچه می خواهند انجام بدهند. انسان های کوچک و سبک را قدرت زود هوایی می کند اما انسان های ارزشمند ، با وقار و سنگین اگر بابت ناتوانی خود استعفا نکردند ، فروتنانه از مردم عذر خواهی میکنند.
میدانم که راه مبارزه خیلی دشوار است به خصوص در سرزمین ما که چیزی به نام ارزش اگر نگویم وجود ندارد، تعریف خودرا ازدست داده است، اما ایمان دارم که بُعد دیگر شانزده سال لاوبالی گری و ارزش فروشی حاکمان دیسانتی و بیگانه با مردم، تزریق آگاهی به مردم و به خصوص نسل جوان جامعهء ما بوده است که امیدوارم بتوانیم در سایه این تعهد و آگاهی به انسجام لازم برای گذار از وضع موجود از آدرس نسل نو جامعهء خویش توفیق یابیم.!
برنا صالحی
>>> سیاست مدار شده ای از خود بگویید که شما در تخار چی کرده اید زمین مردم را غصب ، خود خواهی ، مغرور، متکبر، فرعون وغیره استید فکر کنم فعلن هوای کاندید شدن را هم در ولسی جرگه داری می نماینده مردم تخار شوی اما این خواب است برای تو، گذشته تو از پنچیشر استی در پنچشیر رای نگرفی در دوره قبل خجالت بکش مردم تخار مردم دیروز نیست .
نورآغا از نهر چمن
>>> مارشال می بود وظیفه خوب میداشتی اما هر روز بالای دولت انتقاد می کنی جالب اینکه خود زیاد وطن دوست جلوه می دهی در حالیکه از سرو روی فامیل تان تعصب پاشیده میشود.
نور آغا از نهر چمن تالقان
>>> اقای برنا خودت مردم را سبک وزن وهوا دار معرفی شاید منظورت داکتر صاحب عبدالله ویا رهبری دیگر بی خبر از انکه شما یک خانواده کوچک در تخار به عنوان ناقل زنده گی دارید به وجدانت قسم فکر کو شما چقدر مغرور استین . توبه کنید مردم میداند از برادران پوک خود خبر داری یا نه چی می کننده معلومات تانرا تکمیل کنید.
زیاد حرف های از سویه بالا می گوید.
احمدی از نهر چمن تالقان
>>> Raheel heeft een video gedeeld.
اینست سرنوشت تمامی افسران و پرسونل تاجیک در دستگاه فاشیست محور غنی و عبدالله. تمامی افسران پشتون در دستگاههای حکومت در برابر غیرپشتونها چون فرعون برخورد می کنند و هرگز به عرایض و مشکلات شان گوش نمی کنند. افسر تاجیک با هزاران مشکل مقرر می شود و اندکترین حیله و بهانه از کار برطرف میشود و تقرر مجددش گذشتن از هفت خوان رستم می خواهد.
دستگاه فاشیستی غنی-عبدالله از هربهانه یی برای برون راندن تاجیکان و سایر اقوام از دستگاه های حکومتی و به ویژه پلیس و اردو دست می زنند. افسری را می شناسم که به یک بهانه واهی از ده ماه به اینسو بیکار است و هرگز هم رییس جنایی که یک خلقی پشتون به نام انگار است به تقرر مجددش اقدام نمی کند و کارش را امروز به فردا گذاشته است.
این چنین تبعیض قبیحانه و بی آرزمانه در هیچ زمانی در این کشور تجربه نشده است. این حکومت باید سرنگون شود. تداوم و استحکام این حکومت به استبداد سوپرکبیر می انجامد!
>>> به پیش به سوی جمهوری اسلامی خراسان!
از همه ی هواداران کنگره ی ملی، مبارزان و عدالتخواهان تمام اقوام، پشتون، تاجیک، اوزبیک و هزاره... میخواهم که بیایید با هم بسیج شویم تا نام افغانستان را دوباره به خراسان تبدیل کنیم!
ما باید فرصت های را فراهم بکنیم تا مردم به هویت های قومی خودشان نچسپند و این زمانی امکان پذیر است که نام افغانستان تغییر بکند. وقتی این نام تغییر کرد ما دیگر این مشکلات را نخواهیم داشت و منازعات قومی بر سر این مسایل به پایان خواهد رسید.
بخشی از سخنان دکتر لطیف پدرام در واکنش به توزیع غیر قانونی شناسنامه های برقی.
پنجشنبه 13 ثور 1397
کابل افغانستان.
>>> جهالت در افغانستان به اوج خود رسیده
اگر جاهلت نمیبود غنی و کرزی چطور میتوانست حکومت کند حال فهمیدم
کسی از حق حرف زد آنقدر توهین وتحقیر میشه که اصلا دگه حق را فراموش کنه من فکر میکردم پشتون غول است حال تاجک هم کم نیست
من هم حیران ماندم که کی این وطن و این ملت را از چنگال خاینین مزدور ها نجات خواهد داد
احمد از کابل
>>> Abdul Lalzad
از بانو «هیلی ارشاد وکیل در پارلمان کشور» بیاموزیم!
==============================
دوستان و هموطنان عزیز سلام
اوضاع جاری در کشور ما واقعاً قابل تشویش بوده و مایه نگرانی ما میباشد، اما یک عده آمدگی های کولاب و سمرقند و بخارا به این مشکلات کشور ما اضافه شدند و در کنار هزاران مشکل این ها هم دولت را کوشش میکنند به چالش بکشند. باید خدمت شان بگویم زمانیکه در برابر حاکمیت امیر بزرگ و پدر معنوی ما امیر عبدالرحمن خان مهاجرین بغاوت کردند، امیر عبدالرحمن خان به شدت سرکوبشان کرد که بهترین کار در نفس خود بود، بعد یک عده از همان مردم آمدند و خود را تسلیم کردند و گفتند که ما بیگناه هستیم و با دولت شما همکاری میکنیم، آنها بیگناه بودند اما امیر همه را از دم تیغ گذشتاند، این ظلم در حق آنها نبود بلکه باعث رعب و وحشت در میان مخالفین گردید تا دیگر جرات ایستادگی در برابر حکومت را نکنند. بناً وقتی داکتر صاحب اشرف غنی ریس جمهور اسلامی افغانستان وعده یی میدهد کماکان به آن عمل میکند چون خون امیر عبدالرحمن خان در رگهایش جاریست. دوستان عزیز اگر در مورد افغانیت مشکل دارید لطف نموده کشور مارا ترک کنید و به جای اصلی خود برگردید و نامش را بگذارید خراسان و گرنه ما فرزندان امیر عبدالرحمن خان هستیم.
نوت: هیلی ارشاد این پیام را که در صفحه خودش در ۱۴ می نوشته شده و تا امروز وجود داشت، پس از به اشتراک گزاری دوستان، از صفحه خود حذف کرده است...
>>> شبیر کاکر نویسندهی افغان (پشتون)
حقخواهی ما پشتونها در افغانستان وپاکستان:
در پاکستان؛ باید سطح زندهگی ما پشتونها با پنجابیها برابر باشد و قوانین پاکستان بالای همهء اقوام بدون تبعیض وامتیاز در چارچوب نظام فدرال کشور خداداد پاکستان تطبیق شود. اما حقخواهی ما در افغانستان این است که قدرت عام وتام دولتی؛ تنها میان غلجایی ودرانی دست بدست شده و به قول قوماندان زرداد وبرادر مجاهد حکمتیار در دست افغانهای اصیل باشد. اقوام غیر پشتون نیز به زور یا به رضا خودشان را (افغان) بسازند. اعتراض های مدنی شان به لنده غری تعبیر شود ودر استعمال زبان مادری شان نیز تابع مقررات ما باشند.
چه عدالتی!
>>> من یک تاجکم. این افغانستان وطن من است . نزد من لسان مطرح نیست .من به هردو لسان سخن میگویم. هردو لسان زبان من است. این سخن باشد به جایش.
از مدت بیست وشش سال که استاد ربانی منفور سر قدرت رسید وپنجشیری ها قدرت تمام افغانستان را در انحصار گرفتند شما باور کنید که دل من از تاجک ها سیاه شده اگر ربانی و پنجشیری ها وفهیم وعبدالله نماینده تاجکها باشد من قطعا تاجک نیستم. هم چنان یک مشت خاین دیگر که بنام پشتون حکومت کرده اند همین قسم نام پشتون را بد کرده اند. حالا شما ببینید که پشتون های که در چورلمان کمیشن کاری میکنند چه قسم انسانها اند.
حالا مطلب اصلی من اینست که این لسان پرستی وقوم پرستی وسمت پرستی و تنظیم پرستی خوب نیست . افغانستان را به طرف تباهی میبرد. خواهش است که تمام نویسنده ها این موضوع را در نظر بگیرند وروزنامه ها هم به این مسایل دامن نزنند که تنفر واانزجار ما مردم را در مقابل خود ایجاد میکنند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است